روحانی امروز در میان تدابیر شدید امنیتی و در میان افراد دستچین شده در دانشگاه صنعتی شریف حاضر شد و سخنرانی کرد. او مدعی شده بود که در سخنرانی امروز خود میخواهد به سؤالات دانشجویان جواب بدهد. اما واقعیت این بود که اینها تمام ادعا و ژستهای توخالی بود چرا که از قبل سعی کرده بودند سالن را با افراد دستچین شده پر کنند و تا آنجایی که زورشان میرسید تلاش کردند که پای دانشجوهای واقعی اصلاً به سالن نرسد اگرچه در این کار موفق نبودند.
روحانی هم اساساً حرفهای همیشگی خودش را تکرار کرد. مثل همیشه حرفهای زیادی اندر باب فواید خودش بود و همان ادعاهای دروغ و مسخره درباره مهار تورم و مقابله با رکود…
بخش دیگری از حرفهایش هم در چارچوب جنگ و جدالهای همیشگی باندی بود که در اساس تکرار حرفهای قبلی خودش و رفسنجانی بود، البته خیلی ضعیفتر مثلاً اینکه شورای نگهبان بر اساس قانون اساسی نقش ناظر داره و به خودش وعده داد که نمایش انتخابات 94، تکرار نمایش سال 92 باشد که منظورش این بود که دوباره خامنهای مجبور بشود تن به باند او بدهد.
روشن است که روحانی خیز برداشته بود که 16آذر را به نفع خود وباندش مصادره کند و روز پرافتخار دانشجو را به لوث رژیم و باند خودش آلوده سازد. همچنین طمع کرده بود که نان این را در نمایش انتخابات پیش رو بخورد، اما دانشجوها، نگذاشتند این لقمه از گلوش پایین برود و صحنهیی را که او چیده بود، به صحنهٴ افشای او و رژیم آخوندی تبدیل کردند. یعنی اولاً با وجود همهٴ اقدامات گسترده امنیتی، تعدادی از دانشجویان توانستند از حلقههای امنیتی رد شده و به داخل سالن سخنرانی نفوذ بکنند. اگرچه دوربینهای تلویزیون آنها را نشون نمیداد، اما صداهای آنها بهرغم کف زدنها و هیاهوی عوامل رژیم شنیده میشد.
کلاً در سالن 3جریان حضور داشت، یکی طرفداران روحانی که آنها را از همه جا جمع کرده بودند و اینها به نفع روحانی شعار میدادند، یک دسته هم افراد باند خامنهای بودند و کارشان با دار و دسته اول یک جاهایی به زد و خورد هم کشید. اما یک صدای سوم بود که آمد و غلبه کرد بر این دو صدا و آن صدای واقعی دانشجوها بود. اینها کسانی بودند که با شعارهای خود و با هو کردن روحانی و ادعاهای مسخرهش نشان دادند که رژیم با هر اندازه بگیر و ببند و کنترلهای امنیتی قادر نیست این صدا را خاموش کند.
در عکسهایی هم که از این مراسم رسیده است، نکات جالبی دیده میشود، از جمله شعار نه به اعدام که دانشجوها بر سر دست بلند کردند. مشخص بود که آنها این شعار را در دو دو کاغذ نوشته بودند و تا کرده و زیر لباس خودش از کنترلهای شدید امنیتی عبور داده و به داخل سالن آورده بودند.
همچنین اقدام ابتکاری تعدادی از دانشجویان نیز قابلتوجه بود که بهمنظور اعتراض به اختناق و فضای امنیتی در دانشگاهها که خود روحانی در آن نقشی اصلی دارد، بهطور معناداری دهانهای خودشان رو با چسب بنفش بسته بودند.
به هر حال این فضا و شعارها و فریادهای اعتراض باعث شد که سخنرانی روحانی بارها قطع شده و بارها ناچار از واکنش شود و بهرغم ژستی که اول کار گرفته بود، پرخاش و اعتراض کرد که چرا شعار میدید؟! و چرا نمیگذارید حرف بزنم؟!
اما صحنهٴ اصلی اعتراضات، در واقع در بیرون سالن و پشت درهای بسته بود که خروش انبوه دانشجویان با شعارهایی مثل زندانی سیاسی آزاد باید گردد یا دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد و غیره…، که «نه» به روحانی را که در واقع «نه» تاریخی دانشجویان به تمامیت رژیم است و آن را پیش از این هم به رفسنجانی و خاتمی و احمدینژاد گفته بودند، یک بار دیگر مهر کرد.
روحانی هم اساساً حرفهای همیشگی خودش را تکرار کرد. مثل همیشه حرفهای زیادی اندر باب فواید خودش بود و همان ادعاهای دروغ و مسخره درباره مهار تورم و مقابله با رکود…
بخش دیگری از حرفهایش هم در چارچوب جنگ و جدالهای همیشگی باندی بود که در اساس تکرار حرفهای قبلی خودش و رفسنجانی بود، البته خیلی ضعیفتر مثلاً اینکه شورای نگهبان بر اساس قانون اساسی نقش ناظر داره و به خودش وعده داد که نمایش انتخابات 94، تکرار نمایش سال 92 باشد که منظورش این بود که دوباره خامنهای مجبور بشود تن به باند او بدهد.
روشن است که روحانی خیز برداشته بود که 16آذر را به نفع خود وباندش مصادره کند و روز پرافتخار دانشجو را به لوث رژیم و باند خودش آلوده سازد. همچنین طمع کرده بود که نان این را در نمایش انتخابات پیش رو بخورد، اما دانشجوها، نگذاشتند این لقمه از گلوش پایین برود و صحنهیی را که او چیده بود، به صحنهٴ افشای او و رژیم آخوندی تبدیل کردند. یعنی اولاً با وجود همهٴ اقدامات گسترده امنیتی، تعدادی از دانشجویان توانستند از حلقههای امنیتی رد شده و به داخل سالن سخنرانی نفوذ بکنند. اگرچه دوربینهای تلویزیون آنها را نشون نمیداد، اما صداهای آنها بهرغم کف زدنها و هیاهوی عوامل رژیم شنیده میشد.
کلاً در سالن 3جریان حضور داشت، یکی طرفداران روحانی که آنها را از همه جا جمع کرده بودند و اینها به نفع روحانی شعار میدادند، یک دسته هم افراد باند خامنهای بودند و کارشان با دار و دسته اول یک جاهایی به زد و خورد هم کشید. اما یک صدای سوم بود که آمد و غلبه کرد بر این دو صدا و آن صدای واقعی دانشجوها بود. اینها کسانی بودند که با شعارهای خود و با هو کردن روحانی و ادعاهای مسخرهش نشان دادند که رژیم با هر اندازه بگیر و ببند و کنترلهای امنیتی قادر نیست این صدا را خاموش کند.
در عکسهایی هم که از این مراسم رسیده است، نکات جالبی دیده میشود، از جمله شعار نه به اعدام که دانشجوها بر سر دست بلند کردند. مشخص بود که آنها این شعار را در دو دو کاغذ نوشته بودند و تا کرده و زیر لباس خودش از کنترلهای شدید امنیتی عبور داده و به داخل سالن آورده بودند.
همچنین اقدام ابتکاری تعدادی از دانشجویان نیز قابلتوجه بود که بهمنظور اعتراض به اختناق و فضای امنیتی در دانشگاهها که خود روحانی در آن نقشی اصلی دارد، بهطور معناداری دهانهای خودشان رو با چسب بنفش بسته بودند.
به هر حال این فضا و شعارها و فریادهای اعتراض باعث شد که سخنرانی روحانی بارها قطع شده و بارها ناچار از واکنش شود و بهرغم ژستی که اول کار گرفته بود، پرخاش و اعتراض کرد که چرا شعار میدید؟! و چرا نمیگذارید حرف بزنم؟!
اما صحنهٴ اصلی اعتراضات، در واقع در بیرون سالن و پشت درهای بسته بود که خروش انبوه دانشجویان با شعارهایی مثل زندانی سیاسی آزاد باید گردد یا دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد و غیره…، که «نه» به روحانی را که در واقع «نه» تاریخی دانشجویان به تمامیت رژیم است و آن را پیش از این هم به رفسنجانی و خاتمی و احمدینژاد گفته بودند، یک بار دیگر مهر کرد.