نظام ولایت فقیه از نادر حکومتهایی است که با اینترنت و ارتباطات گستردهٔ جهانی سر ناسازگاری دارد و از نخستین روز ورود این تکنولوژی به ایران درصدد مقابلهٔ سختافزاری با آن بوده است. این ناسازگاری از آنجا ناشی میشود که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به بستری برای افشاگری و مخالفت با رژیم تبدیل شده است. اخبار اعتراضها در آن بدون عبور از فیلتر وزارت سانسور و خفقان منتشر میشود. مهمتر از آن ارتباط طیف وسیعی از جامعه از طریق شبکههای مجازی با یکدیگر هستند. بهدلیل استفادهٔ مردم از پلتفرمهای خارجی، حکومت، کنترلی روی این ارتباطات ندارد یا توان تأثیرگذاریاش روی آنها چندان نیست.
ممانعتها و مقابلههای سختافزاری مانند فیلترینگ یا محدود کردن پهنای باند و همچنین دستگیری و جریمه نتوانسته، مانع از گسترش اینترنت شود. مقابلهٔ نرمافزاری رژیم در مواجهه با اینترنت توسط ارتش بهاصطلاح سایبریاش انجام میشود. این ارتش که از اوباش و گلههای بسیجی تشکیل شده، بودجهٔ کلانی را به خود اختصاص میدهد ولی در مقابله با نیروهای برانداز و کانونهای شورشی بهشدت ناکارآمد و بیمصرف است. دامنهٔ فعالیت آن از کامنتگذاریهای آنچنانی در زیر پستهای انقلابی، فحاشی، هرزهدرایی و لیچاربافی فراتر نمیرود.
اوباش بسیجی با اکانتهای فیک و قلابی درصدد هستند که در فضای مجازی ترافیک ایجاد کرده و هشتگهای رژیمی را بالا ببرند. آنها در پوش دفاع از سلطنت و سلطنتطلبی با خط براندازی و نه شاه و نه شیخ ضدیت میورزند. از دیگر اقدامات آنها ظاهر شدن با اسامی غلطانداز برای نفوذ در بین نیروهای مخالف رژیم است؛ اما همهٔ این شامورتیبازیها دردی از خامنهای و عملهٔ سانسور و اختناق او حل نکرده است. آش در این زمینه آنقدر شور شده است که صدای خودیهای نظام نیز درآمده است. میگویند که آنها در فضای مجازی «به هیچ رفتار دینی و اخلاقیای التزام ندارند و فضا را مسموم و سیاه میکنند». و جز بدزبانی، دروغ، بهتان و توهین» رواج نمیدهند.
«مشکل اصلی فضای مجازی، ضعف محتوای دینی و انقلابی است. با مجهز کردن لشکر سایبری برای کامنت گذاشتن زیر محتوای دیگران و ناسزاگویی به این و آن، چیزی حل نمیشود. قرارگاههایی برای مقابله با کژیهای فضای مجازی تشکیل شده اما همانطور که گفته شد، هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است جز ترویج بدزبانی از دو طرف و نیز گسترش دروغ، بهتان و توهین» (روزنامه حکومتی اعتماد. ۲۴اسفند ۱۴۰۰).
یا مینویسند:
«گاهی نیز چنین شائبهای ایجاد میشود که این لشکر سایبری دشمنان فرضی با اکانتهای فیک و قلابی میسازد و سپس برای حمله به همین دشمن فرضی، رزمایش برگزار میکند!» (همان منبع)
توجه داشته باشیم که این را «دشمنان قسم خوردهٔ نظام»! نمیگویند، یک رسانهٔ حکومتی میگوید که در هر حال هوای حکومت را دارد و به اصل نظام پایبند است.
در این زمینه باندهای نظام گاه پتهٔ یکدیگر را روی آب میاندازند. در ۲۶دی امسال، علیاکبر رائفیپور مهره باند خامنهای در توئیتی نوشت:
«چند روز پیش در جلسهیی متوجه شدم هشتگ موفق و جهانی Hero (مربوط بهشهادت سردار سلیمانی) را که همچون سال گذشته ماحصل زحمت همه بچههای انقلابی خصوصاً مصاف بوده را به نام خودشان فاکتور و رزومه کردهاند! بهخاطر خیانت به بیتالمال هم که شده باید این اوباش رسانهیی را سرجایشان نشاند!» (رویداد۲۴.۲۷دی ۱۴۰۰)
منظور رائفیپور از «بچههای انقلابی»! اوباش سایبری «مؤسسة مصاف» است که «سازمان سراج» سپاه پاسداران هشتگ ترند شدهٔ آنها را به اسم خودش فاکتور کرده بود.
در ادامهٔ این اعتراف، اکنون صحبت از «پرداخت مبالغ هنگفت و حیرتآور به افراد لشکر سایبری» در میان است. این «مبالغ هنگفت»، در عمل گرهی از رژیم باز نکرده است. راندمان این لشکر برای خامنهای در عمل چیزی کمتر از هیچ بوده است.
توصیة اختصاص ندادن بودجه به جهاد تبیین از سوی خامنهای را میتوان در همین دستگاه تعبیر کرد.
ناکارآمدی اوباش و گلههای بسیجی در فضای مجازی، علامت گویایی از شکست پروپاگاندای رسانهیی حاکمیت برای تحریف و قلب واقعیتها و شیطانسازی از مقاومت ایران و خط براندازی است.