دژخیمان خامنهای ۸زندانی را بهطور جمعی در زندان گوهردشت کرج اعدام کردند. اسامی این زندانیان که سحرگاه روز چهارشنبه ۱۴شهریور۹۷ اعدام شدند عبارتند از: "رضا قاسمی"، "ذلال زاده"، "امیر امین دخت"، "سید محمود حسینی"، "مهدی تاجیک"، "اکبر سلیمی"، "کاظم ابراهیم خانی" و "شهاب تقی زاده" این زندانیان روز سهشنبه جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بودند.
بنا بر گزارش سالانه سازمان عفو بینالملل، ایران تحت حاکمیت آخوندها به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.
لغو مجازات اعدام ـ برنامه ۱۰مادهای مریم رجوی
در ماده سوم از مواد ۱۰گانه مریم رجوی برای ایران آزاد فردا، به جملهیی برمیخوریم که نمیتوان ساده از کنار آن گذشت. یک تاریخچه پر رنج و خون و در عینحال آیندهیی شکوهمند در پشت آن بهچشم میخورد.
«ما در ایران آزاد شده فردا، از لغو حکم اعدام دفاع میکنیم و نسبت به آن متعهدیم».
لغو مجازات اعدام در کشوری که حاکمیت آن بدون سرکوب و اعدام حتی یک روز هم نمیتواند سرپا باشد به راستی خرق عادتی بزرگ و تصمیمی شجاعانه است.
اعدام چیست؟
نوعی کیفر محکومان است و اشد مجازات نامیده میشود. این کیفر یکی از موارد پیشبینی شده در قانون برخی کشورهاست که در آن بر اساس حکم دادگاه عمومی، جنایی، نظامی و غیره زندگی یک انسان سلب میشود. اولین سند تدوینشده رسمی بهجا مانده به ۱۸قرن قبل از میلاد مسیح و حکومت حمورابی شاه بابل بازمیگردد که در آن برای ۲۵نوع جنایت، مجازات اعدام پیشبینی شده است. در یونان باستان نیز از مجازات اعدام بهطور گسترده استفاده میشد اگر چه افلاطون معتقد بود اعدام تنها باید در مواردی اعمال شود که مجرم اصلاحناپذیر است. از آن زمان تا کنون انواع روشهای مجازات اعدام در سراسر جهان شامل مصلوب کردن، غرق کردن، ضرب و شتم منجر به مرگ، سنگسار، سوزاندن در آتش، چهار میل کردن، دارزدن، تیرباران، صندلی الکتریکی و تزریق کشنده و اتاق گاز جهت مجازات مجرمان به کار میرود.
در ایران آخوندزده بهطور گسترده از این مجازات استفاده میشود بهنحوی که به نسبت جمعیت، رتبه یک اعدام در جهان از آن حاکمیت ولایت فقیه است.
استفاده گسترده حکومت آخوندی از اعدام
اعمال مجازات اعدام در رابطه با جرایم اجتماعی به موضوع بررسیهای علمی دانشمندان در یک قرن اخیر تبدیل شد که آنها از طریق مطالعه علمی اثبات کردند که ازدیاد اعدام تأثیری بر میزان جرایم در جامعه ندارد و از قضا در بسیاری از جوامع که اعدام در آن منسوخ شده میزان خشونتهای اجتماعی نیز کاهش یافته است.
ماندگاری پدیده شوم اعدام تا این برهه از زمان مرهون استفاده ابزاری آن توسط صاحبان قدرت سیاسی و دینی است. آخوندهای حاکم بر ایران به خزیدن به سریر قدرت بادآورده، بهزودی دریافتند که میتوانند با استفاده از اعدام در جامعه وحشت مداوم ایجاد کرده و علاوه بر آن مخالفان سیاسی خود را نیز بهصورت فیزیکی از میان بردارند.
در تابستان سال ۱۳۶۰ محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، خطاب به همپالگیهایش گفت: «ماشین اعدامها را راهاندازی کنید، ترور خودش پا در خواهد آورد». هدف کشتار وحشیانه مجاهدین بعد از ۳۰خرداد ۶۰ این بود که هم دهانهای مخالفان را میبست و هم پیام وحشت به تودههای مردم میداد تا پا در راه پرمخاطره مخالفت با حکومت نگذارند. اجرای اعدامها در ملأعام و در حضور چشمان حیران و وحشتزده زنان و کودکان، چیزی جز وحشتپراکنی و قفل کردن جامعه را دنبال نمیکند.
در سال ۱۳۶۰ آخوند رفسنجانی که رئیس مجلس ارتجاع بود رسماًً طی سخنرانی خود اعلام کرد: «۴حکم بر اعضای اینها(مجاهدین) لازمالاجراست: «۱ـ کشته شوند ۲ـ بدار آویخته شوند ۳ـ دست و پایشان قطع شود ۴ـ از جامعه جدا شوند».
قوانین جزایی حکومت آخوندی به صراحت از صلب(به صلیب کشیدن)، سنگسار، قتل با شمشیر، زیر دیوار گذاشتن، از بلندی انداختن و یا زنده در آتش سوزاندن محکومان سخن به میان میآورد. طبق آییننامه اجرایی حکم اعدام در حکومت آخوندی، «انسان مجرم گناهکار، آلوده و پلید است؛ قبل از طلوع آفتاب باید معدوم شود تا تابش نور خورشید او را تطهیر نکند و آلوده و ناپاک از دنیا برود! در ماده ۱۸ این آییننامه گفته شده، متهم بعد از بدار کشیده شدن تا مدت یک ساعت در بالای دار میماند مگر اینکه اطمینان به مرگ وی حاصل شود سپس از دار به پایین آورده میشود».
به راستی این همه شقاوت، حتی در حق جسم قربانی از کدام دیدگاه ناشی میشود؟
بیشتر بخوانید