728 x 90

پاریس – شهرداری منطقه ۱۷ - کنفرانس «ایران بپا‌خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها» با حضور خانم مریم رجوی - (قسمت اول، دوم و پایانی)

پاریس – شهرداری منطقه ۱۷ کنفرانس «ایران بپا‌خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها»
پاریس – شهرداری منطقه ۱۷ کنفرانس «ایران بپا‌خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها»

پاریس – شهرداری منطقه ۱۷

کنفرانس «ایران بپا خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها»

با حضور خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران

شهرداران، منتخبان و شخصیت‌های فرانسوی

و کارشناسان، گزارشگران و حقوقدانان برجستهٔ بین‌المللی

(قسمت اول)

  • پروفسور هرتا دویبلر گملین - وزیر دادگستری آلمان ۲۰۰۲-۱۹۹۸
  • ژوفروا بولار - شهردار منطقه ۱۷ پاریس
  • سفیر یواخیم روکر - رئیس شورای حقوق‌بشر سازمان ملل ۲۰۱۵
  • سفیر و نماینده دائم آلمان در سازمان ملل در ژنو ۲۰۱۶-۲۰۱۴
  • پروفسور جاوید رحمان - گزارشگر ویژهٔ ملل متحد برای ایران ۲۰۲۴-۲۰۱۸
  • دکتر مارک الیس مدیر اجرایی انجمن بین‌المللی وکلا
  • دومینیک آتیاس - رئیس شورای اداری بنیاد وکلای اروپایی - رئیس کانون وکلای اروپا با بیش از یک میلیون عضو ۲۰۲۲-۲۰۲۱ -نایب‌رئیس کانون وکلای پاریس ۲۰۱۷-۲۰۱۵
  • آلن ویوین - وزیر پیشین امور اروپایی دولت فرانسه - نایب‌رئیس مجلس ملی فرانسه ۱۹۸۳-۱۹۸۲ -رئیس هیأت بین وزارتی مبارزه علیه فرقه‌ها ۲۰۰۲-۱۹۹۸
  • پروفسور ولفگانگ شومبورگ - قاضی دادگاه بین‌المللی کیفری ملل متحد برای یوگسلاوی سابق و رواندا
  • سونیا بیسرکو - عضو کمیسیون حقیقت‌یاب ملل متحد در مورد نقض حقوق‌بشر در کره شمالی ۲۰۱۴-۲۰۱۳ -بنیان‌گذار و رئیس کمیته هلسینکی برای حقوق‌بشر در صربستان
  • ژیلبر میتران - رئیس فرانس‌لیبرته بنیاد دانیل میتران - نمایندهٔ مجلس ملی فرانسه ۲۰۰۲-۱۹۹۷
  • ژان فرانسوا لوگاره – شهردار منطقهٔ ۱ پاریس ۲۰۲۰-۲۰۰۰ - رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه
  • ژاک بوتو معاون شهردار منطقهٔ مرکزی پاریس - شهردار منطقهٔ ۲ پاریس ۲۰۲۰-۲۰۰۱
  • نیلوفر عظیمی
  • مادر ابراهیم‌پور
  • آزاده عالمی
  • آرمان حبیبی

 

ژان فرانسوا لوگاره – شهردار منطقهٔ ۱ پاریس ۲۰۲۰-۲۰۰۰

ژان فرانسوا لوگاره – رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه

آقای شهردار منطقه هفدهم، دوست عزیزم ژفروا بولار، خانم پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران، خانم مریم رجوی گرامی، آقای وزیر، آلن ویوین عزیز، خانم وزیر، آقای سفیر، خانم رئیس، آقایان شهرداران و دوستان مقاومت ایران، من در اینجا چهره‌های بسیار بسیار وفاداری را می‌بینم. برخورداری از حافظه تاریخی مهم است و برگزاری این یادواره به‌همراه هم اهمیت دارد؛ «یادبود» واژه‌‌یی است که معنای عمیقی دارد. دیروز سالگرد آزادی پاریس بود، آقای شهردار، و مانند همه شهرداری‌ها، این همیشه لحظه‌‌یی سرشار از احساس برای تمام پاریسی‌ها و همه کسانی است که پاریس و فرانسه را آزاد کردند؛ آمریکایی‌ها هم در آن زمان آنجا بودند و دوستان دیگر نیز بودند. این به‌واقع یک لحظه بزرگ از احساس و هیجان است و هنوز هم آن نسیم آزادی را احساس می‌کنیم وقتی که رویدادهای ۲۵ اوت در پاریس را به یاد می‌آوریم. این هم‌چنین یک تاریخ مهم است زیرا پایان ماه اوت یادآور غم‌انگیز قتل‌عام در ۱۹۸۸ است، زمانی که به‌دنبال فتوای خمینی، به‌قتل رسیدند، بله، به‌قتل رسیدند بیش از ۳۰۰۰۰قربانی تنها در عرض چند هفته. و این یادبود را من و ژاک بوتو در شهرداری منطقه اول و سپس در شهرداری منطقه دوم پاریس برقرار کردیم.

من از ژفروا بولار بسیار سپاسگزارم که این راه را ادامه داد و هم‌چنین از فلورانس برتو در منطقه پنجم. دیدن چهره‌های قربانیان، شهیدانی که از تاریکی و فراموشی بیرون می‌آیند، تجربه‌‌یی سرشار از احساس عمیق است. من فکر می‌کنم این مهم است که هر سال در پایان ماه اوت این یادآوری تکرار شود. و این لحظه هم‌چنین بسیار نمادین است، چون سازمان مجاهدین خلق ایران، نزدیک به ۶۰سال است که به‌طرز بی‌وقفه‌‌یی در حال مبارزه است.

پس ما تقریباً به یک سالگرد هم نزدیک می‌شویم و در طول همه این دهه‌ها، مبارزه قهرمانانه و خستگی‌ناپذیر مقاومت ایران دست‌آوردهایی داشته است. امروز رژیم آخوندها بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده است. ما حتی در مطبوعات، چه در رسانه‌های بین‌المللی و چه در مطبوعات فرانسه، مقالاتی می‌بینیم که از فضایی از سردرگمی، درماندگی و فقر گسترده‌یی سخن می‌گویند که پیوسته در حال گسترش است؛ و هم‌چنین صحنه‌های شورش و خیزش‌هایی که روزبه‌روز بیشتر می‌شود. بنابراین، بله، پیش از هر چیز باید به‌یاد آورد و یادآوری کرد و یادبود برگزار کرد، اما هم‌چنین باید پیام‌های امید را به اشتراک گذاشت. این همان کاری است که ما امروز انجام خواهیم داد، با همه شاهدانی که در اطراف ما هستند و نیز با زنانی که شهادت‌هایی از آنچه تجربه کرده‌اند و از آنچه امروز هم زندگی روزمره مقاومت مردم ایران است، برای ما بازگو خواهند کرد.

پس، من خوشآمد می‌گویم به همه شما و بسیار خوشحالم که در ابتدا رشتهٔ کلام را به ژفروا بولار بسپارم تا سخن خوشامدگویی را ایراد کند. باز هم سپاس از تو ژفروا به‌خاطر همه کارهایی که انجام می‌دهی.

 

ژوفروا بولار - شهردار منطقه ۱۷ پاریس

خانم پرزیدنت، خانم‌ها و آقایان، با سپاسی ویژه از ژان فرانسوا لوگاره، شهردار پیشین منطقهٔ اول پاریس، همکار و دوست قدیمی‌ام. مایه خرسندی بسیار است که امروز از شما استقبال می‌کنم، خانم رئیس‌جمهور و در کنار شما هستم، در همکاری با کمیته شهرداران فرانسه برای یک ایران دموکراتیک و البته کمیته حمایت از حقوق‌بشر در ایران که برگزار کننده این نمایشگاه و کنفرانس در شهرداری منطقهٔ هفدهم است. به‌عنوان شهردار، موضوع ایران برای من دغدغه‌ای فرعی به‌حساب نمی‌آید، بلکه سال‌های طولانی است که تبدیل به یک باور عمیق درونی و توجه همیشگی در فعالیت‌هایم در این منطقهٔ هفدهم بوده است، جایی که پیش از این نیز چندین کنفرانس در مورد سانسور در ایران با هنرمندان، شاعران، نویسندگان و روزنامه‌نگاران برگزار کرده‌ایم.

البته غنای چند هزار ساله فرهنگ ایرانی و زیبایی میراث آن ستودنی است، اما آنچه همواره مرا به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داده، مبارزه شجاعانه زنان و مردان ایرانی برای آزادی و دموکراسی در کشورشان بوده است.

این مقاومت ریشه‌دار که بیش از ۴۰سال فداکاری را شامل می‌شود، ما را به احترام و ستایش وامی‌دارد. وضعیت حقوق‌بشر در ایران هولناک و غیرقابل تصور است. سال گذشته، به‌مناسبت روز جهانی حقوق‌بشر، ما در نمای ساختمان شهرداری‌مان، بنر بزرگی با تصاویر ۱۱زندانی سیاسی محکوم به مرگ نصب کردیم. در کشوری هم‌چون فرانسه، مهد حقوق‌بشر، مجازات اعدام غیرقابل پذیرش است، کاملاً غیرقابل پذیرش. از این رو، من به‌شدت مجازات مرگ در ایران را محکوم می‌کنم و تصمیم گرفتم بدون هیچ‌گونه قید و شرطی از برنامه ۱۰ماده‌‌یی خانم مریم رجوی حمایت کنم که امروز با حضورشان در جمع ما مایه افتخار ما هستند. این برنامه خواستار لغو مجازات اعدام است. خواستار برابری زن و مرد است. خواستار جدایی دین از دولت است. خواستار احترام به حقوق اقلیت‌های قومی است. خواستار ایرانی غیرهسته‌یی است. این برنامه برای من، خانم پرزیدنت گرامی، چشم‌اندازی روشن و دموکراتیک از آینده ایران است. هم‌چنین می‌خواهم به یادبودی شخصی اشاره کنم: مشعلی که دوست من ژان فرانسوا لوگاره به من سپرد، در ادای احترام به قربانیان قتل‌عام ۱۳۶۷، سالگردی تراژیک که شما یادآوری کردید و تاریخ شما را رقم زده است. این مشعل، ژان فرانسوا عزیز، دوستان عزیز، برای من نمادی از افتخار و مسئولیت است. نوری که وظیفه یادآوری و عدالت را به ما خاطرنشان می‌کند. ما، شهرداران فرانسه، در سراسر کشور و همه استانهای فرانسه، حمایت قوی و مستمر خود را از مقاومت ایران ابراز داشته‌ایم. بیانیه‌یی تاکنون به امضای بیش از ۱۰۰۰شهردار فرانسه رسیده است که نقش سرکوبگرانه رژیم علیه زنان و مردان ایران را محکوم می‌کنند و به تأکید، نفی ۲دیکتاتوری، یعنی دیکتاتوری شاه و دیکتاتوری آخوندها را اعلام می‌کنند. این بیانیه خواستار آن است که سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی قرار گیرد. حمایت از این چشم‌انداز، دوستان عزیز، به‌معنی اعلام همبستگی ما با مردمی است که در جستجوی آزادی، کرامت و عدالتند. به‌عنوان فرانسوی، وظیفه ماست که این را بگوییم. ما در کنار شما هستیم. ژان دیدیه برتو، عضو شورای شهر پاریس و مسئول امور بین‌المللی و روابط اروپایی در شهرداری ناحیه هفدهم نیز مرا در این حمایت همراهی می‌کند. آینده یک ایران آزاد، دموکراتیک و صلح‌آمیز فقط یک رویا نیست. این وعده‌یی است که تحقق آن هر روز بیش‌از‌پیش نزدیک‌تر می‌شود، همان‌طور که پیش‌تر به آن اشاره شد. مایلم سخنانم را با این شعار به پایان برسانم: زن، مقاومت، آزادی. زن مقاومت آزادی (بار دوم به فارسی می‌گوید) سپاس از همه شما.

 

 

ژان فرانسوا لوگاره ـ شهردار منطقهٔ ۱ پاریس ۲۰۲۰-۲۰۰۰

ژان فرانسوا لوگاره ـ رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه

ممنون آقای شهردار. او نماد مقاومت است، او زنان را نمایندگی می‌کند و مشعل آزادی را بسیار بالا برافراشته است، آن‌هم با شجاعت و جان‌فشانی بسیار. او جهان را برای دفاع از دموکراسی در می‌نوردد، در مقابل پارلمانترها، در شورای اروپا و در همه‌جا؛ و پیام او همواره این است که طبیعتاً باید دیکتاتوری آخوندها پایان یابد، اما دموکراسی باید جایگزین آن بشود. مریم رجوی، پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران.

 

 

 

کنفرانس در شهرداری منطقه ۱۷ پاریس
 

مریم رجوی: برنامه مقاومت ایران برای تضمین حقوق‌بشر و آزادی‌ها در ایران فردا

آقای شهردار بولاق،
خانم‌ها و آقایان منتخب، خانم‌ها و آقایان، دوستان عزیز!
در ۲۶ اوت ۱۷۸۹ اعلامیه حقوق‌بشر و شهروندی به‌مثابه یک دست‌آورد تاریخی برای بشریت به تصویب مجلس مؤسسان ملی فرانسه در آمد. آیا قابل تصور است که امروز دولتها در حال مماشات با رژیمی باشند که تمامیت این اعلامیه را نقض می‌کند؟‌
در کشور من بیش از چهار دهه است که رژیم آخوندها مردم ایران را سرکوب و کشتار می‌کند بدون این‌که مجازات بشود.
بیلان رژیم قتل‌عام و اعدام....

ادامه دارد

 

پاریس – شهرداری منطقه ۱۷ کنفرانس «ایران بپا خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها» با حضور خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران

(قسمت دوم)

 

پاریس – شهرداری منطقه ۱۷
کنفرانس «ایران بپا خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها»
با حضور خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران
شهرداران، منتخبان و شخصیت‌های فرانسوی
و کارشناسان، گزارشگران و حقوقدانان برجستهٔ بین‌المللی

 

  • پروفسور هرتا دویبلر گملین - وزیر دادگستری آلمان ۲۰۰۲-۱۹۹۸
  • ژیلبر میتران - رئیس فرانس‌لیبرته بنیاد دانیل میتران
  • نمایندهٔ مجلس ملی فرانسه ۲۰۰۲-۱۹۹۷
  • سفیر یواخیم روکر - رئیس شورای حقوق‌بشر سازمان ملل ۲۰۱۵
  • سفیر و نماینده دائم آلمان در سازمان ملل در ژنو ۲۰۱۶-۲۰۱۴
  • پروفسور جاوید رحمان - گزارشگر ویژهٔ ملل متحد برای ایران ۲۰۲۴-۲۰۱۸
  • دکتر مارک الیس مدیر اجرایی انجمن بین‌المللی وکلا
  • مادر ابراهیم پور

 

ژیلبر میتران: گزارش فوق‌العاده سال ۲۰۲۴ جاوید رحمان، باید صراحتاً در قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل گنجانده شود. دانیل میتران همیشه در کنار شما بود و بنیاد او که امروز نمایندگی آن‌را برعهده‌دارم، برای این مبارزه که مبارزه شما و ملت ایران است هم‌چنان در کنار شما باقی می‌ماند

ژیلبر میتران - رئیس فرانس‌لیبرته بنیاد دانیل میتران

آقای شهردار، خانم پرزیدنت، مریم گرامی، خانم‌ها و آقایان منتخب، خانم‌ها و آقایان دوستان عزیز، در شرایط بحرانی ایران امروز، اخبار سیاسی به شکست سنگین راهبردی ایران در عرصه منطقه‌ای، فرسایش مشروعیت سیاسی و مذهبی رژیم، وخامت اقتصادی کشور و نمایش‌هایی از گفتگو درباره موضوع هسته‌یی با ایران اشاره دارد. ولی کشتارهای روزمره، دستگیریهای گسترده، سرکوب و زندانی کردنهای فوری و خودسرانه، شکنجه‌ها، محو کردن آثار جنایات و اعدام‌های سیاسی گسترده دهه هشتاد میلادی، همان‌گونه که مریم به آن اشاره کرد، گروگان‌گیری اتباع خارجی، تلاش‌ها برای انجام عملیات تروریستی و خود‌ِ عملیات‌های تروریستی در سطح بین‌المللی. در یک‌کلام، تروریسم دولتی. تمام اینها عمدتاً هم‌چون خبرهای گذرا در رسانه‌ها بازتاب می‌یابد، گویی که فقط یک رویداد روزمره است. اما این واقعیت، یک رویداد گذرا نیست، بلکه تاریخ ایران است؛ بیش از چهل سال تاریخ زیر سلطه رژیم آخوند. این تاریخ همان دیپلماسی است بر پایه گفتگوی ترس‌آلود و مماشات با رژیم. این دیپلماسی شکست‌خورده است، بی‌اعتبار شده است و دیگر دلیلی برای وجود ندارد. رئال‌پلیتیک دیگر نمی‌تواند تنها بیانگر ضعف و هراس‌ها باشد. رژیم آخوندها از این تغذیه کرده و مصونیت از مجازات، آن‌را به ادامه بی‌پایان در همین مسیر تشویق می‌کند. زیرا این شرط بقای او است (رژیم). ایران رکورد شوم بیشترین آمار اعدام به نسبت جمعیت را در اختیار دارد. بیش از صد هزار مخالف از سال ۱۳۵۷ تاکنون اعدام شده‌اند. بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی، عضو یا هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران، در سال ۱۳۶۷ قتل‌عام شدند. هزار اعدام فقط در سال ۲۰۲۴ و تاکنون ۶۵۰مورد از ابتدای امسال. بقای رژیم هم‌چنان بر تکرار همان الگوی ۱۳۶۷ استوار است؛ الگویی که خود عاملان آن‌را یک «تجربه موفق» خوانده‌اند، بنا به گزارش خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران. این دعوت به جنایت‌های دولتی و قتل مخالفان سیاسی، تهدیدی جدی از نسل‌کشی‌های تازه، جنایت‌های جدید علیه بشریت و کشتارهای جمعی است. این تهدید، جامعه جهانی را به چالش می‌کشد. جامعه‌یی که گزارش فوق‌العاده سال ۲۰۲۴ جاوید رحمان گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل را درباره وضعیت حقوق‌بشر در ایران در اختیار دارد. این گزارش باید صراحتاً در قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل گنجانده شود. بر پایه ده رویه ویژه دیگر سازمان ملل به تاریخ چهارم ژوئیه گذشته، جامعه بین‌المللی باید تحقیقی در مورد سرمقاله خبرگزاری فارس انجام بدهد، باید مدارک جنایات را حفظ کند، باید مانع اعدام زندانیان سیاسی شود و باید عاملان جنایات گذشته و حال را محاکمه کند. جامعه بین‌المللی در سال ۱۳۶۷ با سکوت خود ناکام بود. نمی‌تواند امروز همان خطا را تکرار کند. دانیل میتران ایرانی نبود. دانیل میتران مجاهد نبود. او یک مقاوم بود، در برابر ستم، در برابر دیکتاتوریها از هر نوع، در برابر نقض حقوق‌بشر و در برابر بی‌عدالتی. او همیشه در کنار شما بود مریم گرامی و بنیاد او که امروز نمایندگی آن‌را برعهده‌دارم، هم‌چنان در کنار شما باقی می‌ماند، برای این مبارزه که مبارزه شما و ملت ایران است. در کنار قربانیان و خانواده‌هایشان برای حق دانستن حقیقت، برای حق عدالت، برای صلح در ایران آزاد و دموکراتیکی که شما پیشنهاد می‌دهید و نمایندگی می‌کنید، مریم گرامی.

 

مادر ابراهیم پور:

سلام به مریم عزیزم و مهمونای گرامی. من مادر مجاهد، مادر ابراهیم‌پور. درود و سلام به رزمندگان در زنجیر زندان اوین و تمام زندان سراسر ایران که امروز سه‌شنبه با اعتصاب غذا به هم‌رزمندگانشان، کمک می‌کنن. سه‌شنبه‌ها اعتصاب غذا می‌کنن در حالی که در زنجیر هستن. درود برشان، درود بر کانون‌های شورشی که خواب راحت از چشم رژیم بردن. تمام رزمندگان کانون شورشی، تمام زندانیان مجاهد در زندانها، همه فرزندان من هستن. اینا خانواده من هستن. اون همسرمه، این پسرم بزرگ، پسر بزرگمه. قبل از یک روز قبل از ازدواجش شهید شد. تو خیابون داشت می‌رفت، پاسدارا بستنش به رگبار. جسدش رو این‌قدرتو خیابون کشیدن که تمام گوشت و پوست و استخوانش رو زمین آسفالت شد. بچه ۱۳ ساله من اولین زندان خانواده بود که سال ۶۰ دستگیر شد. بچه ۱۳ ساله، سه ماه ازش خبر نداشتیم. پدر می‌رفت دم زندان می‌پرسید می‌گفت چنین آدمی تو زندان نداریم ما. الآن همون بچه ۱۳ ساله بزرگ شده به کوری چشم رژیم ایران، الآن تو اشرف۳ است. این پسرم چهار ماه، چهار ماه زیر زندان بود، چهار ماه زیر شکنجه بود. معلوم نشد زیر شکنجه شهید شد یا تیر خلاص بهش زدن. جسدش رو من تونستم بگیرم. پسر بزرگم جسدشو بگیرم، هم اولین شهیدم بود. مراسم آن‌چنانی براش گرفتم. تو مراسمش گل و شیرینی بود. مراسم آن‌چنانی براش گرفتم، مراسم مراسم شهادتشه. ۴۰ روز بعد از شهادت این پسر بزرگم، این پسرم که چهار ماه زیر شکنجه بود، اعدامش کردن. پیگیری کرد پدر که بره جسدش رو بگیره، جسدش رو ندادن. بردن جنگل، خودم رفتم قبر کندم، خودم بچه‌ام گذاشتم تو قبر. وقتی جسدش رو من دادن، تمام استخوانش شکسته بود. همه مثل یه چمدون تا شد. تمام از دست و کمر و گردن و همه‌جا، همه‌جاش شکسته بود. همه‌جا شکنجه، استخوان بدنش همه شکسته بود. براش مراسم گرفتم، برای یه چهلمی آن‌چنانی براش گرفتم. یه اتوبوس، جمعیت، مادرای شهدا، شهر رو دعوت کردم اومدن از خونه ازشون پذیرایی کردم، رفتیم جنگل. اونجا سروشم شیرینی‌پزی، یک کیک یه متری براش درست کردن، روش نوشتن «مهدی جان شهادت مبارک». رفتیم جنگل براش مراسم گرفتیم، سرود خوندیم. یه اتوبوس، ۲۰ تا ماشین سواری رفتیم جنگل، مراسم برگزار کردیم. یکی از مادرا یک، یک شعر خوند، من فقط دو تا کلمه شنیدم. مادر که وقتی این چیز شعر خوند، تمام جمعیت که بودن همه به شروع کردن به گریه کردن. بگردم کوه به کوه، دره به دره، مثال آهوی گم‌کرده بره. اگر گویند که ساحل از کجایی، بگویم داد و بیداد از جدایی. اونجا دیگه همه گریه کردن، منم گریه کردم. برای بچه‌هام گریه نکردم. سال ۶۱ حمله کردن به خونه دخترم. دخترم شش ماه باردار بود. دخترم، این دامادم، یه مهمونم داشتیم، این خواهر مجاهدم پیشم بود. خونه‌شونو به رگبار بستن. دخترم و دامادم با مهمانشان شهید شدن، سال ۶۱. اون موقع من تو ترکیه بودم، از ایران اومدم تو ترکیه، من از ایران تا ترکیه پیاده اومدم. از ایران تا ترکیه پیاده اومدم. چون رژیم دنبال، رژیم دنبال من بود، می‌خواست منو بگیره، دستگیر کنه، آرزو به دلش موند از دستگیر کردن.
بعد دخترم، دامادم شهید شدن. این پسرم هفت سال زندان بود. زندان، شکنجه، تو قتل‌عام شهید شد. از خانواده من، ریختن تو خونه منو بگیرن، من نبودم، . چهار سال زندان و شکنجه. دیگه تو زندان داشت می‌مرد، رژیم زندانش کرد چون تو شهر ما همه ما رو می‌شناختن، اگه تو زندان می‌مرد باز آبروریزی رژیم بود. رژیم آزادش کردن که. بعد از چند روز، یه هفته نمی‌دونم دو هفته کشید، پدرم فوت کردن. اینم گوشه‌یی از خاطرات، خاطرات من، گوشه‌یی از خاطرات من. این داستان من، ۳۰نفر، ۳۰نفر از فامیلای من، از بستگان من، شهید شدن. هر خانواده پنج نفر، شش نفر، ۱۰نفر. یه خانواده که نه، ۹نفر از خانواده‌ش شهید شدن. ۳۰نفر از خانواده خودم، بستگانم، ۳۰نفر شهید شدن. که متأسفانه عکسشون ندارم الآن. اینم خاطراتی بود.
بازم درود می‌فرستم به قهرمانان مجاهد در زنجیر که برای هم‌رزم‌هایشان اعتصاب غذا می‌کنن، سه‌شنبه‌ها اعتصاب غذا می‌کنن. درود به رزمندگان کانون‌های شورشی که خواب راحت از چشم رژیم بردن.
با تشکر از شما.

 

پروفسور هرتا دویبلر گملین - وزیر دادگستری آلمان ۲۰۰۲-۱۹۹۸

مهدی حسنی این مرد شجاع اعدام شد. ما در برابر کسانی هم‌چون بهروز احسانی سر تعظیم فرود می‌آوریم.

امروز ما اعمال وحشتناک قتل‌عام ۱۳۶۷ را به یاد می‌آوریم و همگی احساس شرم می‌کنیم که جنایتکاران مسئول آن هنوز به دادگاه سپرده نشده‌اند جای آنها آنجا است، باید مورد حسابرسی قرار بگیرند و محکومیت به زندان در انتظارشان باشد

اکنون آنها دارند گورهای مبارزان آزادی را نابود می‌کنند. چه جنایت دهشتناکی، این همان ویژگی همیشگی جنایتکاران است

پرزیدنت عزیز خانم رجوی، شرکت‌کنندگان گرامی و دوستان عزیز، چه می‌توان گفت پس از شنیدن این سخنان جانسوز یک مادر که از رنج‌ها، نقض حقوق و اعمال وحشتناکی که خانواده‌ها، فرزندانشان و جوانانشان متحمل شده‌اند و هم‌چنان متحمل می‌شوند بیان شد؟ من در بسیاری از کشورها در زندگی‌ام با چنین چیزهایی آشنا شدم. در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید، در شیلی پس از کودتا، در آرژانتین که مادران میدان مایو از وحشت‌ها و رنج‌ها برایمان گفتند و البته در کشورهای دیگر. ما به‌خوبی می‌دانیم که امیدی به گذار وجود دارد. همیشه نه و ناامیدی‌ها و رنج‌های بسیار وجود دارد، اما امید هست. پس بار دیگر سپاسگزارم که به ما گفتید چه می‌گذرد و از رنج خانوادهٴتان برای ما گفتید. بسیار ممنونم. می‌دانید، برای من مایهٔ افتخار است که از آلمان به این رویداد معنادار آمده‌ام تا بر این نکته تأکید کنم که همه ما باید در برابر ماشین مرگبار اعدام و مجازات اعدامِ رژیم آخوندها در ایران صدای خود را بلند کنیم. ما به‌خوبی می‌دانیم که پس از جنگ، اعدامها با شدت بیشتری ادامه یافته‌اند. وحشت ادامه دارد. آزار و شکنجه ادامه دارد. من به‌خوبی می‌دانم که مهدی حسنی، این مرد شجاع، اعدام شده است. دختر او اکنون در آلمان زندگی می‌کند و البته می‌دانیم که او حق دارد به‌عنوان پناهنده تحت حمایت در آنجا زندگی کند. اما زندگی در کشوری غریب، بدون خانواده و بدون پدر، می‌دانیم که چقدر سخت است. بنابراین ما با او احساس همدردی می‌کنیم و مطمئن باشید که ما می‌دانیم چه می‌گذرد و می‌خواهیم در کشورهای اروپایی خودمان این واقعیتها را به اطلاع عموم برسانیم. ما سر تعظیم فرود می‌آوریم در برابر کسانی هم‌چون بهروز احسانی و به‌خوبی می‌دانیم که بسیاری از سازمانها هم‌چون عفو بین‌الملل و دیگران علیه این ماشین مرگبار اعتراض می‌کنند. اما این کافی نیست. همه ما باید بگوییم: این باید متوقف شود.

این خواسته باید بلند و رسا بیان شود و باید پیامدهایی داشته باشد. پیامدهایی نه فقط در ایران، بلکه در اروپا و البته در سطح دولتهای اروپایی. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، امروز ما اعمال وحشتناک قتل‌عام سال ۱۳۶۷ را به یاد می‌آوریم و همهٔ ما احساس شرم می‌کنیم که جنایتکاران مسئول آن هنوز به دادگاه سپرده نشده‌اند.

جای آنها آنجا است. باید مورد حسابرسی قرار بگیرند و محکومیت به زندان در انتظارشان باشد. گویی این کافی نبود، حال ما نمی‌توانیم جنایت هولناک بعدی را تصور کنیم: آنها دارند گورهای مبارزان آزادی را نابود می‌کنند. چه جنایت دهشتناکی. این همان ویژگی همیشگی جنایتکاران است. آنها می‌خواهند آنچه را که کرده‌اند پنهان کنند. می‌خواهند شواهد بی‌عدالتی‌های خود را نابود کنند. اما این هم باید متوقف شود. این فقط خواسته ما از رژیم نیست، چون می‌دانیم به ما گوش نخواهند داد. این در واقع خواسته‌ای است از کشورهای اروپایی که با این افراد وارد مذاکره نشوند، مگر آن‌که به آنها بگویند: شما باید اعدامها را متوقف کنید و باید نابود کردن گورها را نیز متوقف کنید. من یک پروتستان هستم. می‌دانم بسیاری از مردم ایران مسلمانند. باور کردنی نیست که حکومتی که ادعا می‌کند پیرو فرامین دینی است، چنین جنایت شنیع و هولناکی مرتکب شود. غیرقابل تصور است. اما فراتر از این هم هست. ما به‌خوبی می‌دانیم که این حقیقت دارد. ما به‌خوبی می‌دانیم که مردم ایران حق دارند آینده‌ای با حق تعیین سرنوشت و آزادانه داشته باشند و می‌دانیم که هیچ گذار سیاسی ممکن نیست مگر از درون. قدرتهای خارجی موفق نخواهند شد. آنها فقط آنچه را که می‌خواهند تغییر دهند ویران می‌کنند. اما من فکر می‌کنم گرچه راه دشوار است، ما می‌توانیم امیدوار باشیم که آینده‌ای امیدوارکننده و خوب در راه است. پس خانم رجوی، بسیار خوشحالم از سخنرانی‌های شما که در دو موضوع روشنگر بود: نخست، روشن‌کردن اهداف مجاهدین، یعنی یک جامعه دموکراتیک، مبتنی بر برابری، جدایی دین از دولت و حقوق بشر. من فکر می‌کنم وظیفه و مسئولیت ما این است که این‌را بیشتر در اروپا علنی کنیم، زیرا چندان برای دیگران شناخته‌شده نیست. پس بگذارید فقط بگویم بار دیگر از شما سپاسگزارم. من عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتم، زیرا می‌دانم که مادران هستند که همه تغییرها را می‌آفرینند.

بگذارید بگویم مهم است این‌را یادآوری کنیم و زنان ایرانی در این مبارزه علیه دیکتاتوری شجاع‌ترینند. بار دیگر سپاسگزارم از آنچه انجام می‌دهید و من باور دارم که امید وجود دارد. بسیار ممنونم. سپاسگزارم.

 

سفیر یواخیم روکر - سفیر و نماینده دائم آلمان در سازمان ملل در ژنو ۲۰۱۶-۲۰۱۴

یکی از نتایج گزارش جاوید رحمان باید این باشد که موضوع قتل‌عام در قطعنامه سالانه مجمع عمومی سازمان ملل گنجانده شود. از کشورهای عضو می‌خواهم هوشیار باشند و این موضوع را در قطعنامه بگنجانند و هم‌چنین به سازوکار پیگیری اشاره کنند

پارلمان اروپا نیز تأکید کرده است که مذاکرات با رژیم باید شامل دست‌کم دو خواسته کلیدی باشد:

لغو مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی این خواسته‌ها نباید پشت‌پرده بمانند بلکه باید روی میز باشند

 

خانم پرزیدنت، آقای شهردار، در واقع باید بگویم آقایان شهردار، میهمانان عزیز، اجازه بدهید پیش از هر چیز تحسین و احترام عمیق خود را نسبت به ابتکار بیش از دوازده‌هزار شهردار فرانسه در همبستگی با مردم ایران ابراز کنم. این ابتکار بسیار قابل توجه است و باید به شما تبریک گفت. ما در آلمان چیزی مشابه این نداریم.

خانم پرزیدنت، با گفتن این مقدمه اجازه بدهید به انگلیسی ادامه بدهم و چند لحظه‌ای بر وضعیت کلی تمرکز کنم، وضعیتی که از وقتی من در کنفرانس مشابهی حضور داشتم، بسیار تغییر کرده است.

در سال گذشته ما شاهد تضعیف قابل توجه رژیم در عرصه بین‌المللی بودیم. پایان کار رژیم اسد را دیدیم. تضعیف نیروهای نیابتی رژیم. هم‌چنین شاهد تضعیف مواضع رژیم در زمینه تهدیدهای هسته‌یی تلویحی بودیم. این برای رژیم موقعیتی کاملاً متفاوت است و آنچه می‌بینیم، انعکاس همین ضعف خارجی در افزایش سرکوب و وحشت در داخل ایران است. به عبارت دیگر، هر چه موقعیت خارجی ضعیف‌تر می‌شود، سرکوب و وحشت در داخل افزایش می‌یابد. این امر با حقایق تکان‌دهنده‌ای پشتیبانی می‌شود. همه شما آمار اعدامها را دنبال می‌کنید: نزدیک به هزار اعدام در سال گذشته و تا ژوئیه امسال بیش از ششصد مورد که به‌واقع وحشتناک است و باید جامعه جهانی را به خشم دوباره وادارد. ما هم‌چنین شاهد بودیم که یکی از خبرگزاریهای رسمی، قتل‌عام ۱۳۶۷را نه تنها انکار نکرد، بلکه آن‌را ستود و حتی گفت ممکن است تکرار شود. چقدر فاجعه‌بار. همه اینها نشانه آسیب‌پذیری رژیم است: ضعف در خارج، افزایش سرکوب در داخل. وضعیتی مشابه اواخر دهه هشتاد میلادی. ویژگی‌های دیگری هم هست که ما را به‌یاد آن دوران سیاه می‌اندازد. یکی این است که سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت به‌طور خاص هدف قرار گرفته‌اند. اپوزیسیون گسترده‌یی در داخل و خارج وجود دارد، اما دوباره تمرکز اصلی بر مجاهدین است. هم‌چنین کارزار عظیم دروغ‌پراکنی علیه مجاهدین در جریان است که خود بسیار معنادار است.

مورد دیگر، همان‌طور که برخی سخنرانان اشاره کردند، نابود کردن شواهد است. از جمله تبدیل گورستان قربانیان قتل‌عام دهه هشتاد میلادی به پارکینگ. من سپاسگزارم از خانم هرتا دویبلر گملین که تأکید کرد این کار نه تنها خلاف قوانین بین‌المللی است بلکه آشکارا خلاف همه اصول دینی است. در حالی که این رژیم مدعی مذهبی بودن است. در این زمینه، گزارش جاوید رحمان در ژوئیه ۲۰۲۴ درباره وقایع ۱۳۶۷ بار دیگر در مرکز توجه است و باید هم‌چنان محور بحثها و اقدام‌ها باشد. او روشن ساخت که چه باید ببینیم، چه باید بگوییم و مهم‌تر از آن، چه باید بکنیم. برای نمونه، در اوت ۲۰۲۴ کنفرانسی مهم برگزار شد که شماری از برجسته‌ترین حقوق‌دانان در آن شرکت داشتند و توصیه‌های متعددی ارائه دادند. از جمله این‌که باید سازوکاری برای پیگیری ایجاد شود که هم حقیقت را روشن کند و هم عاملان را مورد حسابرسی قرار بدهد. چنین سازوکارهایی در مورد کشورهای دیگر هم ایجاد شده است. هم‌چنین توصیه شد که اصل صلاحیت جهان‌شمول در مورد عاملان قتل‌عام ۱۳۶۷ به‌کار گرفته شود؛ و به نظر می‌رسد در این زمینه پیشرفتهایی صورت گرفته است. ما نه تنها در سوئد بلکه در کشورهای دیگر هم نمونه‌های چشمگیری از اجرای این اصل دیده‌ایم. یکی دیگر از نتایج گزارش جاوید رحمان باید این باشد که موضوع قتل‌عام در قطعنامه سالانه مجمع عمومی سازمان ملل که معمولاً در دسامبر تصویب می‌شود، گنجانده شود. من از کشورهای عضو می‌خواهم هوشیار باشند و این موضوع را در قطعنامه بگنجانند و هم‌چنین به سازوکار پیگیری اشاره کنند. پارلمان اروپا نیز تأکید کرده است که مذاکرات با رژیم باید شامل دست‌کم دو خواسته کلیدی باشد: لغو مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی. این خواسته‌ها نباید پشت‌پرده بمانند، بلکه باید روی میز باشند. بنابراین برای مبارزه شما بهترین آرزوها را دارم و امیدوارم هر چه زودتر ایران آزاد، دموکراتیک، با جدایی دین و دولت را ببینیم. سپاسگزارم.

 

پروفسور جاوید رحمان - گزارشگر ویژهٔ ملل متحد برای ایران ۲۰۲۴-۲۰۱۸

هدف‌گیری سیستماتیک زندانیان سیاسی توسط رژیم ایران، ریشه در فرهنگ مصونیت دارد که از ناتوانی جامعه جهانی در حسابرسی از عاملان جنایت‌های گذشته تغذیه شده است.

در گزارش نهایی من به‌عنوان گزارشگر ویژه در ژوئیه ۲۰۲۴، تحت عنوان «گزارش جنایات سبعانه» مستند شد که دهها هزار مخالف سیاسی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ هدف اعدام‌های خودسرانه، فراقضایی، شکنجه و ناپدیدسازی اجباری قرار گرفتند

این جنایات مصداق بارز جنایت علیه بشریت. در قالب قتل و نابودی و هم‌چنین نسل‌کشی است

با برجسته‌کردن شدت این جنایات یادآور شدم که قتل‌عام ۱۳۶۷ یکی از فجیع‌ترین نقض‌های حقوق‌بشر در حافظه معاصر ایران است. جنایتی که در آن مقامات عالی‌رتبه حکومتی شخصاً آن را طراحی کرده، دستورش را دادند و اجرا کردند

مجمع عمومی سازمان ملل باید در قطعنامه سالانه خود درباره ایران، به‌طور خاص به‌قتل‌عام ۱۳۶۷ اشاره کند و هم‌چنین تداوم جنایات سبعانه علیه بشریت در قالب قتل، شکنجه و ناپدیدسازی اجباری زندانیان سیاسی که امروز شاهد آن هستیم را محکوم کند

اکنون بیش از هر زمان دیگر جامعه جهانی باید قاطع‌ترین موضع را در برابر فرهنگ ریشه‌دار مصونیت در ایران اتخاذ کند

جامعه جهانی در ۱۳۶۷ شکست خورد و نباید دوباره شکست بخورد. مسئولیت جلوگیری از تکرار جنایات سبعانه برعهده سازمان ملل متحد و تک‌تک کشورهای عضو آن است

 

درود بر شما از استرالیا. کارنامه رژیم ایران در نقض حقوق‌بشر تکان‌دهنده است. از زمان پایان جنگ ۱۲روزه با اسراییل، رژیم ایران به شکلی بی‌رحمانه به هدف گرفتن و اعدام زندانیان سیاسی روی آورده است. در تاریخ ۲۷ژوئیه ۲۰۲۵، دو زندانی سیاسی، بهروز احسانی و مهدی حسنی، صرفاً به‌دلیل ارتباطشان با سازمان مخالف، مجاهدین خلق، پس از تحمل شکنجه، حبس انفرادی و تهدید علیه خانواده‌هایشان، در خفا اعدام شدند. آنها از داشتن وکیل محروم بودند و در دادگاهی کاملاً ناعادلانه و صوری در دادگاه انقلاب تهران محکوم شدند. ویدئوی منتشر شده توسط مریم حسنی که اعدام پدرش را تأیید می‌کرد، بسیار تکان‌دهنده بود. افزون بر این، متأسفانه شمار زیادی از زندانیان سیاسی در صف اعدام قرار دارند و با خطر قریب‌الوقوع مواجه‌اند. در میان آنان، پنج زندانی با همان اتهامات آقای احسانی و آقای حسنی هستند که در ۸ اوت به اجبار به همان محل اعدام منتقل شدند. در ۱۶ اوت ۲۰۲۵، دیوان عالی ایران حکم اعدام شریفه محمدی، زندانی سیاسی زن را در نقض آشکار حق دادرسی عادلانه تأیید کرد. هم‌زمان با این اعدام‌ها، تهدید قریب‌الوقوع به اعدام‌های جمعی زندانیان سیاسی، افزایش شکنجه و سرکوب و انتقال‌های اجباری، دستگاه سرکوبگر و مأموران آن به‌شدت مسیر تکرار جنایت‌های رژیم در کشتار ۱۳۶۷ را نشان می‌دهند. در تاریخ ۷ ژوئیه ۲۰۲۵، رسانه دولتی «فارس‌نیوز» وابسته به سپاه پاسداران سرمقاله‌ای منتشر کرد که در آن از قتل‌عام، اعدام‌های جمعی، خودسرانه و فراقضایی و ناپدیدسازی اجباری هزاران زندانی سیاسی در ۱۳۶۷ تمجید کرده و آن‌را یک «تجربه موفق تاریخی» نامید. این سرمقاله با عنوان «چرا باید اعدام‌های ۱۳۶۷ تکرار شود»، آشکارا خواستار تکرار کشتار بازداشت شدگان کنونی شد و مخالفت سیاسی را به‌عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی دانست که مستحق اعدام به سبک ۱۳۶۷ است. این اظهارات حکومتی مصداق آشکار تحریک مستقیم به ارتکاب جنایات سبعانه است و نشانه‌ای خطرناک از قصد رژیم برای تکرار همان جنایتها علیه مردم ایران. الگوی شدت‌گرفتن اعدام‌های فراقضایی و خودسرانه، شکنجه و انتقال‌های اجباری زندانیان سیاسی، در کنار گفتمان بسیار تهاجمی رژیم، به‌شدت نگران‌کننده است و نیازمند بررسی و اقدام فوری بین‌المللی است. تأکید می‌کنم که رژیم ایران از بدو تأسیس در انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون بی‌رحم و خشن بوده است. هدف‌گیری سیستماتیک زندانیان سیاسی توسط این رژیم ریشه در فرهنگ مصونیت دارد؛ فرهنگی که از ناتوانی جامعه جهانی در حسابرسی از عاملان جنایت‌های گذشته تغذیه شده است. این رژیم مجازات اعدام را به ابزاری برای هراس‌افکنی و سرکوب تبدیل کرده و همه مخالفان خود را از میان برده است. در گزارش نهایی من به‌عنوان گزارشگر ویژه در ژوئیه ۲۰۲۴، تحت عنوان «گزارش جنایات سبعانه»، مستند شد که دهها هزار مخالف سیاسی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ هدف اعدام‌های خودسرانه، فراقضایی، شکنجه و ناپدیدسازی اجباری قرار گرفتند؛ جنایاتی که مصداق بارز جنایت علیه بشریت در قالب قتل و نابودی و هم‌چنین نسل‌کشی است. با برجسته‌کردن شدت این جنایات، یادآور شدم که قتل‌عام ۱۳۶۷ یکی از فجیع‌ترین نقض‌های حقوق‌بشر در حافظه معاصر ایران است؛ جنایتی که در آن مقامات عالی‌رتبه حکومتی شخصاً آن‌را طراحی کردند، دستورش را دادند و اجرا کردند. جامعه جهانی باید سازوکارهای بین‌المللی حسابرسی را برای تحقیق و محاکمه جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی در ایران ایجاد کند. عاملان باید به پای میز عدالت کشانده شوند. کشورها هم‌چنین باید از صلاحیت قضایی جهان‌شمول برای تحقیق و پیگرد افراد به‌دلیل ارتکاب جنایات سبعانه در دهه ۱۹۸۰ و جنایات جاری، از جمله ناپدیدسازی اجباری، استفاده کنند.

در نهایت، مجمع عمومی سازمان ملل باید در قطعنامه سالانه خود درباره ایران، به‌طور خاص به‌قتل‌عام ۱۳۶۷ اشاره کند و هم‌چنین تداوم جنایات سبعانه علیه بشریت در قالب قتل، شکنجه و ناپدیدسازی اجباری زندانیان سیاسی که امروز شاهد آن هستیم را محکوم کند. چنین لحنی، شدت تحولات کنونی را بازتاب می‌دهد و تعهد جامعه جهانی به حسابرسی را تقویت خواهد کرد. اکنون بیش از هر زمان دیگر، جامعه جهانی باید قاطع‌ترین موضع را در برابر فرهنگ ریشه‌دار مصونیت در ایران اتخاذ کند.

جامعه جهانی در ۱۳۶۷ شکست خورد. نباید دوباره شکست بخورد. مسئولیت جلوگیری از تکرار جنایات سبعانه برعهده سازمان ملل متحد و تک‌تک کشورهای عضو آن است. از توجه شما سپاسگزارم.

 

دکتر مارک الیس مدیر اجرایی انجمن بین‌المللی وکلا

اقدامات اخیر رژیم ایران افزایش اعدامها و تخریب گورهای جمعی دو روی یک سکه حقوقی‌اند. هر دو با هدف تثبیت مصونیت از مجازات صورت می‌گیرند

طبق صلاحیت قضایی جهان‌شمول برخی جنایتها چنان هولناک‌اند که همه دولتها باید صلاحیت خود را برای تحقیق و محاکمه آنها اعمال کنند. صرف‌نظر از این‌که جرم در کجا ارتکاب یافته یا ملیت مرتکب یا قربانی چه بوده است و همین جنایتها امروز در ایران رخ می‌دهند

با گرامیداشت یاد آنان که از گورهای جمعی ۱۳۶۷ تا چوبه‌های دار در ۱۴۰۴ جان خود را از دست دادند تأکید می‌کنیم که زندگی آنان ارزشمند بود و قانون در کنار آنان ایستاده است

ایران آزاد خواهد شد و تا آن لحظه جهان نظاره‌گر است شواهد باید حفظ شوند و مرتکبان این جنایتها محاکمه خواهند شد

 

سپاسگزارم و از شما نیز تشکر می‌کنم که مرا بار دیگر به این رویداد بسیار مهم دعوت کردید. همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد، ماههای اخیر به‌روشنی نشان داده است که مقامات (رژیم) ایران هم‌چنان از اقدامات افراطی برای خاموش‌کردن هر صدای مخالف استفاده می‌کنند. مقام‌های رژیم هم‌چنان از مجازات اعدام به‌عنوان ابزاری برای سرکوب سیاسی، ایجاد ترس و جلوگیری از هر گونه احیای اعتراضات سیاسی بهره می‌برند. در واقع، ایران در میانه موجی از اعدامها قرار گرفته که بی‌سابقه است و هم‌زمان، مقامات (رژیم) ایران کارزار چند دهه‌ای خود را برای محو شواهد جنایت‌های گذشته شدت بخشیده‌اند و این موضوع برای جامعه حقوقی اهمیت ویژه‌یی دارد.

این یک استراتژی است برای حذف آثار مادی اعدام‌های جمعی از طریق تخریب عمدی محل‌های دفن.

باید به‌روشنی بگوییم: این اقدامات اخیر، یعنی افزایش اعدامها و تخریب گورهای جمعی دو روی یک سکه حقوقی‌اند. هر دو با هدف تثبیت مصونیت از مجازات صورت می‌گیرند. با اعدام مخالفان امروز در تاریکی و پنهان‌کاری و با نابود کردن شواهد قتل‌عام‌های دیروز، سران (رژیم) ایران می‌خواهند مردم را مرعوب کنند و خود را از حسابرسی برهانند. پیام آنها این است که هیچ مخالفتی تحمل نخواهد شد و حقیقت جنایت‌های گذشته به‌واقع زیر خاک دفن خواهد شد. اقداماتشان الگویی از جنایت‌های سبعانه است که آشکارا ناقض قوانین بین‌المللی است. این اعمال، موارد جداگانه سوءاستفاده نیست، بلکه بخشی از یک کارزار مداوم است که حقوق بنیادین بشر و استانداردهای انسانی را نادیده می‌گیرد. جنایت علیه بشریت، نقض کنوانسیونهای ژنو و قوانین حقوق‌بشر و حتی نسل‌کشی، همگی جنایتهایی هستند که توسط مقامات (رژیم) ایران صورت می‌گیرند. این نقض‌های پی‌درپی، بی‌اعتنایی نظام‌مند به نظم حقوقی بین‌المللی را بازتاب می‌دهند. در آخرین حضورم در پاریس، درباره اهمیت صلاحیت قضایی جهان‌شمول در ارتباط با جنایت‌های (رژیم) ایران سخن گفتم. اصل صلاحیت قضایی جهان‌شمول به‌عنوان یک مسیر امیدبخش برای پر کردن شکاف حسابرسی در قبال جنایت‌های (رژیم) ایران مطرح شده است. این یک اصل حقوقی تثبیت‌شده است مبنی بر این‌که برخی جنایتها چنان هولناک‌اند؛ و همانها امروز در ایران رخ می‌دهند؛ که همه دولتها باید صلاحیت خود را برای تحقیق و محاکمه آنها اعمال کنند، صرف‌نظر از این‌که جرم در کجا ارتکاب یافته یا ملیت مرتکب یا قربانی چه بوده است. بله، صلاحیت قضایی جهان‌شمول محدودیت‌هایی دارد، به‌ویژه درباره سران در قدرت اما با این حال، بخش مهمی از حقوق بین‌الملل به‌شمار می‌آید. پرونده حمید نوری در سوئد مهم‌ترین استفاده از صلاحیت قضایی جهان‌شمول در ارتباط با ایران بود. بله، ما می‌دانیم چه اتفاقی افتاد. این پرونده هم ظرفیت و هم نقاط ضعف صلاحیت قضایی جهان‌شمول را برجسته کرد، هنگامی که نوری با زندانیان دیگر تبادل شد. اما نباید ناامید شویم. ما فقط باید از این تجربه درس بگیریم. جامعه جهانی باید هم‌چنان بر اعمال صلاحیت جهان‌شمول بدون قید و شرط و فارغ از ملاحظات سیاسی پافشاری کند. اصل باید این باشد: هیچ مأمن امنی برای مرتکبان جنایت‌های سبعانه وجود نداشته باشد. با الگوبرداری از مدل سوریه، جنایت‌های جنگی از طریق چند کشور اروپایی پیگیری شد. اکنون جنایت‌های ارتکاب‌یافته در ایران نیز در سکوت توسط برخی کشورها مورد تحقیق قرار گرفته است. این‌را به شما اطمینان می‌دهم و این گامی حیاتی برای ادامه استفاده از صلاحیت قضایی جهان‌شمول است. در پایان، چالش پیش روی ما این است که تضمین کنیم در برابر جنایت‌های (رژیم) ایران، حسابرسی برقرار باشد، نه مصونیت. واکنش جهانی امروز باید قاطع و بدون ابهام باشد. باید تلاش‌های خود را در همه زمینه‌ها افزایش بدهیم: ترغیب سازمان ملل و کشورهای عضو برای استفاده از تمام مسیرهای حسابرسی، حمایت از قربانیان در پیگیری حقیقت و عدالت و فشار برای هماهنگی میان دستگاههای قضایی برای آماده‌سازی پرونده‌ها علیه مقامات (رژیم) ایران که مسئول این جنایت‌های هولناک هستند. این هم‌چنین به‌معنای ایستادن در کنار مردم ایران است که با شجاعت حقوق خود را مطالبه کرده‌اند. این واقعیت که حتی پشت دیوارهای زندان، زندانیان سیاسی با شهادت‌های خود به ما دسترسی پیدا می‌کنند، نشان می‌دهد که آنها هنوز از عدالت ناامید نشده‌اند و ما نیز نباید ناامید شویم. حقوقدانان، پژوهشگران و مدافعان حقوق‌بشر وظیفه دارند این صداهای خاموش را با ابزار قانون تقویت کنند.

طراحان جنایت‌های (رژیم) ایران نباید این توهم را داشته باشند که زمان به نفعشان است. چنین نیست. با گرامیداشت یاد آنان که از گورهای جمعی ۱۳۶۷ تا چوبه‌های دار در ۲۰۲۵ جان خود را از دست دادند، تأکید می‌کنیم که زندگی آنان ارزشمند بود و قانون در کنار آنان ایستاده است. نباید اجازه دهیم روایتشان به‌کلی به فراموشی سپرده شود. ایران آزاد خواهد شد و تا آن لحظه، جهان به‌واقع نظاره‌گر است. شواهد باید حفظ شوند و مرتکبان این جنایتها محاکمه خواهند شد. عدالت چنین می‌طلبد.

سپاسگزارم.

 

پاریس ـ شهرداری منطقه 17

کنفرانس «ایران بپا خاسته در مقابل رژیم اعدام‌ها»

با حضور خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده  مقاومت ایران

شهرداران، منتخبان و شخصیت‌های فرانسوی

و كارشناسان، گزارشگران و حقوقدانان برجستة بين‌المللي

 

سخنرانیهای

دومینیک آتیاس ـ رئیس شورای اداری بنیاد وکلای اروپا

نایبرئیس کانون وکلای پاریس ۲۰۱۷ـ ۲۰۱۵

رئیس کانون وکلای اروپا با بیش از یک میلیون عضو ۲۰۲۲ـ ۲۰۲۱

 

پروفسور ولفگانگ شومبورگ

قاضي دادگاه بين‌المللي كيفري ملل متحد براي يوگسلاوي سابق و رواندا

 

آلن ویوین ـ وزیر پیشین امور اروپایی دولت فرانسه

نایب‌رئیس مجلس ملی فرانسه ۱۹۸۳ـ۱۹۸۲

 

سونیا بیسرکو

عضو کمیسیون حقیقت‌یاب ملل متحد درمورد نقض حقوق‌بشر در کره شمالی  ۲۰۱۴ـ۲۰۱۳

بنیان‌گذار و رئیس کمیته هلسینکی برای حقوق‌بشر در صربستان

 

ژاک بوتو ـ معاون شهردار منطقة مرکزی پاریس

 شهردار منطقة ۲ پاریس ۲۰۲۰ـ ۲۰۰۱

 

نیلوفر عظیمی

آزاده عالمی

و آرمان حبیبی

 

 

دومینیک آتیاس

آخوندها با ویران‌کردن 9500 قبر در قطعه 41 بهشت زهرا

 بار دیگر جنایاتشان علیه بشریت را تأیید کردند و تداوم بخشیدند

 

رژیم ایران نخستین جلاد زنان در جهان است

اشرف احمدی ۴۷ سال داشت هنگامی که آخوندها او را به‌دار آویختند

او ستاره‌ای بود در میان سی هزار ستاره دیگری که این جنایتکاران

خواستند برای همیشه خاموش کنند

 

دیگر صحبت از یک شاه دیگر برای ما نکنید

 نه شاه نه ملا!

 

 

دومینیک آتیاس ـ رئیس شورای اداری بنیاد وکلای اروپا، نایبرئیس کانون وکلای پاریس ۲۰۱۷-۲۰۱۵

دومینیک آتیاس ـ رئیس کانون وکلای اروپا با بیش از یک میلیون عضو ۲۰۲۲-۲۰۲۱

یادواره، سوگواری، اما همچنین مقاومت، مبارزه و کارزار ، کلیدواژه‌های این روز در شهرداری منطقه هفدهم هستند. یادبود و سوگواری، زیرا در این نمایشگاه همه آن شهیدان حضور دارند. سی هزار مرد، زن، پسر، و دخترانی که هنوز در نوجوانی بودند و امروز ما برای آنان سوگواری می‌کنیم و آنان را گرامی می‌داریم.

جان‌های فداشده در قربانگاه ددمنشی انسانی، که در چهره مردانی تجسم یافته‌ است همچون ابراهیم رئیسی، شکنجه‌گر در سال ۱۹۸۸ و سپس رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی که خوشبختانه امروز در آتش جهنم می‌سوزد. توحشی که خامنه‌ای  و دژخیمانش آن را نمایندگی می‌کنند؛ بسیاری از آنان از بقایای رژیم سلطنتی هستند، آن‌قدر به شکنجه و اعدام مردم عادت داشتند که با آخوندها هم‌پیمان شدند تا وظیفه شوم خود را ادامه دهند و از خشم مردم ایران بگریزند. اما این فقط  عقب‌ کشیدن برای جهشی بزرگ‌تر است. ای جلادان مردم ایران شما را از میان بر خواهند داشت.

این زنان و مردان ناپدیدشده همچنان در قلب‌های ما زنده‌اند. اجازه دهید یادی بکنم از  یکی از آنها که به‌تنهایی نماد همه زنان شجاعی است که ناجوانمردانه به قتل رسیدند. تا حالا از او سخن نگفته بودم، ولی حالا می‌خواهم بگویم! می‌خواهم از اشرف‌السادات احمدی بگویم! نگاهش کنید. نگاهش کنید.

پس از تحصیل و اخذ دیپلم، این زن جوان، در همان زمان شاه، رویای آزادی برای مردمش را در سر می‌پروراند و وارد صفوف مخالفان رژیم سلطنتی شد. او به‌دست همان رژیم زندانی شد. دیگر صحبت از یک شاه دیگر برای ما نکنید! نه شاه، نه ملا!

وی که توسط حکومت سلطنتی زندانی شده بود، دوباره در رژیم خمینی به زندان افتاد، در حالیکه به تازگی فرزندش را به دنیا آورده بود، شکنجه‌گرش او را از آغوشش ربود. اما هیچ اذیت و آزار، هیچ شکنجه، هیچ تهدیدی نتوانست این زن شکست‌ناپذیر را بشکند، همچنان‌که هیچ‌یک از زنان ایرانی وفادار به مجاهدین خلق ایران نشکستند.

آن‌ها که او را می‌شناختند، درباره فداکاری‌ها و شجاعتش شهادت دادند؛ از پرداخت بی‌شائبه‌اش و پشتگرمی بی‌وقفه اش برای خواهران هم‌بندش که برخی از آنها از سالیان پیش در زندان بودند. آن‌ها شهادت دادند از لبخندش، از ایمانش به آینده ایران آزاد، و از پایبندی‌اش به آرمان‌های مجاهدین خلق. او ۴۷سال داشت هنگامی که آخوندها او را از سلولش بیرون کشیدند و به دار آویختند. آن روز، ۳۱ ژوئیه ۱۹۸۸، او ستاره‌ای بود در میان سی هزار ستاره دیگری که این جنایتکاران خواستند برای همیشه خاموش کنند.

جنایت علیه بشریت:

این نتیجه‌گیری گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد بود در گزارشی که یک سال پیش منتشر شد. بارها از آن گفته‌ایم. بله، جنایت علیه بشریت؛ جنایتی که رژیم   ایران هرگز نخواهد توانست پاک کند. سال‌هاست که می‌کوشند آثار جنایاتشان را از بین ببرند: با نابود کردن قبرها و گورهای دستجمعی که این شهدا در آن آرمیده‌اند، با بی‌حرمتی به اجساد آنها، حتی پس از مرگ! همین تابستان، ملاها که با خیزشهای مردم روبه‌رو هستند، کار شنیع خود را شتاب دادند: ۹۵۰۰ قبر ویران شد و مورد هتاکی قرار گرفت، در حالیکه خانواده‌ها دور نگاه داشته شدند. ۹۵۰۰ انسان از گور محروم شدند تا به‌جایش پارکینگ ساخته شود! پلیدی مطلق! نفرین بر آنان که این مکان مقدس یعنی گورستان را مورد هتاکی قرار دادند، آنان که این حق بنیادین در همه جوامع و ادیان، احترام به مردگان، را لگدمال کردند.

با این اعمال، بار دیگر جنایاتشان علیه بشریت را تأیید و تداوم بخشیدند. خشمی عظیم در وجودم شعله می‌کشد، در برابر این همه اعمال شنیعی که تاکنون بی‌کیفر مانده‌اند. بله، هنوز بی‌کیفر. و همچنین خشمی در برابر بی‌تفاوتی مجرمانه، اگر نگویم بزدلانه جامعه بین‌المللی. اما من صدای دوستانم در سازمان مجاهدین خلق ایران را می‌شنوم که پیوسته می‌گویند: مقاومت! بله، مقاومت همین زنان و مادران ایرانی هستند.

مریم اکبری منفرد در گوش من می‌خواند: مقاومت! زنی که مشعل مبارزه را از دست اشرف‌السادات احمدی گرفته است. او همانجاست، دیده‌اید؟ همانجا یک غرفه کامل درباره اوست:

بیش از پانزده سال است در زندان است، شکنجه شده، از فرزندانش جدا گشته. او همچنان مقاومت می‌کند، حتی به بهای جانش. او مقاومت می‌کند، مثل همه آنهایی که همان‌طور که امروز هم گفتید، هر سه‌شنبه،   با اعتصاب غذا جانشان را به خطر می‌اندازند تا بگویند: بس است! اعدام دیگر بس است!

اعدام‌هایی که همچنان ادامه دارد. و من به‌ویژه به یاد پنج زنی هستم که در سه هفته اخیر اعدام شدند. رژیم ایران نخستین جلاد زنان در جهان است. از من درباره فواید به قدرت رسیدن به‌اصطلاح اصلاح‌طلبان در ایران سخن نگویید! دیدیم که برخی از آنها باز هم سرک می‌کشند. از یک سال پیش که پزشکیان در پایان ژوئیه روی کار آمد، همان که می‌گفتند اصلاح‌طلب است، شمار قربانیان از ۱۶۰۰ نفر فراتر رفت.

مقاومت، اما همچنین سازماندهی برای کارزار. زیرا آخوندها نه تنها آثار جنایاتشان را نابود می‌کنند، بلکه با بهره جستن از مصونیتشان تاکنون، آشکارا خواستار تکرار آن کشتار می‌شوند! عجب وقاحتی! عجب شناعت محضی! چگونه می‌توان از چنین کشتاری همچون «تجربه‌ تاریخی موفق که باید تکرار شود» سخن گفت؟ هشدار! هشدار! هشدار!

آیا حالا فقط باید مقاومت کرد؟ تصمیم با شورای ملی مقاومت ایران و اصلی‌ترین سازمان آن، مجاهدین خلق ایران و رئیس‌جمهور شگفت‌انگیز آن، خانم مریم رجوی، و مردم ایران است. تا آنجا که به ما برمی‌گردد، امروز و در سرتاسر جهان، وظیفه ما این است که همیشه در کنار آنها باشیم.  

از شما سپاسگزارم.

 

آلن ویوین

ما باید رهبران سیاسی خود را تحت فشار قرار دهیم

 تا در گرداب مذاکرات بی‌پایان فرو نرویم

 باید به شکل متحد و با بالاترین قاطعیت عمل کنیم

 

 

آلن ویوین ـ وزیر پیشین امور اروپایی دولت فرانسه

آلن ویوین ـ نایب‌رئیس مجلس ملی فرانسه ۱۹۸۳-۱۹۸۲

خانم رئیس‌جمهور، آقای شهردار، دوستان عزیز، تنها چیزی که می‌توان گفت، اضطراب عظیمی است که ما را فرا می‌گیرد وقتی شهادت‌هایی را می‌شنویم که در طول امروز بعدازظهر ارائه شد، منجمله از سوی جوانانی که خود را درگیر این مبارزه زیبا برای آزادی و صلح در سراسر جهان کرده‌اند.

چند کلامی بیشتر نمی‌گویم. من این امتیاز را داشتم، اگر بشود چنین گفت، که درست پیش از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدم و شاهد اشغال خارجی و مبارزاتی که به نام مقاومت باید انجام می‌گرفت بودم.

من از صمیم قلب با آنهایی هستم که برای آزادی مبارزه می‌کنند. به همین دلیل، وقتی نماینده مجلس بودم، اقداماتی در این جهت اتخاذ کردیم که فکر می‌کنم ژیلبر میتران امروز خیلی خوب آنها را یادآوری کرد.

و اما امروز چه باید کرد؟ بی‌تردید، من با درخواست فعال کردن «صلاحیت جهانی» که توسط سخنران پیش از من به‌خوبی مطرح شد، موافقم. باید همه نهادهای بین‌المللی بسیج شوند، اما همچنین لازم است که نهادهای ملی نیز ابتکار عمل به خرج دهند. و من متأسفم که شماری از دولت‌ها تاکنون چنین نکرده‌اند، در حالی که این امر کاملاً ضروری است.

همان‌طور که گفتم، سخنانم کوتاه خواهند بود، اما باید پرسید درباره امور هسته‌ای چکار می‌کنیم؟ از خود می‌پرسم اگر دیکتاتورها در سال ۱۹۴۵ به چنین سلاح هولناکی دسترسی داشتند، چه می‌شد؟ آیا تردید می‌کردند؟ نمی‌خواهم تاریخ را بازنویسی کنم، اما این پرسشی است واقعی. بنابراین باید همه ما، مسئول و غیر مسئول، سیاسی و غیر سیاسی، بسیج شویم تا فشارها بر حکومتی که دست به هر جنایتی می‌زند، از جمله گروگانگیری، به نتیجه برسد. این رژیم نباید روزی بتواند در خاورمیانه‌ای که همیشه تاریخی پیچیده داشته، به چنین سلاح مرگباری دست پیدا کند؛ سلاحی که اگر در اختیارش باشد، دیگر مرزی برای جلوگیری از پیامدهای فاجعه‌بار آن وجود نخواهد داشت.

ما با تجارب آن مواجه بودیم. ژاپن تجربه‌اش را در پایان جنگ داشت و هنوز هم از نظر روحی روانی کاملاً از آن خلاص نشده است. امروز همه جهان، همه انسان‌های شریف و درستکار، همه زنان درستکار، می‌خواهند مطمئن باشند که چنین رویدادهایی دیگر تکرار نخواهد شد.

هنوز فرصت اقدام داریم، تا رهبران سیاسی خود و مسئولان را تحت فشار قرار دهیم تا در گرداب مذاکرات بی‌پایان فرو نرویم، مثل گفت‌و گوهایی که هم‌اکنون ادامه دارد و قرار است تا پایان این ماه به نتیجه برسد. باید با بالاترین قاطعیت عمل کنیم و تا حد امکان به شکل متحد.

این آرزوی من است. اضافه می‌کنم که من هم آرزو دارم دیگر مجبور نباشم در جلساتی از این دست شرکت کنم، یا دست‌کم امیدوارم این جلسات هرچه زودتر در تهران برگزار شود. سپاسگزارم.

 

 

پروفسور ولفگانگ شومبورگ

موضوع اصلی سخنم درباره آینده بی‌عدالتی در ایران است

ما باید از نظام حاکمان آخوندها عبور کنیم

 

به نظر می‌رسد یک جایگزین مطرح شده باشد:

دلقکی آمریکایی، پسر شاه که صدایش را بلند کرده

 اما من مطمئنم مردم ایران به‌قدری خردمند هستند که او را نادیده بگیرند

 

باید این تصور پوچ درباره «دلقک آمریکایی» را کنار بگذاریم

و بر راه حل واقعی تمرکز کنیم: راه حل سوم

 

خانم پرزیدنت من از صمیم قلب سپاسگزارم

که مسیر آینده‌ای بهتر برای ایران را هموار کرده‌اید

طرح 10 ماده‌یی برنامه‌ای درخشان است برای آنچه که دولتی نوین

پس از سرنگونی رژیم می‌تواند دنبال کند

 

پروفسور ولفگانگ شومبورگ ـ قاضي دادگاه بين‌المللي كيفري ملل متحد براي يوگسلاوي سابق و رواندا

خانمها و آقایان، خانم رئیس‌جمهور منتخب، از اینکه بار دیگر به اینجا دعوت شدم، بسیار سپاسگزارم. باید اعتراف کنم شنیدن این همه درباره جنایات هولناک، به‌ویژه وقتی سرنوشت شخصی شما را می‌شنوم، عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار می‌دهد.

این درست شبیه شهادتی است که هر روز در یک دادگاه ارائه می‌شود، و این بخشی از همان چیزی است که ما همه بدان نیاز داریم: نزدیک شدن هرچه بیشتر به حقیقت و سپس واکنش متناسب. زیرا بدون حقیقت، عدالت وجود ندارد، و بدون عدالت، صلحی هم نخواهد بود.

بنابراین، موضوع اصلی سخنم امروز آینده بی‌عدالتی در ایران است. ما باید از نظام حاکمان ملایان عبور کنیم. به نظر می‌رسد یک جایگزین مطرح شده باشد: دلقکی آمریکایی، پسر شاه، که صدایش را بلند کرده و گویا واقعاً می‌خواهد رئیس‌جمهور آینده ایران شود. اما من مطمئنم مردم ایران به‌قدری خردمند هستند که او را نادیده بگیرند. با این حال باید راهی برای برون‌رفت وجود داشته باشد. و بی‌تردید چنین راهی هست، همان‌گونه که خانم رئیس‌جمهور، خانم رجوی، بارها نشان داده‌اند.

من از صمیم قلب سپاسگزارم که مسیر آینده‌ای بهتر برای ایران را هموار کرده‌اید. امروز بسیاری از سخنرانان، و همچنین شما، به طرح ده ماده‌ای اشاره کردید. این برنامه‌ای درخشان است برای آنچه که دولتی نوین پس از سرنگونی رژیم می‌تواند دنبال کند.

پرسش این است: آیا ما می‌توانیم چنین کنیم؟

از دیدگاه حقوقی، دیده‌ام که در بسیاری کشورها به قوانین بین‌المللی کم‌توجهی شده، اما به‌ندرت کشوری را همچون ایران دیده‌ام که معیارهای حقوق بین‌الملل چنین آشکار نادیده گرفته شود.

موضوع فقط مجازات اعدام نیست. بسیار خوشحالم که امروز به میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز اشاره شد. به‌ویژه مواد ۹ و ۱۴، که در طرح ده ماده‌ای شما نیز گنجانده شده است. این اصول بسیار مهم‌اند زیرا می‌گویند هر متهمی حق داشتن وکیل دارد، حق دسترسی به مدارک دارد، و حق یک دادرسی عادلانه دارد.

آیا وقتی فردی ظرف پنج دقیقه، بدون وکیل، بدون حضور خانواده برای شهادت دادن، محکوم می‌شود می‌توان آن را دادرسی عادلانه نامید؟ هرگز. اما این واقعیت ایران کنونی است. و باید با چنین کاستی‌هایی مبارزه کرد. ایران همواره موظف به رعایت این اصول حقوق بین‌الملل بوده است.

اجازه دهید به موضوع اعدام بازگردم. برای من این یکی از اساسی‌ترین مسائل است. وقتی جوان بودم و تصمیم گرفتم مسیر کاری‌ام را انتخاب کنم، به پدر و مادرم قول دادم که هرگز در دستگاه قضایی‌ای کار نکنم که مجازات اعدام در آن وجود داشته باشد. چرا؟ زیرا ما انسان‌ها حق نداریم در مورد زندگی دیگران تصمیم بگیریم.

به همین دلیل میخواهم تاکید کنم می‌دانم که از دیدگاه شما، مسئله اصلی اعدام زندانیان سیاسی است. اما می‌خواهم تأکید کنم که مجازات اعدام باید در همه شرایط و تحت هر عنوانی لغو شود.

در چارچوب شورای اروپا، کنوانسیون ویژه‌ای برای لغو مطلق مجازات اعدام وجود دارد و این بسیار مهم است. حتی در زمان جنگ نیز نباید چنین مجازاتی اعمال شود.

و یک جنبه مشخص آن این است که در دادگاه‌های آلمان،  به‌روشنی بیان شد: اگر قاضی‌ای برخلاف یافته‌های خود، صرفاً به دستور دولت حکم اعدام دهد، مرتکب قتل شده است.

اینکه قاضی به‌عنوان عروسک حکومت ظاهر شود، هیچ تفاوتی در ماهیت جنایت ایجاد نمی‌کند. و همین امروز نیز آنچه در ایران رخ می‌دهد، به‌روشنی «قتل» است.

ما باید مراقب باشیم که حاکمیت قانون و تمامی اصول حقوق بین‌الملل، بخش جدایی‌ناپذیر هر دولت دموکراتیک شود. سه ستون اصلی دولت دموکراتیک باید رعایت شود: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه مستقل. اما از سال ۲۰۲۰ به‌ویژه آشکار شده که قوه قضاییه در ایران به‌هیچ‌وجه کارکردی ندارد.

به همین دلیل دلایل کافی داریم و امروز شواهد بسیاری شنیدیم تا روشن بگوییم: این یک دولت قلابی است، یک دولت شکست‌خورده. البته این به معنای شهروندان نیست، بلکه رهبران حاکم را هدف قرار می‌دهد.

شعار «صلح بدون عدالت وجود ندارد» فقط به معنای رسیدگی به پرونده‌های فردی نیست، بلکه تضمین‌کننده صلح آینده است. وقتی عدالت نباشد، نمیتوانید به صلح سریع برسید. این همچنین بر سر صلح برای آینده است. تا در آینده مردم بدانند که  باید دستگاه قضایی مستقل ساخته و برقرار شود، آن هم در اسرع وقت زیرا هر روز تأخیر، به معنای کشته شدن یک یا چند انسان به دست «قاضیانی» است که حکم مرگ صادر می‌کنند.

چگونه می‌توانیم بر این وضعیت غلبه کنیم؟ البته که می‌توانیم. یک راه این است که هیچ اقدامی نکنیم و بگذاریم سیستم موجود ادامه یابد. اما این راه‌حل نیست. شواهد امروز کافی بود. باید این تصور پوچ درباره «دلقک آمریکایی» را کنار بگذاریم و بر راه حل واقعی تمرکز کنیم: من آن را راه حل سوم برای آینده می‌نامم یعنی مقاومت در داخل و خارج ایران، که در صورت نیاز  و فقط طبق درخواست می‌تواند از سوی حامیان بین‌المللی نیز پشتیبانی شود. یا حتی از سوی قضات البته این به وضعیت مشخص بستگی دارد.

امید وجود دارد، راههای بسیاری برای رسیدن به راه حل وجود دارد. اما باید هرچه سریع‌تر به آن دست یافت. رژیم حاکم باید هرچه زودتر سرنگون شود، اما به شیوه‌ای عادلانه البته این امر اینجا در دستان شایسته ترین افراد است. امیدوارم در طول زندگی خود روزی را ببینیم که بتوانیم آزادانه از برگزاری محاکمات عادلانه در ایران سخن بگوییم. بسیار سپاسگزارم.

 

 

سونیا بیسرکو

رژیمی که هزاران نفر را در گورهای جمعی دفن کرد

اکنون آن کشتارها را به‌عنوان «موفقیتی تاریخی» ستایش می‌کند

 

مصونیت عاملان قتل‌عام 67 که به بالاترین مقام‌ها رسیدند

رژیم را جسور کرده است

مصونیت امروز مجوزی برای جنایات آینده است

 

در ۱۹۸۸ جهان ساکت ماند  هزاران نفر قتل‌عام شدند

 نشانه‌ها آشکار بود اما نادیده گرفته شد

اکنون خود رژیم این نشانه‌ها را بطورعلنی پخش می‌کند

 سکوت امروز  یعنی همدستی

 

سونیا بیسرکو ـ عضو کمیسیون حقیقت‌یاب ملل متحد درمورد نقض حقوق‌بشر در کره شمالی ۲۰۱۴-۲۰۱۳

سونیا بیسرکو ـ بنیان‌گذار و رئیس کمیته هلسینکی برای حقوق‌بشر در صربستان

خانم‌ها و آقایان گرامی، دوستان عزیز، من از صربستان آمده‌ام؛ کشوری که همان‌گونه که همگی می‌دانید تجربه‌ای از جنگ‌های ترور و نسل‌کشی داشته است.

و من، به‌خوبی با این موضوع آشنا هستم که دولت‌ها چگونه از ترور به‌عنوان یک نظام حکمرانی استفاده می‌کنند. من همچنین عضو کمیسیون تحقیق سازمان ملل درباره کره شمالی بودم.

رژیم ایران نیز همین کار را می‌کند. خاموش کردن صدای حق‌طلبان، ایجاد ترس، حفظ قدرت به هر بهایی.

وقتی از ایران سخن می‌گویم، تنها به سیاست یا سرکوب اشاره نمی‌کنم.

من به مادرانی می‌اندیشم که هنوز به‌دنبال قبرهای فرزندان خود از سال ۱۹۸۸ هستند و به جوانان ایرانی امروز که با وجود دانستن بهای سنگین آزادی، جرئت دارند رؤیای آنرا داشته باشند.

مبارزه آنان ذهنی و صوری نیست، عمیقاً انسانی است و مسئولیت ماست که مطمئن شویم شجاعتشان با سکوت جهان پاسخ داده نشود. ایران در یک بزنگاه تاریخی ایستاده است و جهان نیز همین‌گونه. رژیمی که هزاران نفر را در گورهای جمعی دفن کرد، اکنون آن کشتارها را به‌عنوان «موفقیتی تاریخی» ستایش می‌کند.

مردم ایران در مبارزه برای آزادی شجاعت و تعهدی شگفت‌انگیز نشان داده‌اند. آنان شایسته نه‌تنها احترام، بلکه حمایت فعال ما در تلاش برای رهایی از استبداد هستند.

جامعه ایران آماده تغییر است، اما رژیم که این تغییر را احساس می‌کند، چنگال خود را سخت‌تر کرده و سرکوب را تشدید می‌کند تا آینده‌ای را که مردم می‌طلبند سد کند.

در ۷ ژوئیه ۲۰۲۵، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، اعدام‌های دسته‌جمعی سال ۱۹۸۸ را یک «تجربه تاریخی موفق» خواند. این صرفاً بازنویسی تاریخ نبود، بلکه دعوتی آشکار به ارتکاب جنایت‌های جدید بود؛ هشداری که چنین فجایعی می‌تواند دوباره رخ دهد. ما باید آن را جدی بگیریم. نشانه‌ها روشن است: مقامات رژیم ایران اعدام‌ها، شکنجه‌ها و تبعیدهای اجباری را افزایش داده‌اند. این اقدامات تصادفی نیست.

این همان الگویی است که به کشتار ۱۹۸۸ زندانیان سیاسی انجامید. اگر جهان بی‌تفاوت بماند، تاریخ تکرار خواهد شد. در هفته‌های اخیر، دو مرد، بهروز احسانی و مهدی حسنی، اعدام شدند.

جرم آنان ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بود. دادگاه‌هایشان نمایشی، اعترافاتشان اجباری و مرگشان پیامی بود برای خفه کردن هرگونه مخالفت. اکنون ۴۰ زندانی دیگر در انتظار همین سرنوشت هستند.

در همین زمان، رژیم حافظه گذشته را هدف گرفته است. معاون شهردار تهران اعتراف کرد که قطعه ۴۱ گورستان بهشت زهرا، جایی که هزاران زندانی اعدام‌شده دفن شده بودند، تخریب و تبدیل به پارکینگ شده است.

این تنها بی‌حرمتی نیست. تلاشی است برای پاک‌کردن شواهد برای یادآوری. چرا این روند ادامه دارد؟

به‌دلیل مصونیت، عاملان قتل‌عام ۱۹۸۸ هرگز مجازات نشدند. بسیاری به بالاترین مقام‌های حکومتی رسیدند. این مصونیت است که رژیم را امروز جسور کرده است. در واقع مجوزی برای جنایات آینده است. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم چنین بماند.

وقتی جهان روی برمی‌گرداند، به جنایتکاران پیام می‌دهد که جنایتشان مجاز است. ایران امروز در حال آزمودن همین درس خطرناک در برابر چشمان ماست. ابزارهایی برای پاسخ وجود دارد. هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل درباره ایران برای بررسی این نقض‌ها تشکیل شده است. نقش آن اکنون حیاتی است. این هیئت باید فوراً کار خود را گسترش دهد و دو نکته را پوشش دهد: نخست، تحریک‌های سپاه پاسداران. سرمقاله خبرگزاری فارس نظر شخصی بی‌ضرر نیست؛ تحریک مستقیم به ارتکاب جنایت علیه بشریت است.

دوم، موج کنونی اعدام‌ها و سرکوب، بازداشت‌ها، دادگاه‌های نمایشی و احکام اعدام بخشی از طرحی فزاینده برای کشتار دولتی است.

در ۱۹۸۸، جهان ساکت ماند. هزاران نفر قتل‌عام شدند. نشانه‌ها آشکار بود اما نادیده گرفته شد. اکنون، خودِ رژیم این نشانه‌ها را علنی پخش می‌کند. سکوت امروز، یعنی همدستی.

وظیفه ما عمل کردن است. یادآوری قربانیان کافی نیست. ما باید چرخه مصونیت را بشکنیم. این یعنی پاسخگویی. این یعنی توانمندسازی نهادهای بین‌المللی، آغاز با هیئت حقیقت‌یاب برای تحقیق و افشاگری.

زندگی هزاران نفر به آن بستگی دارد. جامعه جهانی باید همین حالا در کنار مردم ایران بایستد، پیش از آن‌که سرکوب امروز به قتل‌عام فردا بدل شود. ستم ممکن است شبی به درازا کشد، اما در سپیده‌دم عدالت شسته خواهد شد. و باور دارم که زنان ایران تغییر‌دهنده بازی خواهند بود. بسیار سپاسگزارم.

 

شهردار ژاک بوتو

مقاومت تنها پاسخ مشروع در برابر دیکتاتوری است

چه دیکتاتوری سلطنت گذشته باشد و چه استبداد مذهبی حاکم

که مسئول هزاران اعدام سیاسی است

باید به روشنی بگوییم: نه شاه، نه شیخ

 

در همراهی با شورای ملی مقاومت و به‌ویژه مجاهدین خلق

به این باور رسیده‌ام که این شورا

تنها آلترناتیو مشروع و واقعی در برابر رژیم آخوندهاست

جامعه جهانی باید این حقیقت را آشکارا بپذیرد و با قاطعیت از آن حمایت کند

 

راهی که مریم رجوی و یارانش برگزیده‌اند سخت‌ترین راه است

اما تنها راهی است که می‌تواند به این رژیم فاسد و رو به سقوط پایان دهد

این رویا اکنون به واقعیتی در حال تحقق تبدیل شده است

 

 

ژاک بوتو ـ معاون شهردار منطقة مرکزی پاریس، شهردار منطقة ۲ پاریس ۲۰۲۰-۲۰۰۱

خانم رئیس جمهور، آقای شهردار، دوستان گرامی، برای من افتخار است که به نمایندگی از کمیته شهرداران فرانسه برای ایران دموکراتیک در اینجا سخن بگویم. به‌ویژه از ژان فرانسوا لوگاره و نیز ژوفروآ بولار برای میزبانی در این تالار باشکوه و برای وفاداری عملی به آرمان مقاومت ایران سپاسگزارم که فراتر از حرف امروز در عمل با حضورمان اینجا نشان دادیم که بابت پذیرش ما اینجا از تو جوفروآ ممنونم.

بیش از پانزده سال یا شاید بیست سال است، همانطور که ژان فرانسوا لوگاره گفت، که همراه و پشتیبان جنبش آزادی ایران هستم. آنچه در این سال‌ها مرا بیش از همه تحت تأثیر قرار داده، عشق و دلبستگی عمیق به آزادی، ایستادگی و عزم راسخ برای دموکراسی و رهایی کشورشان است؛ چیزی که مجاهدین خلق ایران و خانم مریم رجوی، تجسم آن هستند.

ارزش‌هایی که این جنبش نمایندگی می‌کند همان ارزش‌های فرانسه است: آزادی، برابری، برادری، و نیز خواهری، برای ادای احترام به زنان شجاع ایرانی که از سال ۲۰۲۲ پیشگام این مبارزه بوده‌اند. همچنین ارزش لائیسیته که جدایی دین و دولت را تضمین می‌کند و آزادی باور یا عدم باور هر فرد را پاس می‌دارد.  دولت هیچ دین رسمی ندارد ولی از همه افراد در عمل به دین و اعتقادشان یا آنها که هیچ اعتقادی ندارند دفاع می‌کند.  ایا این جدایی دین از دولت وقتی اعمال می‌شود زیبا نیست؟ این همان آزادی حقیقی است

می‌خواهم بر حقیقتی ساده تأکید کنم، یک واقعیت محض:  مقاومت تنها پاسخ مشروع در برابر دیکتاتوری است، چه دیکتاتوری سلطنت گذشته باشد و چه استبداد مذهبی حاکم که مسئول هزاران اعدام سیاسی است. باید روشن بگوییم: نه شاه، نه ملا.

در طول این سال‌ها با شورای ملی مقاومت ایران و به‌ویژه مجاهدین خلق همراه بوده‌ام و به این باور رسیده‌ام که این شورا تنها آلترناتیو مشروع و واقعی در برابر رژیم ملایان است. در همین رابطه، سیاست بین المللی و جامعه جهانی باید این حقیقت را آشکارا بپذیرد و با قاطعیت  و حسن نیت از مقاومتی که شورای ملی مقاومت  تحت هدایت خانم رجوی پیش میبرد، حمایت کند.

از شهرداران و منتخبین حاضر نیز سپاسگزارم ژان فرانسوآ لوگاره و دیگر شهرداران متعهد، چه آنهایی که هستند و چه آنهایی که نیستند و ابتکارهای زیبایی مانند برگزاری نمایشگاه مقاومت ایران توسط فلورانس ورتو، شهردار منطقه پنجم پاریس که کمی قبل از شروع تابستان یا در آغاز تابستان برای قددرانی از مقاومت ایران و نصب بنر آزادی مریم اکبری و یادآوری دو گروگان فرانسوی در ایران، سیسیل کوهلر و ژاک پاریس، نمونه‌های ارزشمندی از این همبستگی هستند.

همچنین باید به برنامه ده ماده‌ای مریم رجوی اشاره کنم که چشم‌اندازی روشن از یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت ارائه می‌دهد: با برابری زن و مرد، لغو مجازات اعدام و جدایی دین از دولت. که تاکنون حمایت گسترده‌ بین المللی داشته است، مشخصا میخواهم به بیانیه شهرداران فرانسوی اشاره کنم که همبستگی خود را با این طرح اعلام کرده اند، بله، ۱۰۶۷ شهردار فرانسوی با امضای این بیانیه‌ همبستگی خود را با این طرح اعلام کرده‌اند.

در این سال‌ها شاهد هزاران هوادار مقاومت در داخل و خارج ایران بوده‌ام که با شجاعتی بی‌نظیر، امید به تغییر را زنده نگاه داشته‌اند. این همان چیزی است که مقاومت را به تنها آلترناتیو واقعی برای ایران آزاد فردا تبدیل می‌کند؛ ایرانی که تحت رهبری مریم رجوی ساخته خواهد شد.

راهی که او و یارانش برگزیده‌اند سخت‌ترین راه است، اما تنها راهی است که می‌تواند به این رژیم ناکارآمد، و به معنای اتم کلمه فاسد در همین  زمینه‌ها که در آستانة سقوط است و ما باید با ایمانمان و حمایتمان  سرنگونی رژیم آخوندی را هرچه سریعتر محقق کنیم.  این رویا اکنون به واقعیتی در حال تحقق تبدیل شده است.

از شما سپاسگزارم.

 

نیلوفر عظیمی

 خانم‌ها و آقایان، خانم رجوی، دوستان عزیز، من نیلوفر عظیمی هستم و عضو مقاومت ایران.

من در خانواده‌ای بزرگ شدم که همواره از سازمان مجاهدین خلق حمایت می‌کردند و در مسیر مقاومت بودند.

کودکی من تحت حکومت آخوندها در تهدید دائمی زندان سپری شد. امروز می‌خواهم از مادرم سخن بگویم. فاطمه ضیایی آزاد او فارغ‌التحصیل رشته مدیریت بازرگانی است. او از بازماندگان واحدهای ویژه (واحد مسکونی) مخوفی است که برای نابودی زنان زندانی ایجاد شده بود.

در تاریخ ۷ اوت، نیروهای امنیتی برای هفتمین بار به خانه ما حمله کردند تا او را بازداشت کنند. اولین بار درسال 1360 ژوئن بازداشت شده بود. مادرم مجموعاً سه سال در زندان گذراند و توانست از واحدهای ویژه سرکوب زنان در زندان جان سالم بدر ببرد. بر اثر شکنجه ها، او به بیماری ام اس مبتلا شد که اکنون به مرحله پیشرفته رسیده است. امسال پزشکی  تأیید کرد  که او از نظر جسمی دیگر توان ماندن در زندان را ندارد و آزاد شد، اما باز هم بار دیگر دستگیر شد.

پدرم، متخصص کامپیوتر، هم در زمان شاه و هم در دوران خمینی زندانی شد. عموی من، سعید، توسط رژیم شاه به شهادت رسید. دخترعمویم، نسترن عظیمی، در سال ۲۰۱۱ و در سن ۲۳ سالگی در حمله عوامل رژیم به شهر اشرف در عراق کشته شد.

چه در زمان دیکتاتوری شاه و چه تحت دیکتاتوری مذهبی، مجاهدین خلق و هوادارنشان همواره سرکوب شده‌اند زیرا  دیکتاتور‌ها می‌دانند که این سازمان علیه هرگونه استبداد است. این مقاومت صد و بیست هزار شهید برای آزادی تحت حاکمیت دیکتاتوری مذهبی تقدیم کرده است.

آنچه برای خانواده من رخ داده، تنها یک تراژدی شخصی نیست؛ بلکه نشان می‌دهد که رژیم از قدرت کلمات و پیام‌های مقاومت هراس دارد.

امروز می‌خواهم از شما بخواهم که گوش دهید و اقدام کنید: اول، از همه دولت‌ها، به‌ویژه دولت فرانسه، بخواهید این جنایت‌ها باید متوقف شود. کلمات به تنهایی کافی نیست؛ نیازمند اقدامات فوری هستیم.

دوم، پیام مقاومت را به جهان منتقل کنید. کلمات مجاهدین امید مردم ایران برای آزادی و دموکراسی در ایران هستند و شایسته حمایت همه ما می‌باشند.

بسیار سپاسگزارم.

 

آزاده عالمی

خانم پرزیدنت، آقای شهردار، خانم‌ها و آقایان. امروز من به مناسبت سالگرد غم‌انگیز بزرگترین کشتار زندانیان سیاسی که در سال ۱۹۸۸ صورت گرفت، سخن می‌گویم.

من به نام نسلی صحبت می‌کنم که در مقاومت زاده و بزرگ شده است، نسلی که با تنها یک رویا بزرگ شده است، رویای آزادی.

اجازه دهید شما را برای لحظاتی به سلولی سرد و تاریک در زندان اوین ببرم.

من کودک بودم. تنها پناهگاهم آغوش مادرم بود. هر شب، وقتی در آغوش او به خواب می‌رفتم، سکوت با صدای قفل‌ها شکسته می‌شد. در باز می‌شد و مادرم را از من جدا می‌کردند تا مادرم را برای شکنجه ببرند.

من در تاریکی تنها می‌ماندم، زیر پتویی کهنه جمع می شدم، با چشمانی بسته دعا می‌کردم که او بازگردد، زخمی اما ایستاده.

در همین سلول بود که آموختم مقاومت یعنی چه. ما با یک یقین تزلزل‌ناپذیر بزرگ شدیم: آزادی یک امتیاز نیست، این یک حق است. اما ما می‌دانیم که این حق همیشه بهایی دارد. از همان سال‌های آغاز دهه ۱۹۸۰ رژیم عزیزترین کسان ما را از ما گرفت، در سال ۱۹۸۸ مرتکب جنایات وصف‌ناپذیری شد، به این گمان که می‌تواند یک نسل کامل از مبارزان را نابود کند، نسلی که تنها یک چیز می‌خواست: پایان استبداد و طلوع آزادی.

(اکنون) چهل و پنج سال گذشته است و ما هنوز اینجا هستیم. نه تنها حاضر، بلکه پرشمارتر و مصمم‌تر. از نسلی به نسل دیگر، والدین ما که با دو دیکتاتوری، دیکتاتوری سلطنتی و دیکتاتوری آخوندی، روبرو شدند، چیزی بیش از یک خاطره به ما منتقل کردند؛ آنها میراثی برای ما به جا گذاشتند: میراث مقاومت، میراث مقدس‌ترین آرمان، یعنی آرمان زندگی آزاد.

در داخل ایران، زنان و مردان به خاطر طلب آزادی در زندان‌ها  رنج میبرند، در حالی که اعدام‌ها بدون وجود عدالت و یک محاکمه عادلانه ادامه دارد.

در خارج، ما تبعیدیان هرگز از اینکه صدای کسانی باشیم که هرگز زنده از زندان بیرون نیامدند، دست نکشیده‌ایم؛ صدای کسانی که مرگ را به زندگی بر روی زانو ترجیح دادند، مانند دو عموی جوانم، هادی بیست و پنج ساله و رضا بیست و دو ساله.

ما مبارزه می‌کنیم تا روزی دیگر هیچ‌کس به خاطر عقایدش اعدام، شکنجه یا زندانی نشود. فراموش نکنیم که چهره‌های مقاومت روزی به تروریسم یا خرابکاری متهم شدند، تنها به این دلیل که برای دفاع از خود در برابر حاکمان بی‌رحم و تا بن دندان مسلح، سلاح به دست گرفته بودند. اما همانطور که نلسون ماندلا گفت: «این ستمگر است، نه ستمدیده، که شکل مبارزه را تعیین می‌کند.»

به همین دلیل است که ما با قاطعیت خواستار حمایت از مبارزه شجاعانه‌ای هستیم که توسط کانونهای شورشی در میدان، در قلب ایران، صورت می‌گیرد.

ما انتخاب کرده‌ایم که صدای مردم خود باشیم و از راه حل سوم که توسط رهبری برجسته مریم رجوی ارائه شده است، حمایت کنیم؛ کسی که هر روز دشمن را تضعیف می‌کند و هرگز عقب‌نشینی نمی‌کند. و نسل بعد از ما نیز همین انتخاب را کرده است.

از شما سپاسگزارم.

 

آرمان حبیبی

برای تأیید آنچه مادرم به ما یادآوری کرد، ما، نسل‌هایی که هرگز ایران، کشور اصلی خود را ندیده‌ایم، به این مبارزه ادامه خواهیم داد تا مردم ایران به آزادی و دموکراسی که شایسته آن هستند، دست یابند.

حاضر حاضر حاضر

پایان

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/61bf3c6b-b09f-46b4-a537-1c9908856d3a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات