مرور رسانههای رژیم در یکشنبه ۳۰ آذر نشاندهنده تشدید شکافهای درونی در ساختار قدرت، بنبست تصمیمگیری در سیاست داخلی و خارجی، و همزمان تشدید بحرانهای معیشتی و اجتماعی است. از یکسو رسانههای نزدیک به بیت ولایت و جریانهای تندرو با حمله به منتقدان و القای «نفوذ» و «نفاق»، در پی بستن فضای سیاسی هستند و از سوی دیگر حتی رسانههای میانهرو و اقتصادی نیز از نارضایتی عمومی، فروپاشی اعتماد اجتماعی و فشار بیسابقه بر مردم سخن میگویند؛ وضعیتی که ناکارآمدی ساختاری دیکتاتوری دینی را عیانتر میکند.
گزیده رسانهها
فرهیختگان: با دفاع از دولت پزشکیان رئیسجمهور خامنهای، منتقدان او را به تندروی و نسخهپیچی برای عزل و استعفا متهم میکند و همزمان اصلاحطلبان را متهم به سهمخواهی و تهدید به اپوزیسیونسازی میداند؛ تلاشی برای مهار شکافهای درونی با برچسبزنی سیاسی.
کیهان: حسین شریعتمداری بار دیگر با طرح کلیدواژه «نفوذ در ساختار نظام»، عملاً خواستار تصفیه سیاسی و حذف صداهای ناهمسو از مراکز تصمیمسازی میشود؛ ادبیاتی که کارکرد آن توجیه سرکوب و بستن راه هر گونه تغییر است.
جمهوری اسلامی: از «بلاتکلیفی استراتژیک» در سیاست خارجی مینویسد و تأکید میکند که تعلیق میان تقابل تهاجمی و سازگاری عقلانی، هزینهای فرساینده بر اقتصاد و جامعه تحمیل کرده؛ اعترافی صریح به بنبست تصمیمگیری در رأس حاکمیت.
جهان صنعت: هشدار میدهد که نه مخالفت اصلاحطلبان و نه رضایت اصولگرایان تعیینکننده نیست، بلکه نارضایتی عمومی و انجماد اقتصادی رژیم را به سمت بحران سوق داده و مذاکره را به ضرورتی گریزناپذیر تبدیل کرده است.
آرمان ملی / آرمان امروز: از تورم نزدیک به ۷۰درصد، فشار معیشتی و پروژه «ناکارآمدنمایی» دولت سخن میگویند؛ بازتابی از ترس حاکمیت نسبت به انفجار نارضایتی اجتماعی.
شرق: با طرح مفاهیمی چون «انقراض اجتماعی قدرت سیاسی»، به گسست عمیق میان جامعه و ساختار قدرت اشاره میکند و نسبت به پیامدهای حذف مردم از سیاست هشدار میدهد.
هممیهن و بهارنیوز: گزارشهایی از یلدای بیرونق، فقر گسترده و ناتوانی کارگران و بازنشستگان در تأمین حداقلها منتشر کردهاند؛ نشانهای روشن از فروپاشی معیشت زیر سایه فساد و سوءمدیریت مزمن.
کامل رسانهها
فرهیختگان: یک نجابت دیدهنشده
وفاق، تندروی، چشمپوشی، سکوت، استیضاح، تخریب، استعفا، بنیصدر دوم، عدم کفایت، عزل و...؛ کدام واژه میتواند نوع تعامل مخالفان انتخاباتی مسعود پزشکیان را با دولت او توصیف کند…
آنهایی که در انتخابات ریاستجمهوری ۴۰۳، از مسعود پزشکیان حمایت نکردند و منتقد مواضعش بودند، پس از پیروزی او در انتخابات… با همان حرارت شبهای انتخابات پیش رفتند و از همان جلسات رأی اعتماد، تند و صریح تاختند و تاختند و تاختند. به نقد هم بسنده نکرده و مسیر نسخهپیچی برای اداره کشور از راه استعفا یا عزل رئیسجمهور را در پیش گرفتند…
رفتار این طیف، کم و بیش یادآور رفتار اصلاحطلبان با مخالفان خود بود…
گویی نه انگار که همه در یک کشتی نشستهایم - و دست را فقط بر اشکالات و اشتباهات گذاشتن و حتی تکفیر رئیسجمهور، خوی اصلاحطلبان است و بیراه نیست اگر بگوییم آنها در حال شبیه شدن به اصلاحطلبان هستند…جریان عقلانیت انقلابی با آن که رسانههای بیشتری را در اختیار دارد و از قضا در بین خواص هم اعضای بیشتری دارد، کمتر دیده میشود و نجابت منتقدان در سکوت همراه با مصلحتسنجی در برابر دولت پزشکیان، کمتر موردتوجه قرار میگیرد و گویی خود دولت هم متوجه آن نیست…
فرهیختگان: ریاکاری حامیان خویشتنداری منتقدان
جلسه روز چهارشنبه، رئیسجمهور با فعالان سیاسی، شروع نزاعهایی سیاست زده بود. … طیف رادیکال اصلاحطلب همچنان از موضعی طلبکارانه، متوقع و عصبی رئیسجمهور را مورد خطاب قرار داد و به دفعات رئیسجمهور را به عدم حمایت تهدید کرد و حتی در مواردی تبدیل به اپوزیسیون دولت هم شد… در واقع برای آنان اینکه چه کسی رئیسجمهور است چندان اهمیت ندارد، اگر سهمشان را نگیرند، مسیر دیگری میروند. در این فقره به فاصلهگذاری با سیاستمدار هم قانع نمیشوند، بلکه حتی فراتر تبدیل به اپوزیسیون دولت و آن سیاستمدار میشوند…
کیهان: صلوات بلند، نفاق را از بین میبرد
پاسدار حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان… در بخشی از سخنان خود به نفوذ اشاره کرد و گفت: نفوذ، انواع مختلفی دارد… نفوذ برای خرابکاری و ترور و نفوذ در ساختار نظام. … که خطرناکترین نوع نفوذ است، نفوذ در ساختار نظام و مراکز تصمیمساز و سیاستپرداز نظام است و هدف اصلی از این نفوذ تغییر معادلات و سیستم محاسباتی مسئولان و سیاستپردازان است. …
نفوذیهایی که مأموریت آنها ایجاد تغییر در سیستم محاسباتی مدیران و مسئولان است، ناچار از اظهارنظر هستند و باید دیدگاه و نظرات انحرافی خود را بر زبان و قلم بیاورند تا بتوانند سوژه مورد نظر را تحت تأثیر قرار بدهند و دقیقاً از همین طریق برای کسانی که نقشه راه را در اختیار دارند و مبانی و اصول تعریف شده نظام را میشناسند قابل شناسایی خواهند بود و هنگامی که دیدگاه نفوذیها را با نقشه راه مقایسه میکنند، به فاصله و تعارض دیدگاه آنها با مبانی و نقشه راه نظام پی میبرند.
جهان صنعت: نه مخالفت اصلاحطلبان مهم است، نه رضایت اصولگرایان
علی بیگدلی کارشناس ارشد سیاست خارجی و روابط بینالملل بر این باور است که نه مخالفت اصلاحطلبان و نه رضایت اصولگرایان در مذاکرات هستهیی اهمیت دارد، بلکه آنچه حائز اهمیت است، توافق کلی حاکمیت در مورد مذاکره با آمریکا و الزامات اقتصادی و سیاسی کشور است. …
«پس از آن که رهبری در سخنانی تصریح کردند که خصومت ما با آمریکا یک بحث تاکتیکی نیست بلکه اختلافی اساسی و ذاتی است، در عمل همه درهای مذاکره بسته شد. از طرفی ما بهشدت دچار انجماد اقتصادی و انزوای سیاسی مطلق شدهایم و در این شرایط راهی جز مذاکره وجود ندارد. او با تأکید بر اینکه «ما بیش از این نمیتوانیم شاهد افزایش نارضایتی عمومی باشیم»، هشدار داد: «امروز ما با مشکلات اساسی و گستردهیی مواجهیم و بهواقع سطح نارضایتی چنان بالا رفته که نگرانی را به حداکثر میزان ممکن رسانده است». …
آرمان ملی: از توصیههای مشفقانه حامیان تا تخریب مخالفان
اخیراً جبهه اصلاحات ایران بهعنوان حامی رسمی و اصلی رئیسجمهور در انتخابات در نامهیی به مسعود پزشکیان، نسبت به وفاق بدون اصلاح هشدار داده است در ادامه این نامه آمده است: تورم، بهویژه در اقلام اساسی و خوراکی، به سطحی نگرانکننده و نزدیک به ۷۰درصد رسیده و فشار معیشتی بر کارگران، بازنشستگان و حقوقبگیران، به آستانه یک بحران اجتماعی نزدیک شده است.
آرمان امروز: همنوایی دو جریان خاص در ناکارآمدنمایی دولت!
سالار محمدی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی: پیش از این، تمرکز این پروژه بر شخص رئیسجمهور قرار داشت و در مقاطع مختلف، موضوع استعفای او بارها مطرح شد؛ طرحی که در نهایت به نتیجه نرسید. با آشکار شدن عزم رئیسجمهور برای ادامه مسیر و تأکید او بر پیشبرد امور از طریق انسجام داخلی و اجرای برنامههای جدید، این خط به سمت طرح استعفای وزرا تغییر جهت داد…
آنچه امروز شاهد آن هستیم، صرفاً نقد عملکرد دولت نیست، بلکه پروژهیی هدفمند برای القای ناکارآمدی و بیثباتی در ساختار اجرایی کشور است؛ پروژهیی که هم در داخل و هم در خارج از کشور دنبال میشود. …
جوان: شیخ بلاگر
حسن روحانی با مروری بر ادعای برخی افراد که حملات آمریکا و اسراییل را غیرممکن میدانستند و «این اطلاعات را به مقام بالاتر» انتقال میدادند، خود را فردی هوشیار که چنین نمیپنداشته، معرفی کرده است. …
او درباره کنش برخی افراد نظامی و سیاسی قبل از جنگ ۱۲روزه مطالبی را گفته که بیشتر شبیه گفتار بلاگرها و اینفلوئنسرها و سلبریتیهای مجازی است که دقیقاً دست روی احساسات پوپولیستی مخاطبان میگذارند تا دنبالکننده جمع کنند.
جمهوری اسلامی: وقتی سیاست خارجی در برزخ تصمیم میماند
بلاتکلیفی استراتژیک
سیاست خارجی ایران سالهاست میان دو رؤیای متضاد یعنی رؤیای عبور تهاجمی از نظم جهانی و رؤیای تطبیق عقلانی با قواعد آن معلق مانده است. نه اولی به تصمیم نهایی رسیده و نه دومی به ارادهای واقعی. حاصل، وضعیتی فرساینده است که اقتصاد، دیپلماسی و حتی جامعه را در چرخهای از عدمقطعیت دائمی میچرخاند؛ چرخهای که نام دقیقش «بلاتکلیفی استراتژیک» است.
در فضای سیاست ایران دو دیدگاه اصلی روبهروی هم ایستادهاند. گروهی معتقدند تنها راه برونرفت، اتخاذ موضعی تهاجمیتر و حتی حرکت به سمت سلاح هستهیی است. گروهی دیگر میگویند باید از خیال برهم زدن نظم جهانی دست کشید و با قواعد آن - هر چند ناعادلانه - کنار آمد. مسأله اما خود این دوگانه نیست. مسأله آن است که نظام حکمرانی میان این دو رویکرد گرفتار شده و نه تصمیم قطعی برای عبور از نظم موجود گرفته و نه توانسته با ارادهای منسجم خود را با آن تطبیق دهد. نتیجه، تعلیقی است که هزینهاش را کشور و مردم میپردازند. …
آمریکا نه صرفاً یک کشور است و نه فقط یک دشمن. این کشور واجد ویژگیهای ژئوپلیتیکی، تاریخی، نهادی و ساختاری خاصی است که… نمیتوان آن را از معادلات حذف کرد یا نادیده گرفت. …
عبور آمریکا از سیاستهای پنهان به اقدامات آشکار نظامی، نشانه شکستهشدن یک تابو و تغییر سطح درگیری است که باید در محاسبات مسئولان ما جدی گرفته شود. …
راه خروج از تعلیق هم دو محور اساسی دارد. نخست، ضرورت اجماع ملی بر سر اصل تغییر مسیر… دوم، … آمادگی برای مذاکره، …
کیهان: بازیگران نمایش فریب (یادداشت روز)
از گزارش هفته گذشته «واشنگتنپست» متوجه میشویم. … که این روزنامه آمریکایی بهنقل از منابع اطلاعاتی خود میگوید: «تمام گزارشهایی که در مورد اختلاف نتانیاهو با ویتکاف یا ترامپ منتشر شد، نادرست بود. اما وجود چنین برداشتی مفید بود؛ این به پیشبرد برنامهریزی جنگ بدون جلب توجه کمک کرد». این نمایش تا آخرین روزهای منتهی به جنگ ۱۲ روزه ادامه داشت. بر اساس گزارش واشنگتنپست «اسرائیل تصمیم به حمله [در ۱۳ ژوئن، ۲۳ خرداد] گرفته بود و آمریکا کاملاً در جریان این تصمیم قرار داشت». با این وجود برای دور بعدی مذاکرات در تاریخ ۱۵ ژوئن (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) با ایران قرار گذاشت تا فریب کامل شود. …
روزنامه سازندگی در تکمیل این نمایش ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ از قول دبیرکل حزب سازندگی نوشت: «از آنچه [ترامپ] بیان کرد میتوان دریافت نه تنها نگاه او به ایران منفی نیست بلکه تغییر کرده و این سخنانش مثبت تلقی میشود». روزنامه هممیهن خواستار مذاکرات هر چه سریعتر با آمریکا شد و روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت نوشت «ترامپ در تله نتانیاهو نمیافتد» و «ایران نباید فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست بدهد». …
هر طور حساب کنیم چنین عملکرد و رویهای را فقط به پای سادهلوحی این جریان بدسابقه نمیتوان نوشت. آنها بخشی از مهرههای تبلیغاتی دشمن در درون مرزهای ایران هستند و
بر هر نهاد نظارتی واجب است تا آنها را از کانونهای تصمیمساز نظام دور کنند. آنها با اخبار و تحلیلهای مخدوش و جهتدار خود در ذهن رئیسجمهور و سایر دولتمردان خطای محاسباتی ایجاد کرده و اهدافی که دشمن در جنگ به آن نرسید را در صلح برایش فراهم میکنند.
شرق: بغداد در تنگنای فشار خارجی
با وجود انتشار گزارشها و گمانهزنیهای متعدد درباره نامزدهای احتمالی، شواهد میدانی و تحرکات سیاسی نشان میدهد محمد شیاع السودانی همچنان جدیترین گزینه برای تصدی پست نخستوزیری عراق است؛ چهرهای که پیش از انتخابات نیز به عنوان گزینهیی میانهرو و قابل قبول برای طیفهایی از جریانهای شیعی، سنی و کردی مطرح بود. با این حال، فرایند تشکیل دولت جدید عراق فقط به معادلات داخلی محدود نمانده و از ماهها پیش، فشارهای آشکار و پنهان آمریکا بر بغداد به یکی از متغیرهای اصلی این معادله تبدیل شده است. …
بر اساس گزارش منابع سیاسی نزدیک به ائتلاف «چارچوب هماهنگی»، ایالات متحده پیامهایی غیررسمی اما روشن به بغداد ارسال کرده که در آن معیارها و شروط مشخصی برای تعامل با نخستوزیر آینده عراق تعیین شده است. واشنگتن بدون معرفی گزینه مشخص، تأکید کرده است که نخستوزیر جدید نباید به محور نیروها و گروههای همپیمان با ایران وابستگی داشته باشد تا همکاری و حمایت آمریکا از دولت آینده ادامه یابد. …
در ادامه گزارش العربی الجدید، معادلات حال حاضر عراق نشان میدهد ایالات متحده فشارهای خود بر روند تشکیل دولت جدید عراق را به سطحی بیسابقه رسانده است…، واشنگتن بهصراحت هشدار داده که با هیچ نخستوزیری که به نیروها و گروههای مسلح همپیمان با ایران منتسب باشد، همکاری نخواهد کرد. این هشدار فقط به شخص نخستوزیر محدود نیست، بلکه وزارتخانههای حاکمیتی مانند خارجه، دفاع و کشور و همچنین نهادهای امنیتی کلیدی عراق، از جمله ستاد کل ارتش، دستگاه مبارزه با تروریسم و سازمان اطلاعات را نیز در بر میگیرد؛ نهادهایی که ارتباط مستقیم با ائتلاف بینالمللی دارند
خراسان: غصه مدرسه بدون کیفیت
۹۶درصد بودجه آموزش و پرورش صرف هزینههای جاری و حقوق میشود. وزیر آموزش و پرورش تصریح میکند، با این بودجه نمیتوان به کیفیت رسید
وضعیت اسفبار «کیفیت» آموزش و پرورش در مدارس و بهطور کل روند آموزش و پرورش در کشور، حالا صدای وزیر دولتی را که «آموزش و پرورش» را اولویت کشور میداند، در آورده و فریاد او را بلند کرده است. البته او نفر نخست در میان همسلکان خود نیست. منتها ما همیشه درباره بودجه از وزیران پیشین این وزارتخانه میشنیدیم که ۹۸درصد بودجه آموزش و پرورش صرف هزینههای جاری و حقوق میشود و فقط ۲درصد برای برنامههای توسعهای کیفیت افزایی است که حالا این وزیر، این رقم را ۹۶درصد اعلام کرده و گفته ۴درصد باقی مانده هم صرف «آب، برق، سرانه و...» میشود. این بودجه یعنی عملا، وزارتخانه آموزش و پرورش که بزرگترین نهاد اجرایی کشور قلمداد میشود، صرفاً جایی است که فقط هست اما هیچگونه رشد و توسعهای در آن رقم نمیخورد.
این روزها خبرهایی از تصویب مصوبهیی جدید توسط وزارت علوم و نهادهای مربوطه درباره پوشش به گوش میرسد؛ زمزمههایی که میگوید اتفاق افتاده در دانشگاه شریف نه یک استثنا بلکه آزمودن یک قانون جدید پیش از اجرای آن است.
شرق: انقراض اجتماعی قدرت سیاسی
جامعه متکثر ایرانی را شاید نتوان با هیچ جامعه دیگری مقایسه کرد. نه تکثر یک لیبرالیسم اباحهگرای کامل را میپذیرد و نه یک فضای بسیار بسته مانند کره شمالی یا چین را. در هر صورت این جامعه تحصیل کرده اقتضای ویژه خویش را میطلبد و نیازمند آن است که قدرت سیاسی همواره از دل آن بجوشد؛ یعنی سازوکارهای نهادی تعبیه شود که نوبهنو قدرت سیاسی را تغذیه کند. در غیراینصورت سیاست و سیاستورزی دچار انقراض اجتماعی میشود. تاریخ ایران از مغولان تا همین امروز نشان میدهد که اگر ارتباط قدرت سیاسی با بدنه اجتماعی قطع شود، زمینه انقراض اجتماعی دولت فراهم میآید؛ هر دو برای یکدیگر در نقطه کور بیمعنایی قرار میگیرند. قدرت سیاسی آنچنان غرق در موضوعات و دغدغههای خرد و کلان میشود که ارتباط خود را با بدنه اجتماعی از دست میدهد. آنان که حاملان اصلی آرمانها و حیثیت حکومتها بودهاند، به اشکال گوناگونی از آن فاصله میگیرند و کشتی آرمانهایشان در دریایی از سرمایهداری رانتی (معدن سنگ و مخزن نفت و باغ وقف) به گِل مینشیند. بندر سیاست به باراندازی بیهویت تبدیل میشود. گسست اساسی بین جامعه و سیاست سبب میشود تا قدرت سیاسی حتی از درک الزامات پایداری خود نیز عاجز شود.
جهان صنعت: کسی از یلدا لذت نمیبرد
نادر کریمی جونی
دستکم این جشن، آن هم در سالجاری، چنانکه باید مورد توجه شهروندان ایرانی قرار نگرفته است. در واقع ایرانیان را شور و هیجان برای برپایی جشن باقی نمانده است. این بیحوصلگی بهنحو غیرقابل انکاری به امور اقتصادی و توانایی خرید و هزینه کرد برای برگزاری این جشنها ربط دارد. شهروند ایرانی که اکنون با فقر چندلایه و نگرانیهای مداوم ناشی از آینده نامعلوم اقتصادی مواجه است و تورم بیش از ۶۰درصدی را تجربه میکند، نمیداند که آیا میتواند از موقعیت فعلی خوشحال باشد یا نه؟ برخی شهروندان البته از درآمد متوسطی برخوردارند که اگر آن درآمد از ماهانه ۱۰میلیون تومان به ازای هر نفر / ماه بیشتر باشد، از دریافت یارانه هم محروم شدهاند چرا که جزو ۳۰درصد ثروتمند جامعه محسوب میشوند، حالا و با گران شدن اقلام خوراکی و تورم ۶۰درصدی آیا همین شهروند ثروتمند میتواند به فکر خرید آجیل کیلویی یکمیلیون و ۲۰۰ تا ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومانی باشد؟ اگر همین شهروند بخواهد برای خانواده هستهیی خویش که سه یا چهار نفر عضو دارد مراسم شب یلدا برگزار کند باید چه هزینهای را متقبل شود؟ به نظر نمیرسد هزینه سرانه هر نفر از این خانواده کمتر از یکمیلیون تومان باشد. در این صورت ۱۰درصد از درآمد خانوار برای جشن گرفتن یک شب هزینه میشود؟ و با این حساب خانواده مذکور برای روزهای بعدی ماه باید چه تدبیری برای سربهسر کردن هزینهها و درآمد بیندیشند؟
آرمان ملی: سکته درمان با حذف ارز ترجیحی دارو
همزمان با افزایش مداوم قیمتها و تشدید فشارهای معیشتی بر خانوارها، بحث حذف ارز ترجیحی به خصوص در حوزه دارو بار دیگر به یکی از موضوعات حساس و چالشبرانگیز در فضای اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است.
علی حیاتنیا، کارشناس اقتصادی در این باره به «آرمان ملی»، گفت: حذف ارز ترجیحی دارو، به طور خاص، مستقیماً با سلامت عمومی جامعه و امنیت درمانی بیماران ارتباط دارد. در شرایطی که بسیاری از اقشار جامعه با دشواریهای اقتصادی جدی مواجه هستند، افزایش هزینههای دارویی میتواند دسترسی بیماران به داروهای ضروری را محدود کرده و حتی روند درمان را با اختلال مواجه کند…
باید توجه داشت که هر گونه اقدام باید در راستای حفظ معیشت مردم و حمایت از قشرهای آسیبپذیر باشد. در غیراین صورت، ممکن است کشور با چالشهای جدیتری روبهرو شود که نه تنها اقتصاد بلکه امنیت اجتماعی را نیز تهدید کند. بنابراین، مسئولان باید با دقت بیشتری به این موضوعات پرداخته و راهکارهای مناسبی برای مدیریت تبعات احتمالی ارائه دهند.
فرهیختگان: زنجیره تأمین دارو دست کیست؟
بحران دارو در ایران، برخلاف تصور رایج، نه یک اتفاق ناگهانی است و نه نتیجه یک عامل واحد. این بحران، آرام و تدریجی شکل گرفته؛ لایهلایه انباشته شده و امروز به نقطهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را با هشدارهای مقطعی یا پاسخهای سادهسازانه مدیریت کرد. آنچه امروز در داروخانهها، بیمارستانها و میان بیماران دیده میشود، حاصل زنجیرهیی از تصمیمها، تعللها و اولویتگذاریهایی است که در نهایت، فشارش به حساسترین نقطه ممکن، یعنی نظام سلامت منتقل شده است. در ادبیات رسمی نظام سلامت، «ذخیره استراتژیک دارو» مفهومی روشن و تکرار شونده است، عددش هم مشخص است؛ ۶ ماه، یعنی کشوری که میخواهد در برابر بحرانهای پیشبینینشده تابآوری داشته باشد باید بتواند حداقل برای نیمسال، نیاز دارویی خود را بدون وابستگی فوری به بازار جهانی تأمین کند. اما فاصله میان این تعریف رسمی و آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، فاصلهیی است که بهسادگی با یک بحران پر میشود. دارو، برخلاف بسیاری از کالاهای اساسی، نه قابلجایگزینی است و نه قابل تعویق. نمیشود مصرفش را عقب انداخت، سهمیهبندیاش کرد یا با نسخههای جایگزین، اثرش را خنثی کرد. ذخیره دارو، صرفاً انبارکردن چند قلم کالا نیست؛ تضمین تداوم درمان است.
بحران دارو را نباید به قاچاق تقلیل داد
با وجود نبود آمار دقیقی از وضعیت قاچاق دارو در کشور، قاچاق دارو در ایران واقعیتی انکارناپذیر است؛ اما مسأله از جایی شروع میشود که این واقعیت، جای تحلیل دیگر قسمتها را میگیرد. در روایت رسمی، قاچاق اغلب بهعنوان «مسأله اصلی» بحران دارو معرفی میشود؛ روایتی که بهظاهر منطقی است؛ دارویی که با یارانه تولید یا وارد میشود، از مرز خارج میشود و کمبود ایجاد میکند؛ اما این روایت، اگر بدون واکاوی دقیق پذیرفته شود، بیش از آن که مسأله را روشن کند، مسیر پرسش را منحرف میکند. اولین پرسش ساده است؛ اگر قاچاق در ابعادی گسترده و سازمانیافته رخ میدهد، چرا نشانههای آن بهصورت یک اختلال سراسری و همزمان در نظام درمانی دیده نمیشود؟ تجربه سالهای اخیر نشان میدهد کمبود دارو، معمولاً مقطعی، ناهمگون و وابسته به زمانهای خاص است؛ الگویی که بیشتر با اختلال در تأمین و توزیع همخوانی دارد تا با خروج گسترده دارو از شبکه رسمی. قاچاق، هرقدر هم که وجود داشته باشد، بهتنهایی نمیتواند چنین الگوی پیچیدهای از کمبود را توضیح دهد.
داروهای ژنریک کالایی جذاب برای بازارهای اطراف
بخش دیگر قاچاق، ساختار تولید دارو در ایران است. بخش عمدهیی از داروهای تولید داخل، ژنریکند؛ داروهایی بدون مالکیت انحصاری و با هزینه تولید پایینتر نسبت به نمونههای برند خارجی. این ویژگی، از یکسو امکان دسترسی گستردهتر بیماران داخلی را فراهم کرده؛ اما از سوی دیگر، داروی ایرانی را به کالایی جذاب برای بازارهای اطراف تبدیل کرده است؛ بازارهایی که یا فاقد زیرساخت تولیدند یا با هزینههای بالاتری دارو تأمین میکنند. در چنین شرایطی، خروج غیررسمی دارو نه استثنا، بلکه پیآمد طبیعی تفاوت ساختارهاست. جغرافیا نیز در این میان بیتأثیر نیست. همسایگی با کشورهایی که درگیر بیثباتی سیاسی، ضعف نظام سلامت یا محدودیتهای ارزی هستند، تقاضای منطقهیی برای داروی ارزانتر را افزایش میدهد. این تقاضا، اگر از مسیر رسمی پاسخ داده نشود، راه خود را از مسیرهای غیررسمی باز میکند. قاچاق، در این معنا صرفاً عبور غیرقانونی از مرز نیست؛ نشانهای از شکاف میان عرضه داخلی یارانهای و تقاضای خارجی بیپاسخ است. اما همانطور که پیشتر گفته شد، تصویر قاچاق دارو یکسویه نیست. همچنان که داروی ایرانی از کشور خارج میشود، داروهای بیهویت و تقلبی نیز از مرزها وارد میشوند.
شکاف بین پتانسیل و عمل باید پر شود
سامانههای نظارتی نیز معمولاً زمانی به صدر روایتها میآیند که یک بحران در حال شکلگیری است. «تیتک» هم از همین جنس است؛ سامانهای که قرار بود شفافیت را به زنجیره دارو تزریق کند و امکان رهگیری دارو از مرحله تولید یا واردات تا مصرف را فراهم آورد. روی کاغذ، «تیتک» پاسخ بسیاری از نگرانیهاست. هر دارو کد دارد، مسیرش مشخص است و هر خروج غیرعادی باید قابلشناسایی باشد. اما مسأله اینجاست که فاصله میان توان بالقوه یک سامانه و کارکرد واقعی آن، همانجایی است که سیاستگذاری به دام سادهسازی میافتد.
حتی اگر ارز تخصیص یابد با انتقال آن مشکل داریم
در کنار مسأله قاچاق، گروهی از کارشناسان و صاحبنظران بر این عقیده هستند که بحران دارو در ایران بیش از آن که به کارخانه و خط تولید مربوط باشد، در اتاقهای تصمیمگیری مالی شکل میگیرد. مسأله اصلی، «نبود دارو» نیست؛ مسأله، نرسیدن پول دارو به جایی است که باید برسد. زنجیره تأمین دارو، در نقطهای قفل شده که نه در اختیار داروساز است، نه داروخانه و نه حتی سازمان غذا و دارو. این گلوگاه، نظام ارزی و مالی کشور است؛ جایی که دارو، مثل بسیاری از کالاهای حیاتی دیگر میان اولویتها گم میشود.
در ظاهر، منابعی برای حمایت از دارو وجود دارد. بودجه تعریف میشود، ردیف نوشته میشود و حتی گاهی مجوزهای خاص صادر میشود؛ اما در عمل آنچه به صنعت میرسد، با تأخیر، نقصان و بیثباتی همراه است. شرکتهای دارویی، چه در حوزه تولید و چه واردات، ماههاست با بدهیهای انباشتهای روبهرو هستند که نه زمان تسویهشان مشخص است و نه سازوکار روشنی برای جبران آن وجود دارد. این بدهیها فقط یک عدد در ترازنامه نیست؛ بهمعنای کاهش توان خرید مواد اولیه، افت تولید و در نهایت، ناپایداری عرضه است.
زنجیره تأمین دارو به یک سیکل معیوب تبدیل شده است
آتشهوش در خصوص مشکلات ارزی حوزه دارو، اظهار داشت: «پیچیدهشدن فرایند ارسال ارز بزرگترین مسأله در حوزه دارو است. در داخل کشور نیز کمبود نقدینگی شرکتها از علل اصلی است. بههرحال، این عوامل باعث اختلال در امر تأمین دارو شده است. در حوزه مواد اولیه و در برخی داروهای ساختهشده، وضعیت بسیار محدود شده و در ماههای اخیر تأخیرهای بسیار طولانی بهوجود آمده است. ارزی هم که نهایتاً تأمین میشود، بهدلیل تحریمهای بانکی با هزینههای بسیار بالا انجام میگیرد. گاهی بعد از مدتها، بانک مرکزی ارز را با تخفیف به شرکتها تخصیص میدهد؛ اما متأسفانه بهدلیل نبود نقدینگی لازم، شرکتها امکان خرید ارز و ارسال آن را ندارند. این موضوع برمیگردد به چرخه تأمین نقدینگی دارو؛ از بیمهها، بیمارستانها، شرکتهای دارویی و داروخانهها. این زنجیره عملاً به یک سیکل معیوب تبدیل شده که آثار آن مستقیماً در تأمین دارو خود را نشان میدهد. در حال حاضر، مشکل اصلی شرکتها همین موضوع است و متأسفانه نوعی اختلال جدی در امر دارو ایجاد شده است. اگر فکری بهحال آن نشود، میتواند بسیار نگرانکننده باشد».
بهارنیوز: کارگران یلدا ندارند
خرج یک شب، یکسوم حقوق است
هزینهٔ آجیل و خشکبار، میوه و شام شب یلدا برای یک خانواده ۴نفره چیزی بین ۴ تا ۵میلیون تومان میشود. این در حالی است که بسیاری از خانوادهها بهخصوص پدربزگ و مادربزرگهای بازنشسته میزبان جمعیتِ بیشتری از خانوادهٔ خود هستند و باید چند برابر برای برپاییِ جشنِ شب بلند یلدا هزینه کنند...
طبق اعلام رئیس اتحادیه خشکبار و آجیل فروشان تهران، قیمت هر کیلو گرم آجیل شب یلدا در خردهفروشیها، بسته به کیفیت، بین ۷۰۰هزار تا یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان است. همچنین صدرالدین نیاورانی، عضو اتحادیه آجیل و خشکبار اعلام کرده که قیمت آجیل شب یلدا به کیلویی ۱ میلیون و ۶۰۰هزار تومان رسیده است. قیمت میوه نیز در بازار نوسان دارد و سهم قابل توجهی از هزینههای سفرهٔ یلدایی را به خود اختصاص میدهد. طبق اعلام رسمی، قیمت هر کیلو انار در میدان ۶۰ تا ۲۰۰هزار تومان، هر کیلو خرمالو ۷۰ تا ۱۰۰هزار تومان، هندوانه سبز ۱۵ تا ۲۵هزار تومان، نارنگی ۶۰ تا ۸۵هزار تومان، کیوی ۱۰۰ تا ۱۵۰هزار تومان و پرتقال جنوب ۱۰۰ تا ۱۲۰هزار تومان است.
هم میهن: ارزهای گمشده
منابع صادراتی با خالی فروشی ۱۵نفر از صادر کنندگان بزرگ قفل شد
برنگشتن ارزهای حاصل از صادرات چنان عجیب و زیاد شده که حتی صدای بانک مرکزی که اتفاقاً مهمترین مسئول و منبع تأمین ارز هست را درآورده است و گویی این بانک با صدای بلند در حال اعتراف است که سیاستهای ارز ترجیحی و چند نرخی بودن ارز چه بلایی بر سر اقتصاد کشور آورده
رقم برنگشته به بانک مرکزی به اندازه کل ارز ترجیحی ۲۸هزار و ۵۰۰تومانی است که دولت در بودجه امسال برای کالاهای ضروری مردم اختصاص داده بود. آنطور که بانک مرکزی اعلام کرده در سال ۱۴۰۳، نزدیک به ۱۸میلیارد دلار ارز برگشت داده نشد.
اما این همه ماجرا نیست؛ محمدمهدی نهاوندی، عضو هیئتمدیره واردکنندگان نهادههای دام و طیور ایران در گفتگو با ایلنا، موضوع خاصی را مطرح کرد و گفت علت کمبود ارز این است که تراستیها و صرافیهای امینی که از سوی دولت و بانک مرکزی انتخاب شدند، نفت را فروخته اما پول آن را تحویل ندادهاند.
شرق: تیغ دولبه ارز ترجیحی
با افزایش نرخ ارز غیررسمی در ماههای اخیر، نهتنها حذف ارز ترجیحی به کالاهای اساسی مانند حبوبات، برنج و حتی برخی اقلام دارویی رسیده است، بلکه حتی زمزمه حذف کلی آن از بودجه سال آینده نیز شنیده میشود؛ موضوعی که به تعبیر بسیاری از متخصصان، تجربه تلخ حذف ارز چهار هزار و ۲۰۰تومانی را تکرار کرده و شوک جدیدی به سفره خانوارها وارد میکند.
با افزایش نرخ ارز غیررسمی در ماههای اخیر، نهتنها حذف ارز ترجیحی به کالاهای اساسی مانند حبوبات، برنج و حتی برخی اقلام دارویی رسیده است، بلکه حتی زمزمه حذف کلی آن از بودجه سال آینده نیز شنیده میشود؛ موضوعی که به تعبیر بسیاری از متخصصان، تجربه تلخ حذف ارز چهار هزار و ۲۰۰تومانی را تکرار کرده و شوک جدیدی به سفره خانوارها وارد میکند. همزمان در شرایطی که فاصله میان نرخ ارز در تالار مبادله و نرخ بازار غیررسمی افزایش یافته، بانک مرکزی نیز تحت فشار سعی دارد با بالابردن نرخهای رسمی و انتقال تدریجی صادر کنندگان به تالار دوم، شکاف موجود را کاهش دهد تا صادر کنندگان انگیزه بیشتری برای بازگشت ارز پیدا کنند. البته طی سالهای گذشته نیز سیاستگذار بارها در شرایط مشابه قرار گرفته و تنها میراث این سیاست، فشار و تورم بیشتر برای مردم بوده است. …
شرق: داستان غمانگیز برنج
شرایط خاص اقتصادی در چند سال گذشته، برنج وارداتی را به یکی از اقلام مهم کالاهای مصرفی خانوارهای کمتر مرفه جامعه مبدل کرده است. به همین دلیل غیبشدن این کالا از بازار در چند هفته گذشته، گروه بزرگی از جامعه مصرفکنندگان را نگران کرده؛ زیرا این غیبت بهمعنی عرضه با قیمت بالاتر در روزهای آینده است. …!
۱- بازار کالاهای اساسی به طرز محسوسی به سمت انحصاری شدن پیش رفته است. بهترین شاهد این مدعا این است که واردکنندگان به صورت هماهنگ از توزیع کالا خودداری میکنند. هدف آنان کسب سود بالاتر به دور از نظارت و دخالت دولتی است. در بازار رقابتی این سطح از هماهنگی و همگرایی بهسختی یافت میشود.
۲- این وضعیت انحصاری سابقه طولانی ندارد. در مقاطع ۱۰، ۲۰ و ۳۰سال گذشته، چنین انحصار قدرتمندی وجود نداشته و بهتدریج شکل گرفته است. سلطانهایی که اینک با اقتدار تمام در این بازار مهم و سرنوشتساز فرمان میرانند، در گذشته نهچندان دور یا اصلاً در بازار حضور نداشتند یا سهمشان از بازار در چنین سطحی نبود. این به آن معناست که سیاستهای نسنجیده دولتها و سوءمدیریت بلندمدت موجب قدرت گرفتن شبکه انحصاری شده است.
حال مشاهده میشود در شرایطی که تولیدکننده پاکستانی برنج را کیلویی ۴۰هزار تومان فروخته، مصرفکننده ایرانی باید برای خرید آن ۲۰۰هزار تومان بپردازد؛ که البته در این قیمت هم انحصارگران راضی به عرضه نیستند و لابد قیمت بالاتر مطالبه میکنند.