کودکان گل فروش، یا فال فروش، کودکی که در کنار یک ترازو مشغول نوشتن مشق است و کودکانی که در کنارههای پل عابر پیاده، جایی برای عرضه چند فندک و پاکت سیگار پیدا کردهاند، از تصویرهای عادی در خیابانهای شهرهای میهنمان ایران شده است.
اینها خوشبخت ترهایش هستند.
آخرین بار که رژیم ضدبشری آماری از کودکان کار داد، سال 1385 بود. مرکز آمار رژیم در این سال اعلام کرد، یک میلیون و 700هزار کودک در کشور ما بهصورت مستقیم درگیر کار برای تأمین معاش خانواده هستند، در آن سال نرخ بیکاری را زیر 10درصد اعلام کرده بودند، از آن سال تا امروز که نرخ بیکاری را بالای 20 درصد اعلام شده و اذعان میکنند بهزودی بازار کار با 8 میلیون نیروی متقاضی کار مواجه خواهد شد، اسمی از آمار کودکان کار و کودکان خیابانی نمیبرند.
بهجای حل مسأله صورت مسأله را پاک کردهاند.
اما واقعیت دهشتناک کودکان در ایران چنان ابعاد گستردهیی دارد که نظام ولایتفقیه با تمام تلاش خود نمیتواند تمامی آن را با سانسور محو کند. در دعواهای باندی گوشههایی از این فاجعه گسترده را میتوان دید:
دنیای اقتصاد: 3مهر 1392: 3 میلیون و 200هزار کودک ایرانی بین 6 تا 18سال بازمانده از تحصیل محسوب میشوند.
روزنامه رسالت: 27مرداد 92: رئیس سازمان سواد آموزی: سالانه 20هزار کودک به مدرسه نمیروند.
روزنامه جام جم: 14شهریور 92: رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش: در بهمن ماه سال 91 تعداد کودکان بازمانده از تحصیل 145هزار نفر بودند.
سایت حکومتی تابناک: 31شهریور 92، ضمن اشاره به تناقضگویی مقامات حکومتی در مورد کودکان بازمانده از تحصیل نوشته است: علی باقر زاده رئیس سازمان سوادآموزی در زمستان 91 اعلام کرده است هماکنون 9 میلیون و 719هزار ایرانی بالای 6سال توانایی خواندن و نوشتن ندارند.
کودکان بیسرپرست و کودکان بدسرپرست، بعد از کودکان بازمانده از تحصیل، در نظام ولایتفقیه، یکی از معضلات اجتماعی هستند که رژیم هرگز آماری از این کودکان نمیدهد.
حتی در مورد شمار کودکان خیابانی که تقریباً خیابانهای اصلی تمامی شهرهای ایران، شاهد حضور گسترده آنان است، رژیم سیاست کتمان را پیش گرفته و آمار 3 تا 4هزار نفر میدهد!
در رژیم ولایتفقیه، لابد از سر لطف به کودکان، راه بهرهکشی از آنها، از طریق قوانین شریعت آخوندی، کاملاً هموار شده است. خارج کردن کارگاههای زیر ده نفر از شمول قانون کار، یک قلم چشم بستن بر بهکارگیری کودکان، در کارهای سخت و خطرناک با دستمزد دلخواه کارفرما، و بدون بیمه و بازنشستگی و سایر حقوق اجتماعی است. قانونی که در زمان ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی به تصویب رسید.
در روز جهانی کودک، همچنین با تلخی باید از کودکانی یاد کنیم که تحت قوانین رژیم، توسط سودگران و قاچاقچیان انسان، به کشورهای دیگر قاچاق شدهاند و تحت انواع بهره کشیهای ضدانسانی قرار گرفتهاند.