خامنهای سراسیمه به صحنه آمد و خارج از روال معمول حرفهایی زد که جای تأمل دارد. گوش کنید: «همچنان که قبلاً هم در سال گذشته تأکید کردم و مکرر هم گفتهام، به دولت جوان و حزباللهی معتقدم و به آن امیدوارم».
چه اتفاقی افتاده است؟ آیا ربطی به تنگنای کرونا و بحرانهای لاعلاج نظام دارد؟ آیا ربطی به انزوا، ورشکستگی و بحرانهای اقتصادی دارد؟ منظورش چه بود؟ یعنی روحانی استعفا بدهد و پاسداران زمام امور را کامل بهدست بگیرند؟
نمایندهاش در مجلس موضوع را باز کرد: «برداشت بنده از فرمایشات مقام معظم رهبری این بود که این دولت یک دولت جوان حزباللهی و پای کار آماده و با نشاط نیست... موقع این هست که رئیسجمهور با توجه به اینی که فرصتی نیست که دولت را یک دولت جوان آماده و با نشاط کند حتماً باید استعفا بدهد الآن اگر دولت استعفا بدهد باعث میشود که انتخابات زودرسی صورت بگیرد و یک دولتی که مد نظر مقام معظم رهبری هست بتواند با مجلس آینده انشاالله مشکلات کشور را مرتفع کنند».(مجلس ارتجاع ـ محمدجواد فتحی ۲۹اسفند ۹۹)
آیا خامنهای نمونه و الگویی هم برای دولت حزباللهی دارد؟
خامنهای: «همین شهید عزیزی که شما از او اسم بردید، شهید سلیمانی، و بنده شب و روز به یاد او هستم»!
آیا خامنهای نسبت به عوارض کار اشراف دارد؟
یک رسانه حکومتی نوشت: «فرد یا افرادی که موضوع استعفای روحانی را مطرح میکنند بههیچوجه از مشکلات و عوارض استعفا.. . اطلاع ندارند».(حسین انصاری راد ۳۰اردیبهشت ۹۹)
و روحانی وارد شد و پاسخ خامنهای را داد: «یکی از خطاهای راهبردی این است که برخی فکر میکنند تضعیف دولت تضعیف نظام نیست».
آیا آنقدر شرایط نظام بحرانی است که خامنهای نمیتواند چند ماه صبر کند؟ علت چیست؟