728 x 90

درود بر کارگران ضد مافیا

تجمع اعتراضی کارگران فولاد اهواز
تجمع اعتراضی کارگران فولاد اهواز

این روزها یکی از مهم‌ترین شعارهای کارگران، به‌ویژه کارگران اعتصابی خوزستان، شعارهای آنان بر ضد مافیای حاکم بر کشور است. آنان به درستی دست روی «جایی» گذاشته‌اند که در عین این‌که صرفاً یک مسأله تماماً «صنفی» است در همان حال، یک مسأله تماماً «سیاسی» هم هست!

سپردن کارخانه‌ها(که «هست و نیست» کارگران را تشکیل می‌دهند) به دست یک مشت زالوی حکومتی، گرچه یک مسأله «صنفی و معیشتی» است اما ایستادن در مقابل آن، یک مسأله تماماً «سیاسی» هست!

هر حرکت اعتراضی کارگران در این مورد، یعنی ایستادن در برابر قبضه کردن مملکت توسط یک باند مافیایی که تمامی دار و ندار ملت را در اختیار گرفته و به هر شکل که بتواند می‌خواهد آن را «بالا کشیده» یا خرج سیاست‌های جنایتکارانه، ضدملی و ضدمردمی دیکتاتوری تروریستی‌اش در سوریه و یمن و عراق و... بکند، مسأله سیاسی مهمی است که در شرایط فعلی ایران می‌توان در خیابانها مطرح کرد.

 

هنر کارگران فولاد خوزستان 

بی‌شک پنجه فشردن بر چنین نکته «گلوگاهی» مهمی(یعنی یک مسأله صنفی ـ‌ سیاسی) و طرح مقابله عملی و اجتماعی با آن، آن هم با این‌مهه ظرافت سیاسی و صلابت اجتماعی، یک شاهکار کارگران قهرمان و آگاهی است که نه تصادفاً، بلکه در نهایت حساب‌شدگی و واقع‌بینی، آنچه را که دریافته‌اند در کمال شجاعت و میهن‌پرستی بیان کرده‌اند.

دست گذاشتن روی چنین مسأله‌ای آن هم با تمرکز روی «خلع‌ید» از مافیای حاکم(که هر دو باند حاکمیت را شامل می‌شود) نکته‌ای است که می‌تواند برای دیگر اقشار اجتماعی نیز الگو قرار بگیرد.

 

کارگران چگونه مچ دزد را گرفته‌اند!؟

واگذاری صنایع، بر اساس قوانین «سوداگری» بوده است!

یک کارگزار کارگری رژیم به اسم علیرضا محجوب که در ارگان ضدکارگری رژیم موسوم به «خانه کارگر» هم دست‌اندرکار است، در سوم آذر ۹۷ در مصاحبه با تابناک در مورد خصوصی‌سازی صنایع کشور، گوشه‌هایی از پرده را بالا زد و درباره ماهیت خصوصی‌سازی صنایع و واگذاری کارخانجات کشور به آقازاده‌ها گفت:

«واگذاری خوب بوده!... یعنی «واگذار‌کننده» پول خود را گرفته، «خریدار» هم سود خوبی کرده است... واگذاری از نظر قانونی درست بوده، ولی مشکل آنجاست که قوانین واگذاری ما بر اساس سوداگری تنظیم شده‌اند. قوانین ما بر اساس اهلیت، سابقه و تحصیلات و کار مرتبط نیست و ایراد اساسی دارد... و تا زمانی که این قوانین اصلاح نشود، از این خروجی‌ها زیاد خواهیم داشت».

همین فرد همان‌جا اضافه کرده:

«هفت‌تپه، تنها یکی از هزاران موردی است که شما می‌شناسید. من می‌توانم لیست ۲هزارتایی از این واگذاریها به شما بدهم که همه دارای اشکالات اساسی هستند و دیر یا زود گریبان این کشور را خواهند گرفت».

 

چند نمونه مانند هفت‌تپه و فولاد اهواز داریم؟ 

همین کارگزار رژیم در ادامه مصاحبه‌اش اعتراف کرده و گفته است:

«قاطبه واحد‌هایی که در زمان احمدی‌نژاد واگذار شده‌اند، دچار مشکل یا تعطیل هستند و یا در آستانه تعطیلی قرار گرفته‌اند؛ برای نمونه، شرکت دولتی چیت‌سازی تهران است که در همین نزدیک خودمان قرار دارد و تعطیل شده و البته شرکت ارج، آزمایش و مواردی از این دست کم نیستند».

 

شتری که جلوی خانه هر کارگری خواهد خوابید مگر این‌که... 

این نماینده رژیم در پایان همان مصاحبه‌اش یادآور شده: «سرنوشت همه کارگران کشور همین است که می‌بینید. این یک پرده از مشکلات ماست که اکنون بروز کرده است. شما خاطرتان نمی‌آید که در کیان‌تایر و علاءالدین چه خبر بود. مگر همین‌ها نبودند که ۶ماه جاده‌ها را بسته بودند؟ این‌ها هم کارگر بودند... دوباره به دولت بازگشتند. خلاصه آن که تعداد واگذاریهای ما زیاد بوده و در این کار، بیشتر تنها سوداگری و سود و وجه هدف بوده است و با این کار بدترین لطمات را از نظر اجتماعی به کشور وارد کرده‌اند. اگر با تک‌تک کارگران هفت‌تپه هم در این مورد مصاحبه کنید... به شما خواهند گفت که دلیل این گرفتار‌ی‌ها، خصوصی‌سازی بوده است».

 

چه باید کرد؟ 

پرسشی که اکنون پیش روی همگان به‌ویژه کارگران قرار دارد این است که چه باید کرد؟

این پرسشی است که البته پاسخ نهایی خود را در سرنگونی تام و تمام این رژیم می‌یابد و در دستورکار «کانون‌هاش شورشی» و «شوراهای مقاومت» در سراسر کشور قرار دارد اما در زیرمجموعه چنین «خطی» و در وحدت تنگاتنگ با نیروی برانداز، همان چیزی قرار دارد که اینک در قیامهای کارگران سراسر کشور به چشم می‌خورد؛

یعنی ایستادن عملی و سرسختانه در برابر مصادره کردن و «ملاخور شدن» صنایع کشور توسط آخوندها و فرزندان پاسدارشان و مافیایی که در این زمینه تشکیل داده‌اند!

بی‌تردید قطع کردن دستان این مافیا از سرمایه‌های این مملکت و خلع‌ید سیاسی از آنان، دو روی یک سکه‌اند؛ سکه گران‌بهای براندازی!

 

آیا دولتی شدن صنایع، پایان کار است؟ 

اکنون کارگران در موقعیتی قرار گرفته‌اند که بایسته و شایسته آنان است؛

آبدیده شدن کارگران در کوره گدازانی که این روزها خود در آن می‌تابند. اما باید این نکته را هم باید پیوسته در نظر داشت که فارغ از «خصوصی ماندن» یا «دولتی شدن» صنایع موجود، آنچه که مهم و حلال تمای مشکلات است خلع‌ید از مافیای حاکم بر کشور و نظامی است که این مافیا را ایجاد کرده است.

مسأله‌ای تاریخی که حل آن اینک دستور روز تمامی اقشار و طبقات ستمدیده ایران است و کارگران می‌توانند و باید در صف نخستین آن قرار گیرند، کارگرانی که با استفاده از تجارب ۴۰سال قیام مستمر مردم و مقاومت پیشتازشان در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر میهن، می‌توانند این نظام را «لوله» کرده به دپوی تاریخ پرتاب کنند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/56b528a2-2d57-4448-9dea-586740582736"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات