«گورخوابها برگشتهاند. هر کدام به داخل یک قبر سر میخورند. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکییکی، بنرهای پاره، تکه پتوهای مندرس و تخته چوبهای نیمه سوخته روی گورها کشیده میشود. آنها مرگ را زندگی میکنند».
این گوشهیی از گزارش خبرگزاری روزنامه شرق بود. مردمی بخت برگشته بدون هیچگونه حامی و پشتیبان، از جامعه و خانواده رانده شده، اسیر و گرفتار در هزاران درد بیدرمان، واقعاً مرگ را در اینجا تجربه میکنند. کارتن خوابی معضلی است که سالها بهعنوان مسألهی مهم و دردناک شهرهای بزرگ بالاخص در پایتخت کشوری که درآمد سرشاری از نفت دارد، دیده میشود. تصور اینکه این بیدفاع ترین موجودات روی کره زمین چگونه شب را تا صبح در سرمای کشنده زیر صفر به سر میگذرانند بسیار مشکل است. همچنان که تصور ثروتهای نجومی افرادی که با شعار حمایت از مستضعفین و پشتیبانی از همین گورخوابها روی کار آمدند و امروز به ریش مستضعفین و گورخوابها و کارتن خوابها و... می خندند دشوار است.
سالها شاهد مرگ تعدادی از آنها و زجرکش شدن مابقی آنها، به قیمت ثروتهای میلیاردی سران! در سراسر میهن اسیر بودیم و متأسفانه نه تنها هیچکدام از عوامل حکومت آخوندی در این خصوص پاسخگو نبودهاند، حتی با نشان دان آنها بهعنوان عدهیی بیخاصیت، معتاد، مجرم همواره سعی در پاک کردن صورت مسأله میکردند. اما امسال برگ ننگین دیگری رقم خورد و پدیده نوظهور دیگری تحت عنوان گورخواب به قربانیان این حکومت ددمنش اضافه شد. محلی که برای دفن اجساد بیجان حفر شده اکنون محل اسکان تعدادی از این محرومین گشته است. متأسفانه عوامل رژیم بهجای اینکه درصدد حل معضل این افراد برآیند با یورش به آنان سعی در محروم کردن آنان از این منزل تازه نمود و در بعضی موارد نیز آنها را دستگیر کردند و دردناک تر وقتی است که شنیده میشود که در بعضی موارد آلونگ و سرپناههایی را که برای خود تهیه کرده بودند توسط عوامل شهرداری تخریب شده بود.
واقعاً بایستی پرسید که مسئول این همه درد و رنج کیست. باز هم میتوان علت را در دزدی و چپاول عوامل رژیم آخوندی جستجو کرد، رژیمی که در هر جرم و جنایت و فسادی در ایران و حتی در اکثر نقاط دنیا رد پایی از خود بهجا گذاشته است. سرنگونی تمام و کمال این رژیم با تمامی دستجات رنگینش تنها را علاج این غده سرطانی است.
به امید روزی که با رساندن مهر تابان مردم ایران به پایتخت شیر و خورشید مرهمی بر پیکره زخمی و خونین و دردمند ایرانزمین بگذاریم. به امید آن روز
ف-ت آلمان.