یک جامعهشناس حکومتی با بیان اینکه جامعه دارد وحشتناک میشود، امروز جامعه چارهای جز خشونت ورزی ندارد، چرا که به فرد ایرانی آموزش دادهایم تو خودت مهم هستی و منافع خودت مهم است، و چون در شرایط امروزیِ جامعه امکان پاسخ دادن به نیازها وجود ندارد مداخلهگری در موقعیتهای دیگر ایجاد میشود، همین است که ما شاهد خشونت در اقتصاد، سیاست، فرهنگ، ترافیک، کوچه و خانه هستیم.
سایت حکومتی خبرآنلاین روز دوشنبه ۹خرداد طی مصاحبهیی با مظاهر گودرزی یک جامعهشناس حکومتی نوشت، این روزها درباره افزایش خشونت در جامعه ایرانی زیاد شنیده میشود، از مدرسه گرفته تا خانواده خشونت در حال خودنمایی است، کتک زدن دانشآموزان در مدرسه توسط معلمها یا درگیری اولیای دانشآموزان با مدیران مدرسه که تصاویر آن در فضای مجازی دست به دست میشود فقط نمونهیی از بخش عریان شدهٔ خشونت است، اگر از دعوا و درگیریهای خیابانی و بروز انواع خشونت در محل کار هم بگذریم، برخی دیگر از انواع خشونتها هستند که شاید کمتر دیده و شنیده شوند اما دلیلی بر نبودنشان نیست، مانند انواع خشونت علیه همسر، والدین و کودک.
امروز نظام فرهنگی و اخلاقی ما نمیتواند نتیجه بخش باشد، آدمها در این نظام احساس استیصال و درماندگی میکنند، احساس میکنند بیچاره هستند، این مسأله سبب میشود در افراد عصیان شکل بگیرد.
در رسانهها ما فهمی از تاریخ ایران نداریم، بلکه تاریخ ما انتخابی و گزینشی شده است، فقط زندگی علما در رسانه گفته میشود اما درباره تاریخ اجتماعی، چیزی که پیوند زننده است خبری نیست. ما داریم این گسست را ایجاد میکنیم، ببینید؛ تعداد کسانی که صدایی داشتند.
درباره تاریخ مانند شعرا، ادیبان، مورخان، مصلحان، کسانی که دغدغهشان تاریخ و فرهنگ ایران بود در حال کم شدن هستند، ما داریم دچار میرایی میشویم، ما نه در دانشگاه، نه در حوزه عمومی و نه در رسانه، افرادی که روایتهای فرهنگی و تاریخی از ایران میدادند، نداریم، یا باید مجیز گوی یک عرصهای باشند و یا علیه آن حرف بزنند. در دورههای سخت ایران مردمان ایرانی حافظ خوان، سعدی خوان، مولوی خوان، قرآن خوان و نهجالبلاغه خوان بودند، شما به من بگو الآن کجای جامعه ایرانی این اتفاق میافتد؟
ببینید، مادران و پدران دیروز نجوا کننده فرهنگی بودند، الآن کدام پدر و مادری توانایی و فرصت انتقال نجواهای فرهنگی را دارد، برعکس منفعت طلبی زیاد شده است، چون منفعت طلبی فردی تأمین نمیشود خشونت در خانواده شکل میگیرد، بعد والدین فرزندان را کنار خیابان رها میکنند، فرزندان والدین خودشان را کتک میزنند، این در تاریخ ایران سابقه نداشته فرزند والدین خودش را کتک بزند.
مدتی قبل یک مرد سر همسر خود را برید و آن را نمایش داد، اینکه افراد چنین اقدامی انجام میدهند در دل همین منفعتطلبی جا میگیرد؟ بله، آقا طلاق بگیر و برو، اگر خطایی بوده رها کنید و بروید، اما فردگرایی اجازه نداد، انگار ما او را تشویق کردیم این کار را انجام دهد. جامعه به او گفت بیغیرت، به او گفتند تو بیغیرتی، فرد را خطاب قرار دادند و او چارهای به خودش ندید که چاقو را به دست بگیرد، چارهٔ فرهنگی و اجتماعی و ذهنی برای خودش متصور نبود، انگار به او گفته بودند این کار را انجام بده اگر انجام ندادی تو بیغیرت هستی، اما اگر آن اتفاق به این سمت میرفت که مسأله را در مناسبات دیگری حل کند، نه آن زن کشته میشد و نه این مرد قاتل بود و نه این خشونت فرهنگی در ایران اتفاق میافتاد. ما در آینده باید شاهد تعداد زیادی از این خشونتها باشیم، فرزندکشی و والدین کشی بیشتر خواهد شد.
جامعه ایران با وضع موجود دو مسیر متفاوت دارد، یکی دولتِ در حال ضعیف شدن و دیگری جامعه در حال قوی شدن، دولت دارد خودش را میخورد، هر دولتی که سرکار میآید بخشی از سرمایه ملی ایران را مصرف میکند، دولت اصلاحطلب بخشی از جامعه را بیانگیزه میکند، دولت اصولگرا هم مجدد بخش دیگری از جامعه را بیانگیزه میکند، یعنی اصولگرایی مانند اصلاحات دچار میرایی خواهد شد، این فرآیند ضعیف شدن دولت است.
خشونت نهادینه شده در جامعه ایران توسط رژیم آخوندی
- بحرانهای اجتماعی
- 1401/03/10
وقوع درگیریهای خیابانی در خیابانها به امری عادی تبدیل شده است
<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4ce7d473-2497-4867-b1be-264b993d9568"></iframe>