روز یکشنبه 23آبان 300تن از مالباختگان تعاونی مسکن کارگران اداره برق، در مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی داشتند. این تعداد بهنمایندگی از 18000نفر از اعضای غارت شده تعاونی مسکن کارگران اداره برق منطقهیی تهران جمع شدند تا فریاد اعتراضشان را به گوش غارتگران مجلسی برسانند. هدف بیان اعتراض و شکستن دیوار سکوت بود والا خوب میدانند همهٴ دردها نتیجه بیکفایتی مدیران و محصول سرقت و غارت سیستماتیک حکومت است. همان مدیرانی که با تجارت نجومی واردات باعث مرگ تولید و کشاورزی و نابودی اشتغال شدند.
به همین علت بخشی دیگر از مالباختگان امروز سهشنبه 25آبان در مقابل همان مجلس تجمع کردند.. و با شعارهایی علیه غارتگران، شعلههای خشم و اعتراضشان را به روی دولت و قوه قضاییه و سایر غارتگران باریدند:
دروغ میگه چه آسان دادستان خراسان
آتیش به مالم انداخت دادستان خراسان
یزید ایران کیه دادستان خراسان
این قوه قضاییه همهاش به فکر بازیه
پول پدیده کجاست توجیب دولتی هاست
وزیر بیلیاقت استیضاح
وزیر بیکفایت اخراج باید گردد
وقتی مدیران شهرداری یک میلیون و صدهزار متر زمین _معادل دوهزار و دویست میلیارد تومان_ را جابهجا میکنند و آب از آب تکان نمیخورد. چه نیازی به تولید و کشاورزی و حل مسألهٴ اشتغال و مسکن و جوانان؟!
وقتی میبینیم در همین دزدی بیلیاردی به جای متهم اصلی یعنی قالیبات، شاکی و کسی که موضوع را افشا کرده _ یاشار سلطانی_ دستگیر میشود همه چیز روشن است. در حالی که اگر همین 2200میلیارد تومان صرف خانهسازی میشد علاوه بر حل معضل اشتغال طیف وسیعی از بیکاران، نزدیک به 50هزار مسکن برای بیسرپناهان ساخته میشد.
هدف اصلی سران و مدیران، قبل از یافتن روشهای مناسب برای تهیه مسکن و حل معضلات اجتماعی، یافتن روشی برای افزایش درآمد دولت برای حل مخارج سرکوب در داخل و جنگ در سوریه و یمن است.
در این مسیر، با افزایش واردات و پایان تولید و افزایش غارت و مالیات و چپاول ثروتها و امید مردم، تمام فرصتهای شغلی از بین میرود و سرمایهها و استعدادهای جوانان در همان مسیر تباه میشود.
وقتی سیاست عمومی دولت دزدی اموال و سرمایههای مردم برای سرکوب بیشتر و باز هم ایجاد فضای مناسبتر برای دزدی و سرکوب بیشتر است نباید منتظر بود. انتظار حل مشکل بیسرپناهان و بیکاران از مدیران و مزدوران حکومتی، آرزو و امیدی عبث و نوعی آب در هاون کوبیدن است. در این مسیر حتی خانهسازی هم به وسیلهیی برای غارت و چپاول و تکثیر سرمایه تبدیل میشود چون با تهیه زمین مناسب از مدیران مناسب! میتوان ساختمان و برجهای مناسبی برای سرمایهداران حکومتی و آنچنانی ساخت. ساختمانها و برجهای مجلل و زیبا برای سوداگری و تجارت و باز هم درآمد بیشتر.
این روش اصلی حکومت برای افزایش درآمد و کاهش زندگی و مرگ اشتغال است. روشهایی که تحلیلگران رژیم از آن با عنوان روش گانگستری درآمد دولت یاد میکنند.
فرشاد مؤمنی کارشناس مسائل اقتصادی رژیم و عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه تهران در این رابطه میگوید:
«... ولی نکته حیرتانگیز بیسابقه است که در دوره اخیر، خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده در بخش مسکن به تعداد چشمگیری کاهش یافت. به این معنی که به لطف سیاستهای دولت قبل که از راههای شبه مافیایی و شبه گانگستری که برای کسب درآمد استفاده میکرد خالص فرصت شغلی بخش ساختمان و مسکن منفی شد... یکی از وجوه مهم دیگر بخش مسکن بهویژه در پنج ساله اخیر پدیده جداشدگی بازار مسکن است. در این بخش با وضعیت پارادوکسیکال روبهرو هستیم که بازتاب ساخت رانتی اقتصاد ایران است، به این معنی که مسکنهای لوکس با یک فزونی عرضه نسبت به تقاضا روبهروست که نشان میدهد بهدلیل هزینه مبادله بسیار بالا در اقتصاد ایران، صرفه اقتصادی این بوده است که سرمایهگذاران در این بخش سرمایهگذاری کنند، ولی همزمان با وضعیت بحرانی فزونی تقاضا نسبت به عرضه برای بازار مسکن روبهرو هستیم».
آری درآمدهای نجومی و گانگستری دولت، آن روی سکه میلیونها خانواده در خون و خاک و خنجرهای دولتیست.
مالباختگان و شاکیان پرونده مسکن برق تهران چند روز قبل از تجمع در برابر مجلس ارتجاع با اجتماع در برابر نمایشگاه مطبوعات، ضمن اعتراض به سکوت سنگین رسانهها به ستمی که در تجارتخانههای مسکن بر بیسرپناهان میرود با شعار و پلاکاردهای اعتراضی به تظاهرات پرداختند. 21آبان 95 خبرگزاری تسنیم نوشت:
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، در بنری که شاکیان این پرونده در دست داشتند، نوشته شده «ما 18هزار نفر از اعضای تعاونی مسکن اداره برق تهران، حدود 20سال است که در انتظار احقاقمان هستیم. آیا مطابق با قانون داشتن سرپناه حق ما نیست؟! حقی که پول آن را هم بهصورت کاملاً قانونی و از طریق مبادی قانونی پرداخت کردهایم. ما را در رفع این ظلم یاری کنید. کیست آن که ما را یاری کند؟»
آری، این مشکل هم مانند سایر معضلات اجتماعی با یاری و همکاری دیگران حل میشود و برای ترمیم زخمهای اجتماعی مانند فقر و مسکن و بیکاری باید دیوار ترک برداشته سکوت و اختناق را شکست و حقوق 20ساله و 30ساله و 38ساله را از مدیران نجومی دریافت. مدیرانی که هرگز رنج مسکن و درد نان و مشکلات بیکاران و گرسنگان را درک نکردند.. و با اموال مردم به سرمایه و درآمدهای نجومی رسیدند و به جای مسکن حرف مفت تحویل مردم دادند. امروز مالباختگان در مقابل مجلس ارتجاع با صدای بلند میگفتند:
حرفهای مفت تا به کی؟ لاف و بلوف تا به کی؟
حقوق نجومی داشتن پول ما را بر داشتن
این صدای مالباختگان و آه آتشین مردمیست که زندگیشان در دست غارتگران تباه شده و جانشان به لب رسیده است. مردمی که زندگیشان _زیر فشار و آوار چپاولگران_ عزا شده و میدانند راهحل و تسویهحساب نهایی، کندن ریشهٴ ظلم است؛ کاری که فقط و فقط با همت و ارادهٴ جمعی و به دست خودمان انجام میشود.
عزا عزاست امروز روز عزاست امروز زندگی یه ملت روی هواست امروز
پول سهامدار نیاد صبر ما هم سر میاد
یا حجت ابن الحسن ریشه ظلمو بکن
آری این صدای شکستن زنجیرهای سکوت و طنین آتشین پایان صبر 30ساله است که امروز در برابر مجلس ارتجاع پیچید.
به همین علت بخشی دیگر از مالباختگان امروز سهشنبه 25آبان در مقابل همان مجلس تجمع کردند.. و با شعارهایی علیه غارتگران، شعلههای خشم و اعتراضشان را به روی دولت و قوه قضاییه و سایر غارتگران باریدند:
دروغ میگه چه آسان دادستان خراسان
آتیش به مالم انداخت دادستان خراسان
یزید ایران کیه دادستان خراسان
این قوه قضاییه همهاش به فکر بازیه
پول پدیده کجاست توجیب دولتی هاست
وزیر بیلیاقت استیضاح
وزیر بیکفایت اخراج باید گردد
وقتی مدیران شهرداری یک میلیون و صدهزار متر زمین _معادل دوهزار و دویست میلیارد تومان_ را جابهجا میکنند و آب از آب تکان نمیخورد. چه نیازی به تولید و کشاورزی و حل مسألهٴ اشتغال و مسکن و جوانان؟!
وقتی میبینیم در همین دزدی بیلیاردی به جای متهم اصلی یعنی قالیبات، شاکی و کسی که موضوع را افشا کرده _ یاشار سلطانی_ دستگیر میشود همه چیز روشن است. در حالی که اگر همین 2200میلیارد تومان صرف خانهسازی میشد علاوه بر حل معضل اشتغال طیف وسیعی از بیکاران، نزدیک به 50هزار مسکن برای بیسرپناهان ساخته میشد.
هدف اصلی سران و مدیران، قبل از یافتن روشهای مناسب برای تهیه مسکن و حل معضلات اجتماعی، یافتن روشی برای افزایش درآمد دولت برای حل مخارج سرکوب در داخل و جنگ در سوریه و یمن است.
در این مسیر، با افزایش واردات و پایان تولید و افزایش غارت و مالیات و چپاول ثروتها و امید مردم، تمام فرصتهای شغلی از بین میرود و سرمایهها و استعدادهای جوانان در همان مسیر تباه میشود.
وقتی سیاست عمومی دولت دزدی اموال و سرمایههای مردم برای سرکوب بیشتر و باز هم ایجاد فضای مناسبتر برای دزدی و سرکوب بیشتر است نباید منتظر بود. انتظار حل مشکل بیسرپناهان و بیکاران از مدیران و مزدوران حکومتی، آرزو و امیدی عبث و نوعی آب در هاون کوبیدن است. در این مسیر حتی خانهسازی هم به وسیلهیی برای غارت و چپاول و تکثیر سرمایه تبدیل میشود چون با تهیه زمین مناسب از مدیران مناسب! میتوان ساختمان و برجهای مناسبی برای سرمایهداران حکومتی و آنچنانی ساخت. ساختمانها و برجهای مجلل و زیبا برای سوداگری و تجارت و باز هم درآمد بیشتر.
این روش اصلی حکومت برای افزایش درآمد و کاهش زندگی و مرگ اشتغال است. روشهایی که تحلیلگران رژیم از آن با عنوان روش گانگستری درآمد دولت یاد میکنند.
فرشاد مؤمنی کارشناس مسائل اقتصادی رژیم و عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه تهران در این رابطه میگوید:
«... ولی نکته حیرتانگیز بیسابقه است که در دوره اخیر، خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده در بخش مسکن به تعداد چشمگیری کاهش یافت. به این معنی که به لطف سیاستهای دولت قبل که از راههای شبه مافیایی و شبه گانگستری که برای کسب درآمد استفاده میکرد خالص فرصت شغلی بخش ساختمان و مسکن منفی شد... یکی از وجوه مهم دیگر بخش مسکن بهویژه در پنج ساله اخیر پدیده جداشدگی بازار مسکن است. در این بخش با وضعیت پارادوکسیکال روبهرو هستیم که بازتاب ساخت رانتی اقتصاد ایران است، به این معنی که مسکنهای لوکس با یک فزونی عرضه نسبت به تقاضا روبهروست که نشان میدهد بهدلیل هزینه مبادله بسیار بالا در اقتصاد ایران، صرفه اقتصادی این بوده است که سرمایهگذاران در این بخش سرمایهگذاری کنند، ولی همزمان با وضعیت بحرانی فزونی تقاضا نسبت به عرضه برای بازار مسکن روبهرو هستیم».
آری درآمدهای نجومی و گانگستری دولت، آن روی سکه میلیونها خانواده در خون و خاک و خنجرهای دولتیست.
مالباختگان و شاکیان پرونده مسکن برق تهران چند روز قبل از تجمع در برابر مجلس ارتجاع با اجتماع در برابر نمایشگاه مطبوعات، ضمن اعتراض به سکوت سنگین رسانهها به ستمی که در تجارتخانههای مسکن بر بیسرپناهان میرود با شعار و پلاکاردهای اعتراضی به تظاهرات پرداختند. 21آبان 95 خبرگزاری تسنیم نوشت:
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، در بنری که شاکیان این پرونده در دست داشتند، نوشته شده «ما 18هزار نفر از اعضای تعاونی مسکن اداره برق تهران، حدود 20سال است که در انتظار احقاقمان هستیم. آیا مطابق با قانون داشتن سرپناه حق ما نیست؟! حقی که پول آن را هم بهصورت کاملاً قانونی و از طریق مبادی قانونی پرداخت کردهایم. ما را در رفع این ظلم یاری کنید. کیست آن که ما را یاری کند؟»
آری، این مشکل هم مانند سایر معضلات اجتماعی با یاری و همکاری دیگران حل میشود و برای ترمیم زخمهای اجتماعی مانند فقر و مسکن و بیکاری باید دیوار ترک برداشته سکوت و اختناق را شکست و حقوق 20ساله و 30ساله و 38ساله را از مدیران نجومی دریافت. مدیرانی که هرگز رنج مسکن و درد نان و مشکلات بیکاران و گرسنگان را درک نکردند.. و با اموال مردم به سرمایه و درآمدهای نجومی رسیدند و به جای مسکن حرف مفت تحویل مردم دادند. امروز مالباختگان در مقابل مجلس ارتجاع با صدای بلند میگفتند:
حرفهای مفت تا به کی؟ لاف و بلوف تا به کی؟
حقوق نجومی داشتن پول ما را بر داشتن
این صدای مالباختگان و آه آتشین مردمیست که زندگیشان در دست غارتگران تباه شده و جانشان به لب رسیده است. مردمی که زندگیشان _زیر فشار و آوار چپاولگران_ عزا شده و میدانند راهحل و تسویهحساب نهایی، کندن ریشهٴ ظلم است؛ کاری که فقط و فقط با همت و ارادهٴ جمعی و به دست خودمان انجام میشود.
عزا عزاست امروز روز عزاست امروز زندگی یه ملت روی هواست امروز
پول سهامدار نیاد صبر ما هم سر میاد
یا حجت ابن الحسن ریشه ظلمو بکن
آری این صدای شکستن زنجیرهای سکوت و طنین آتشین پایان صبر 30ساله است که امروز در برابر مجلس ارتجاع پیچید.