728 x 90

درگذشت سرهنگ لئو مک کلاسکی از فرماندهان حفاظت اشرف

درگذشت سرهنگ لئو مک کلاسکی از فرماندهان حفاظت اشرف
درگذشت سرهنگ لئو مک کلاسکی از فرماندهان حفاظت اشرف

درگذشت سرهنگ لئو مک کلاسکی

از فرماندهان حفاظت اشرف

فلوریدا- ۶بهمن ۱۴۰۲

سرهنگ مک کلاسکی ـ لس‌آنجلس ـ ۱۲ اسفند۱۳۹۲

«ماه سپتامبر گذشته بزرگترین قتل‌عام از همه آنها بود هنگامی که عوامل رژیم ایران و عراق صبح زود به کمپ حمله بردند، و سیستماتیک ساکنان غیرمسلح را اعدام کردند که ۵۲ نفر کشته شدند. کسانی که بلافاصله کشته نشده بودند به ضرب گلوله به سر با تیر خلاص کشته شدند. چه نوع انسانی می‌تواند با یک فرد زخمی در یک مرکز درمانی این کار را بکند؟ هم‌چنین کسانی که در شهریورماه جان سپردند از جمله حسین مدنی، را به‌خوبی می‌شناختم و فراموش نمی‌کنم. فرمانده زهره که او را می‌شناختم، معاون دبیرکل سازمان مجاهدین خلق، و گیتی، معاون او».

حالا همه ساکنان از اشرف خارج شده‌اند، اشرف دیگر در حالت فیزیکی آن وجود ندارد، اما کمپ اشرف در ذهن ما وجود دارد.

این تصویری است که نمی‌تواند پاک شود، افرادی هستند که زندگی خود را برای حفاظت و برافروختن چراغ آزادی فدا کردند».

 

یادی از سرهنگ مک کلاسکی، از فرماندهان حفاظت اشرف

سرهنگ لئو مک کلاسکی، فرمانده جیاتیف و فرمانده حفاظت اشرف، صبح روز جمعه ۶ بهمن در شهر سامرویل در ایالت فلوریدای آمریکا به‌دلیل عوارض ناشی از بیماری ذات الریه دیده از جهان فرو بست. وی ۷۵ سال داشت.

او در سال ۱۳۴۷ راهی کالج شد و در سال ۱۳۵۱ فارغ‌التحصیل شد و به ارتش آمریکا پیوست.

سرهنگ مک کلاسکی تحصیلات خود را با کسب ۲ مدرک کارشناسی ارشد، در حالی که در زمینه فناوری و امنیت کار می‌کرد، ارتقا داد.

سرهنگ مک کلاسکی از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۸۸ عهده‌دار مسئولیت حفاظت از مجاهدین در شهر اشرف در عراق بود و طی دوران مآموریت خود بسیار تحت تأثیر مناسبات انسانی مجاهدین اشرف بود.

ماههای پایانی دوران مأموریت وی همزمان بود با شروع ترتیبات انتقال محافظت ساکنان اشرف توسط دولت آمریکا به دولت مزدور مالکی که موجبات ناراحتی و نگرانی شدید وی را برانگیخته بود. خود وی پس از خاتمه دوران خدمتش در عراق و بازگشت به آمریکا، در یک سخنرانی که در ۱۲ اسفند ۱۳۹۲در کنوانسیون بزرگ ایرانیان در کانونشن سنتر لس‌آنجلس برگزار شد، گفت:

سرهنگ مک کلاسکی ـ لس‌آنجلس ـ ۱۲ اسفند۱۳۹۲

«فداکاری و ایثار افراد اشرف و چیزهایی که آنها تحت سختیهای وحشتناک انجام دادند، هنوز که هنوز است ادامه دارد، قلب من از غم و اندوه آنچه که بر این افراد بی‌سلاح و بی‌دفاع آمده سنگین است. جهان نسبت به خواست آنها خاموش است.

اما آنها امید برای یک ایران جدید داشتند و آنها به‌عنوان مشعلی برای این امید تازه ایستاده بودند.

خانمها و آقایان این افراد قهرمانانی هستند که هرگز در مسئولیت و وظیفه خود کوتاهی نکردند، هرگز

قبل از این‌که ما مسئولیت را به دولت عراق تحویل دهیم، وزارت امور خارجه ایالات متحده، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و البته من، ساکنان را متقاعد کردیم که این چیز خوبی است. این مسیر به آینده‌یی جدید در خارج از عراق است اما مدت کوتاهی پس از این‌که رفتم کشتار شروع شد دولت مالکی آمد و شروع به کشتن افراد با موشک کرد. و آنها به‌صورت شیطانی با پلیس و ارتش خود به کمپ حمله کردند. افراد به ضرب گلوله کشته شدند، زیر هاموی له شدند، و مورد ضرب و شتم با چماق قرار گرفتند. آیا کسی آن فیلمها را دیده است؟ اگر شما آنها را ندارید من آنها را دارم. من افرادی را دیدم مورد حمله دولت عراق قرار گرفتند که روزانه با آنها کار می‌کردم.

سرهنگ مک کلاسکی پس از بازگشت به آمریکا ارتباط خود را با مجاهدین حفظ کرد و با شرکت در کنفرانسه‌ای مختلف در نیویورک، واشنگتن، لس‌آنجلس و پاریس و هم‌چنین با نوشتن مقالات مختلف، به دفاع فعال از حقوق ساکنان اشرف و جنایاتی که توسط رژیم آخوندی و دولت مزدور مالکی علیه آنها صورت گرفت و نیز نقض عهد دولت آمریکا در تعهدش برای حفاظت از مجاهدان اشرف مبادرت می‌کرد.

 

سرهنگ‌مک‌کلاسکی ـ واشنگتن ـ ۲۸ اسفند ۱۳۹۱

من به‌عنوان یک سرباز و یک شهروند نگران در مقابل شما ایستاده‌ام.

از زمانی که مسئولیت تحویل حفاظت ساکنان اشرف را به دولت عراق در سال ۲۰۰۹ تحویل دادم، حتی یک شب راحت نخوابیده‌ام، همان‌طور که ساکنان اشرف و لیبرتی نیز در آسایش نبوده‌اند. به این دلیل که من فرمانده نیروی ویژه بین ارگانها، جیاتیف بودم بعد از دریافت تضمین که ساکنان اشرف حفاظت خواهند شد، آنها را به دولت عراق تحویل دادم.

 

سرهنگ مک کلاسکی در موارد متعدد در مقابل نیرنگهای دیکتاتوری آخوندی و دعاوی مزدوران وزارت اطلاعات علیه مجاهدین به روشنگری پرداخت.

در همین رابطه، سرهنگ مک کلاسکی در مقاله‌یی که در سایت خبری تاون هال در مهر ماه ۱۳۹۴ درج شد، مزدور مصطفی محمدی را افشا کرد.

 

سرهنگ مک کلاسکی ـ از فرماندهان حفاظت اشرف

من در محلی کنار اشرف زندگی می‌کردم و معمولاً از آنجا بازدید می‌کردم و با خانواده‌هایی که به آنجا می‌آمدند صحبت می‌کردم. من هنوز یادداشت‌های خودم را در رابطه با کودکان و خانواده‌ها دارم که چه احساسی نسبت به خویشاوندان خود در اشرف داشتند و شکنجه‌هایی که خانواده‌های آنها به‌خاطر حضور خویشاوندان خود متحمل می‌شدند را میدانم. من با هر کسی که در اشرف صحبت می‌کردم می‌گفت در آنجا داوطلبانه مستقر است. من اعضای خانواده‌هایی را دیده‌ام که به در نزدیک شده و ادعا می‌کردند که بچه من در آنجا به‌زور نگه داشته می‌شود. یکی از آنها مصطفی (محمدی) بود. او هر روز پشت در بود. هر وقت من با دختر او (سمیه) صحبت می‌کردم و می‌پرسیدم که آیا مطمئنی می‌خواهی اینجا بمانی او جواب می‌داد بله! ساکنان اشرف تسلیحات خود را تحویل دادند و موقعیت افراد حفاظت‌شده دریافت کردند و به زندگی خود با یونیفورم نظامی ادامه دادند به نظر من، شیوه زندگی آنها و انضباط آنها تنها شیوه برای ماندگاری آنها بود. آیا می‌توانید ۲۴ساعته و ۷روز هفته را در کمپ تصور کنید، که ارتش عراق در خارج از آن مستقر شده است و پلیس عراق آماده دستگیری است و نیروی قدس هم مدام موشک پرتاب می‌کند؟ انضباط لازم است تا به حیات خود ادامه دهید. آنها قهرمان هستند و شما همه باید آنها را در مقام قهرمانان ببینید.

هر کس که امروز ادعا می‌کند که اشرف پایگاه شبه‌نظامیان است به نظر من بسیار مغرضانه حرف می‌زند و نسبت به رنج ساکنان اشرف بی‌احساس است.

سرهنگ مک‌کلاسکی هم‌چنین در کارزار افشای توطئه رژیم علیه مجاهدین که تحت عنوان «کودک سربازی» توسط یک خبرنگار مزدور وزارت اطلاعات در نشریه دی سایت آلمان صورت گرفت با ارائه دو استشهاد به دادگاه دعاوی کذب خبرنگار مزبور را افشا کرد.

سرهنگ مک‌کلاسکی حتی در مورد رفتاری که در دوران فشار و محاصره حتی با کسانی که برای رفتن به‌دنبال زندگی خود اشرف را ترک کرده بودند، نیز افشاگری کرد و از جمله گفته بود:

 

 

سرهنگ مک گلاسکی ـ از فرماندهان حفاظت اشرف

مثل هر سازمان دیگری، برخی افراد شاید بخواهند صفوف آن را ترک کنند و این افراد از طرف رهبری و ساکنان، اجازه ترک محل داشتند.

آنها پیش ما آمدند، با اطمینان کامل که ما به آنها موقعیت پناهندگی خواهیم داد و سپس آنها به‌دنبال زندگی خود در کشورهای اروپایی خواهند رفت. سازمان ملل آمد و با آنها مصاحبه کرد و به آنها گوش فرا داد و شنید که به کدام کشورها می‌خواهند برود. و ما آنها را در یک محل پناهندگی گذاشتیم با این نیت که این به‌عنوان نمونه‌یی خواهد بود در صورتی‌که می‌توانستیم این افراد را به نقاط دیگری در سایر کشورها بفرستیم.

خوب، حالا من می‌توانم به شما یک چیز بگویم که آن افراد ۴سال به انتظار نشستند، با وعده‌های زیادی از جانب صلیب‌سرخ و سازمان ملل و سایر آژانس‌ها.

و من نشستم و دیدم که چگونه آدمهای اتحادیه اروپا می‌آمدند، هر کسی که می‌آمد قول کمک می‌داد که پناهنده می‌پذیرد. اما می‌خواهم به شما بگویم که هیچکس پناهنده‌ای نپذیرفت. بعد وضعیت آن‌قدر وخیم شد که دیگر آن افراد که نزد ما آمده بودند، می‌خواستند از این محل آزاد شوند. آنها با کار کردن پیش ما (آمریکایی‌ها) پول دریافت می‌کردند و پول کافی داشتند که آزاد شوند. من نهایتاً فرمانده خود را قانع کردم که به آنها اجازه بدهیم بروند. ما تدریجا با تعداد خیلی کمی شروع کردیم و درها را باز کردیم. آنها مایملک فردی خود را برمی‌داشتند و محل را ترک می‌کردند. خیلی‌ها به ترکیه رفتند و چند تن از آنها در این راه جان خود را از دست دادند.

در مورد بقیه ما تصمیم گرفتیم که یک کمپ مخصوص پناهندگی برای آنها در دهوک کردستان بسازیم. دولت کردستان و سازمان ملل با ما همکاری کرد و ما فکر می‌کردیم که کار بسیار عالی پیش می‌رود. ما آنها را به دهوک نقل مکان دادیم و این افراد در هتل‌ها مستقر شدند. اما قبل از این‌که ما بتوانیم آنها را در کمپی که قصد ساختنش را داشتیم مستقر کنیم دولت اربیل آمد و آنها را با توافق سازمان ملل به جای دیگری برد.

بدون این‌که ما بتوانیم موقعیت را کنترل کنیم آنها را به آپارتمانهایی در اربیل منتقل کردند. من هنوز از سرنوشت آنها تا به امروز خبر ندارم. اما آنچه می‌دانم و شنیدم این بود که نیروی قدس می‌خواست روی آنها کنترل داشته باشد.

 

سرهنگ مک کلاسکی در جریان گردهمایی کهکشان در سال ۱۳۹۸ که در اشرف۳ برگزار شد فرصت یافت با بسیاری از مجاهدینی که با آنها رابطه عمیق و دوستانه‌ای در عراق داشت دیدار و گفتگو کند.

 

 

سرهنگ مک‌کلاسکی ـ واشنگتن ـ ۱۰ فروردین۱۳۹۸

آنها هم‌چون چراغهایی از نور و روشنایی برای مردم ایران بهر جایی که می‌روند هستند. و مردمی که در حال حاضر در ایران زندگی می‌کنند باید بدانند که آنها همیشه پیرامونشان هستند و همیشه به آنها می‌اندیشند تا روزی که بتوانند به کشور بزرگ خود بازگردند، من هرگز افرادی را که آنجا ملاقات کردم فراموش نخواهم کرد و بسیاری از افرادی که در سراسر کشور که از این سازمان پشتیبانی می‌کنند.

 

خانم مریم رجوی درگذشت سرهنگ مک کلاسکی را به بستگانش و به شخصیتهای آمریکایی مدافع حقوق اشرفیها تسلیت گفت و تأکید کرد؛ مردم و مقاومت ایران یاد او را که به ندای وجدان انسانی خود پاسخ گفت و از حقیقت و حقوق مجاهدان اشرفی در برابر توطئه‌های فاشیسم دینی حاکم بر ایران دفاع کرد، فراموش نخواهند کرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bcd7303b-ed7b-4364-9cd4-3d905625fb8a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات