اجلاس سه روزه شورای ملی مقاومت ایران
در آغاز چهلمین سال تأسیس شورا
رضا اولیا استاد نقاشی و مجسمهساز عضو شورای ملی مقاومت ایران
سیهفتمین سال تأسیس شورای ملی مقاومت ایران را به دوست عزیزم آقای مسعود رجوی مسئول شورا به رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران خانم مریم رجوی و به همه مردم ایران تبریک میگویم. شورای ملی مقاومت در تاریخچه پرافتخار خود با تمامی سختیها و دشواریها توانست در مقابل رژیم جنایتکار آخوندی ایستادگی کند و مقاومت را رشد و ارتقاء دهد. شورای ملی مقاومت در طول این سالیان به همت رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی با یک سیاست میهنپرستانه جنگطلبی و تروریسم و تلاش برای اتمی شدن رژیم آخوندی را افشا کرده و آخوندها را به انزوا کشاند و توانست در صحنه بینالمللی صدای مردم مظلوم ایران را به رساترین شکل به گوش جهانیان برساند. شورای ملی مقاومت ایران همچنین با تصویب طرحهایی همچون طرح آزادی زنان و طرح جدایی دین از دولت و طرح خودمختاری کردستان، روش و منش خود را به واضحترین شکل اثبات کند. من بهعنوان یک هنرمند پناهنده سیاسی که در دو رژیم شاه و شیخ در تبعید بهسر بردهام، در اولین هفتههای تأسیس شورای ملی مقاومت به دیدن دوست عزیزم آقای مسعود رجوی به پاریس رفتم و تقاضای عضویت نمودم . من به عضویت در شورای ملی افتخار کرده و مدافع تمامی مصوبات آن هستم. ۴۰سال مبارزه علیه رژیمی که مقاماتش از ریز و درشت دست در خون مردم ایران دارند و همگی دزد و جنایتکار و فاسد هستند و دیگر شانس بقا ندارند، ٰشورای ملی مقاومت را تبدیل به مشروعترین سنگر آزادی مردم ایران کردهاست و حالا در شرایطی که خامنهای جنایتکار و روحانی شیاد با کمال قساوت و بیرحمی مردم را در قتلگاه کرونا تنها و بیکس رها کردهاند و در شرایطی که آخوندها خواستههای مردم را با اعدام و سرکوب جواب میدهند و برای خروج از بحرانهایی که بهدلیل غارت منابع ایران خود ایجاد کردهاند برای فرار از سرنگونی اقدام به بستن قراردادهای ننگین در مورد خلیجفارس و نیز بحر خزر کرده و آنها را به حراج گذاشته است.
شورای ملی مقاومت ایران با برگزاری یک گردهمایی بینالمللی آنلاین تحت عنوان گردهمایی ایران آزاد همبستگی با قیام مردم ایران، حمایت از کانونهای شورشی با شرکت شخصیتهای سیاسی شناخته شده در سطح بینالمللی در وسیعترین شکل خواستههای مردم ایران را به گوش جهانیان و سیاستمداران و دولتها رساند.
هم میهنان، دوستان، رفقا، همرزمان، همکاران هنرمند برای رسیدن به ایرانی آزاد، برای آزادی زندانیان سیاسی، برای آزادی زنان آزاده ایران و برای آزادی ادیان و ملیتها و برای ترویج فرهنگ و هنر و مترقی به شورای ملی مقاومت بپیوندید. صبح آزادی نزدیک است.
درود به کانونهای شورشی محل تشکل جوانان دلیر ایران برای ضربه به آخوندهای جنایتکار. درود به مردم ایران
مریم رجوی: با تشکر از شما آقای اولیا و همچنین پایداری و تعهدتان به اصول و پرنسیپهای این شورا و این مقاومت در این سالها. درود بر شما.
سیمین منافی عضو شورای ملی مقاومت ایران
با عرض سلام و احترام خدمت آقای مسعود رجوی مسئول شورا و همینطور به شما خانم رجوی عزیز و همینطور سلام میکنم به همه خواهران برادران عزیز در اشرف۳ و به دوستان شورایی همرزمان عزیزمان و با هزاران تبریک و درود بهمناسبت برگزاری کهکشان پرستاره و باشکوه امسال که براستی چشم دوستان را پر نور و چشم دشمنان را کور کرد و تبریک مجدد دارم بهمناسبت آغاز چهلمین سال تأسیس شورای ملی مقاومت ایران. در ابتدا به خود آقای مسعود رجوی که این اتفاق مبارک را با هوشیاری در سالگرد قیام تاریخی در ۳۰تیر به انجام رساندند و یادآور پیشوای نهضت مقاومت ملی دکتر مصدق بزرگ است. در ادامه به خانواده بزرگ مقاومت تبریک میگویم به همه ایرانیان آزاده و به همه دوستداران ایران در جای جای دنیا.
برای جلوگیری از اتلاف وقت من تیتروار مطالبی که به نظر م در مورد نقش بیبدیل آقای مسعود رجوی مسئول شورا خیلی ویژهست را مطرح میکنم.
۱ـ ضرورت مرزبندی سیاسی و نفی شاه و شیخ و تعمیق آنکه از اولین روز تا به امروز بهعنوان یک اصل مسلم پایدار بوده و روزبهروز با گذشت زمان اصالت و صحت آن بیشتر اثبات شده است.
۲ـ مدیریت و هدایت مسئول شورا در مورد طرحها و مصوبههای شورا که ایشان با صبر و شکیبایی بیمانند خودشان در پیشبرد آنها با شیوه بحث و اقناع بدون در نظر گرفتن زمان و مکان برای به نتیجه رسیدن همه اعضای شورا به یک نقطهنظر واقعی و ممکن براستی که جای تقدیر و سپاسگذاری دارد.
۳ـ در مورد انتخاب رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم رجوی برای دوران گذار بهعنوان سلاح استراتژیک علیه دشمن زنستیز آخوندی که امروز ما در وجه دیپلماسی بینالمللی و سیاسی مقاومت و پشتیبانی بزرگ از طرف حامیان آزادی و حقوقبشر در ایران از دولتها و کشورهای مختلف خودش را بارز نموده و خانم رجوی امروز در پهنه سیاست جهانی بهعنوان یکی از شناخته شدهترین چهرهها مطرح هستند.
۴ـ اشاره میکنم به طرح صلح در رابطه با جنگ ایران و عراق که هشت سال این جنگ خانمانسوز از طرف خمینی و انصارش ادامه پیدا کرد و منجر به متأسفانه کشته و زخمی شدن بیش از ۲میلیون نفر از هموطنانمان شد و با آوارگی میلیونها نفر از باز هموطنانمان در مناطق جنگی و نابود شدن شهرها و روستاها و زیرساختهای مهم و اساسی در ایران در مورد صنعتی، کشاورزی و غیره که طرح بسیار شجاعانه و افتخار آمیزی است که حتماً در سینه تاریخ نقش ایشان به یادگار خواهد ماند.
و اما داستان اشرف و مقاومت جانانه مجاهدان آزادی آن در پایداری طولانی و سرانجام هجرت سرفرازانه و بزرگ آنها که با هدایت و رهبری ذی صلاح مسئول شورا و خانم رجوی با کسب حمایت بزرگ بینالمللی بهرغم تمام دسیسهها و توطئههای رژیم و دولتهای استعماری با سرفرازی و سلامت توانست اینکار انجام بگیره و عزیزانمان خواهران و برادرانمان به سلامت به آلبانی رسیدند.
بدون تردید نقش رهبری مقاومت همیشه با اتخاذ تدابیر و راهبردهای مناسب و منطبق با شرایط داخلی و بینالمللی سفینه مقاومت را در دریای پرتلاطم سیاست تا به امروز با سربلندی مثال زدنی هدایت کرده است و من ایمان و یقین دارم که مبشر رسیدن به ساحل آزادی ایرانزمین در فردای سرنگونی رژیم پلید ولایت آخوندی خواهد بود و در اینجا من هم بهعنوان عضو این شورا و عضوی از خانواده بزرگ مقاومت بار دیگر با آقای رجوی و خانم رجوی رهبری ذیصلاح این مقاومت خونبار تجدید عهد و پیمان میکنم و تا آخرش ایستادیم و هستیم با تشکر
خواهر مریم: با تشکر بسیار از شما خانم منافی و یادآوری این مقاومت، الگوها، اسطورهها و شهدایش و عهد و پیمان آنها که چگونه تا به آخر ایستادهاند و این مسیر این مقاومت و همه اعضای آن است. درود بر شما.
پروفسور فیروز دانشگری پروفسور جراح دانشگاه اوهایو
با سلام به خواهر مریم و اعضای محترم شورای ملی مقاومت ایران و با تشکر از اینکه به من این افتخار را دادید تا در این جلسه تاریخی شورا شرکت بکنم. و قبل از هر چیز اجازه بدهید تا من چهلمین سالگرد تأسیس شورا رو به بنیانگذار آن و مسؤل شورا برادر عزیزم برادر مسعود و رئیسجمهور برگزیده مقاومت خواهر مریم و اعضای شورا و به تمام مردم ایران تبریک بگویم. این امر مسلمی است که شورای ملی مقاومت دیرپاترین ائتلاف سیاسی در تاریخ ایران است. ائتلافی که با رهبری حاذق از نشیب و فرازهای بسیار پر مخاطره گذشته و تبدیل به دژ مستحکم آزادی مردم ایران شده است. به این خاطر و بهخاطر این مناسبت میخواستم اجازه بگیرم تا بهعنوان یک یار و یک همراه قدیمی این مقاومت که از دوران دانشجویی با این مقاومت و مجاهدین آشنا شدم و تا به امروز افتخار همراهی داشتم که در پشت جبهه بهعنوان سرباز پشت جبهه و نوکر این مقاومت خدمت بکنم. این واقعیت را که در تمام این چهل سال گذشته روزبهروز و وقت به وقت برای من مسلم هست با همه سهیم بکنم که واقعاً رمز پایداری، رمز استواری و استحکام در رهبری مقاومت و نقش واقعاً ویژه خود برادر مسعود است. برادر مسعود که نه تنها با استراتژی چیدن از ۳۰خرداد تا بنیان ارتش آزادیبخش تا تأسیس شورا تا مقاومت بیسابقه در اشرف و هزار اشرف و کانونهای شورشی در ایران، بلکه حضور خود برادر، حرفش، لغتهایش، صدایش و رهنمودهایش و اسمش، واقعاً اون عروة الوثقی یا اون خطی است که تمام این مقاومت را بهنظر من به هم چسبانده، هدایتش کرده، به آن رهنمود داده است، تغذیه کرده و به آن سوخت رسانده است. بهنظر من بهعنوان یک پزشک بهعنوان محقق مثل اینکه شما کار مغز را و کار قلب را در یک جسم، در یک بدن، در بدن مقاومت مجسم بکنید و این برادر مسعود است، رل برادر مسعود است و بهنظر من به همین دلیل است که دشمن ما رژیم آخوندی تمام تمرکزش را روی بهاصطلاح این مغز و قلب مقاومت گذاشته است و تمام چیزهایی که واقعاً به خودشان میچسبد را بر علیه برادر مسعود بهکار میگیرد. واقعاً نمیدانم شاید میدانند که بدون برادر مسعود در رأس این مقاومت، چنین مقاومتی نبود و بدون شک آدمی مثل من اینجا نبود. دلیل اینکه این را میگویم من برایتان یک خاطره شخصی یک تجربه شخصی را بگویم.
من در زمان انقلاب بهعنوان یک دانشجوی پزشکی هوادار مجاهدین شدم و بعد از ۳۰خرداد دستگیر شدم و روز اول بهطور خیلی شدیدی شکنجه شدم. من صرفاً دانشجوی پزشکی بودم، نه کاری کرده بودم، نه اسلحهای داشتم، نه! روز اول که دستگیر شدم من را گرفتن از دستانم آویزان کردند تا صبح و روز بعدش به تخت بستند، همانطور که در موزهای که در اشرف۳ الآن هست و شما نشان دادید و بهشدت شکنجه کردند. ولی چیزی که من این را میخواهم به همه بگویم این است که من تا آن موقع زندان نرفته بودم، دستگیر نشده بودم، نمیدانستم واقعاً شکنجه چه هست. وقتی که من را به تخت بستند با چشمبند و این حرفها اولین ضربه کابل که آمد روی پاهام دردش تا مغز استخوانم رفت. هنوز سلولهای مغز من هنوز آن درد را یادشان هست. خاطره آن را دارم هنوز. وقتی آن شد من بهطور ناخودآگاه بهطور غریزی شاید دنبال این در ذهنم گشتم که پر قوتدهندهترین، بهترین، پرمعناترین و واقعاً چیزی که برای من از همه عزیزتر است که من بتوانم به یاد آن بیافتم و بتوانم بهخاطر آن قدرت و انرژیای که از آن میگیرم ضربههای دیگری که مشخص بود داشت میامد را تحمل بکنم. این البته در عرض چند ثانیه بود و خدا را شاهد میگیرم که بدون لحظهای مکث اسم خود برادر، صدای برادر، و یک جملهای از برادر، یادم هست در یکی از نشستها شنیده بودم با صدای خود برادر با صدایی که واقعاً هنوز هم بعد از ۴۰سال که میشنوم تمام سیستم را آرام میکند، تمام سیستم را هدایت میکند و امید و نشاط تولید میکند. آن صدا آمد در ذهنم و من شروع کردم آن را برای خودم در ذهن خودم تکرار کردم و هر بار که شکنجهگران با کابل میزدند، برای خودم این را تکرار میکردم . هر بار تکرار میکردم مثل اینکه صعود داشت، انرژی من را بیشتر میکرد و اجازه میداد آن را تحمل کرد. نهایتاً یادم نیست چندین ساعت، چقدر اینها شکنجه کردند. یکی دو بار بیهوش شدم ولی خدا رو شکر لب از لب باز نکردم. بعد از جریان شکنجه ما رفتیم در اوین انفرادی که انفرادی اسمش بود ولی ما ۷-۸ نفر انجا بودیم و آنقدر فضا کم بود که ما مثل ساردین میخوابیدیم و در این تنگاتنگ که ما بهاصطلاح دور هم دراز میکشیدیم با اونهایی که رابطه و اعتماد برقرار کرده بودیم بهاصطلاح اسرارمان را میگفتیم برای اینکه نمیدانستیم چه کسی شهید خواهد شد و چه کسی نخواهد شد.
خدا شاهد است همان که من با چندین برادر که آمدند آنجا و اکثریتشان هم شهید شدند تا من بیایم این قضیه را بگویم این راز و سر را بگویم که تو چه طوری رفتی زیر شکنجه، برادری بود گرفته بودند در یکی از نفوذیهای کمیته، آنقدر او را زده بودند که یکی دو روز بعد هم شهید شد. تا من شروع کردم بگویم که من در جریان شکنجه اسم برادر را.... حرف من را قطع میکردند و میگفتند دقیقاً، من هم همینطور. چیزی که همه ما را به هم وصل میکرد، اسم برادر، صدای برادر و واقعاً قوت گرفتن از انرژیای که برادر در تمام ما تولید کرده است بود. در نتیجه هیچ شکی در ذهن من نیست که تمام این سالهایی که من هستم واقعاً رمز پایداری این مقاومت، رمز پایداری شورا، رمز موفق بودن استراتژی مقاومت که الآن خدا را شکر مقاومت را در اقصی نقاط دنیا در ۵ قاره دنیا برده است و روز پیروزی بسیار نزدیک است را در مسعود جستجو میکنم و این را به هرکس که من با او حرف میزنم چه ایرانی و چه غیرایرانی اولین چیزی است که به او میگویم.
برای اینکه در این ۴۰سال برادر مسعود نه تنها بهلحاظ استراتژی، بهلحاظ خط دادن، هدایت کردند، ولی واقعاً وجود خود برادر صدایش، لطف او، واقعاً انرژیای بوده است که نسل من را نگه داشته و اجازه نداده است که ما به بیراهه برویم و مقاومت را فراموش بکنیم و این را بهنظر من آخوندها میدانند، آخوندهای حاکم بر ایران میدانند که چیزی که تکتک همه ما را چه نسل من را چه نسل بعد از من را و نسلی که الآن در خیابانهای شهرهای ایران در فرم و شکل گروهای شورشی هستند، کانونهای شورشی هستند، این که ما را وصل میکند، این مسعود است، و رژیم این را میداند و بهخاطر این است که نوک تیز حملهاش را روی برادر گذاشته است. ما در خیابانهای تهران با دستهایمان کف میزدیم و میگفتیم خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست و با آن پیام، خونین بالهای میلیشیا رفتند و بوسه زدند بر دارها یا جلوی جوخههای اعدام.
این را ما هر روز و هر شب تکرار بکنیم، همان طور که من میکنم، واقعاً بهعنوان شهادتین که خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست و این است که رژیم را به لرزه انداخته است و خواب را بر رژیم حرام کرده است. و این مقاومت هست که سرنگونی را بدون شک محقق خواهد کرد. با تشکر بسیار از خواهر مریم و با تشکر از همه دوستان شورایی که به من اجازه دادند این چند دقیقه را و این تجربه شخصی را با شما سهیم بشوم و در این جلسه واقعاً تاریخی شرکت بکنم و خدا نگهدار همهتان.
صحبتهای پایانی خانم مریم رجوی
خدمت همه دوستان، رفقا، خواهران و برادران عزیز
مجددا سپاسگذاری میکنم از همه شما و این پایداری و استقامتتان.
ما در پایان اجلاس ۳روزه شورا از سلسله گردهماییهای کهکشان امسال هستیم.
این جلسه شورا نسبت به همه جلسات شورا در تاریخ شورای ملی مقاومت از حیث نحوه برگزاری، شرایط اجتماعی و سیاسی بیسابقه است، میخواهم از همه اعضای ارجمند شورا و همچنین از ناظران محترم بهخاطر سخنان پربار و همچنین روشنگریهای بسیار ارزشمندی که در این اجلاس داشتند، صمیمانه تشکر کنم.
همچنین از دوستان و خواهران و برادرانی که بهعنوان ناظر در این اجلاس شرکت کردند ولی متأسفانه فرصت نشد، البته به خیلی از اعضای شورا هم فرصت نشد که زمان داده بشود برای اینکه بتوانند نظراتشان را را اعلام کنند.
چیزی که بسیار عجیب بود در این جلسه، البته در این سلسله کهکشانها در همین جلسات هم بود همه به ما میگفتند که شما میخواهید جلسه آنلاین یا همین اینترنتی برگزار کنید سقف ظرفیت جلسه اینترنتی ماکزیمم دو ساعت است.
گفتیم اشکال ندارد، بگذارید ما این را تست و تجربه کنیم بعد خوب اگر چنین بود، اشکال ندارد که به هرحال آن کسانی که حاضر هستند میشنوند. آن کسانی هم که بهقول شما حوصله نکردند اشکال ندارد که زوم را ترک میکنند. ولی در اوج تعجب و ناباوری همه، ما در سه روز جلسه کهکشان و در سه روز اجلاس شورا دیدیم که هیچکس زوم را ترک نکرد و یکی از تعجب ناظران این بود که شما نه تنها رکورد تعداد نقطه وصل را شکستید، بلکه رکورد میزان پایداری و ماندگاری را هم دستگاه شما شکست و واقعاً درود بر همه شما. خواهش میکنم اول برای خودتان یک دست بزنید.
شورای ملی مقاومت خوشبختانه توانست اجلاس سه روزه خودش را بهرغم این پاندمی کرونا و همه محدودیتهایی که برای همه ما فراهم کرده، برگزار کند با وجود پراکندگی، با وجود فواصل جغرافیایی و هزار و یک مانع و مشکل دیگری که وجود دارد و همه دوستان و رفقا بهتر میدانند.
و مهم این است که کرونا نتوانسته است فعالیتهای ما را متوقف کند و ما تا این نقطه بهفعالیتهایمان البته با اشکال جدید ادامه دادیم .
بههرحال شما بهتر میدانید واقعاً من هیچیک از صحبتهای رفقا و دوستان و خواهران و برادران را نمیتوانستم از آن بگذرم. یک تمرکز بیاغراق، باید به همه شما بگویم ۱۰ساعت است، داشتم روی تکتک کلماتی که شما ادا میکردید و بیان میکردید فکر میکردم. و بهنظر من این خودش اوج در واقع آگاهی، اختیار و انتخاب تکتک اعضای این شورا و این مقاومت است که اینچنین خودش را در سرفصلها بارز میکند.
آنچه که باز امروز من به چشم دیدم در این صحنه بسیار بسیار عظیم من اسم آن را میگذارم یک رژه بزرگ سیاسی یا بهتر است بگویم رژه بزرگ جنگ سیاسی که در این دور پیشتازانی داشته است .
واقعا تکتک شما را که میبینم و همه دوستان و رفقایی که دارم در زوم میبینم، اگر بخواهم اسم ببرم باید یکی یکی اسم ببرم.
عزیز هنوز در اینجا نشسته است، واقعاً من بارها وسط مراسم گفتم ازتان درخواست میکنم به عزیز بگوئید دیگر برود. کافی است. ما از حضورشان از لطفشان از محبتشان و از شهادتهایشان به اندازه کافی استفاده کردیم ولی واقعاً شرمندهام که میبینم همچنان حاضر است و نشسته است.
از دفاتر در کشورهای مختلف سپاسگذارم همه با دقت تمام حاضر بودید. ای کاش فرصت میبود که شما هم میتوانستید صحبت کنید. ما در خجالت این ماندیم چون زمانمان کوتاه است. ولی یکی یکی شما را دیدیم و از اینجا به شما درود فرستادیم.
و تکتک ناظران چه در این دفاتر چه در زوم که ما داریم روبرویمان همه را میبینیم. با درود به تکتکتان و پایداریتان.
خطوط و مواضع شورای ملی مقاومت بهخصوص مواضع شورا درباره ماهیت رژیم، همچنانکه گفتیم درباره مرزبندیهای رژیم، درباره طرحهای خود شورا، در مقابل این رژیم همه و همه من فکر میکنم که یک بار دیگر ثابت کرد که همه چیز نو است. ظاهر آن این است که خیلی از اینها چهل سال پیش تدوین شده خیلی از این مرزبندیها، خیلی از این طرحها، خیلی از این اصول. ولی انگار که برای امروز است. و من فکر این همان در واقع کار عظیمی است که مسئول شورا یعنی مسعود از روز اول بنیانگذاری کرده است و پایهگذاری کرده است و ما امروز داریم ثمرات آن را به چشم میبینیم.
بههرحال در محک تجربه این چهار دهه، سرشت دموکراتیک این جایگزین در واقع باید گفت آشکار شده و بهصورت یک حقیقت تضمین شده الآن درآمده است. صحت خطوط آن. صحت ارزیابیهای آن. صحت تحلیلها و نظرات آن. در مورد سراب میانهروی. در مورد سراب اعتدال در این رژیم. در مورد اصلاحطلبان قلابی، در مورد گفتگوی انتقادی و تعامل سازنده، مسخره بازیهای یک یک آنها تا امروز که همه آنها معلوم شد که جز شعبده و شیادی چیز دیگری نیست.
بههرحال از استحالهجویی نافرجام تا چپنماییهای مشکوک، از بقایای دیکتاتوری شاه تا انواع آلترناتیوهای قلابی، یکی یکی بحث شد و بهقول شما آخر همه این داستانها و قصه سراییها درآمده است.
بسیاری گرد و خاک کردند ولی آخر سر جز کفی بر روی آب باقی نمانده است.
و البته تلخ و دردناک است چون همه این بازیها، همه این شیادیها، فقط محصولش سرکوب بیشتر مردم. تعداد بیشتر اعدام. شرایط فاجعهبار جامعه ایران، وضعیت اقتصاد در هم شکسته که هر روز فقط رنج و مصیبت آن را مردم ایران میبینند.
من صحبتهایم را کوتاه میکنم بهخصوص که این سلسله کهکشانها و بهخصوص این اجلاس سه روزه شورا همزمان بود با سالگرد چند رخداد مهم تاریخی.
همچنانکه دوستان گفتند از سالگرد سی تیر، از آتشبس و خوردن جامزهر توسط خمینی، سالگرد عملیات فروغ جاویدان که این روزها درست مصادف است با آن. سالگرد قتلعام و کشتار ۳۰هزار زندانی سیاسی که اغلب آنها از مجاهدین بودند و فقط بهخاطر ماندن بر سر موضع به جوخههای اعدام سپرده شدند و همچنانکه بسیاری از شما گفتید با نام مسعود بر سر دار رفتند. وای بهحال کوردلان و دشمنان که میخواهند این حماسه بزرگ را چشم بپوشند یا وارونه جلوه بدهند ولی هرگز نخواهند توانست. حقیقت اینقدر روشن و گویاست که مثل خورشید میدرخشد. همچنین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت و آغاز چهلمین سال این شورا. چند روز دیگر هم سالگرد پرواز بزرگ مسعود به وسیله این تیم قهرمان است که توانست زیرساخت این آلترناتیو را و این جایگزین بیبدیل را در واقع فراهم کند. البته با همه ریسکها و با قیمت کلانی که داده شد.
شرایط جامعه ایران در شرایط ویژهیی است. مردم جانشان به لبشان رسیده و منتظر و مترصد اولین فرصت هستند و این همان چیزی است که رژیم بهشدت از آن وحشت دارد.
به همین دلیل با تمام قوا دنبال جوانهای شورشی و کانونهای شورشی است. دستگیریهای گسترده، دستگیریهای کور و آگاه و هر روز هم بهقول خودشان تور سرکوب را فشردهتر میکنند برای اینکه بتوانند جلوی شورش و جلوی کارهای معجزه آسای کانونهای شورشی را بگیرند. چون بسیار هراس دارند که این جرقهها منجر به قیام بزرگ بشود.
به همین دلیل من فکر میکنم که این دوران شورا و همه اعضا و سازمانهای عضو آن تعهدات سنگینی به دوش دارند که باید کیفاً متفاوت از قبل آماده در صحنه باشند برای ایفای تعهدات سنگین.
تاریخ و جامعه ایران به این شورا یعنی به این جایگزین چشم دوخته و به نقش آفرینی این جایگزین امید زیادی دارد.
بنابراین امیدوارم همچنانکه گفتید، همه در مسیر تعهدی که داریم با گامهای بسیار بلند و مستحکم به پیش حرکت کنیم تا بتوانیم آرزوی دیرینه این شورا را یعنی رسیدن به آزادی و حاکمیت مردمی را هر چه سریعتر محقق کنیم.
سرنگونی همچنانکه گفتم در دسترس است. این در گرو تلاشهای خودمان، کانونهای شورشی و مردم ایران است و خوشبختانه این آلترناتیو، این جنبش مستقل که همه چیز به دست خودش است و چشم به چیزی ندوخته میتواند و باید این سرنگونی را محقق کند.
درود بر همه شما