کاظم صدیقی در نماز جمعه این هفته گفت: هر کسی در زندگی تقوا داشته باشد خدا او را از رزقهای مادی و معنوی سرشار میکند»! یکی از آن رزقهای سرشار هم یک باغ کوچولو در ازگل است و بقیه هم هنوز رونمایی کامل نشده است، اما تکلیف حلال و حرام بودن این رزقها چه میشود؟
تنها راه کسب رزق و روزی حلال در دین و آیینی که به دست آخوندهای خمینیصفت به تاراج رفت، رعایت حقوق مردم است. وقتی هم که به رسانههای رژیم آخوندی نگاه میکنیم خروار مطلب در این باره هست: «کسب حلال چیست؟ به نوعی از فعالیت اقتصادی گفته میشود که در چارچوب قوانین اسلامی و شرعی انجام میشود و مهمترین خصوصیت آن نفع خود انسان چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی و از طرفی رعایت کردن حقالناس است» (کسب و کار۲۲اردیبهشت۱۴۰۳)
سایتهای پاسخ به پرسشهای شرعی هم به ریشههای احکام روزی حلال میپردازند، اما آخوندهای دینفروش در بیت خامنهای برخلاف آنچه تبلیغ میکنند از میان همه فوت و فنهای برنامههای کامپیوتری برای کسب رزق و روزیشان، فقط Shortcut (میانبر) را یاد گرفتهاند! «شورتکاتها مجموعهیی از دستورالعملها است که به رایانه (دوستان غیبی) میگوید فایلی (مثلا باغ و ملکی در پیرامونتان) را باز کند. هنگامی که از شورتکاتها استفاده میکنید عملیات مورد نظر سریعتر انجام میشود (رفتن غافلانه بهمحضر) و فایلی که در مکان دیگری ذخیره شده است (کنار حوزه جهل و جنون) در دسترس شما قرار میگیرد» (خدمات کامپیوتری beroozstock).
آخوندصدیقی امام جمعه جاعل فعلی و یکی از قضات بیرحم و آدمکش سابق، طبق دستورالعمل بالا راه میانبر برای کسب هزار میلیارد تومان تنها در یک فقره با استفاده از شورتکات توانست به مستمعین جاهل و مزدور در نماز جمعه نشان دهد که چگونه میتوان روزی حلال به دست آورد.
این مهره ابله خامنهای، با همه اعتراضات باندهای پیرامون بیت خلیفه ارتجاع، همچنان امام جمعه تهران است! و نشان داد رهبر مافیای حاکم بر ایران، ابایی از آبروباختگی ندارد. منطق حاکم بر مناسبات این قبیله آدمخواران هم غلط نیست، اعضای محافل غارت و جنایت از پروندههای بسیاری خبر دارند و نمیشود بهراحتی این مسأله را نادیده گرفت. کارگزارانی که در جنگ و دعوای باندهایی که میخواهند به کرسی مجلس دست یابند و این روزها مشغول رو کردن دست همدیگر در غارت منابع ملت هستند، این دور اندیشی خامنهای را ندارند که همه در یک کشتی نشستهاند! آذری جهرمی وزیر سابق ارتباطات (کانال تلگرامی۲۱اردیبهشت۱۴۰۳) گفته است: «جریانات مدعی انقلابیگری، پس از خالصسازی، به جای رقابت در «برنامه برای پیشرفت کشور» در حلقه محدود باقیمانده خودشان، رقابت در «چه کسی کمتر دزدیده» را برگزیدهاند. خدا پدرش را بیامرزد آن که گفت: رسیدهایم به دوران ابتذال امر سیاسی»
پرونده صدیقی باعث تضعیف جایگاه روحانیت شده است!
مضحک آن که متوهمان و خود را به کوچه علیچپ زدههای داخل نظام، همچنان در پی ماستمالی کردن و بتونهکاری دیوار در حال فرو ریختن اصل نظامند؛ آنها توصیه میکنند صدیقی برکنار شود تا به روحانیت خدشهای وارد نشود آنهم چهل سال پس از آن که دینفروشان ریاکار از هیچ جنایتی فروگذار نکردهاند و یکی از شقیترینشان اکنون رئیس قوه مجریه است.
مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی گفته بود: «تا وقتی تکلیف واعظ توهینکننده به پیامبر و قضیه باغ ازگل را روشن نکنید، نمیتوانید جامعه را ملتزم به دین و حجاب کنید». احمد توکلی هم در نامهیی از قوه قضاییه خواسته بود به پرونده صدیقی رسیدگی قضایی کنند. غلامعلی رجایی از مهرههای باند رفسنجانی مغروق در استخر فرح گفته بود:
«پرونده کاظم صدیقی به دلایل مختلف در نزد افکار عمومی فراموش نخواهد شد. احتمالاً تاکنون فسادی در این حد توسط یک روحانی سابقه نداشته است. شخصی که مقام قضایی بالایی داشته و به تخلف قضات رسیدگی میکرد مرتکب چنین خطایی شود... از سخنان صدیقی میتوان فهمید که رویکرد او غیرصادقانه بود... پرونده صدیقی باعث تضعیف جایگاه روحانیت شده است... باید اعتراف کرد که بخش عمدهای از نهاد روحانیت با مسائل و مشکلات کشور و جهان تا حدی بیگانه هستند» (ستاره صبح، ۸اردیبهشت۱۴۰۳).
باند مغلوب نظام در این زمینه پا را فراتر گذاشت و گفت:
«قوه قضاییه باید حساسیت به خرج میداد. مستندات وجود دارد ولی وقتی در نماز جمعه که کاظم صدیقی امامت آن را بر عهده دارد، دادستان ویژه روحانیت هم شرکت میکند، نشان دهنده این است که کارد دسته خودش را نمیبرد»
این ناداننمایان توجه ندارند که عمود شکسته بیت حواسش جمع است که موضوعات «کش پیدا نکند»!
غارت منابع میهن چه به روز خلق آورده است؟
این روزها که گشت ارشاد و نیروی سرکوبگر انتظامی و کلاغ سیاههای بیت رهبری در کوچه و خیابان، مزاحم دختران و زنان آزاده میهن میشوند، تنها برای حاکم کردن جو رعب و وحشت بهمنظور مانع ایجاد کردن برای قیام محتوم بعدی نیست، بلکه به خیال خودشان پرت کردن حواس مردم از بحران اقتصادی و ورشکستگی دولت و خالی بودن سفره میلیونها ساکن زیر خط بقاست. تا جایی که روزنامه اطلاعات معلومالحال (۱۹اردیبهشت۱۴۰۳) مینویسد: «آنقدر که مسئولان درباره حجاب مصوبه و اظهارنظر دارند، درباره معیشت مردم و تورم دغدغه ندارند! حتی برخی با بدگمانی چنین تعبیر میکنند که حضرات دردها و دغدغهها را میدانند، اما برای انحراف افکار عمومی با طرح دغدغههای فرعی، شرایطی فراهم میکنند که توجهات به سمت دیگری معطوف شود...»
صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد
اما این ترفندها هم دیگر اثر ندارد. مصداق آن هم به صدا درآمدن مرتجعترین و عقبماندهترین آخوندهای وابسته به پول نفت و داراییهای مردم ایران است. آخوند نوری همدانی خطاب به رئیسی میگوید: «امروز اقتصاد و معیشت مردم در سختی بسیار است و هر کجا قدم میگذارید مردم از گرانی و سختی زندگی میگویند» (شفقنا۲۱اردیبهشت۱۴۰۳)
بقیه این جماعت نان به نرخ روز هم از دست گلهها میکنند. در باند مغلوب هم نجوایی شنیده میشود. اسحاق جهانگیری چنین مینالد: «حقوق کم میشود، کارگر ناراضی میشود، سفره مردم کوچک میشود. باید مسأله اقتصاد مردم را حل کنیم. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد» (اصلاحات۳اردیبهشت۱۴۰۳).