پاسدار قالیباف، رئیس مجلس ارتجاع، و سرکرده وقت نیروی انتظامی در زمان سرکوب قیام دانشجویان در ۱۸تیر ۷۸، در برنامه حکومتی ۱۶آذر در دانشگاه ملی گفت: امروز در جمع شما اقرار میکنم که دانشگاه محل پیشرفت و پاسخ به نیازها و مسائل کشور است.
پاسدار قالیباف روز ۱۶آذر نیز با فراموش کردن چماقداری و قدارهبندی وحشیانهاش در سرکوب دانشگاه در تیرماه۷۸ در منتهای وقاحت گفت:
روز گذشته توفیق داشتم که دانشگاه شهید بهشتی مهمان جمعی از دانشجویان عزیز باشم و مطالبات و انتقادات صریح آنها را بشنوم. با گذشت وقوع بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی، مطالبات دانشجویان ما، فارغ از جناحبندیهای سیاسی منطبق بر آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی است. مطالبات آنها در راستای عدالتطلبی، رفع تبعیض، قانونگرایی، کاهش فاصله مردم و مسؤلین، فسادستیزی، استقلال طلبی و استکبارستیزی دفاع از آزادی اجتماعی تأکید بر شفافیت و جوان گرایی و همچنین شجاعت و صراحت در بیان نقد نسبت عملکرد منطبق با آرمانهای انقلاب اسلامی است. دانشجویان روحیه انقلابی خود را دقیقاً مانند سالهای انقلاب حفظ کردهاند و همان آرمانها مطالبه میکنند. این صراحت و شجاعت در بیان مطالبات باید مایه خوشحالی و خرسندی همه دلسوزان انقلاب اسلامی و کشور عزیز مان ایران باشد. آنچه در این میان بسیار مهم است این است که دانشجویان امروز ما را بر اساس آرمانهای اصیل انقلاب و مکتب امام نقد میکنند. (خبرگزاری مجلس (رژیم) ۱۶ آذر۱۴۰۰)
پاسدار قالیباف در تاریخ ۲۲اردیبهشت سال۱۳۹۲ در یک فایل صوتی که در جریان جدال درونی رژیم بهبیرون درز کرد با جزییات به نقش خودش در سرکوب دانشجویان اعتراف کرده بود. او گفت:
«من حتماً بهعنوان اینجا قالیباف نمیتونم همون رفتاری داشته باشم که یک عزیز دانشجوی انقلابی ۲۰ساله که عکس امام را میبینه این کار شده جریحهدار میشه و عکسالعمل نشون میده، از قالیباف پنجاه ساله و ۴۹ساله که از فتنه بنی صدر و مسعود رجوی و شیخ علی تهرانی رو تا فتنه سال۸۲ رو کف خیابون وایساده و با این دار و دسته سی سال زندگی کرده و میفهمه که اونها دارند با انقلاب چکار میکنند. از من اون رفتار رو نخواهید. از نماینده مجلسی که حالا آمده یک دفعه رفته تو مجلس اونجا رسیده احساس میکنه از یک حرف از یک یا حالا برای خدا یا از این یک نمد یک کلاهی برای خودش درست کنه. اونو نگاه نکن قالیباف اونها متفاوته، دلیلش رو براتون بگم چرا متفاوته چرا من میگویم اگر حرف دارند، مجوز قانونی بدیم. شما میگید آقا این مردم آدمهای سازشکاریاند اگر سازشکار نباشه این حرف رو نمیزنه، مجوز قانون هم میشه مردکه ریخته تو خیابان بزن داغونش کن اگه انقلابیه، اگر نیستی نیستی، این دوره نیست. حادثه سال۷۸ که اتفاق افتاد در کوی دانشگاه، اون نامهیی که نوشته شده بنده نوشتم. با آقای سلیمانی بودیم با هم. این رو چرا دارم میگم، وقتی ما آمدیم اونجا وایسادیم. خیلیها با ما حرف زدند. همین الآن هم هر کجا بریم با ما حرف میزنند. کف خیابون وقتی راه افتادند به سمت بیت رهبری راه افتادند. بنده فرمانده نیروی هوایی بودم. عکس من روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی. وایسادم کف خیابون که کف خیابون اونجا را جمع کنه
پس نگاه کنید اون جایی که لازم بشه بیایم کف خیابون چوب بزنیم. جزو چوب زنهایم. افتخار هم هست، از سال۵۸ هم با مسعود رجوی چوب میزدیم. تو خیابون دانشگاه و دانشکده (خنده جمعیت) اونجا میزدیم. جلوشون هم میگرفتیم، خوب ما جزو دار و دسته بچههای شهید بهشتی بودیم شهید بهشتی بودیم اونها هم دار و دسته مسعود رجوی بودند. از اون روز ما اونجوری که لازم بوده چوب بزنیم کف خیابون چوب میزدیم (نامفهوم). من سردار فرمانده نیروی هواییام تو را چه رو چه کف خیابون. فرماندهی اینجا کف خیابونه. ولی همین قالیباف فرمانده نیروی انتظامیه وقتی حوادث ۱۸تیر اتفاق میافته هر سال تو کشور مشغله بود یا نبود. (فایل صوتی سخنرانی قالیباف در دانشگاه صنعتی شریف – ۲۲ اردیبهشت۹۲)