روزنامه حکومتی وطن امروز وابسته به باند خامنهای روز سهشنبه 6مهر در مقالهیی با عنوان ”راززادیی از برجام منطقهیی “آخوند روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی را در درگیری باندی مورد حمله قرار داد و نسبت به برجامهای دیگر از جمله برجام منطقهیی سوز و گداز کرد.
در قسمتی از این مقاله آمده است: «در سخنان اخیر حسن روحانی و محمدجواد ظریف در نیویورک، وقتی دقیق میشویم و میپرسیم راهحل آنها برای خروج از وضعیتی که آمریکا در روند اجرای برجام ایجاد کرده چیست، 2 گزینه بیشتر به چشم نمیخورد: مذاکره بیشتر و دوم- پذیرش «شروط اضافی» که آمریکا تقریباً به صراحت روشن کرده تا وقتی بقیه تحریمها باقی است، تنها پذیرش این شروط اضافی است که ممکن است راهی باز کند تا ایران بتواند به نحو بسیار حداقلی از کاهش تحریمها بهرهمند شود. درباره مذاکره بیشتر، تکلیف روشن است. دولت آشکارا تصور میکند مشکل آمریکا این است که «به اندازه کافی فعال نیست»، «دارد تلاشش را میکند ولی این تلاشها کم است»، «موضوع پیچیده است و حل آن زمان میبرد» یا در بدترین حالت «رقابتهای داخلی در آمریکا وجود دارد که دولت اوباما نمیتواند به آنها بیتوجه باشد». حتی در مواردی مشاهده شده برخی مقامهای دولتی در ایران تا حدودی حق را به آمریکا میدهند و میگویند «ما هم مشکلاتی در داخل ایران داریم که باید حل شود»! به این ترتیب، رئیسجمهور و وزیر خارجهاش، رفتار آمریکا در قبال برجام را عمدتاً «تاویل به خیر» میکنند. وقتی چنین باشد، طبیعیترین نتیجه این است که باید هر چه بیشتر با آمریکا حرف زد و مذاکره کرد تا متقاعد شود.
وطن امروز در ادامه به توافق مخفیانه پولشویی تیم مذاکرهکننده رژیم در جریان مذاکرات هستهیی اشاره کرده و مینویسد: «پذیرش «شروط اضافی» اما داستان مفصلتری دارد. اکنون دیگر تردیدی نیست که هم تیم ایرانی و هم تیم آمریکایی روزی که درباره برجام مذاکره میکردهاند میدانستند حتی اگر به تمام مفاد برجام در حوزه تحریمها عمل شود باز هم مشکلات اقتصادی ایران حل نخواهد شد و ایران «اضافه بر برجام» باید شروط، تعهدات و استانداردهایی را بپذیرد که «ربطی به حوزه هستهیی ندارد». از جمله دوستان مذاکرهکننده ایرانی، همان موقع هم میدانستهاند که فیالمثل پس از برجام چیزی به نام FATF وجود دارد ولی برای آن که اصل برجام لطمه نبیند موضوع را با دقت و صراحت به داخل منتقل نکردهاند. … داستان FATF به زبان ساده و در یک جمله این است که ایران استانداردها، مکانیسمها و رویههایی را بپذیرد و در نظام پولی و مالی خود به اجرا بگذارد که هر طرف معاملهکننده بتواند بفهمد در حال کار با یک نهاد تحت تحریم، دارای ریسک پولشویی، دارای ریسک حمایت مالی از تروریسم یا دارای ریسک تأمین مالی سلاحهای کشتار جمعی هست یا نه؟ (و البته در نظر داشته باشید که تمام مفاهیم پولشویی، تأمین مالی تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی و... بر اساس ادبیات بینالمللی عمدتاً تولیدشده از سوی آمریکا تعریف میشود.
وطن امروز در پایان با نگرانی از برجامهای بعدی از جمله برجام منطقهیی نوشت: «به یاد بیاورید یک ماه بیشتر از آغاز اجرای برجام نگذشته بود که اوباما به نیویورک تایمز گفت اگر ایران خواهان گشایش اقتصادی است باید به جنگهای نیابتی در منطقه خاتمه دهد. تمام کاری که دولت آمریکا در 7-6ماه گذشته انجام داده هم این بوده که از یک سو به افکار عمومی ایران پیغام بدهد علت اصلی عدم گشایش در حوزه تحریمها رفتار منطقهیی ایران است و از سوی دیگر حداکثر مقدار کمک ممکن را به سعودی ارائه کند تا بتواند خود را در مقابل ایران توانمند کند. هدف، در کوتاهمدت بعید است یک اقدام منطقهیی بزرگ علیه ایران باشد. لااقل تا پایان دولت اوباما چنین تواناییای وجود ندارد. حدس قویتر این است که همانطور که «جو بایدن» زمانی گفته بود آمریکا درصدد است نوعی مکانیسم مهار منطقهیی علیه ایران ایجاد کند و در نهایت با توانمند کردن سعودی برای مذاکره با ایران، ایده «صلح سرد» اوباما در خاورمیانه را که مبتنی است بر مقاومتزدایی از سیاست منطقهیی ایران محقق کند. … - شاید باید تصور خود را در این باره که برجام منطقهیی چیزی شبیه برجام هستهیی است، اصلاح کنیم. تصویر واقعبینانهتر این است که برجام منطقهیی مجموعهیی از ادراکات، تحرکات، روندها، مذاکرات، توافقات و اقدامات است که بهطور ضمنی و در دل پوششها و پروژههای دیگر ـ که شاید در نگاه اول کاملاً بیربط یا حتی موجه جلوه کند ـ اجرا میشود و هدفهای خود را محقق میکند، بیآن که هزینههای یک سازش بزرگ را داده باشد.
در قسمتی از این مقاله آمده است: «در سخنان اخیر حسن روحانی و محمدجواد ظریف در نیویورک، وقتی دقیق میشویم و میپرسیم راهحل آنها برای خروج از وضعیتی که آمریکا در روند اجرای برجام ایجاد کرده چیست، 2 گزینه بیشتر به چشم نمیخورد: مذاکره بیشتر و دوم- پذیرش «شروط اضافی» که آمریکا تقریباً به صراحت روشن کرده تا وقتی بقیه تحریمها باقی است، تنها پذیرش این شروط اضافی است که ممکن است راهی باز کند تا ایران بتواند به نحو بسیار حداقلی از کاهش تحریمها بهرهمند شود. درباره مذاکره بیشتر، تکلیف روشن است. دولت آشکارا تصور میکند مشکل آمریکا این است که «به اندازه کافی فعال نیست»، «دارد تلاشش را میکند ولی این تلاشها کم است»، «موضوع پیچیده است و حل آن زمان میبرد» یا در بدترین حالت «رقابتهای داخلی در آمریکا وجود دارد که دولت اوباما نمیتواند به آنها بیتوجه باشد». حتی در مواردی مشاهده شده برخی مقامهای دولتی در ایران تا حدودی حق را به آمریکا میدهند و میگویند «ما هم مشکلاتی در داخل ایران داریم که باید حل شود»! به این ترتیب، رئیسجمهور و وزیر خارجهاش، رفتار آمریکا در قبال برجام را عمدتاً «تاویل به خیر» میکنند. وقتی چنین باشد، طبیعیترین نتیجه این است که باید هر چه بیشتر با آمریکا حرف زد و مذاکره کرد تا متقاعد شود.
وطن امروز در ادامه به توافق مخفیانه پولشویی تیم مذاکرهکننده رژیم در جریان مذاکرات هستهیی اشاره کرده و مینویسد: «پذیرش «شروط اضافی» اما داستان مفصلتری دارد. اکنون دیگر تردیدی نیست که هم تیم ایرانی و هم تیم آمریکایی روزی که درباره برجام مذاکره میکردهاند میدانستند حتی اگر به تمام مفاد برجام در حوزه تحریمها عمل شود باز هم مشکلات اقتصادی ایران حل نخواهد شد و ایران «اضافه بر برجام» باید شروط، تعهدات و استانداردهایی را بپذیرد که «ربطی به حوزه هستهیی ندارد». از جمله دوستان مذاکرهکننده ایرانی، همان موقع هم میدانستهاند که فیالمثل پس از برجام چیزی به نام FATF وجود دارد ولی برای آن که اصل برجام لطمه نبیند موضوع را با دقت و صراحت به داخل منتقل نکردهاند. … داستان FATF به زبان ساده و در یک جمله این است که ایران استانداردها، مکانیسمها و رویههایی را بپذیرد و در نظام پولی و مالی خود به اجرا بگذارد که هر طرف معاملهکننده بتواند بفهمد در حال کار با یک نهاد تحت تحریم، دارای ریسک پولشویی، دارای ریسک حمایت مالی از تروریسم یا دارای ریسک تأمین مالی سلاحهای کشتار جمعی هست یا نه؟ (و البته در نظر داشته باشید که تمام مفاهیم پولشویی، تأمین مالی تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی و... بر اساس ادبیات بینالمللی عمدتاً تولیدشده از سوی آمریکا تعریف میشود.
وطن امروز در پایان با نگرانی از برجامهای بعدی از جمله برجام منطقهیی نوشت: «به یاد بیاورید یک ماه بیشتر از آغاز اجرای برجام نگذشته بود که اوباما به نیویورک تایمز گفت اگر ایران خواهان گشایش اقتصادی است باید به جنگهای نیابتی در منطقه خاتمه دهد. تمام کاری که دولت آمریکا در 7-6ماه گذشته انجام داده هم این بوده که از یک سو به افکار عمومی ایران پیغام بدهد علت اصلی عدم گشایش در حوزه تحریمها رفتار منطقهیی ایران است و از سوی دیگر حداکثر مقدار کمک ممکن را به سعودی ارائه کند تا بتواند خود را در مقابل ایران توانمند کند. هدف، در کوتاهمدت بعید است یک اقدام منطقهیی بزرگ علیه ایران باشد. لااقل تا پایان دولت اوباما چنین تواناییای وجود ندارد. حدس قویتر این است که همانطور که «جو بایدن» زمانی گفته بود آمریکا درصدد است نوعی مکانیسم مهار منطقهیی علیه ایران ایجاد کند و در نهایت با توانمند کردن سعودی برای مذاکره با ایران، ایده «صلح سرد» اوباما در خاورمیانه را که مبتنی است بر مقاومتزدایی از سیاست منطقهیی ایران محقق کند. … - شاید باید تصور خود را در این باره که برجام منطقهیی چیزی شبیه برجام هستهیی است، اصلاح کنیم. تصویر واقعبینانهتر این است که برجام منطقهیی مجموعهیی از ادراکات، تحرکات، روندها، مذاکرات، توافقات و اقدامات است که بهطور ضمنی و در دل پوششها و پروژههای دیگر ـ که شاید در نگاه اول کاملاً بیربط یا حتی موجه جلوه کند ـ اجرا میشود و هدفهای خود را محقق میکند، بیآن که هزینههای یک سازش بزرگ را داده باشد.