در هفته آخر اسفند هم شاهد حرکتهای اعتراضی در میهنمان بودیم. در این هفته گذشته یعنی روز سهشنبه سوم اسفند دو تجمع گسترده در جلوی مجلس ارتجاع داشتیم که یکی مربوط بود به بازنشستگان پرستاران و پیشکسوتان پزشکی و دیگری مربوط به بازنشستگان معلم. تجمعی گسترده با حضور بیش از 1000نفر که البته بعد از شروع تجمع، سایر اقشار هم در آن شرکت کردند.
بازنشستگان در این تجمع پلاکاردهایی حمل میکردند که روی آنها نوشته شده بود:
زندگی حق مسلم ماست
معلم، کارگر، پرستار بازنشسته اتحاد، اتحاد
علت این تجمع این بود که همه بازنشستگان خواهان اضافه شدن حقوق و مزایا بودند، زیرا بعد از بازنشستگی بسیار در مضیقه قرار میگیرند. این نوع تجمعها مدتهاست که برپا میشود و این اقشار مدتهاست که درگیر این اعتراضات و پیگیر آن هستند.
همچنین در این هفته صدهاتن از خانوادههای زندانیان زیر اعدام و هموطنانی که مخالف این مجازات ضدانسانی هستند، در مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کرده و خواهان لغو حکم اعدام شدند. نکته مهم این اعتراض این بود که خانوادهها از چند استان تجمع کرده بودند، از تهران، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان غربی، خوزستان، اصفهان و برخی از شهرها مثل مشکینشهر، البرز و قشم و پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «اعدام مساوی فروپاشی خانواده“، و نکته دیگر هم این بود که هموطنانی که مخالف حکم اعدام هستند به جمع این خانوادهها پیوسته بودند، بنابراین، آنچه شکل گرفت یک نمادی از همبستگی مردمی در مخالفت با حکم اعدام و خانوادههایی که در معرض فروپاشی بر اثر سیاستهای سرکوبگرانه رژیم آخوندی هستند، بود.
در رابطه با تجمعهای ادامه دارد نیز، بیش از دو هفته است که کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز دست به اعتصاب زدهاند که چهاردهمین روز اعتراضشان، همزمان بود با ورود روحانی به خوزستان که کارگران همزمان با ورود وی به اهواز، در مقابل فرودگاه اهواز دست به تجمع اعتراضی زدند.
علت اعتراض این است که 5ماه حقوق این کارگران پرداخته نشده و جمع حقوق و سایر مزایای عقبافتاده هر کدام از آنها بیش از 5تا 6 میلیون تومان میشود و حق بیمه این کارگران هم به سازمان تأمین خدمات اجتماعی پرداخته نشده. بنابراین مجبورند پول درمان خودشان و خانوادهشان را در این بیپولی هم بهطور کامل بپردازند.
گروه ملی صنعتی فولاد اهواز یکی از شرکتهای بزرگ دولتی بود که در سال 88 آن را با قیمت ارزان به یکی از باندهای حکومتی تحت عنوان بهاصطلاح خصوصیسازی فروختند، که آن هم یکی از شرکتهای گروه سرمایهگذاری امیر منصور آریا بود، بعد از جریان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، این شرکت به چنگ قوه قضایی رژیم افتاد، و الآن هم مثل گوشت قربانی بین قضاییه و بانک ملی رژیم پاسکاری میشود و دودش هم به چشم کارگران میرود. حرف کارگران این است که میگویند کارخانه فعال است و درآمد دارد، ولی حقوقها را نمیدهند، حتی رژیم با یک ترفند غارتگرانه در تابستان از کارگران سندی گرفت که همه مطالباتتان پرداخت شده و کارگران برای اینکه اخراج نشوند امضا کردند، اما هیچکدام از مطالبات کارگران را هم ندادند، از اینرو الآن دو ماه است که کارگران بهطور نوبهای اعتراض میکنند، ولی در دو هفته اخیر دست به اعتراض پیوسته و دامنهدار زده و حتی چند بار هم مدیران این کارخانه را به داخل شرکت راه ندادند. با اینکه نیروی سرکوبگر انتظامی گفته بود جلو استانداری نباید تجمع بشود، ولی کارگران گوششان بدهکار نبود و اعتراض و فریاد خودشان را در برابر استانداری رژیم بلند کردند. و گفتند تا حقمان را نگیریم به اعتراضات ادامه میدهیم.
بازنشستگان در این تجمع پلاکاردهایی حمل میکردند که روی آنها نوشته شده بود:
زندگی حق مسلم ماست
معلم، کارگر، پرستار بازنشسته اتحاد، اتحاد
علت این تجمع این بود که همه بازنشستگان خواهان اضافه شدن حقوق و مزایا بودند، زیرا بعد از بازنشستگی بسیار در مضیقه قرار میگیرند. این نوع تجمعها مدتهاست که برپا میشود و این اقشار مدتهاست که درگیر این اعتراضات و پیگیر آن هستند.
همچنین در این هفته صدهاتن از خانوادههای زندانیان زیر اعدام و هموطنانی که مخالف این مجازات ضدانسانی هستند، در مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کرده و خواهان لغو حکم اعدام شدند. نکته مهم این اعتراض این بود که خانوادهها از چند استان تجمع کرده بودند، از تهران، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان غربی، خوزستان، اصفهان و برخی از شهرها مثل مشکینشهر، البرز و قشم و پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «اعدام مساوی فروپاشی خانواده“، و نکته دیگر هم این بود که هموطنانی که مخالف حکم اعدام هستند به جمع این خانوادهها پیوسته بودند، بنابراین، آنچه شکل گرفت یک نمادی از همبستگی مردمی در مخالفت با حکم اعدام و خانوادههایی که در معرض فروپاشی بر اثر سیاستهای سرکوبگرانه رژیم آخوندی هستند، بود.
در رابطه با تجمعهای ادامه دارد نیز، بیش از دو هفته است که کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز دست به اعتصاب زدهاند که چهاردهمین روز اعتراضشان، همزمان بود با ورود روحانی به خوزستان که کارگران همزمان با ورود وی به اهواز، در مقابل فرودگاه اهواز دست به تجمع اعتراضی زدند.
علت اعتراض این است که 5ماه حقوق این کارگران پرداخته نشده و جمع حقوق و سایر مزایای عقبافتاده هر کدام از آنها بیش از 5تا 6 میلیون تومان میشود و حق بیمه این کارگران هم به سازمان تأمین خدمات اجتماعی پرداخته نشده. بنابراین مجبورند پول درمان خودشان و خانوادهشان را در این بیپولی هم بهطور کامل بپردازند.
گروه ملی صنعتی فولاد اهواز یکی از شرکتهای بزرگ دولتی بود که در سال 88 آن را با قیمت ارزان به یکی از باندهای حکومتی تحت عنوان بهاصطلاح خصوصیسازی فروختند، که آن هم یکی از شرکتهای گروه سرمایهگذاری امیر منصور آریا بود، بعد از جریان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، این شرکت به چنگ قوه قضایی رژیم افتاد، و الآن هم مثل گوشت قربانی بین قضاییه و بانک ملی رژیم پاسکاری میشود و دودش هم به چشم کارگران میرود. حرف کارگران این است که میگویند کارخانه فعال است و درآمد دارد، ولی حقوقها را نمیدهند، حتی رژیم با یک ترفند غارتگرانه در تابستان از کارگران سندی گرفت که همه مطالباتتان پرداخت شده و کارگران برای اینکه اخراج نشوند امضا کردند، اما هیچکدام از مطالبات کارگران را هم ندادند، از اینرو الآن دو ماه است که کارگران بهطور نوبهای اعتراض میکنند، ولی در دو هفته اخیر دست به اعتراض پیوسته و دامنهدار زده و حتی چند بار هم مدیران این کارخانه را به داخل شرکت راه ندادند. با اینکه نیروی سرکوبگر انتظامی گفته بود جلو استانداری نباید تجمع بشود، ولی کارگران گوششان بدهکار نبود و اعتراض و فریاد خودشان را در برابر استانداری رژیم بلند کردند. و گفتند تا حقمان را نگیریم به اعتراضات ادامه میدهیم.