در حالی سال 94 را پشت سر گذاشتیم که با سالی پربار در اوجگیری اعتراضات اجتماعی علیه حاکمیت چپاولگر و استبدادی ولایتفقیه مواجه بودیم.
همزمان با بروز ضعف و درهمشکستگی نظام ولایتفقیه در پیشبرد پروژه بمبسازی اتمی، افزایش روزمرهٴ بازگشت جنازههای سرکردگان و مزدوران سپاه پاسداران از سوریه و شکستهای رژیم در یمن و عراق و تعمیق شقه در حاکمیت آخوندی، اقشار مختلف مردم به جان آمده فرصتها را برای اعتراض و ایستادگی خود از دست نداده و بیش از گذشته بر حقوق اولیه خود پای فشردند، بهنحوی که در اعترافهای حکومتی این حرکتهای اعتراضی تقریباً تا دو برابر سال قبل هم آمار داده شده است.
سال 93 حسینعلی امیری سخنگوی وزارت کشور آخوندها به ماهی 250 حرکت اعتراضی اعتراف کرد و گفت: ”تجمعات برای مطالبه حقوق و مزایا اگر بگویم سالانه حدود 3000 تجمع کارگری از این قبیل در سطح کشور برگزار میشود، اغراق نکردهام “. (روزنامه حکومتی مردمسالاری 26آبان 93). اما در اول بهمن سال 94 پاسدار حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور کابینه آخوند روحانی آن را به دوبرابر افزایش داد و در اول بهمن سال 94 گفت: ”حدود 5هزار تجمع صنفی و غیرصنفی در طول سال جاری در کشور برگزار شد“. 5هزار حرکت اعتراضی در 10ماه معادل همان 500 حرکت اعتراضی در ماه است که به نسبت آماری که سال قبل سرکردگان وزارت کشور رژیم داده بودند، دوبرابر افزایش را نشان میدهد. با این همه رژیم آخوندی در وحشت از اوجگیری این اعتراضات اغلب قریب به اتفاق آنها را سانسور کرده است. آنچه که به رسانههای مقاومت رسیده، محصول تلاش و از خودگذشتگی خبرنگاران مقاومت و مردمی در سراسر میهن است که مستمراً صدای مردم را به رسانههای مقاومت میرسانند. البته بهدلیل سانسور و اختناق واقعیت حرکتهای اعتراضی بسا بیشتر است. ضمن اینکه برخی حرکتهای اعتراضی سراسری مثل چهارشنبهسوری و درگیریهای جوانان با نیروهای سرکوبگر که در تمام شهرهای ایران بوده، اساساً در این جمعبندی وارد نشدهاند. مضمون اصلی خواستهای مردم علیه سرکوب آزادیها و بهطور عمده علیه چپاول پایهایترین حقوق صنفیشان توسط باندهای حاکمیت آخوندی بوده است. بر اساس جمعبندی خبرهای رسیده به رسانههای مقاومت از اعتراضات مردمی در سال 94 آمار آن به شرح زیر میباشد:
آمار کل اعتراضات: 5808 مورد
اعتصابغذا و اعتراضات زندانیان سیاسی و خانوادهها و همرزمانشان: 375
کارگران: 1673 مورد
دانشجویان 467 مورد
معلمان: 444 مورد
کارمندان: 339 مورد
درگیری جوانان با مأموران حکومتی بر سر پوشش اجباری یا سایر تحمیلات ارتجاعی: 220 مورد
پرستاران و کادر درمانی: 126 مورد
مالباختگان مسکن و زمین: 104 مورد
اعتراضات در مورد مسکن مهر: 30 مورد
گرانی: 62 مورد
دستفروشان: 41 مورد
کشاورزان: 34 مورد
حرکتهای اعتراضی اجتماعی علیه کمبودها مثل آب و برق و گاز و مشکلات محیط زیست و غیره: 1459مورد
خیزشها و قیامهای بزرگ سال 94
روز اول سال 94 خامنهای در وحشت از اوجگیری اعتراضات مردمی و با اشراف به رسیدن کارد به استخوان مردم بر اثر چپاولگریها و جنایات رژیم، در سخنرانی خود به کارگزاران و مزدورانش هشدار داد و گفت: ”میخواهند این امنیت را بهدست مردم از بین ببرند، مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیت و حرکات اعتراضی در کشور شروع کنند، دارند تحریک میکنند، دارند کار میکنند، دارند برنامهریزی میکنند، کاریست که با جدیت و با شدت بهدنبال آن هستند، خوب آن یک شرایط مهم است این یک چالش بزرگ است در وقتی که یک چنین چالشی در کشور وجود دارد همه نیروها باید در کنار هم قرار بگیرند با هم کار کنند“.
جریان وقایع اعتراضی و قیامهای مردمی در سال 94 نشان داد که وحشتزدگی از این قیامها بهطور واقعی خواب را از سر ولیفقیه ارتجاع و ایادیاش در ربوده است. در سال 94 نمونههایی از قیامها و حرکتهای بزرگ اجتماعی داشتیم که دامنهٴ آنها گاه به چند استان یا شهر و منطقه کشیده شد و هفتهها ادامه پیدا میکرد. از جمله آنها درگذشت یونس عساکره، دستفروش خرمشهری بود که در هفته آخر اسفند 93 در اعتراض به چپاول اموالش توسط شهرداری، دست به خودسوزی زد و روز دوم فروردین 94 در بیمارستان درگذشت. زنجیرهیی از تظاهراتها و درگیریها با مأموران نیروی سرکوبگر انتظامی و به آتش کشیدن خودروهای آنان در شهرهای خرمشهر، اهواز و آبادان برپا شد که تا 20فروردین 94 شهر از شهرهای جنوبی استان خوزستان را فراگرفت.
کمتر از یکماه بعد در روز 17اردیبهشت بر اثر تعرض به قصد تجاوز مزدوران اطلاعات آخوندی به خانم فریناز خسروانی کارمند هتل تارا در مهاباد، که منجر به مرگ تکاندهنده او شد، قیامی در مهاباد و خیزشهایی در شهرهای کردی میهنمان درگرفت که به آتش کشیدن هتل تارا و ادارهٴ اطلاعات مهاباد انجامید.
خیزشهای هموطنان ترک در شهرهای مختلف کشور علیه اهانت رذیلانهٴ تلویزیون حکومتی به هموطنان آذری، در آبان ماه از جمله خیزشهای دامنهدار سال 94 بود. زنجیرهیی از تظاهراتها با سردادن شعارهای مرگ بر دیکتاتور و درگیریهای متعدد با مزدوران نیروی انتظامی و گاردهای وحشی برپا شد. این تظاهرات به سرعت در حداقل 6 استان کشور شعلهورشد و تا روز جمعه 22آبان نیز ادامه پیداکرد.
اعتصاب غذاهای زندانیان سیاسی و تجمعات اعتراضی خانواده ها
سال 94 زندانیان سیاسی، پیام ایستادگی خود را در برابر دیکتاتوری ولایتفقیه، با اعتصاب غذاهای متعدد، برگزاری مراسمهای چهارشنبه سوری، نوروزی، روز کارگر، روز دانشجو و سایر مناسبتهای ملی و صدور بیانههای جمعی و فردی افشاگرانه، همبستگی با مجاهدان لیبرتی بهخصوص بعد از موشکباران وحشیانه، به بهترین شکل به مردم ایران و دنیا نشان دادند.
سال 94 خانوادهها و دوستان و همرزمان زندانیان سیاسی نیز با برگزاری دهها اعتراض و تجمع و تحصن و اعتصاب، همبستگی خود را با زندانیان سیاسی نشان دادند.
برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان راه آزادی در این سال، توسط مادران و خانوادههای زندانیان سیاسی و شهیدان، که با شرکت گسترده مردم همراه بود، یکی دیگر از نمودهای جوشش خون شهیدان در تاروپود جامعه ایران بود.
گستردهترین اعتراضات کارگری
سال 95سال اوجگیری اعتراضات کارگران میهنمان نیز بود. 1673 حرکت اعتراضی ثبت شده، بیانگر آن است که بیشترین چپاولها از حقوق کارگران صورت میگیرد و سرکوب وحشیانه حکومتی نیز نتوانسته از ابعاد فزاینده این اعتراضات جلوگیری کند.
تشکیل زنجیرهٴ دههزار نفرهٴ انسانی کارگران، در پتروشیمیهای جنوب، درگیری کارگران بیکار در بهبهان علیه ارگانهای چپاولگر رژیم بهطور خاص پالایشگاه بیدبلند که به آتش کشیدن کانکسهای مدیریت آنجا انجامید، اعتراضات بیش از 1000 کارگران دلیر کارخانه لوله و نورد صفا علیه 4ماه معوقات حقوقی همراه با آتش زدن لاستیک در برابر این کارخانه، اعتراضات گسترده کارگران معادن کشور، کشتیسازی صدرا، شهرداریها، و صدها شرکت و کارخانه دیگر از جمله اعتراضات وقفهناپذیر کارگران میهنمان بود.
همزمان با بروز ضعف و درهمشکستگی نظام ولایتفقیه در پیشبرد پروژه بمبسازی اتمی، افزایش روزمرهٴ بازگشت جنازههای سرکردگان و مزدوران سپاه پاسداران از سوریه و شکستهای رژیم در یمن و عراق و تعمیق شقه در حاکمیت آخوندی، اقشار مختلف مردم به جان آمده فرصتها را برای اعتراض و ایستادگی خود از دست نداده و بیش از گذشته بر حقوق اولیه خود پای فشردند، بهنحوی که در اعترافهای حکومتی این حرکتهای اعتراضی تقریباً تا دو برابر سال قبل هم آمار داده شده است.
سال 93 حسینعلی امیری سخنگوی وزارت کشور آخوندها به ماهی 250 حرکت اعتراضی اعتراف کرد و گفت: ”تجمعات برای مطالبه حقوق و مزایا اگر بگویم سالانه حدود 3000 تجمع کارگری از این قبیل در سطح کشور برگزار میشود، اغراق نکردهام “. (روزنامه حکومتی مردمسالاری 26آبان 93). اما در اول بهمن سال 94 پاسدار حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور کابینه آخوند روحانی آن را به دوبرابر افزایش داد و در اول بهمن سال 94 گفت: ”حدود 5هزار تجمع صنفی و غیرصنفی در طول سال جاری در کشور برگزار شد“. 5هزار حرکت اعتراضی در 10ماه معادل همان 500 حرکت اعتراضی در ماه است که به نسبت آماری که سال قبل سرکردگان وزارت کشور رژیم داده بودند، دوبرابر افزایش را نشان میدهد. با این همه رژیم آخوندی در وحشت از اوجگیری این اعتراضات اغلب قریب به اتفاق آنها را سانسور کرده است. آنچه که به رسانههای مقاومت رسیده، محصول تلاش و از خودگذشتگی خبرنگاران مقاومت و مردمی در سراسر میهن است که مستمراً صدای مردم را به رسانههای مقاومت میرسانند. البته بهدلیل سانسور و اختناق واقعیت حرکتهای اعتراضی بسا بیشتر است. ضمن اینکه برخی حرکتهای اعتراضی سراسری مثل چهارشنبهسوری و درگیریهای جوانان با نیروهای سرکوبگر که در تمام شهرهای ایران بوده، اساساً در این جمعبندی وارد نشدهاند. مضمون اصلی خواستهای مردم علیه سرکوب آزادیها و بهطور عمده علیه چپاول پایهایترین حقوق صنفیشان توسط باندهای حاکمیت آخوندی بوده است. بر اساس جمعبندی خبرهای رسیده به رسانههای مقاومت از اعتراضات مردمی در سال 94 آمار آن به شرح زیر میباشد:
آمار کل اعتراضات: 5808 مورد
اعتصابغذا و اعتراضات زندانیان سیاسی و خانوادهها و همرزمانشان: 375
کارگران: 1673 مورد
دانشجویان 467 مورد
معلمان: 444 مورد
کارمندان: 339 مورد
درگیری جوانان با مأموران حکومتی بر سر پوشش اجباری یا سایر تحمیلات ارتجاعی: 220 مورد
پرستاران و کادر درمانی: 126 مورد
مالباختگان مسکن و زمین: 104 مورد
اعتراضات در مورد مسکن مهر: 30 مورد
گرانی: 62 مورد
دستفروشان: 41 مورد
کشاورزان: 34 مورد
حرکتهای اعتراضی اجتماعی علیه کمبودها مثل آب و برق و گاز و مشکلات محیط زیست و غیره: 1459مورد
خیزشها و قیامهای بزرگ سال 94
روز اول سال 94 خامنهای در وحشت از اوجگیری اعتراضات مردمی و با اشراف به رسیدن کارد به استخوان مردم بر اثر چپاولگریها و جنایات رژیم، در سخنرانی خود به کارگزاران و مزدورانش هشدار داد و گفت: ”میخواهند این امنیت را بهدست مردم از بین ببرند، مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیت و حرکات اعتراضی در کشور شروع کنند، دارند تحریک میکنند، دارند کار میکنند، دارند برنامهریزی میکنند، کاریست که با جدیت و با شدت بهدنبال آن هستند، خوب آن یک شرایط مهم است این یک چالش بزرگ است در وقتی که یک چنین چالشی در کشور وجود دارد همه نیروها باید در کنار هم قرار بگیرند با هم کار کنند“.
جریان وقایع اعتراضی و قیامهای مردمی در سال 94 نشان داد که وحشتزدگی از این قیامها بهطور واقعی خواب را از سر ولیفقیه ارتجاع و ایادیاش در ربوده است. در سال 94 نمونههایی از قیامها و حرکتهای بزرگ اجتماعی داشتیم که دامنهٴ آنها گاه به چند استان یا شهر و منطقه کشیده شد و هفتهها ادامه پیدا میکرد. از جمله آنها درگذشت یونس عساکره، دستفروش خرمشهری بود که در هفته آخر اسفند 93 در اعتراض به چپاول اموالش توسط شهرداری، دست به خودسوزی زد و روز دوم فروردین 94 در بیمارستان درگذشت. زنجیرهیی از تظاهراتها و درگیریها با مأموران نیروی سرکوبگر انتظامی و به آتش کشیدن خودروهای آنان در شهرهای خرمشهر، اهواز و آبادان برپا شد که تا 20فروردین 94 شهر از شهرهای جنوبی استان خوزستان را فراگرفت.
کمتر از یکماه بعد در روز 17اردیبهشت بر اثر تعرض به قصد تجاوز مزدوران اطلاعات آخوندی به خانم فریناز خسروانی کارمند هتل تارا در مهاباد، که منجر به مرگ تکاندهنده او شد، قیامی در مهاباد و خیزشهایی در شهرهای کردی میهنمان درگرفت که به آتش کشیدن هتل تارا و ادارهٴ اطلاعات مهاباد انجامید.
خیزشهای هموطنان ترک در شهرهای مختلف کشور علیه اهانت رذیلانهٴ تلویزیون حکومتی به هموطنان آذری، در آبان ماه از جمله خیزشهای دامنهدار سال 94 بود. زنجیرهیی از تظاهراتها با سردادن شعارهای مرگ بر دیکتاتور و درگیریهای متعدد با مزدوران نیروی انتظامی و گاردهای وحشی برپا شد. این تظاهرات به سرعت در حداقل 6 استان کشور شعلهورشد و تا روز جمعه 22آبان نیز ادامه پیداکرد.
اعتصاب غذاهای زندانیان سیاسی و تجمعات اعتراضی خانواده ها
سال 94 زندانیان سیاسی، پیام ایستادگی خود را در برابر دیکتاتوری ولایتفقیه، با اعتصاب غذاهای متعدد، برگزاری مراسمهای چهارشنبه سوری، نوروزی، روز کارگر، روز دانشجو و سایر مناسبتهای ملی و صدور بیانههای جمعی و فردی افشاگرانه، همبستگی با مجاهدان لیبرتی بهخصوص بعد از موشکباران وحشیانه، به بهترین شکل به مردم ایران و دنیا نشان دادند.
سال 94 خانوادهها و دوستان و همرزمان زندانیان سیاسی نیز با برگزاری دهها اعتراض و تجمع و تحصن و اعتصاب، همبستگی خود را با زندانیان سیاسی نشان دادند.
برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان راه آزادی در این سال، توسط مادران و خانوادههای زندانیان سیاسی و شهیدان، که با شرکت گسترده مردم همراه بود، یکی دیگر از نمودهای جوشش خون شهیدان در تاروپود جامعه ایران بود.
گستردهترین اعتراضات کارگری
سال 95سال اوجگیری اعتراضات کارگران میهنمان نیز بود. 1673 حرکت اعتراضی ثبت شده، بیانگر آن است که بیشترین چپاولها از حقوق کارگران صورت میگیرد و سرکوب وحشیانه حکومتی نیز نتوانسته از ابعاد فزاینده این اعتراضات جلوگیری کند.
تشکیل زنجیرهٴ دههزار نفرهٴ انسانی کارگران، در پتروشیمیهای جنوب، درگیری کارگران بیکار در بهبهان علیه ارگانهای چپاولگر رژیم بهطور خاص پالایشگاه بیدبلند که به آتش کشیدن کانکسهای مدیریت آنجا انجامید، اعتراضات بیش از 1000 کارگران دلیر کارخانه لوله و نورد صفا علیه 4ماه معوقات حقوقی همراه با آتش زدن لاستیک در برابر این کارخانه، اعتراضات گسترده کارگران معادن کشور، کشتیسازی صدرا، شهرداریها، و صدها شرکت و کارخانه دیگر از جمله اعتراضات وقفهناپذیر کارگران میهنمان بود.
اعتراضات سراسری معلمان
برجستهترین خیزشیهای معلمان به جان آمده میهنمان سلسله تظاهراتهایی بود که در دهها شهر کشور در 27فروردین و 17اردیبهشت 94 برپا شد. این اعتراضات که در ماههای بعد هم در ابعاد غیرمتمرکز ادامه یافت، نشان داد که معلمان میهنمان در برابر چپاول و سرکوب، ایستادگی را انتخاب کردهاند. روز 17اردیبهشت آنان پلاکاردی در برابر مجلس ارتجاع بلند کردند که نوشته بود: ”می زنم فریاد هر چه باداباد“. سال گذشته معلمان با ابتکارعمل جدید به برپایی تحصنهای 24ساعته در برابر مجلس ارتجاع دست زدند و حقوق به یغما رفته خود را فریاد زدند.
خشم و خروش دانشجویان
دانشگاههای کشور از ابتدای سال با اعتراضات گسترده دانشجویان مواجه بود. برجستهترین حرکتهای اعتراضی دانشجویان در شانزده آذر 94 و روز دانشجو بود که در برخی از آنها دانشجویان شعار مرگ بر استبداد و زنده باد آزادی سردادند. این اعتراضات در حدی بودند که سردمداران رژیم را وحشتزده کرد، از جمله آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران، گفت «متأسفانه از برخی از دانشگاهها، گزارشات بسیار نگران کننده» رسید. (تلویزیون رژیم 27آذر 94)
روزنامه حکومتی جوان ارگان بسیج ضدمردمی سپاه پاسداران، روز 22آذر در مورد منفوریت رژیم ولایتفقیه در نزد دانشجویان نوشت: «وجوه تمایز جمهوری اسلامی با دیگر نظامهای مستقر در جهان برایشان جذاب جلوه نمیکند و به آرمانشهری در ورای مرزها باور دارند. نیمه پر لیوان آنان از نظام جمهوری اسلامی به یک چهارم هم نمیرسد و بالقوه منتظر تغییرات ماهوی هستند» ترجمه این حرف این است که جوانان و دانشجویان این نظام را نمیخواهند و هر لحظه مترصد ضربه زدن به آن هستند. این روزنامه در ادامه نوشت که این دانشجویان ”اپوزیسیون غیرمسلح نظام هستند“.
فوران خشم مردم غارت شده و مالباخته
از دیگر اعتراضات دامنهدار سال 94، تجمعات اعتراضی مردم غارت شدهای بود که با چند میلیون سپرده گذاری در مؤسسات اعتباری وابسته به رژیم، خواهان تسهیلاتی برای مسکن و زمین بودند، اما باندهای وابسته به رژیم سپردههای آنها را بالا کشیده و حاضر به پرداخت و برگشت سپردهها به صاحبان آن نبودند. از اینرو مالباختگان به جان آمده بارها در برابر این مؤسسات غارتگر و سایر ارگانهای حکومتی دست به تجمع اعتراضی و درگیری با نیروهای سرکوبگر امنیتی زدند. از جمله مؤسسات چپاولگر وابسته به باندهای سپاه و بیت خامنهای که آماج حملات مردم قرار گرفتند، مؤسسات میزان، ثامن الحج، پدیده شاندیز، شیده، آرمان، آریا خودرو، نگین خودرو، پروژه نگین غرب است.
در نگاهی به یکسال پرفراز و نشیب قیامها و اعتراضهای اجتماعی میهنمان در سال 94 که بیان همهٴ آنها هرگز در این مختصر نمیگنجد، میتوان پیشبینی کرد که سال 95سال باز هم با اوجگیری و اعتلای مقاومت اجتماعی بیشتری علیه استبداد چپاولگر ولایتفقیه مواجه خواهم بود.
برجستهترین خیزشیهای معلمان به جان آمده میهنمان سلسله تظاهراتهایی بود که در دهها شهر کشور در 27فروردین و 17اردیبهشت 94 برپا شد. این اعتراضات که در ماههای بعد هم در ابعاد غیرمتمرکز ادامه یافت، نشان داد که معلمان میهنمان در برابر چپاول و سرکوب، ایستادگی را انتخاب کردهاند. روز 17اردیبهشت آنان پلاکاردی در برابر مجلس ارتجاع بلند کردند که نوشته بود: ”می زنم فریاد هر چه باداباد“. سال گذشته معلمان با ابتکارعمل جدید به برپایی تحصنهای 24ساعته در برابر مجلس ارتجاع دست زدند و حقوق به یغما رفته خود را فریاد زدند.
خشم و خروش دانشجویان
دانشگاههای کشور از ابتدای سال با اعتراضات گسترده دانشجویان مواجه بود. برجستهترین حرکتهای اعتراضی دانشجویان در شانزده آذر 94 و روز دانشجو بود که در برخی از آنها دانشجویان شعار مرگ بر استبداد و زنده باد آزادی سردادند. این اعتراضات در حدی بودند که سردمداران رژیم را وحشتزده کرد، از جمله آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران، گفت «متأسفانه از برخی از دانشگاهها، گزارشات بسیار نگران کننده» رسید. (تلویزیون رژیم 27آذر 94)
روزنامه حکومتی جوان ارگان بسیج ضدمردمی سپاه پاسداران، روز 22آذر در مورد منفوریت رژیم ولایتفقیه در نزد دانشجویان نوشت: «وجوه تمایز جمهوری اسلامی با دیگر نظامهای مستقر در جهان برایشان جذاب جلوه نمیکند و به آرمانشهری در ورای مرزها باور دارند. نیمه پر لیوان آنان از نظام جمهوری اسلامی به یک چهارم هم نمیرسد و بالقوه منتظر تغییرات ماهوی هستند» ترجمه این حرف این است که جوانان و دانشجویان این نظام را نمیخواهند و هر لحظه مترصد ضربه زدن به آن هستند. این روزنامه در ادامه نوشت که این دانشجویان ”اپوزیسیون غیرمسلح نظام هستند“.
فوران خشم مردم غارت شده و مالباخته
از دیگر اعتراضات دامنهدار سال 94، تجمعات اعتراضی مردم غارت شدهای بود که با چند میلیون سپرده گذاری در مؤسسات اعتباری وابسته به رژیم، خواهان تسهیلاتی برای مسکن و زمین بودند، اما باندهای وابسته به رژیم سپردههای آنها را بالا کشیده و حاضر به پرداخت و برگشت سپردهها به صاحبان آن نبودند. از اینرو مالباختگان به جان آمده بارها در برابر این مؤسسات غارتگر و سایر ارگانهای حکومتی دست به تجمع اعتراضی و درگیری با نیروهای سرکوبگر امنیتی زدند. از جمله مؤسسات چپاولگر وابسته به باندهای سپاه و بیت خامنهای که آماج حملات مردم قرار گرفتند، مؤسسات میزان، ثامن الحج، پدیده شاندیز، شیده، آرمان، آریا خودرو، نگین خودرو، پروژه نگین غرب است.
در نگاهی به یکسال پرفراز و نشیب قیامها و اعتراضهای اجتماعی میهنمان در سال 94 که بیان همهٴ آنها هرگز در این مختصر نمیگنجد، میتوان پیشبینی کرد که سال 95سال باز هم با اوجگیری و اعتلای مقاومت اجتماعی بیشتری علیه استبداد چپاولگر ولایتفقیه مواجه خواهم بود.