مقاله «زمان یک سیاست اصولی» به قلم کن بلک ول سفیر پیشین آمریکا در کمیسیون حقوقبشر مللمتحد در تاون هال، پس از بررسی بیش از یک دهه فریب و نیرنگ رژیم ایران در جریان مذاکرات اتمی با اتکا به برنامههای ارائه شده از سوی شورای ملی مقاومت ایران و برنامه 10 مادهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت، راهحل این بحران را در مقاومت ایران مییابد. ذیلا گزیدهای از مقاله آورده شده است:
... در حالیکه من این مطلب را مینویسم، آمریکا و پنج کشور عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل و آلمان، درگیر مذاکرات اتمی با یک خصم دیگر، (رژیم) ایران، میباشند.
ملاهای تهران بهطور مخفیانه یک برنامه هستهای را آغاز کردند که به ظاهر برای تولید برق و گرما و نور خانه، تجارت و صنایع میباشد. ولی به یمن شورای ملی مقاومت ایران، ائتلاف جنبش مخالفان ایرانی و عنصر اصلی آن سازمان مجاهدین خلق ایران که هشیاری خود را روی برنامه حفظ کرد و تهران نمیخواست جهان در مورد آن خبردار شود، آشکار شد که برنامه هستهای اهداف نابکارانهتری دارد – ”توسعه سلاح هستهای که با آن بتواند تمامی همسایگان و از جمله اسرائیل را تهدید کند ”.
برای سالها، غرب در زمین رژیم ایران بازی کرده است و اجازه داده است که مذاکرات به تأخیر بیافتد در حالیکه او با برنامه مخفی خود به پیش حرکت میکند.
نهایتا غرب تحریمهای اقتصادی را در تلاشی برای کشیدن جانشین خمینی، خامنهای به میز معامله روی ایران قرار داد. ولی آن هم حتی فوقالعاده کند بود. معامله رفت و برگشت داشت و ضربالاجلهای جدید گذاشته شد.
درخواستهایی مطرح شد و سپس به فراموشی سپرده شد و درخواستهای جدید ارائه شد. اینک که تاثیرات تحریمها توانایی این رژیم برای حفظ قدرت را سلب کرده است مذاکرات هستهای بهنظر میرسد در حال رسیدن به جایی میباشد.
سوال اینجاست که: به کجا؟
آخوندها هنوز میخواهند توسعه هستهای مخفی نگاه داشته شده از انظارشان را حفظ کنند. آنها میخواهند تحریمها قبل از اینکه آنها انطباق خود را با قرارداد نشان دهند برداشته شود که بتوانند به سمت دستیابی به سلاح هستهای به پیش برانند.
من درک نمیکنم چگونه میتوانیم به خامنهای و همکارانش و اینکه قول خود را حفظ کنند اعتماد کنیم. اما ما میتوانیم روی طرحی که با آن دنیا بتواند تأیید کند که در درون مرزهای ایران چه اتفاقی در حال افتادن است پافشاری کنیم.
من کاملاً طرحی که توسط رهبر اپوزیسیون ایران مریم رجوی در یک تظاهرات عظیم در ماه ژوئن در پاریس، تظاهراتی که 100هزار نفر و شخصیتهای برجسته گرایشهای مختلف سیاسی (شامل دهها نفر از مقامات و شخیتهایتهای نظامی و مدنی ارشد سابق آمریکا) شرکت کردند و همه با سه خواسته او موافق بودند، صحه میگذارم: بازرسیهای بینالمللی از تمامی سایتها از جمله سایتهای نظامی، بدون مانع و فوری بایستی وجود داشته باشد. بازرسان باید به دانشمندان هستهای ایران دسترسی داشته باشند. تحقیقات و توسعه هستهای باید متوقف شود. در صورتیکه تهران با این شروط توافق نکند، اهداف بهاصطلاح صلحآمیز آن را نمیتوان جدی گرفته گرفت و مفهوم یک قرارداد که آنها را از دستیابی به بمب باز دارد یک سراب توسط دولت اوباماست که عواقب فاجعهباری را در پی خواهد داشت.
با توجه به بیش از دو دهه تقلب تهران، چفت و بست، بازرسی بدون مانع از تمام سایتهای مشکوک، نظامی و غیرنظامی، کاملاً ضروری است و رژیم باید در مورد ابعاد نظامی پروژه هستهیی خود پاسخ دهد و کارشناسان هستهیی خود را در دسترس بازجویی سازمان بینالمللی انرژی هستهای قرار دهد.
رژیمی که هیچ چیزی برای پنهان کردن ندارد با این درخواستها مشکلی ندارد، بهخصوص اگر این معنایش این است که تحریمهای فلج کننده برداشته خواهند شد. ما باید به سرعت جواب را بدانیم.
درعینحال، آمریکا باید به تحت فشار قرار دادن رژیم ایران در مورد تلاشهایش برای بیثبات کردن خاورمیانه ادامه دهد. پشتیبانی او برای رژیم خودکامه سوریه و شورشیان حوثی در یمن نمیتواند به اعتماد بیانجامد. او نفوذ ناروایی روی رژیم عراق دارد که عملاً به زندانسازی برای تقریباً 3000 عضو مقاومت ایران در بیرون بغداد در کمپ لیبرتی ادامه میدهد.
در دراز مدت، تنها پاسخ، تغییر رژیم در تهران است. برنامه 10 مادهای مقاومت ایران برای آینده ایران، سزاوار حمایت همه ما میباشد که تلاش میکند ایرانی ایجاد کند که بهعنوان یک رهبر در میان کشورهای دوستدار دموکراسی در خاورمیانه، با آزادی بیان، حقوق برابر برای زنان، یک دولت سکولار، و تمام آزادیهای دیگر باشد که ایرانیان امروز آنها را ندارند.
وقتی که این موضوع رخ دهد، ایران اعتماد جهانی را بهدست خواهد آورد و هر گونه توسعه اتمی صلحآمیز میتواند مورد تأیید قرار گیرد.
... در حالیکه من این مطلب را مینویسم، آمریکا و پنج کشور عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل و آلمان، درگیر مذاکرات اتمی با یک خصم دیگر، (رژیم) ایران، میباشند.
ملاهای تهران بهطور مخفیانه یک برنامه هستهای را آغاز کردند که به ظاهر برای تولید برق و گرما و نور خانه، تجارت و صنایع میباشد. ولی به یمن شورای ملی مقاومت ایران، ائتلاف جنبش مخالفان ایرانی و عنصر اصلی آن سازمان مجاهدین خلق ایران که هشیاری خود را روی برنامه حفظ کرد و تهران نمیخواست جهان در مورد آن خبردار شود، آشکار شد که برنامه هستهای اهداف نابکارانهتری دارد – ”توسعه سلاح هستهای که با آن بتواند تمامی همسایگان و از جمله اسرائیل را تهدید کند ”.
برای سالها، غرب در زمین رژیم ایران بازی کرده است و اجازه داده است که مذاکرات به تأخیر بیافتد در حالیکه او با برنامه مخفی خود به پیش حرکت میکند.
نهایتا غرب تحریمهای اقتصادی را در تلاشی برای کشیدن جانشین خمینی، خامنهای به میز معامله روی ایران قرار داد. ولی آن هم حتی فوقالعاده کند بود. معامله رفت و برگشت داشت و ضربالاجلهای جدید گذاشته شد.
درخواستهایی مطرح شد و سپس به فراموشی سپرده شد و درخواستهای جدید ارائه شد. اینک که تاثیرات تحریمها توانایی این رژیم برای حفظ قدرت را سلب کرده است مذاکرات هستهای بهنظر میرسد در حال رسیدن به جایی میباشد.
سوال اینجاست که: به کجا؟
آخوندها هنوز میخواهند توسعه هستهای مخفی نگاه داشته شده از انظارشان را حفظ کنند. آنها میخواهند تحریمها قبل از اینکه آنها انطباق خود را با قرارداد نشان دهند برداشته شود که بتوانند به سمت دستیابی به سلاح هستهای به پیش برانند.
من درک نمیکنم چگونه میتوانیم به خامنهای و همکارانش و اینکه قول خود را حفظ کنند اعتماد کنیم. اما ما میتوانیم روی طرحی که با آن دنیا بتواند تأیید کند که در درون مرزهای ایران چه اتفاقی در حال افتادن است پافشاری کنیم.
من کاملاً طرحی که توسط رهبر اپوزیسیون ایران مریم رجوی در یک تظاهرات عظیم در ماه ژوئن در پاریس، تظاهراتی که 100هزار نفر و شخصیتهای برجسته گرایشهای مختلف سیاسی (شامل دهها نفر از مقامات و شخیتهایتهای نظامی و مدنی ارشد سابق آمریکا) شرکت کردند و همه با سه خواسته او موافق بودند، صحه میگذارم: بازرسیهای بینالمللی از تمامی سایتها از جمله سایتهای نظامی، بدون مانع و فوری بایستی وجود داشته باشد. بازرسان باید به دانشمندان هستهای ایران دسترسی داشته باشند. تحقیقات و توسعه هستهای باید متوقف شود. در صورتیکه تهران با این شروط توافق نکند، اهداف بهاصطلاح صلحآمیز آن را نمیتوان جدی گرفته گرفت و مفهوم یک قرارداد که آنها را از دستیابی به بمب باز دارد یک سراب توسط دولت اوباماست که عواقب فاجعهباری را در پی خواهد داشت.
با توجه به بیش از دو دهه تقلب تهران، چفت و بست، بازرسی بدون مانع از تمام سایتهای مشکوک، نظامی و غیرنظامی، کاملاً ضروری است و رژیم باید در مورد ابعاد نظامی پروژه هستهیی خود پاسخ دهد و کارشناسان هستهیی خود را در دسترس بازجویی سازمان بینالمللی انرژی هستهای قرار دهد.
رژیمی که هیچ چیزی برای پنهان کردن ندارد با این درخواستها مشکلی ندارد، بهخصوص اگر این معنایش این است که تحریمهای فلج کننده برداشته خواهند شد. ما باید به سرعت جواب را بدانیم.
درعینحال، آمریکا باید به تحت فشار قرار دادن رژیم ایران در مورد تلاشهایش برای بیثبات کردن خاورمیانه ادامه دهد. پشتیبانی او برای رژیم خودکامه سوریه و شورشیان حوثی در یمن نمیتواند به اعتماد بیانجامد. او نفوذ ناروایی روی رژیم عراق دارد که عملاً به زندانسازی برای تقریباً 3000 عضو مقاومت ایران در بیرون بغداد در کمپ لیبرتی ادامه میدهد.
در دراز مدت، تنها پاسخ، تغییر رژیم در تهران است. برنامه 10 مادهای مقاومت ایران برای آینده ایران، سزاوار حمایت همه ما میباشد که تلاش میکند ایرانی ایجاد کند که بهعنوان یک رهبر در میان کشورهای دوستدار دموکراسی در خاورمیانه، با آزادی بیان، حقوق برابر برای زنان، یک دولت سکولار، و تمام آزادیهای دیگر باشد که ایرانیان امروز آنها را ندارند.
وقتی که این موضوع رخ دهد، ایران اعتماد جهانی را بهدست خواهد آورد و هر گونه توسعه اتمی صلحآمیز میتواند مورد تأیید قرار گیرد.