خبرنگار نیابتی آخوندها!
گوبلز گفت: «اگر دروغی را که هر چه بزرگتر باشد بگویید و به اندازه کافی تکرار کنید، همه دنیا آن را باور خواهد کرد».
خمینی و جانشینانش از روز اول این توصیه گوبلز را علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت طابقالنعل بالنعل پیروی میکردند. آنها هر وقت در تنگنا قرار میگیرند بهطور مضاعف به این توصیه طلایی(!) چنگ میزنند. در همین راستا بیش از همه رئیسی عضو هیأت مرگ در قتلعام۶۷ زندانیان سیاسی اکنون در مقام ریاستجمهوری ملایان نیاز دارد که جای جلاد و قربانی را شیطانسازی از مجاهدین به کمک شبکهٔ «خبرنگاران دوست» عوض کند. بهخصوص که دادگاه محاکمه یک دژخیم قتلعام۶۷ برای استماع مجاهدین از سوئد به آلبانی منتقل شده و هفته آینده دادگاه تجدید نظر تروریستهای بمبگذار در گردهمایی مجاهدین در پاریس هم در بلژیک برگزار میشود. بنابراین وزارت اطلاعات ملایان برای دومین بار در دو هفته گذشته از طریق یک خبرنگار دوست به لجنپراکنی علیه مجاهدین روی آورده تا از ابعاد فاجعه بکاهد.
این «خبرنگار دوست» هومریش است که در سابقه خود افتخار میکند که در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ در تهران الهیات آخوندی تحصیل کرده و در ژانویه ۲۰۱۸ نیز در ایران بوده است و عکسهای او با زنان پاسدار و بسیجی در اردوی زنان بسیجی منتشر شده است. مقاله سراپا دروغ او علیه مجاهدین در سال۲۰۱۹ که به اشپیگل قالب کرده بود، در دادگاه هامبورگ محکوم و ناگزیر بخشی از اتهاماتی که هومریش علیه مجاهدین نوشته بود حذف شد.
این بار هومریش در ۱۸اکتبر۲۰۲۱ سی و چند سؤال را با کلاه دیسایت برای نمایندگی شورای ملی مقاومت در برلین ارسال کرد و با یک ضربالاجل ۴۸ساعته خواهان پاسخگویی شد. مقاله ۲۸اکتبر او در سایت مگزین که کلکسیونی از اراجیف تکراری وزارت اطلاعات علیه مقاومت ایران بود خریداری جز سایتها و مزدوران شناخته شده مزدوران اطلاعات ملایان و نیروی تروریستی قدس پیدا نکرد. همچنین معلوم شد که او این مأموریت را از اواسط ۲۰۲۰ شروع کرده و نهایتاً در اکتبر ۲۰۲۱ برای جلوگیری از محکومیت مجدد در دادگاه یک خورجین سؤال به سمت نمایندگی شورا سرازیر کرده تا وانمود کند ژورنالیسم او یکجانبه نبوده است!
هومریش در ادامهٔ مأموریت محوله اکنون در شامگاه ۸نوامبر مجدداً ۴۲سؤال از نوع سؤالات بازجوهای اطلاعات آخوندها برای دفتر شورا ارسال نموده و خواهان پاسخگویی به آنها تا ساعت ۱۰صبح روز پنجشنبه شده است. برگردان فارسی این سؤالات همین امروز (۹ نوامبر) بهطور کامل برای اطلاع عموم ایرانیان از توطئه کثیف وزارت اطلاعات آخوندها در آستانهٔ دو دادگاه در آلبانی و بلژیک از سوی کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت منتشر شد.
سماجت و اصرار هومریش بر ادامه این سریال دروغپردازی و عوض کردن جای جلاد و قربانی یادآور شکنجههای روانی نیروی قدس و وزارت اطلاعات در اشرف در عراق است که از طریق۳۲۰بلندگو طی ۶۷۷روز با پخش انواع تهدیدها و همین افترائات هومریش مذبوحانه تلاش میکردند ارادهٔ رزمندگان آزادی را در برابر دیکتاتوری دینی و بانکدار مرکزی تروریسم در هم بشکنند.
سری جدید سؤالات هومریش به احکام دادگاههای دو دقیقهای رژیم آخوندی شباهت دارد. او عمداً یک مجموعهٔ دروغ و افترا را بهعنوان حقایق مسلم ردیف کرده و خواستار تأیید آنها از سوی نمایندگی شورا شده در حالی که حتی یک مورد از این اکاذیب هم وجود ندارد که در۴۰سال گذشته صدها و حتی هزاران بار توسط رسانههای ملایانی که هومریش نزد آنها تحصیل کرده تکرار نشده باشد. غیر از «جعبههای گل بر روی طاقچه پنجرههای مجاهدین و پردههای آبی رنگ پشت شیشهها» که هومریش بهتازگی آنها را در محل نمایندگی ما شناسایی کرده است!
بهعنوان مثال این ادعای مضحک هومریش که مجاهدین شخصیتهای سیاسی را فریب میدهند و مقاومت ایران در تلاش است تا «نمایندگان مجلس را برای اهداف خود طعمه کند» هزاران بار در سالهای اخیر تکرار شده است. او با وقاحتی بیمنتها قانونگذاران آزادیخواه در سراسر جهان از جمله در آلمان را بهخاطر حمایت از مقاومت ایران برای آزادی مورد اهانت قرار میدهد. گویی آنها را با مزدوران و مزدبگیران رژیم آخوندها که در مراسم تحلیف جلاد۶۷ شرکت کردند اشتباه گرفته است. اگر میشد چنین شخصیتهایی را با هدیه و پول خریداری کرد پس چرا آخوندها که بر اقیانوسی از نفت و گاز نشستهاند در ۴دهه نتوانستند این کار را بکنند. او نمیداند که در این جهان چیزهایی هستند به نام «وجدان» و «شرف» و «انسانیت» که قابل خرید و فروش نیستند. والا در سال۱۹۸۸ در ایران ۳۰هزار زندانی سیاسی که ۹۰درصد آنها از مجاهدین بودند، برای دفاع از آرمانشان که آزادی ایران بود بر سر دار نمیرفتند.
برخی سؤالات هومریش بهتانگیز است. کسی که میگوید نزد ملایان الهیات میخوانده و عکسهایش با زنان بسیجی در اشپیگل منتشر شده اکنون با سخافتی باور نکردنی میپرسد آیا درست است که مجاهدین (مسلمان) سه بار در روز نماز میخوانند و آیا «زنان باید روسری سر میکردند»؟
یک رشته از سؤالات هومریش دقیقاً خاستگاه امنیتی و اطلاعاتی دارد. از جمله در مورد مجاهدین (بدون حفاظت و بدون سلاح) میپرسد چرا بهصورت دونفره تردد میکردند؟ سپس خودش با تردستی احمقانه جواب میدهد: «برای اینکه باید از یکدیگر جاسوسی میکردند؟»
او عمداً نادیده میگیرد که مجاهدین در داخل و خارج ایران هدف اصلی ترور و جاسوسی رژیم آخوندها بودهاند. حقیقتی که بارها در گزارشهای سالانه اداره حراست آلمان و امنیت هلند و سایر کشورها تصریح شده است. در مجموع تاکنون ۲۰۹ عملیات تروریستی از سوی رژیم علیه مجاهدین در عراق و پاکستان و ترکیه و اروپا انجام شده است. بهعنوان مثال:
در آوریل ۱۹۹۰، دکتر کاظم رجوی، در ژنو توسط یک گروه از تروریستهای اعزامی اطلاعات آخوندی ترور شد.
در مارس ۱۹۹۰حسین عابدینی نماینده مجاهدین در استانبول هدف حمله تروریستها قرار گرفت و بهشدت مجروح شد و بهنحو معجزه آسایی از مرگ نجات یافت. حتی در بیمارستان نیز تروریستها بهطور ناموفقی تلاش کردند او را تمامکش کنند. هدف اصلی این حملهٔ تروریستی ربودن یا ترور محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورا بود که او هم جان بدر برد.
در سال۱۹۹۲، علیاکبر قربانی، نماینده مجاهدین در استانبول توسط تروریستهای رژیم آخوندی ربوده شد و جسد مثله شده او چند ماه بعد در در جنگلهای اطراف استانبول کشف شد.
در مارس ۱۹۹۳، محمد حسین نقدی، نماینده شورا در ایتالیا در شهر رم هدف تروریستهای رژیم ایران قرار گرفته و کشته شد.
در دسامبر ۱۹۹۳، پلیس سوئد طرح ترور دبیر شورای ملی مقاومت ابوالقاسم رضایی و خانمها بدری پورطباخ و فرشته یگانه را خنثی و افشاء کرد و بهدنبال آن ۴دیپلمات رژیم را از سوئد اخراج و دو مزدور دستگیر شدند.
در فوریه ۱۹۹۶، خانم زهرا رجبی، عضو شورای ملی مقاومت و عضو شورای رهبری مجاهدین و علی مرادی عضو دیگر مجاهدین در استانبول ترور شدند. در همین سال طرح ترور خانم فرشته یگانه در نروژ خنثی گردید.
در ژوئیه ۱۹۹۹ بار دیگر طرح ترور ابوالقاسم رضایی و خانم لیلا افشار در آلمان خنثی شد. متعاقباً تروریست نفوذی به نام حمید خرسند دستگیر و در سال۲۰۰۰ در دادگاه محکوم شد.
در مارس ۲۰۱۸، یک توطئه تروریستی برای انفجار مراسم عید نوروز مجاهدین در اشرف۳ در آلبانی خنثی شد و سفیر و معاون سفیر رژیم ایران بهخاطر دخالت در این طرح از این کشور اخراج شدند. بعداً در اکتبر ۲۰۱۹، رئیس پلیس آلبانی فاش کرد که علیرضا نقاش زاده که خودش را «عضو سابق مجاهدین» معرفی میکرد با سفر به تیرانا در پوش دیدن مادرش در مقر مجاهدین، اطلاعات این عملیات را فراهم کرده بود. او از تهران توسط یک سرکرده نیروی تروریستی قدس با نام مستعار پیمان هدایت میشد.
در ژوئن ۲۰۱۸، پلیس بلژیک توطئهٔ تروریستی برای انفجار گردهمایی سالانه مقاومت ایران در پاریس توسط یک دیپلمات رژیم و سه تروریست همدست او طراحی شده بود خنثی کرد. این دیپلمات به ۲۰سال و سه مزدور همراهش به ۱۷ تا ۲۰سال زندان توسط دادگاهی در آنتورپ محکوم شدند.
در اوت ۲۰۱۸، اداره تحقیقات فدرال آمریکا دو مأمور وزارت اطلاعات را به جرم تعقیب و مراقبت و عکس برداری از دو عضو شورای ملی مقاومت ایران دستگیر کردند.
اینها و بسیاری نمونههای دیگر و تهدیدهای روزانه تروریستی علیه اعضاء مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران علاوه بر ۹گروگانی که هنوز از سرنوشت آنها در عراق اطلاعی نداریم و ۲نفر از آنها در روز روشن در خیابان ربوده شدند، برای هر ذهنی که مسخ نشده و شرافت خود را به شیطان نفروخته باشد جای تردید نمیگذارد که تردد دو عضو مجاهدین با یکدیگر بهخاطر افترا رذیلانهٔ «جاسوسی» که هومریش ادعا کرده نیست.
راستی چرا هومریش هیچگاه از ربودن روحالله زم که از فرانسه به عراق رفته بود و سرانجام در تهران اعدام شد و از ربودن جمشید شارمهد که از آلمان به امارات متحده عربی رفته بود، نمیپرسد؟
شمار دیگری از سؤالات هومریش هم که به جزییاتی از وضعیت داخلی ساختمان نمایندگی شورا میپردازد مانند اینکه چه تعداد از اعضا و کادرهای مجاهدین در آنجا کار میکنند و چه کسانی به آنجا تردد دارند و ساعات کار در این دفتر به چه ترتیب است و... قبل از هر چیز حاکی از یک تلاش مشکوک در رابطه با مقاومتی است که دفاتر آن همواره در معرض اقدامات جاسوسی و تروریستی رژیم ایران بوده است. به همین خاطر مانند سایر کشورهای اروپایی، پلیس آلمان نیز این دفتر را از بابت حفاظت تحت کنترل دارد. در ۹ سالی که دفتر شورا در محل کنونی قرار دارد، صدها شخصیت سیاسی و هزاران تن از هموطنانمان در مناسبتهای مختلف از آن بازدید کردهاند. درهای نمایندگی شورا در آلمان مانند دفاتر شورا و مجاهدین در کشورهای دیگر بر روی هرکس که در خدمت رژیم ایران نباشد هموار باز بوده است.
برخی دیگر از سؤالات هومریش درباره منابع مالی مقاومت یک کپیبرداری ناشیانه از دعاوی وزارت اطلاعات است. او میخواهد این را القا کند که مجاهدین در پوشش خیریه به جمعآوری غیرقانونی پول مشغول هستند.
سایت بصیرت متعلق به بسیج و سپاه در ۳۱مرداد۱۳۹۸ در مقاله مبسوطی با عنوان منابع مالی گروهک منافقین از کجا تأمین میشود؟ نوشت: در سازمان مجاهدین «تلاش میشود تا در کشورهای مختلف اروپایی، انجمنهای خیریه پوششی ثبت و راهاندازی کنند. ”انجمن خیریه برای پناهندگان“ در فرانکفورت، ”انجمن تقویت حقوقبشر در ایران“ در بن، ”مرکز حقوقبشر برای پناهندگان ایرانی“ در دوسلدورف، ”انجمن حقوقبشر رهاورد برای مهاجرین“ در آخن، ”سازمان کمک برای حقوقبشر در ایران“ در دورتموند و ”انجمن برای امید آینده“ در برلین تنها تعدادی از انجمنهای پوششی منافقین در کشوری مثل آلمان را تشکیل میدهند»... .
مزدوران وزارت اطلاعات که الهامبخش هومریش هم هستند بارها دعاوی مشابهی را در انگلستان، سوئیس، آلمان، فرانسه، کانادا و آمریکا در مورد منابع مالی مجاهدین مطرح کردهاند که تماماً توسط مراجع ذیربط قضایی مورد بررسی قرار گرفت و بطلان همه آنها ثابت شده و پرونده همه آنها موجودو قابل ارائه به دادگاه است.
هزینههای مجاهدین و شورای ملی مقاومت تماماً از کمکهای مردمی در داخل و خارج ایران تأمین میشود و اسناد آن پیوسته قابل ارائه به دادگاه است. هومریش که به گفتهٔ یکی از مزدوران (به نام حسن حیرانی) فارسی را بهخوبی صحبت میکند اگر بهدنبال حقیقت بود حداقل به خودش زحمت میداد و چند دقیقه از برنامه همیاری سیمای آزادی را که همه ساله برگزار میشود و بهسادگی روی اینترنت در دسترس است تماشا میکرد تا ببیند چگونه هزاران ایرانی مشتاق آزادی کمکهای بیدریغ و بخشی از درآمد و دارایی خود را نثار این رسانه میکنند تا اخبار مقاومت را به گوش مردم ایران برساند. یکی از این ایرانیان شجاع، غلامرضا خسروی هوادار مجاهدین، بهخاطر جمعآوری کمکمالی دستگیر و در ۲۰۱۴ اعدام شد.
در پایان از آنجا که هومریش در کمتر از یک ماه حدود ۸۰سؤال از دفتر شورا در برلین مطرح کرده است، ما از او میخواهیم فقط به ۸سؤال زیر پاسخ دهد. برخی از این سؤالات توسط یکی از مجریان تلویزیون سیمای آزادی مطرح شده بود اما بیپاسخ مانده است.
۱-علی فلاحیان وزیر اطلاعات پیشین ملایان در ۲۶تیر۱۳۹۶ به یک تلویزیون حکومتی گفت: «وزارت اطلاعات برای جمعآوری اطلاعات در داخل و خارج از کشور نیاز به پوشش دارد. وزارت اطلاعات یک افسر اطلاعاتی، مثلاْ به آلمان... ... اعزام نمیکند که اعلام کند که من از وزارت اطلاعات هستم. لطفاْ اطلاعات خود را در اختیار من قرار دهید. آنها این کار را تحت پوشش مشاغل تجاری، یا رسانهای انجام میدهند». سؤال این است که آیا خانم هومریش با وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و نیروی قدس و ارگانهای وابسته به آنها چنین رابطهای دارد؟ اگر پاسخ مثبت است از چه زمانی و در کجا این رابطه شروع شده است؟
۲-در نامهیی افشاگرانه خطاب به دبیرکل ملل متحد در ۱۴فوریه۲۰۲۱، هادی ثانی خانی که چهارسال در آلبانی با وزرات اطلاعات همکاری داشت نوشته است که به توصیه سفارت رژیم در آلبانی با تعداد دیگری از مرتبطان با سفارت رژیم با خانم هومریش در سپتامبر ۲۰۱۸ در میدان زاگوزی در کافهای ملاقات کرده است و بر اساس توجیهات قبلی دروغهایی را علیه سازمان مجاهدین مطرح کردهاند. آیا هومریش این ملاقات را به یاد میآورد؟
۳-آیا این درست است که هومریش بعد از این تاریخ تا درج مقالهاش در اشپیگل در فوریه ۲۰۱۹ سؤالاتش در مورد مجاهدین را از این فرد میکرده و او نیز بعد از سؤال از مأمور وزارت اطلاعات، جواب را به هومریش منتقل میکرده است؟
۴-گفته میشود بعد از حکم دادگاه در مورد مقاله هومریش علیه مجاهدین در اشپیگل، او را بهخاطر دروغهایش اخراج کردند. آیا این درست است؟
۵-بخشهایی از مقاله اول هومریش چند ماه قبل از انتشار در اشپیگل، در ۲۶نوامبر ۲۰۱۸ در یکی از سایتهای وزارت اطلاعات به اسم «انجمن نجات کرمانشاه» چاپ شد، این مقاله را چه کسی قبل از انتشار در اشپیگل در اختیار وزارت اطلاعات ایران قرار داده است؟
۶- مسلمانان معتقد ۵بار در روز نماز میخوانند. هومریش بر چه اساسی فتوا صادر میکند که سه نوبت نماز خواندن مجاهدین مذموم است؟ بهنظر میرسد در الهیاتی که او نزد ملایان تحصیل کرده آزادی عقیده و مذهب جایی ندارد. آیا این درست است؟
۷-آیا هومریش فردی بهنام حسن حیرانی را میشناسد؟ آیا این درست است که هومریش با او در تیرانا ملاقات کرده است؟ آیا میداند که این فرد مرتب از سفارت رژیم ایران در آلبانی پول دریافت میکند و مأمور آنهاست؟ چه کسی حسن حیرانی را در تیرانا به هومریش معرفی کرد؟
۸-در زمانی که هومریش در ایران بود آنقدر به زنان بسیجی نزدیک شده بود که به او اجازه شرکت در تور مسافرتی «راهیان نور» و تهیه گزارش از آن را دادند. تور «راهیان نور» مخصوص افراد نزدیک به حکومت است. هومریش چگونه این اعتماد را کسب کرد؟
نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران -آلمان
۹نوامبر۲۰۲۱