استرون استیونسون، هماهنگکننده کارزار تغییر برای ایران و عضو پیشین پارلمان اروپا در مقالهیی که سایت تاونهال، روز دوشنبه ۱۲آبان منتشر کرد با بررسی علل خشکسالی در ایران نوشت: «کابوس و بحران سیاستگذاری آبی ایران: هنگامی که حرص و طمع و بیکفایتی، کشوری را به خشکسالی میکشاند».
وی در مقاله خود با تحلیل سیاستهای ویرانگر رژیم آخوندی در ایران مینویسد: «جمهوری اسلامی ایران با بحران فزاینده مشروعیتی دست و پنجه نرم میکند که در تاریخ ۴۶ساله خود با آن روبهرو نبوده است. دههها سوءمدیریت اقتصادی، فساد ریشهدار و سرکوب سیاسی بیرحمانه، بهطور پیوسته اعتماد عمومی را از بین برده و قرارداد اجتماعی شکننده رژیم را که زمانی وعده ثبات و رفاه اولیه را در ازای اطاعت میداد، از هم پاشیده است. این معامله در حال ویرانی است. تورم در حال افزایش است، بیکاری شایع است و ریال [واحد پول این کشور] همچنان به سقوط فاجعهبار خود ادامه میدهد و میلیونها ایرانی را به فقر فرومیبرد. با این حال، در بحبوحه این بدبختی، یک گروه همچنان در پیله امتیازات محصور مانده و از رنج مردم بیبهره مانده است: سپاه پاسداران».
مقاله در ادامه اضافه میکند: «حرص و طمع و بیکفایتی رژیم در هیچ کجا ویرانگرتر از بحران آب ایران نیست، فاجعهیی ساخته دست بشر که خود کشور را تهدید به نابودی میکند. رژیم آخوندی عاشق این است که «تغییرات اقلیمی» را عامل مشکلات ایران بداند، اما حقیقت بسیار تکاندهندهتر است. محققان مؤسسه مطالعات امنیت ملی(INSS) هشدار میدهند که ذخایر آب شیرین کشور نه تنها بهدلیل افزایش دما، بلکه بهدلیل اقدامات بیملاحظه انسانی، رشد سریع جمعیت، حفر چاههای بیضابطه و گسترش کشاورزی فراتر از ظرفیت پایدار، در حال کاهش است. در برخی از استانهای مرکزی، سطح آبهای زیرزمینی سالانه ۲متر کاهش مییابد. در اطراف تهران، خود زمین در حال فرونشست است و با خشک شدن سفرههای آب زیرزمینی، سالانه تا ۲۲سانتیمتر فرومینشیند».
نویسنده در ادامه با بررسی نقش مخرب و ویرانگر سپاه پاسداران در این فاجعه زیستمحیطی اضافه میکند: «در پشتپرده سوءمدیریت، سپاه پاسداران، گارد ویژه رژیم، نیروی عظیم اقتصادی آن و ابزار اصلی سرکوب آن ایستاده است. در طول دههها، سپاه پاسداران تقریباً در تمام بخشهای اقتصاد ایران، از نفت و گاز گرفته تا ساخت و ساز و مخابرات، نفوذ کرده است. اکنون چنگالهایش تا اعماق زیرساختهای آبی کشور فرو رفته است.
این وضعیت نمیتوانست از این آشکارتر باشد. ایران به سرزمینی تبدیل شده است که در آن نزدیکان رژیم در آسایش مبتذلانهیی زندگی میکنند، در حالی که میلیونها نفر برای آب آشامیدنی در زبالهها پرسه میزنند. ناتوانی رژیم در تأمین حتی اساسیترین کالاهای عمومی، آب، برق و نان، مشروعیت آن را از بین برده است. دولتی که نتواند مایحتاج ضروری زندگی را تأمین کند، نمیتواند برای مدت طولانی دوام بیاورد».
نویسنده مقاله در پایان نتیجه میگیرد: «جامعه بینالمللی باید از نگاه کردن به بحران محیطزیست ایران بهعنوان یک مسأله فرعی دست بردارد. این یک شاخص اصلی فروپاشی رژیم و یک اهرم قدرتمند برای مورد حسابرسی قرار دادن است. کنترل پروژههای آب و زیرساختی سپاه باید بهعنوان بخشی از اقدامات مجرمانه گستردهتر آن تلقی شود. اتحادیه اروپا و بریتانیا باید از آمریکا، کانادا و استرالیا الگو بگیرند و سپاه را بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی در لیست سیاه قرار دهند. دولتهای غربی باید برای شفافیت در مدیریت محیطزیست ایران فشار بیاورند و از نهادهای نظارتی مستقل حمایت کنند.
در عینحال، آنها باید صدای مردم ایران، کشاورزان، نانواها و خانوادههایی باشند که در خطوط مقدم این جنگ زیستمحیطی زندگی میکنند.
حرص و طمع سپاه پاسداران نه تنها رودخانههای ایران، بلکه مشروعیت آن را نیز خشکانده است. هر چاه خشک، هر مزرعه متروکه، هر نانوایی ویرانشده، گواهی بر ورشکستگی اخلاقی جمهوری اسلامی است. بحران ایران فقط سیاسی نیست. بلکه موجودیتی است. و همانطور که تاریخ بارها و بارها نشان داده است، وقتی چاهها خشک میشوند، امپراتوریها سقوط میکنند».
سایت تاونهال: هنگامی که حرص و طمع و بیکفایتی کشوری را به خشکسالی میکشاند
- سیاست
- 1404/08/13
استرون استیونسون
<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1dd662a3-1a97-4970-b04a-40c4208c1e2a"></iframe>