دلواپسان باند خامنهای نگرانی اصلیشان از توافق برجام و قطعنامه 2231، ترس از عواقب آن یعنی ترس از سرنگونی نظام است. زیرا آنها معتقدند که پذیرش توافق وین بهمثابه جام زهر برای نظام است و از قبل هم هشدار میدادند که باند رفسنجانی - روحانی تلاش دارند نظام را زهرخور کنند و تبعات زهر خور شدن نظام هم تضعیف و سرنگونی آن است.
ضمنا دلواپسان معتقدند که در آمریکا جناحها و سیاستمداران آن کشور خواهان سرنگونی رژیم هستند. اما دموکراتها و جمهوریخواهان هر کدام شیوه خاص خود را برای تحقق سرنگونی دنبال میکنند.
روزنامه وطن امروز 18مرداد 94 به دو سازوکار سرنگون کردن رژیم توسط آمریکاییها اشاره میکند و مینویسد: ”نخبگان سیاسی و مسئولان آمریکایی از 2 منظر به ایران و مذاکرات هستهیی مینگرند؛ دسته اول سیاسیون نومحافظهکاری هستند که متمایل به لابی صهیونیستی هستند؛ به اعتقاد آنان جمهوری اسلامی ایران دشمن آمریکاست و باید سرنگون شود و روش سرنگونی جمهوری اسلامی را تحریمهای گسترده و شکننده میدانند فلذا همواره بر طبل تحریمهای شدید علیه ایران میکوبند و طی سالهای گذشته از هر نوع اقدامی ولو تحریمهای شدید دارویی علیه ایران دریغ نکردهاند. گروه تاثیرگذار دیگری نیز در آمریکا وجود دارد که آنان نیز در سرنگونی حکومت ایران تردیدی ندارند و اصولاً اهتمام خود را برای این مهم بهکار گرفتهاند اما با شکل و تاکتیکی متفاوت؛ از نظر آنان تحریمها نه تنها جمهوری اسلامی را سرنگون نکرده است بلکه در عرصه عمل ایران را قدرتمندتر کرده است لذا باید راهکار دیگری را برگزید که بهترین و کمهزینهترین آن کنترل و در نهایت تضعیف قدرت فزایندهایران از طریق مذاکره است“.
روزنامه دیگر دلواپسان (سیاست روز18مرداد 94) نیز به بیان دیگری به طرح آمریکا و انگلیس برای برهم زدن امنیت رژیم و سرنگونی آن از طریق تحمیل برجام به آن اشاره میکند، و در این رابطه مینویسد: ”نوع گفتمان آمریکاییها و انگلیسیها نشان میدهد که آنها برنامهیی هماهنگ و از پیش طراحی شده در قبال ایران دارند که در عرصه رسانهیی و تبلیغاتی در حال اجرا میباشد. سیاست ایجاد شکاف و دو دستگی در جامعه ایران سیاست همیشگی غرب است که در دوران مذاکرات بهشدت آن را پیگیری میکردند... . آمریکاییها و انگلیسیها با این فضاسازی طرح برهم زدن نظم اجتماعی ایران و به نوعی تکرار ابعاد جدید فتنه ۸۸ را در پیش گرفتهاند... آنان در کنار تقلا برای بهرهگیری از برجام برای مسائل انتخاباتی بهدنبال اجرای ابعاد جدیدی از جنگ نرم علیه ایران هستند که محور آن را دو دسته کردن فضای سیاسی و اجتماعی کشور تشکیل میدهد“.
روزنامه کیهان خامنهای نیز در سرمقاله 12مرداد 94 با عنوان «آن سوی توافق وین» با تأکید بر اینکه اجرای توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، رژیم را «تحقیر» و «تضعیف» میکند، و «براندازی» آن دیگر نیازی به «حمله و جنگ مستقیم» ندارد. به تندادن رژیم به براندازی نرم از طریق پذیرش این قطعنامه و سرکشیدن جام زهر اشاره میکند.
حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان با تأکید بر اینکه «پذیرش توافق وین، میتواند ایران اسلامی را در عرصه توان نظامی و دفاعی به کشوری ضعیف و دستچندم تبدیل کند»، نوشته است: ”آیا در صورت پذیرش توافق وین و اجرای مفاد این توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ که تضمین آن است، جمهوری اسلامی ایران اصلیترین پایههای اقتدار خود را از دست نمیدهد؟!» و «آیا خط سرنوشتساز مقاومت و جریان پرقدرت و پرشتاب بیداری اسلامی را که عقبه استراتژیک کشورمان است، تضعیف، ناامید و بیالگو نخواهد کرد؟! و توان نظامی جمهوری اسلامی ایران را که امروزه زبانزد همه مراکز استراتژیک جهان است، تحلیل نمیبرد و به سمت صفر میل نمیدهد؟“ !
روزنامه سیاست روز 3مرداد 94 نیز مینویسد: ”آمریکاییها اکنون خود را در زمینه نتایج مذاکرات هستهیی پیروز میپندارند و در پی این دستاورد خود در این آوردگاه، نه تنها تهدید نظامی خود را علیه ایران پایان ندادهاند، بلکه آن را تشدید هم کردهاند.
بندهایی که در جمعبندی مذاکرات هستهیی میان ایران و آمریکا قید شده، موارد ویژهیی در حوزه دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی ایران گنجانده شده است، از جمله ادامه تحریم تسلیحاتی ایران و محدود ساختن توان موشکی و دفاعی ایران که اگر اجرا شود، جمهوری اسلامی را در نقطه ضعف قرار خواهد داد.
توافق هستهیی نباید باعث شود تا منجر به دست درازی آمریکاییها به خط قرمزهای ما شود، که اگر چنین شود، حاصل به دست آمده از این توافق، همانی خواهد شد که آمریکاییها میخواستند“.
ملاحظه میشود بهرغم ادعاهای شیادانه باند رفسنجانی- روحانی که تلاش دارند با بازارگرمی، برجام و توافقنامه وین را دست آورد و پیروزی برای نظام جا بزنند، باند مقابل چگونه برجام و قطعنامه را شکستی برای رژیم و حتی زمینهساز سرنگونی آن میداند. بعبارت دیگر توافق اتمی که باند رفسنجانی - روحانی آن را برگ برندهای برای رژیم آخوندی میداند، برای دلواپسان جام زهری است که به بیان آنها آثار سرنگون کننده دارد و این امر وحشت آنها را بهدنبال داشته است.
سرکشیدن جام زهر بیش از پیش نظام ولایت، را تضعیف کرده و با بحرانهای مختلف اجتماعی اقتصادی مواجه کرده و در نتیجه پتانسیل انقلابی و انفجاری موجود در جامعه را علیه رژیم فعال میکند بهنحوی که زمینه را برای بروز مطالبات بیشتر مردم و حسابرسی آنها از رژیم را فراهم میکند.
ضمنا دلواپسان معتقدند که در آمریکا جناحها و سیاستمداران آن کشور خواهان سرنگونی رژیم هستند. اما دموکراتها و جمهوریخواهان هر کدام شیوه خاص خود را برای تحقق سرنگونی دنبال میکنند.
روزنامه وطن امروز 18مرداد 94 به دو سازوکار سرنگون کردن رژیم توسط آمریکاییها اشاره میکند و مینویسد: ”نخبگان سیاسی و مسئولان آمریکایی از 2 منظر به ایران و مذاکرات هستهیی مینگرند؛ دسته اول سیاسیون نومحافظهکاری هستند که متمایل به لابی صهیونیستی هستند؛ به اعتقاد آنان جمهوری اسلامی ایران دشمن آمریکاست و باید سرنگون شود و روش سرنگونی جمهوری اسلامی را تحریمهای گسترده و شکننده میدانند فلذا همواره بر طبل تحریمهای شدید علیه ایران میکوبند و طی سالهای گذشته از هر نوع اقدامی ولو تحریمهای شدید دارویی علیه ایران دریغ نکردهاند. گروه تاثیرگذار دیگری نیز در آمریکا وجود دارد که آنان نیز در سرنگونی حکومت ایران تردیدی ندارند و اصولاً اهتمام خود را برای این مهم بهکار گرفتهاند اما با شکل و تاکتیکی متفاوت؛ از نظر آنان تحریمها نه تنها جمهوری اسلامی را سرنگون نکرده است بلکه در عرصه عمل ایران را قدرتمندتر کرده است لذا باید راهکار دیگری را برگزید که بهترین و کمهزینهترین آن کنترل و در نهایت تضعیف قدرت فزایندهایران از طریق مذاکره است“.
روزنامه دیگر دلواپسان (سیاست روز18مرداد 94) نیز به بیان دیگری به طرح آمریکا و انگلیس برای برهم زدن امنیت رژیم و سرنگونی آن از طریق تحمیل برجام به آن اشاره میکند، و در این رابطه مینویسد: ”نوع گفتمان آمریکاییها و انگلیسیها نشان میدهد که آنها برنامهیی هماهنگ و از پیش طراحی شده در قبال ایران دارند که در عرصه رسانهیی و تبلیغاتی در حال اجرا میباشد. سیاست ایجاد شکاف و دو دستگی در جامعه ایران سیاست همیشگی غرب است که در دوران مذاکرات بهشدت آن را پیگیری میکردند... . آمریکاییها و انگلیسیها با این فضاسازی طرح برهم زدن نظم اجتماعی ایران و به نوعی تکرار ابعاد جدید فتنه ۸۸ را در پیش گرفتهاند... آنان در کنار تقلا برای بهرهگیری از برجام برای مسائل انتخاباتی بهدنبال اجرای ابعاد جدیدی از جنگ نرم علیه ایران هستند که محور آن را دو دسته کردن فضای سیاسی و اجتماعی کشور تشکیل میدهد“.
روزنامه کیهان خامنهای نیز در سرمقاله 12مرداد 94 با عنوان «آن سوی توافق وین» با تأکید بر اینکه اجرای توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، رژیم را «تحقیر» و «تضعیف» میکند، و «براندازی» آن دیگر نیازی به «حمله و جنگ مستقیم» ندارد. به تندادن رژیم به براندازی نرم از طریق پذیرش این قطعنامه و سرکشیدن جام زهر اشاره میکند.
حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان با تأکید بر اینکه «پذیرش توافق وین، میتواند ایران اسلامی را در عرصه توان نظامی و دفاعی به کشوری ضعیف و دستچندم تبدیل کند»، نوشته است: ”آیا در صورت پذیرش توافق وین و اجرای مفاد این توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ که تضمین آن است، جمهوری اسلامی ایران اصلیترین پایههای اقتدار خود را از دست نمیدهد؟!» و «آیا خط سرنوشتساز مقاومت و جریان پرقدرت و پرشتاب بیداری اسلامی را که عقبه استراتژیک کشورمان است، تضعیف، ناامید و بیالگو نخواهد کرد؟! و توان نظامی جمهوری اسلامی ایران را که امروزه زبانزد همه مراکز استراتژیک جهان است، تحلیل نمیبرد و به سمت صفر میل نمیدهد؟“ !
روزنامه سیاست روز 3مرداد 94 نیز مینویسد: ”آمریکاییها اکنون خود را در زمینه نتایج مذاکرات هستهیی پیروز میپندارند و در پی این دستاورد خود در این آوردگاه، نه تنها تهدید نظامی خود را علیه ایران پایان ندادهاند، بلکه آن را تشدید هم کردهاند.
بندهایی که در جمعبندی مذاکرات هستهیی میان ایران و آمریکا قید شده، موارد ویژهیی در حوزه دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی ایران گنجانده شده است، از جمله ادامه تحریم تسلیحاتی ایران و محدود ساختن توان موشکی و دفاعی ایران که اگر اجرا شود، جمهوری اسلامی را در نقطه ضعف قرار خواهد داد.
توافق هستهیی نباید باعث شود تا منجر به دست درازی آمریکاییها به خط قرمزهای ما شود، که اگر چنین شود، حاصل به دست آمده از این توافق، همانی خواهد شد که آمریکاییها میخواستند“.
ملاحظه میشود بهرغم ادعاهای شیادانه باند رفسنجانی- روحانی که تلاش دارند با بازارگرمی، برجام و توافقنامه وین را دست آورد و پیروزی برای نظام جا بزنند، باند مقابل چگونه برجام و قطعنامه را شکستی برای رژیم و حتی زمینهساز سرنگونی آن میداند. بعبارت دیگر توافق اتمی که باند رفسنجانی - روحانی آن را برگ برندهای برای رژیم آخوندی میداند، برای دلواپسان جام زهری است که به بیان آنها آثار سرنگون کننده دارد و این امر وحشت آنها را بهدنبال داشته است.
سرکشیدن جام زهر بیش از پیش نظام ولایت، را تضعیف کرده و با بحرانهای مختلف اجتماعی اقتصادی مواجه کرده و در نتیجه پتانسیل انقلابی و انفجاری موجود در جامعه را علیه رژیم فعال میکند بهنحوی که زمینه را برای بروز مطالبات بیشتر مردم و حسابرسی آنها از رژیم را فراهم میکند.