یکی از ترفندهایی که حامیان دیکتاتورهایی با شعار «خدا، شاه، میهن» و مستبدین مرتجعی با شعار «خدا، ولیفقیه، حفظ نظام» همواره تکرار میکنند این است که شاه و یا شیخ از اقدامات غلط و ضدمردمی پایینیها خبر نداشتند و ندارند. چون آنها همیشه از کانالهای محدودی اخبار دریافت میکنند و بنابراین نمیدانند در قلب مردم و سفره خلق چه میگذرد تا اینکه کار از کار میگذرد. شاه و شیخ بیگناه! صدای انقلاب را وقتی میشنوند که دیگر امید ثمری نیست.
البته همیشه هم دیر یا زود چه در «تاریخ شفاهی» های مستند و یا اقرارهای نابهنگام، کارگزاران اعلیحضرت و اولیالامر بخشی از حقایق را افشا میکنند.
ابوالحسن ابتهاج در سالهای ۱۳۲۱ و ۱۳۲۹ بهعنوان رئیس بانک ملی و از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۷ بهعنوان رئیس سازمان برنامه در خدمت شاه بود. در مصاحبه ابتهاج با مجموعه تاریخ شفاهی هاروارد، عوامل متعددی بهعنوان دلایل فروپاشی شاه مخلوع را بر میشمارد: «اتلاف منابع ملی در پروژههای نامناسب - اختلاف با شاه بر سر عایدات نفت - انتقادناپذیری شاه- اشتباه در هزینه کرد عایدات نفتی و زوال سرمایه اجتماعی...» (پروژه تاریخ شفاهی ایران- حبیب لاجوردی)
عبدالمجید مجیدی، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه در خاطراتش میگوید: «کارشناسان اقتصادی همین هشدار (بالا بردن دلبخواهانه بودجه) را در حضور شاه مطرح کردند. او عصبانی شد و جلسه را ترک کرد. سپس مجیدی را احضار کرده و گفته بود که اگر کارشناسان از این حرفها بزنند، «من درِ آن سازمان برنامه را گٍل میگیرم» (ایران امروز۱۱خرداد۱۳۹۹).
پس از انقلاب ضدسلطنتی هم بودند و هستند کارگزارانی که خود را امین ولیفقیه ارتجاع میدانند و اقرار میکنند خامنهای از همه امورات کشور مطلع است و یعنی اینکه هر بلایی سر ملت بیاید عامدانه و برنامهریزی شده است.
رونمایی از رابط اصلاحطلبان با خامنهای
اسحاق جهانگیری از مهرههای اصلاحطلب قلابی و یکی از رابطهای این جناح با خامنهای درباره او میگوید: «برداشت من این است که رهبری در جریان مسائل و مشکلات کشور هستند. اینکه برخی دوستان تردید میکنند که چقدر واقعیتهای کشور به اطلاع رهبری رسانده میشود، برداشت من این است که ایشان الآن مسلطترین فرد به اوضاع کشور هستند» (آرمان۱۰اردیبهشت۱۴۰۳).
حالا بحرانهای متعدد اقتصادی و نقشههای شوم این یکی دیکتاتور برای جنگافروزی و صدور تروریسم از یکسو گرسنگی دادن به مردم تحت ستم ایران از سوی دیگر، یادآور آخرین روزهای حیات آن یکی دیکتاتور است. تازه اینکه شاه میخواست پنجمین ارتش جهان را داشته باشد اما وقتش منقضی شد و سلاحهای خریداری شده به دست ارتجاع قهار افتاد...
در این وانفسا هم شاهد رکوردشکنی دولت آخوند رئیسی گماشته خامنهای هستیم که روی دست همه کارگزاران فاشیسم دینی بلند شده و نمیداند با این همه دستاورد چه کار کند.
رئیسی رکورددار تورم در ۸۰ سال اخیر!
سفرههای خالی مردم و قیمت سرسامآور مواد خوراکی و اجاره مسکن دیگر جایی برای کتمان و آمارسازیهای دروغین رژیم آخوندی باقی نگذاشته است. سال گذشته رئیسی «وعده صادق» داده بود که تورم را مهار میکند اما حالا رکوردشکن تورم نامیده میشود: «رئیسی درست یک سال پیش در اردیبهشت۱۴۰۲ برای مهار تورم و رشد تولید دستوراتی داد. یک سال گذشته و حالا انتشار لیست تورم توسط بانک مرکزی نشان میدهد نهتنها در مهار تورم موفقیتی حاصل نشده بلکه رکورد ۸۰ ساله نرخ تورم توسط دولت سیزدهم شکسته شده و به بالای ۵۲ درصد رسیده است» (هممیهن۱۱اردیبهشت۱۴۰۳).
این رکورد از سال ۱۳۳۲ تاکنون بیسابقه بوده است. پیش از این رکورددار تورم، دولت رفسنجانی با ۴۹.۴درصد تورم بود. دولت رئیسی در تبلیغاتش روی کاهش نقدینگی مانور میدهد تا بحران تورم غولآسا را بپوشاند. اما کارشناسان اقتصادی پاسخ لازم را به آن دادند: «در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه، روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت نمیدانند. همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست» (روزنو _ ۱۱اردیبهشت۱۴۰۳)
وی در ادامه توضیحاتش میگوید، آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۳۹۹ درآمدها به ۷.۵ میلیارد دلار رسید. در حالیکه در سال ۱۴۰۲ درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی ۵برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹، سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است. با این درآمد نفتی و مجموع صادراتی که به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابلقبول نیست. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم
کالری مصرفی ۵۰ درصد ایرانیان زیر استاندارد
ای کاش درد مردم گرسنه و کودکان زبالهگرد و دستفروشی پدربزرگها و مادربزرگانمان با عذرخواهی خامنهای و آخوند رئیسی و دیگر اعضای باندها و مافیای نشسته بر چاههای نفتی، درمان میشد. اما واقعیت تلختر از زهر این است که بیماران و کودکان محروم از نبود امکانات غذایی مکفی رنج میبرند و این معضل ادامهٔ حیات را برای آنان غیرممکن میسازد
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آخوندی، در یک دهه گذشته (یک دهه! و نه یک ماه و یک سال) مواد غذایی لازم به مردم ستمدیده ایران نرسیده است: «بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است» (آرمان۱۰اردیبهشت۱۴۰۳)
تورم علت اصلی کاهش کالری
این گزارش با اینکه از سوی عوامل حکومتی صادر شده است اما باز هم تکاندهنده است. اینکه، میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایران در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) بوده است. اینکه، خانوارها به دلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. و اینکه جمعیت ۲۵ میلیونی فقرا، ۳۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند...
در این گزارشها بهعلت اصلی تورم اشاره نمیشود. دیکتاتوری حاکم، عامدانه و با نقشه جنایتکارانه روزگار مردم ایران را سیاه کرده و همچون دیکتاتور سابق تنها با قیام دلیرانه جوانان میهن به گورستان تاریخ فرستاده میشود.