روحیه دادن خامنهای به سرکردگان نیروهای مسلح تحتامر در گرداب بحران و تهدید
باید آمادگی داشته باشید وقتی تهدید هست باید آمادگی وجود داشته باشد تهدید هیچگاه بهطور کامل از بین نمیرود
وارونهگویی خامنهای درباره هدف جنگهای عراق و افغانستان:
هدف این دو جنگ ایران اسلامی بود
حالا خوشبختانه چون بنیهٔ انقلاب بنیهٔ قوی است شکست خورد و شکستش همراه بود با توسعهٔ دستوبال جمهوری اسلامی نقش قاسم سلیمانی در این قضیّه نقش واقعاً بینظیری بود
خامنهای در دیدار با جمعی از سران نیروهای مسلح رژیم گفت:
یک نکتهٔ بسیار مهم آمادگی است. حالا ایشان اشاره کردند به بازیهای جنگ. [۵] خب مهم است؛ یعنی بازیهای جنگ را در آن بخشی که نیروهای مسلّحِ دشمن متعهّدش هستند ــ در همهٔ بخشهایش؛ بخش هواییاش، بخش زمینیاش، بخش دریاییاش، بخش امور امنیّتیاش، بخش نفوذش ــ در همهٔ زمینههایی که در حوزهٔ کار نیروهای مسلّح قرار میگیرد،
باید آمادگی داشته باشید. وقتی تهدید هست، باید آمادگی وجود داشته باشد. تهدید هم همیشه هست، چون نمیشود زمانی را فرض کرد که تهدید نباشد؛ میشود زمانی را فرض کرد که صلح باشد و جنگ نباشد، امّا اینکه زمانی را فرض کنیم که تهدید اصلاً نباشد، به نظر من چنین چیزی میسّر نیست و پیش نمیآید. بنابراین، همیشه باید آمادگی وجود داشته باشد.
این تهدیدی که من گفتم، از ناحیهٔ کیست؟ این هم یک نکتهٔ مهمّی است. اشتباه نباید بکنیم. انسان گاهی میبیند که مثلاً فرض کنید گاهی یک قدرت کوچک و کماهمّیّتی یک حرفی میزند، یک اقدامی میکند، ذهن انسان متوجّه میشود به او. مشغول نشویم به این دشمنیهای جزئی؛ ببینیم چه کسی پشت صحنه است، چه کسی اصل طرّاحی را برعهده دارد؛ این مهم است. پشت همهٔ این جنگافروزیهایی که در منطقهٔ ما و مناطق دیگر جهان انجام میگیرد، قدرتهای بزرگند. حالا مثلاً امروز در اروپا اوکراین درگیر جنگ است؛ این جنگ را چه کسی راه میاندازد؟ اینها را چه کسی برنامهریزی میکند و طرّاحی میکند؟ در سوریه همینطور، در لیبی همینطور، در سودان همینجور، در جاهای دیگر همینطور. اینهایی که اتّفاق میافتد، این جنگهایی که وجود دارد، یک طرّاحیهایی پشت صحنه دارد؛ اینها را نمیشود انسان حمل کند بر [عوامل جزئی]. آن طرّاحان چه کسانی هستند؟ آن نیروهای شریرِ بینالمللی هستند که ما از آنها تعبیر میکنیم به «استکبار»؛
خامنهای افزود: حدود ۲۲سال پیش، دو عملیّات در شرق و غربِ ما با فاصلهٔ کوتاهی انجام گرفته این نمیتواند تصادفی باشد؛ با یکی بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز داریم، با یکی بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز داریم؛ ناگهان در شرق و غرب ما آتش بلند میشود. ما هم دخالتی نداریم، کناریم، امّا عوامل مستکبر وارد میشوند، جنگ راه میاندازند، جنگ جدّی. اتّفاقی که در عراق افتاد، ورود آمریکاییها، شوخی نبود؛ یک جنگِ واقعیِ همهجانبهٔ کاملاً جدّی بود که همهٔ نیروی زمینی و همهٔ نیروی هوایی آمریکا به کار افتاد در عراق. در افغانستان هم تقریباً همینجور؛ آن را هم با یک فاصلهٔ کمی زودتر از عراق شروع کردند. خب این تصادفی است؟ اینکه در شرق ایران و غرب ایران یک چنین اتّفاقی بیفتد در فاصلهٔ کوتاه، این یک چیز تصادفی است؟ قطعاً نمیتواند تصادفی باشد؛ آدم وقتی نگاه میکند، شک پیدا نمیکند که هدف این دو جنگ، ایران اسلامی بود، حالا به شکلهای مختلف و با تحلیلهای مختلف که تحلیلهایش سخت هم نیست، آدم میتواند بفهمد. بهانهٔ واهی میگیرند؛ مثلاً یک بهانهیی در آنجا، یک بهانه هم آن طرف میگیرند وارد میشوند، یک جنگ راه میاندازند. اینها را باید توجّه کرد که دشمن ما کیست.خوشبختانه چون بنیهٔ انقلاب بنیهٔ قویای است پایههای انقلاب خیلی محکم است ــ به همین دلیل در هر دو قضیّه طرف مقابل شکست خورد؛ یعنی بهطور واضح شکست خورد و شکستش همراه بود با توسعهٔ دستوبال جمهوری اسلامی؛ چیزی که آنها نمیخواستند، چیزی که آنها فکرش را نمیکردند. خدا رحمت کند شهید سلیمانی را که نقش او در این قضیّه نقش واقعاً بینظیری بود؛ من که از نزدیک در جریان کارها بودم، میدانم.
خامنهای: در همهٔ محاسباتی که ما الآن میکنیم، این را جزیی از محاسبات خودمان قرار بدهیم که درست است که دشمن دستگاه اطّلاعاتیاش قوی است، دستگاه محاسباتیاش قوی است، نیروهای مسلّحش خوبند، پول هم که زیاد دارد، اینها همه به جای خود محفوظ، امّا کاملاً امکانپذیر است که انسان محاسبات او را به شکست دچار کند، مواجه کند با شکست. اگر عقلایی وارد بشویم و کار را رها نکنیم و دنبال کنیم، همهٔ تلاشهایی که دشمن میکند قابل شکست است.