728 x 90

هاشمی طبا: سیاست دولت رئیسی بر ترس استوار است و اصل بر حدیث معروف «دستش نزن بدتر می‌شود» است

هاشمی طبا
هاشمی طبا

مصطفی هاشمی طبا از مهره‌‌های حکومتی و از مهره‌‌های جناح مغلوب حاکمیت ولایت فقیه، در مطلبی در سایت حکومتی شرق به‌تاریخ ۳۱فروردین تحت عنوان «حسن یا احسن» اعلام کرده است که برای ایران، تحت حاکمیت ولایت فقیه، هیچ تحول مثبتی متصور نیست.

 

وی نوشته است: تضادهای انباشت ‌شده‌‌ٔ مختلف در عرصه‌‌های مختلف از قبیل زمامداری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… در این روزها باعث شده است که بسیاری از کارگزاران حال حاضر و سابق حکومت ایران به این نتیجه برسند که هیچ کورسویی از امید برای اصلاح امور نیست.

سیاست‌های دولت هم بر اساس ترس استوار است و از هر گونه تحول که طبعاً بار آن را به‌نوعی مردم می‌کشند، خودداری می‌کند و اصل بر حدیث معروف «دستش نزن بدتر می‌شود» است. مردم جامعه هم که هر یک از مشکلات خود در رنج هستند، می‌خواهند به هر نحو کهنه‌قبای خود را به میخی آویزان کنند و بدین‌ترتیب فردگرایی در جامعه حرف اصلی را می‌زند و هیچ سیاست اجرایی برای مقابله با آن تدوین نمی‌شود. می‌ماند کشوری که هیچ چیز در آن تغییر مثبت نمی‌کند و هیچ تحولی برای آن در نظر گرفته نمی‌شود.

در بخش جامعه، هاشمی طبا ضمن برشمردن تقسیم‌بندی‌های مختلف جامعهٔ ایران از نظرهای مختلف، مطرح می‌کند که برخی (اشاره به سخنرانی اخیر خامنه‌ای که برای چندمین بار نسبت به خطر دوقطبی شدن جامعه هشدار داد) منکر دوقطبی بودن جامعه هستند، وی می‌افزاید که جامعهٔ ایران در حال حاضر چندقطبی شده است و این سؤال را بر روی میز می‌گذارد که آیا در این زمینه تحولی لازم است و اگر هست به چه سو و چه سمتی؟

اما اصل دعوا در این جا توسط هاشمی‌طبا مغالطه شده است و دعوای اصلی و دوقطبی اصلی به تفسیر دیگری در جامعهٔ ایران در جریان است.

در حالی که خامنه‌ای و کارگزاران ارشد حکومتی، جنگ قدرت در درون جناح خامنه‌ای و یا سهم‌خواهی جریان مغلوب حاکمیت از «سفره انقلاب» را به «دوقطبی» تعبیر می‌کنند، در واقعیت عینی جامعهٔ ایران، جدا از سلایق و تفاوتها در امور مختلف چون امور دینی، زبانی، قومی، ملیتی، طبقاتی و… که از سوی هاشمی‌طبا در یادداشت مذکور یاد شده، یک دوقطبی فراتر از این دسته‌بندی‌ها وجود دارد و آن دوقطب بین مردم ایران یا جبهه‌ٔ خلق در یک‌سو و حاکمیت ولایت فقیه با تمامی دسته‌جات و دسته‌بندی‌های درونی به‌عنوان جبهه‌ٔ ضدخلق در سوی دیگر می‌باشد.

این جبهه است که در نهایت و در تفسیر و تبیین کلی رویدادها و سمت سوی تاریخ معاصر ایران در جامعهٔ ایران نقش‌آفرینی می‌کند و در نهایت یک‌سوی این جبهه محکوم به شکست در مقابل جبهه مقابل است و تاریخ همواره نشان داده است که آن‌که رو به زوال و شکست می‌باشد، دیکتاتوری است و در ایران امروز ما، دیکتاتوری دینی که باید پایان پذیرد و تحول واقعی در ایران، یعنی استقرار یک حاکمیت مردمی و دموکراتیک صورت پذیرد و احسن‌الحال مردم ایران آن روز خواهد بود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/98b82a2a-48e6-4e55-9b1e-b6532d9b49e6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات