تحولات مربوط به جنگ قدرت در رابطه با حقوقهای نجومی، گویای طرحهای دو باند رژیم برای آینده است.
در این رابطه به صحنه آمدن کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان و حرفهایی که زد در کنار مطالبی که با اوجگیری جنگ باندی بر سرحقوقهای نجومی دررسانهها آمده، قابلتوجه است.
سایت حکومتی خبرنگاران جوان - 8مرداد ”کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مسأله دریافتهای نجومی میتواند عامل عدم احراز صلاحیتها در انتخابات آتی باشد یا خیر، گفت: در این زمینه، اگر تخلف یا اقدامی بر خلاف قوانین و مقررات جاری کشور به اثبات برسد، میتواند عامل عدم احراز صلاحیتها باشد. چنین رفتارهایی، مصداق بارز اقدامات غیرقانونی و سوءاستفاده از قانون است، همه کسانی که میخواهند در انتخابات آتی نامزد شوند، بدانند که شورای نگهبان، با کسی تعارف ندارد. تأکید مقام معظم رهبری بر برخورد با پدیده زشت حقوقهای نجومی و استفاده ایشان از عبارت «هجوم به ارزشها» نسبت به این پرداختهای غیرمنصفانه، حجت را بر همه تمام کرده و لذا انتظارات افکار عمومی از شورای نگهبان بهعنوان مرجع احراز صلاحیتهای نامزدهای انتخاباتی نیز بالاتر رفته و انشاالله این شورا به این انتظارات معقول و درست، پاسخ قانونی و مناسب خواهد داد “.
واقعیت این است که حرف اصلی در مصاحبه کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان که بهخاطر آن به صحنه آمده بود، همین یک سؤال و جواب بود که همهٴ رسانهها رژیم هم، همین را منتقل و منعکس کردند. حرفش بهطور خلاصه این است که هرکس در پرونده فیشهای نجومی که با دستگیری رئیس بانک ملت باز شده، مورد اتهام قرار بگیرد، در انتخابات آینده صلاحیتش احراز نمیشود. بعد هم برای اینکه خوب روشن بشود منظورش چیست، تأکید میکند: «همه کسانی که میخواهند در انتخابات آتی نامزد شوند، بدانند که شورای نگهبان، با کسی تعارف ندارد» و بعد هم از خامنهای کد میآورد که این داستان حقوقهای نجومی «هجوم به ارزشها» بوده و میگوید خامنهای حجت را بر همه تمام کرده. یعنی به این ترتیب حرف شورای نگهبان را در این مورد با حرف خامنهای مهر میکند.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که در حال حاضر که زمان هیچ انتخاباتی نیست، بحث صلاحیتها در رژیم موضوعیت ندارد، آیا طرح این موضوع توسط سخنگوی شورای نگهبان عجولانه و زودرس نیست؟
در پاسخ باید گفت که خیلی واضح است که عجولانه و زودرس است، حتی میتوانست برای این حرفهای خودش پوشش دیگری درست کند که مربوط به انتخابات بعدی نشود، اما نه تنها این کار را نکرد بلکه خیلی واضح این جمله را بهکار برد: «همهٴ کسانی که میخواهند در انتخابات آتی نامزد شوند» .
حالا اینکه علت این عجله کاری چیست، حتماً عمد مشخصی در کار بوده و این داستان پشت پردهٴ مشخصی دارد. اگر در اخبار دقت کنیم، یک اقدام هم توسط روحانی صورت گرفت که آن هم بهعنوان یک اقدام غیرمعمول مورد توجه قرار گرفت. اینکه زمان مصاحبه تلویزیونی خودش را از یکشنبه به سهشنبه منتقل کرد. این یک کار غیرطبیعی است چون وقتی زمان چنین برنامه مهمی در تلویزیون اعلام و روی آن تبلیغ میشود، به این سادگی و در رابطه با هیچ برنامه معمول دیگری جا به جا نمیشود. برای روحانی چه چیزی مهمتر از این گفتگوی تلویزیونی هست که زمان را بهخاطر آن عقب بیندازد و رسماً اعلام کند. در نتیجه باید ماجراهایی پشت پرده باشد. آن چنان که از درون خود رژیم هم درزکرده، اولاً رو کردن داستان حقوقهای نجومی از ابتدا یک اقدام حسابشده و طراحی شده توسط باند رقیب و با کمک عناصری از قضاییة آخوندها، سپاه پاسداران و شورای نگهبان بوده. طرح این بوده که ابتدا مدیر کل بانک ملت را دستگیر کرد، پای حسین فریدون برادر روحانی را به میان بکشند و درگام بعد موضوع را روی خود روحانی ببرند و وادارش کنند در مورد برادرش موضع بگیرد. که این موضع در هر حال پای روحانی را به این پرونده باز میکند. اگر روحانی بگوید حسین فریدون دست داشته و باید محاکمه بشود، که چون او مشاور و دستیارش بوده، طبعاً پای خودش را هم به این پرونده در حدی که شورای نگهبان لازم داشته باشد باز میکند، اگر نفی کند، جرمش بیشتر میشود. این بخشی از طرحی است که بر اساس شواهد، مشترکاً توسط قضاییه، سپاه و شورای نگهبان ساخته و پرداخته شده. اما بقیهٴ پشت پرده این ماجرا این است که ظاهراً روحانی از این طرح مطلع شده و قصد داشته در گفتگوی روز یکشنبه در این مورد صحبت کند و این طرح را بهاصطلاح افشا کند، اما ظاهراً کشمشکهایی بوده و تلاش کردند جلو روحانی را بگیرند که همین کشمکش که ظاهراً پای خامنهای هم در آن هست، باعث به عقب انداختن گفتگوی تلویزیونی روحانی شده است.
حالا اینکه چرا سخنگوی شورای نگهبان عجولانه به صحنه آمده است، علت این است که خواستهاند به این ترتیب اقدام روحانی را تحت عنوان کشف یک طرح بسوزانند و جلو جلو بگویند طرحی نیست، پروندهیی هست و هر کس آلوده باشد رد صلاحیت خواهد شد.
اما آیا شورای نگهبان خود راساً دست به این حرکتزده است یا با دستور بوده است و بالاخره آینده این اقدام به کجا خواهد رسید؟
اگر منظور از سؤال این باشد که خامنهای در این طرح نقش داشته یا خیر؟ باید گفت که طبیعی است که بدون نظر او چنین طرح بزرگ و مشترکی بین سپاه و قضاییه و شورای نگهبان نمیتواند عملی شود. اما نباید انتظار داشت که خامنهای هم بیاید و رسماً پشت این طرح برود. حتماً تا جایی که بتواند سکوت میکند، مثل اینکه الآن مدتی است که ساکت است، البته طبق معمول وقتی مجبور به موضعگیری شد، به نعل و میخ خواهد زد، و حتماً جایی باز میگذارد که اگر دید این شکاف بزرگ در رأس حاکمیت دارد خطرناک میشود و از آن قیامی مثل 88 و البته بسیار بزرگتر بیرون میآید، بتواند صحنه را بچرخاند. از طرف دیگر قاعدتاً روحانی و رفسنجانی هم نباید سر این موضوع کوتاه بیایند چون بهمعنی بود و نبود آنهاست. در نتیجه فقط میشود گفت که این کشمکشها به سرعت جنگ قدرت در رأس نظام را وارد فاز دیگری میکند که بهمعنی به زانو در آمدن رژیم و ضعف غیرقابل پیش بینی در آن خواهد بود.
در این رابطه به صحنه آمدن کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان و حرفهایی که زد در کنار مطالبی که با اوجگیری جنگ باندی بر سرحقوقهای نجومی دررسانهها آمده، قابلتوجه است.
سایت حکومتی خبرنگاران جوان - 8مرداد ”کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مسأله دریافتهای نجومی میتواند عامل عدم احراز صلاحیتها در انتخابات آتی باشد یا خیر، گفت: در این زمینه، اگر تخلف یا اقدامی بر خلاف قوانین و مقررات جاری کشور به اثبات برسد، میتواند عامل عدم احراز صلاحیتها باشد. چنین رفتارهایی، مصداق بارز اقدامات غیرقانونی و سوءاستفاده از قانون است، همه کسانی که میخواهند در انتخابات آتی نامزد شوند، بدانند که شورای نگهبان، با کسی تعارف ندارد. تأکید مقام معظم رهبری بر برخورد با پدیده زشت حقوقهای نجومی و استفاده ایشان از عبارت «هجوم به ارزشها» نسبت به این پرداختهای غیرمنصفانه، حجت را بر همه تمام کرده و لذا انتظارات افکار عمومی از شورای نگهبان بهعنوان مرجع احراز صلاحیتهای نامزدهای انتخاباتی نیز بالاتر رفته و انشاالله این شورا به این انتظارات معقول و درست، پاسخ قانونی و مناسب خواهد داد “.
واقعیت این است که حرف اصلی در مصاحبه کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان که بهخاطر آن به صحنه آمده بود، همین یک سؤال و جواب بود که همهٴ رسانهها رژیم هم، همین را منتقل و منعکس کردند. حرفش بهطور خلاصه این است که هرکس در پرونده فیشهای نجومی که با دستگیری رئیس بانک ملت باز شده، مورد اتهام قرار بگیرد، در انتخابات آینده صلاحیتش احراز نمیشود. بعد هم برای اینکه خوب روشن بشود منظورش چیست، تأکید میکند: «همه کسانی که میخواهند در انتخابات آتی نامزد شوند، بدانند که شورای نگهبان، با کسی تعارف ندارد» و بعد هم از خامنهای کد میآورد که این داستان حقوقهای نجومی «هجوم به ارزشها» بوده و میگوید خامنهای حجت را بر همه تمام کرده. یعنی به این ترتیب حرف شورای نگهبان را در این مورد با حرف خامنهای مهر میکند.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که در حال حاضر که زمان هیچ انتخاباتی نیست، بحث صلاحیتها در رژیم موضوعیت ندارد، آیا طرح این موضوع توسط سخنگوی شورای نگهبان عجولانه و زودرس نیست؟
در پاسخ باید گفت که خیلی واضح است که عجولانه و زودرس است، حتی میتوانست برای این حرفهای خودش پوشش دیگری درست کند که مربوط به انتخابات بعدی نشود، اما نه تنها این کار را نکرد بلکه خیلی واضح این جمله را بهکار برد: «همهٴ کسانی که میخواهند در انتخابات آتی نامزد شوند» .
حالا اینکه علت این عجله کاری چیست، حتماً عمد مشخصی در کار بوده و این داستان پشت پردهٴ مشخصی دارد. اگر در اخبار دقت کنیم، یک اقدام هم توسط روحانی صورت گرفت که آن هم بهعنوان یک اقدام غیرمعمول مورد توجه قرار گرفت. اینکه زمان مصاحبه تلویزیونی خودش را از یکشنبه به سهشنبه منتقل کرد. این یک کار غیرطبیعی است چون وقتی زمان چنین برنامه مهمی در تلویزیون اعلام و روی آن تبلیغ میشود، به این سادگی و در رابطه با هیچ برنامه معمول دیگری جا به جا نمیشود. برای روحانی چه چیزی مهمتر از این گفتگوی تلویزیونی هست که زمان را بهخاطر آن عقب بیندازد و رسماً اعلام کند. در نتیجه باید ماجراهایی پشت پرده باشد. آن چنان که از درون خود رژیم هم درزکرده، اولاً رو کردن داستان حقوقهای نجومی از ابتدا یک اقدام حسابشده و طراحی شده توسط باند رقیب و با کمک عناصری از قضاییة آخوندها، سپاه پاسداران و شورای نگهبان بوده. طرح این بوده که ابتدا مدیر کل بانک ملت را دستگیر کرد، پای حسین فریدون برادر روحانی را به میان بکشند و درگام بعد موضوع را روی خود روحانی ببرند و وادارش کنند در مورد برادرش موضع بگیرد. که این موضع در هر حال پای روحانی را به این پرونده باز میکند. اگر روحانی بگوید حسین فریدون دست داشته و باید محاکمه بشود، که چون او مشاور و دستیارش بوده، طبعاً پای خودش را هم به این پرونده در حدی که شورای نگهبان لازم داشته باشد باز میکند، اگر نفی کند، جرمش بیشتر میشود. این بخشی از طرحی است که بر اساس شواهد، مشترکاً توسط قضاییه، سپاه و شورای نگهبان ساخته و پرداخته شده. اما بقیهٴ پشت پرده این ماجرا این است که ظاهراً روحانی از این طرح مطلع شده و قصد داشته در گفتگوی روز یکشنبه در این مورد صحبت کند و این طرح را بهاصطلاح افشا کند، اما ظاهراً کشمشکهایی بوده و تلاش کردند جلو روحانی را بگیرند که همین کشمکش که ظاهراً پای خامنهای هم در آن هست، باعث به عقب انداختن گفتگوی تلویزیونی روحانی شده است.
حالا اینکه چرا سخنگوی شورای نگهبان عجولانه به صحنه آمده است، علت این است که خواستهاند به این ترتیب اقدام روحانی را تحت عنوان کشف یک طرح بسوزانند و جلو جلو بگویند طرحی نیست، پروندهیی هست و هر کس آلوده باشد رد صلاحیت خواهد شد.
اما آیا شورای نگهبان خود راساً دست به این حرکتزده است یا با دستور بوده است و بالاخره آینده این اقدام به کجا خواهد رسید؟
اگر منظور از سؤال این باشد که خامنهای در این طرح نقش داشته یا خیر؟ باید گفت که طبیعی است که بدون نظر او چنین طرح بزرگ و مشترکی بین سپاه و قضاییه و شورای نگهبان نمیتواند عملی شود. اما نباید انتظار داشت که خامنهای هم بیاید و رسماً پشت این طرح برود. حتماً تا جایی که بتواند سکوت میکند، مثل اینکه الآن مدتی است که ساکت است، البته طبق معمول وقتی مجبور به موضعگیری شد، به نعل و میخ خواهد زد، و حتماً جایی باز میگذارد که اگر دید این شکاف بزرگ در رأس حاکمیت دارد خطرناک میشود و از آن قیامی مثل 88 و البته بسیار بزرگتر بیرون میآید، بتواند صحنه را بچرخاند. از طرف دیگر قاعدتاً روحانی و رفسنجانی هم نباید سر این موضوع کوتاه بیایند چون بهمعنی بود و نبود آنهاست. در نتیجه فقط میشود گفت که این کشمکشها به سرعت جنگ قدرت در رأس نظام را وارد فاز دیگری میکند که بهمعنی به زانو در آمدن رژیم و ضعف غیرقابل پیش بینی در آن خواهد بود.