در حالی که به اعتراف حسن روحانی رژیم «هیچراهی جز اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها ندارد» اما در مورد چگونگی اجرای آن سخت دچار سردرگمی و وحشت است. چرا که از یک سو برای ادامه حیات اقتصاد از هم پاشیده خود ناگزیر است قیمت کالاها را باز هم بالاتر ببرد، یعنی فشارهای اقتصادی بر مردم را بیش از پیش افزایش دهد و این یعنی استقبال از انفجار اجتماعی؛ اما از طرف دیگر برای گذران روزمرهٴ امور خود درمانده؛ چرا که هیچیک از خواب و خیالهایش که در مورد رفع تحریمها و جذب سرمایههای خارجی دیده بود، محقق نشده است.
البته رژیم برای حذف یارانهها که آن را تحت عنوان هدفمندی یارانهها پیش میبرد، از زمان احمدینژاد ترفندی اندیشیده و مسکّنی به نام پرداخت یارانهٴ نقدی را در نظر گرفته بود، تا در ازای آن چه که با گران کردن سرسامآور کالاها و خدمات، از سوخت و حاملهای انرژی تا هزینههای خوراک و درمان و حمل ونقل و غیره… از گلوی مردم بیرون میکشد، درصد ناچیزی را به آنها برگرداند. تأثیر این مسکّن بسیار مقطعی و زودگذر بود، آن چنان که همهٴ مردم بهزودی دریافتند که مبلغ پرداختی یارانهٴ نقدی حتی جبران 10درصد از افزایش قیمت ضروریترین کالاها را هم نمیکند و تازه قدرت خرید همین مبلغ ناچیز هم با تورم بالای 40درصد پیوسته کمتر و کمتر شده و به صفر میل میکند.
اما ورشکستگی اقتصادی اکنون در حدی است که دولت روحانی قادر به تأمین همین مسکّن که ارزش واقعی آن به کمتر از نصف روز اول رسیده، هم نیست؛ در نتیجه تلاش میکند با انواع ترفندها، از زیر بار آن شانه خالی کند. در این رابطه چند ماه پیش زمزمههایی بهصورت شایعه مطرح شد مبنی بر اینکه دولت روحانی قصد دارد پرداخت یارانههای نقدی را متوقف کند. اما واکنش اجتماعی در قبال این حرفها و شایعات چنان بود که دستاندرکاران زود دریافتند که با این قضیه نمیشود شوخی کرد. حتی هنگامی که دادن سبد کالا مطرح شد، باز هم زمزمه ها و شایعاتی، احتمالاً بهمنظور زمینه سنجی مطرح شد مبنی بر اینکه سبد کالا در ازای یارانهٴ نقدی است، اما باز هم هراس از فضای ملتهب اجتماعی و قیام گرسنگان باعث شد که مقامهای دولت به سرعت به صحنه بیایند و آن را تکذیب کنند.
اکنون دولت روحانی یک ترفند دیگر اندیشیده و آن اینکه یارانهٴ نقدی تنها به اقشار محروم پرداخت میشود و شامل دهکهای بالای جامعه نمیشود. اما از آنجا که مشخص کردن دهکهای درآمدی، فوقالعاده دشوار است و مطلقاً از عهدهٴ رژیم برنمیآید، در وهلهٴ اول، اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی و تعداد دیگری از مقامهای دولت بارها به صحنه آمدند و کوشیدند با روضه خوانی و موعظههای اخلاقی، اقشار بالا را تشویق کنند که داوطلبانه از دریافت یارانه نقدی صرفنظر کنند. اما این ترفند، با بیاعتنایی مطلق مردم شکست خورد. این جریان اولاً گویای فقر فراگیری است که اکنون دامنگیر بیش از 90درصد جامعه ایران شده، ثانیاً نشان دهندهٴ چگونگی رابطه مردم با رژیم است که رسانههای خود رژیم با نرمترین عبارات از آن بهعنوان «بی اعتمادی» نام میبرند. روزنامه ابتکار در مطلبی تحت عنوان «یارانه من کجا خرج میشود؟!» نوشت: «بی تعارف باید گفت که برخی خاصهخرجیها و ولخرجیها و سوءاستفادههای مالی در دولتها، بهویژه در 8سال گذشته، باعث شده است که میزان اعتماد مردم بهعملکرد مالی دولت بسیار کاهش یابد» (ابتکار ـ 17فروردین). بگذریم که این روزنامه وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی خواسته است قضاوت مردم درباره فساد فراگیر رژیم ولایتفقیه را به حساب دولت احمدینژاد بگذارد؛ بعد از شکست طرح انصراف داوطلبانه، دولت روحانی به ترفند دیگری متوسل شده به این صورت که قرار است از روز 20فروردین پرسشنامههایی بین مردم توزیع شود که هدف از آن، با طرح سؤالهای متعدد، این است که مشخص شود چه اقشاری به یارانهٴ نقدی نیاز ندارند تا آنها را از دریافت یارانهها حذف کنند. این طرح نیز از ابتدا محکوم به شکست است، زیرا معلوم نیست رژیم با چه اهرمها و مکانیسمهایی این اظهاریهها را به قول خودش راستی آزمایی خواهد کرد. چرا که این امر، نیاز به یک بوروکراسی بسیار عریض و طویل، کارا و در عینحال پرخرج دارد و از آنجا که رژیم به هیچوجه چنین توان و چنان دستگاهی ندارد، کوشیده است این ناتوانی و حفره را با تبلیغات و با تهدیدهای بچه ترسان مبنی بر اینکه خلافگویی در اظهاریهها موجب تنبیه و جریمه (تا 3برابر مبلغ یارانه) خواهد شد، مردم را مرعوب کند؛ اما بسیار نامحتمل است که از این تهدیدها هم آبی برای رژیم گرم شود تا آنجا که رسانههای خود رژیم از جمله سایت حکومتی جهاننیوز (17فروردین) پیشبینی کرده که شکست «تجربه خوشه بندی و سبد کالایی تکرار شده و بار دیگر نمایندگان مجلس… مشمول (دریافت یارانه) می شوند و نیازمندان واقعی… از قافله بازخواهند ماند».
اگر چه هنوز اطلاعات رسمی و دقیقی از تعداد کسانی که از دریافت یارانه محروم خواهند شد، داده نشده، اما یکی از کارگزاران رژیم به نام کاظم دلخوش گفته است: «افرادی با درآمد بالای 2میلیون و ۱۰۰ هزار تومان از پرداخت یارانه نقدی توسط دولت حذف خواهند شد» اگر این اظهارات را ملاک قرار دهیم صاحبان درآمد بالای 2میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، به زحمت ممکن است10درصد جامعه را هم در بربگیرد، در حالی که دولت روحانی برای حذف 30درصد و در مراحل بعدی 60 تا 70درصد از یارانه بگیران خیز برداشته، از هماکنون پیداست که بخش عظیمی از مردم نیازمند از این حداقل حق خود محروم خواهند شد و در نتیجه رژیم با چیزی که از آن میترسید، یعنی ناآرامیهای اجتماعی و نهایتاً انفجار خشم مردم محروم روبهرو خواهد شد.
البته رژیم برای حذف یارانهها که آن را تحت عنوان هدفمندی یارانهها پیش میبرد، از زمان احمدینژاد ترفندی اندیشیده و مسکّنی به نام پرداخت یارانهٴ نقدی را در نظر گرفته بود، تا در ازای آن چه که با گران کردن سرسامآور کالاها و خدمات، از سوخت و حاملهای انرژی تا هزینههای خوراک و درمان و حمل ونقل و غیره… از گلوی مردم بیرون میکشد، درصد ناچیزی را به آنها برگرداند. تأثیر این مسکّن بسیار مقطعی و زودگذر بود، آن چنان که همهٴ مردم بهزودی دریافتند که مبلغ پرداختی یارانهٴ نقدی حتی جبران 10درصد از افزایش قیمت ضروریترین کالاها را هم نمیکند و تازه قدرت خرید همین مبلغ ناچیز هم با تورم بالای 40درصد پیوسته کمتر و کمتر شده و به صفر میل میکند.
اما ورشکستگی اقتصادی اکنون در حدی است که دولت روحانی قادر به تأمین همین مسکّن که ارزش واقعی آن به کمتر از نصف روز اول رسیده، هم نیست؛ در نتیجه تلاش میکند با انواع ترفندها، از زیر بار آن شانه خالی کند. در این رابطه چند ماه پیش زمزمههایی بهصورت شایعه مطرح شد مبنی بر اینکه دولت روحانی قصد دارد پرداخت یارانههای نقدی را متوقف کند. اما واکنش اجتماعی در قبال این حرفها و شایعات چنان بود که دستاندرکاران زود دریافتند که با این قضیه نمیشود شوخی کرد. حتی هنگامی که دادن سبد کالا مطرح شد، باز هم زمزمه ها و شایعاتی، احتمالاً بهمنظور زمینه سنجی مطرح شد مبنی بر اینکه سبد کالا در ازای یارانهٴ نقدی است، اما باز هم هراس از فضای ملتهب اجتماعی و قیام گرسنگان باعث شد که مقامهای دولت به سرعت به صحنه بیایند و آن را تکذیب کنند.
اکنون دولت روحانی یک ترفند دیگر اندیشیده و آن اینکه یارانهٴ نقدی تنها به اقشار محروم پرداخت میشود و شامل دهکهای بالای جامعه نمیشود. اما از آنجا که مشخص کردن دهکهای درآمدی، فوقالعاده دشوار است و مطلقاً از عهدهٴ رژیم برنمیآید، در وهلهٴ اول، اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی و تعداد دیگری از مقامهای دولت بارها به صحنه آمدند و کوشیدند با روضه خوانی و موعظههای اخلاقی، اقشار بالا را تشویق کنند که داوطلبانه از دریافت یارانه نقدی صرفنظر کنند. اما این ترفند، با بیاعتنایی مطلق مردم شکست خورد. این جریان اولاً گویای فقر فراگیری است که اکنون دامنگیر بیش از 90درصد جامعه ایران شده، ثانیاً نشان دهندهٴ چگونگی رابطه مردم با رژیم است که رسانههای خود رژیم با نرمترین عبارات از آن بهعنوان «بی اعتمادی» نام میبرند. روزنامه ابتکار در مطلبی تحت عنوان «یارانه من کجا خرج میشود؟!» نوشت: «بی تعارف باید گفت که برخی خاصهخرجیها و ولخرجیها و سوءاستفادههای مالی در دولتها، بهویژه در 8سال گذشته، باعث شده است که میزان اعتماد مردم بهعملکرد مالی دولت بسیار کاهش یابد» (ابتکار ـ 17فروردین). بگذریم که این روزنامه وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی خواسته است قضاوت مردم درباره فساد فراگیر رژیم ولایتفقیه را به حساب دولت احمدینژاد بگذارد؛ بعد از شکست طرح انصراف داوطلبانه، دولت روحانی به ترفند دیگری متوسل شده به این صورت که قرار است از روز 20فروردین پرسشنامههایی بین مردم توزیع شود که هدف از آن، با طرح سؤالهای متعدد، این است که مشخص شود چه اقشاری به یارانهٴ نقدی نیاز ندارند تا آنها را از دریافت یارانهها حذف کنند. این طرح نیز از ابتدا محکوم به شکست است، زیرا معلوم نیست رژیم با چه اهرمها و مکانیسمهایی این اظهاریهها را به قول خودش راستی آزمایی خواهد کرد. چرا که این امر، نیاز به یک بوروکراسی بسیار عریض و طویل، کارا و در عینحال پرخرج دارد و از آنجا که رژیم به هیچوجه چنین توان و چنان دستگاهی ندارد، کوشیده است این ناتوانی و حفره را با تبلیغات و با تهدیدهای بچه ترسان مبنی بر اینکه خلافگویی در اظهاریهها موجب تنبیه و جریمه (تا 3برابر مبلغ یارانه) خواهد شد، مردم را مرعوب کند؛ اما بسیار نامحتمل است که از این تهدیدها هم آبی برای رژیم گرم شود تا آنجا که رسانههای خود رژیم از جمله سایت حکومتی جهاننیوز (17فروردین) پیشبینی کرده که شکست «تجربه خوشه بندی و سبد کالایی تکرار شده و بار دیگر نمایندگان مجلس… مشمول (دریافت یارانه) می شوند و نیازمندان واقعی… از قافله بازخواهند ماند».
اگر چه هنوز اطلاعات رسمی و دقیقی از تعداد کسانی که از دریافت یارانه محروم خواهند شد، داده نشده، اما یکی از کارگزاران رژیم به نام کاظم دلخوش گفته است: «افرادی با درآمد بالای 2میلیون و ۱۰۰ هزار تومان از پرداخت یارانه نقدی توسط دولت حذف خواهند شد» اگر این اظهارات را ملاک قرار دهیم صاحبان درآمد بالای 2میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، به زحمت ممکن است10درصد جامعه را هم در بربگیرد، در حالی که دولت روحانی برای حذف 30درصد و در مراحل بعدی 60 تا 70درصد از یارانه بگیران خیز برداشته، از هماکنون پیداست که بخش عظیمی از مردم نیازمند از این حداقل حق خود محروم خواهند شد و در نتیجه رژیم با چیزی که از آن میترسید، یعنی ناآرامیهای اجتماعی و نهایتاً انفجار خشم مردم محروم روبهرو خواهد شد.