روز ۱۵ دی ۱۴۰۳ سایت حکومتی انتخاب نوشت: مدیرعامل انجمن «بلاکچین» میگوید بانک مرکزی بدون هیچ توضیح یا آمادهباشی درگاههای صرافیهای پشتیبان ارز دیجیتال را بسته است. این کار باعث نابودی بسیاری از کسب و کارهایی میشود که با ارز دیجیتال کار میکنند. همین رسانه افزوده بود طبعاً با بستن مجاری آشکار و متعارف تبدیل ارز دیجیتال، راه برای جریانهای زیرزمینی این کار گشوده خواهد شد.
ضروری است یادآوری شود که بازار استخراج رمزارز در ایران به شکل انحصاری از اواخر دهه ۹۰ خورشیدی در اختیار سپاه ضدمردمی پاسداران قرار گرفت. اکنون حتی صرافیهایی که رمزارزها را تبدیل میکنند هم از کار منع شده و ناگفته روشن است که صرافیهای رمزارزها هم به انحصار سپاه پاسداران درآمدهاند!
این، اقدامی است که طبعاً دریچهای برای رژیم در دوران ورشکستگی اقتصادی و تحریم و بیپولی آخوندها، تلقی میشود. برای درک ابعاد دنیای کسبوکارهای دیجیتال خوب است نگاهی به رسانههای همین رژیم بشود.
روز ۶ مهر ۱۴۰۱ برخی رسانههای حکومتی مطالبی منتشر کردند که به نوعی پاسخ این پرسشها بود.
رسانه حکومتی اعتماد نوشت: زیان روزانه هفت میلیون و یکصد هزار کسب وکار
در آن گزارش آمده بود ۷۱ میلیون نفر در ایران از اینترنت استفاده میکنند و مرکز آمار ایران میگوید: «زندگی ۱۱ میلیون ایرانی، کاملاً به اینستاگرام وابسته شده است». در اینستاگرام، پلتفرم آنلاین اشتراکگذاری عکس و ویدیو، هفت میلیون و ۱۰۰ هزار کسب و کار کوچک در حال فعالیتند. این عدد را مقایسه کنید با نزدیک به ۲۰۰ هزار شغل مستقیم که توسط صنعت خودرو در ایران ایجاد شده است. کسب و کارهای اینترنتی با حداقل سرمایه، کاری کردهاند که دیگر نیازی به بودجههای کلان برای ایجاد شغل نیست. فقط با ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان میشود یک کسب و کار در پلتفرمهای آنلاین ایجاد کرد؛ در حالی که این رقم برای یک شغل صنعتی نزدیک به یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان است!
امروزه «اقتصاد دیجیتال» حرف اول را در دنیا و در عرصه کارآفرینی میزند. دنیای مجازی جایی است که هر کس که اخراج شد، هر کس که به هر علتی شغلش را از داد، هر شرکتی که ورشکست شد، هر شهروندی که بهعلت سیاسی یا هر علتی دیگر از مشاغل دولتی و حتی صدور پروانه کسب و کار شخصی محروم شد، میتواند به آنجا پناه ببرد و شغلی برای نان خوردن پیدا یا حتی ایجاد کند.
طبعا هر چند کسی مخالف صنعتیسازی یا رشد اقتصادی از طریق ساخت صنایع بالادستی نیست، اما آیا هنگام قطع دسترسی کاربران (فیلترینگ) این پلتفرمها (که زندگی خود را از این راه میگذرانند) به هزینههای چنین اقدامی بهصورت خرد و کلان توجهی میشود؟
در روز ۶ مهر ۱۴۰۱ هم روزنامه حکومتی جهانصنعت از خسارت سنگین مسدودسازی و فیلترینگ فضای مجازی گزارشی داده بود که بر مبنای آن ۱۰ میلیون شغل در معرض تعطیل قرار گرفته بود.
جهان صنعت نوشته بود: بر اساس تازهترین گزارش «نتبلاکس» خسارت قطعی اینترنت بر کسبوکارهای اینترنتی در ایران که بالغ بر ۱۰ میلیون کسبوکار خرد در بستر «اینستاگرام» دارد، حدود ۵/۱ میلیون دلار برای هر ساعت برآورد میشود. همچنین بر اساس گزارش سال گذشته مرکز آمار ایران، معادل ۱۱ میلیون نفر از طریق شبکههای مجازی کسب درآمد میکنند بهطوری که حدود ۹ میلیون نفر یعنی ۸۳ درصد از طریق «اینستاگرام» در حال کسب درآمد هستند و ا کنون یعنی پس از گذشت دو سال، خامنهای یک شلیک دیگر به سفره و معیشت کارگران ایرانی شاغل در اقتصاد دیجیتال کرد تا روزی که پاسخ شلیکهایش را از همین مردم یکجا دریافت کند!