مرور رسانههای امروز دوشنبه ۲۴ آذرماه نشان میدهد ساختار قدرت با مجموعهیی از بحرانهای همزمان مواجه است: نارضایتی گسترده معیشتی، تشدید اختلافات درونی، بنبست سیاستگذاری و شکاف عمیق دولت–جامعه. از صحن شورای شهر تهران تا جدال بر سر حجاب اجباری و فرسایش قدرت خرید، روایت غالب رسانهها تأکید بر ناکارآمدی مزمن، بیاعتمادی عمومی و ناتوانی حاکمیت در پاسخگویی به مطالبات مردم است.
گزیده رسانهها:
شرق: تنشهای شورای شهر تهران را نشانهای از «حکمرانی نمایشی» و ورود زود هنگام مدیریت شهری به رقابتهای انتخاباتی میداند. گزارشها از هزینههای میلیاردی جلسات شورا و ولخرجیهای شهرداری، نظارتگریزی و مصرف منابع عمومی برای تبلیغات سیاسی را برجسته میکند.
آرمان ملی: شکست ایده «وفاق» را نه صرفاً ناکامی دولت پزشکیان، بلکه شکست اعتماد درون ساخت قدرت ارزیابی میکند. این روزنامه بر نارضایتی فراگیر جامعه، محدودیت اختیارات دولت و پیامدهای سیاسی سرخوردگی عمومی تأکید دارد.
جوان: با انتقاد از مقایسه رسانههای داخلی با رسانههای خارجی، از بیتحملی مسئولان نسبت به نقد سخن میگوید و اعتراف میکند بخشهایی از قدرت رسانه را نه بهعنوان نهاد نظارتی، بلکه مزاحم میبینند.
کیهان: تلاش دارد تصویر «دولت ناتوان» را توطئهآمیز جلوه دهد و ضعف عملکرد را به «مشاورههای گمراهکننده» و دشمن خارجی نسبت دهد؛ روایتی که عملاً مسئولیت ساختاری بحرانها را انکار میکند.
اعتماد: از فشار جناحهای تندرو برای تغییر کابینه مینویسد و همزمان به رشد افسارگسیخته نرخ ارز و بنبست تصمیمگیری اشاره میکند؛ جایی که حتی دخالت مستقیم رهبر نیز بهعنوان راهحل مطرح میشود.
جهان صنعت: حجاب اجباری را «فشار مضاعف بر زخم معیشت» میداند و هشدار میدهد افزودن فشار اجتماعی به بحران اقتصادی میتواند زمینه اعتراضات جدید را فراهم کند.
هممیهن: با تمرکز بر سوختبران جانباخته و سیاستهای غلط انرژی، نشان میدهد چگونه تصمیمات اقتصادی رژیم مستقیماً به مرگ و فقر در مناطق محروم منجر شده است.
سیاست روز: گرانسازی نان و حذف یارانهها را در خدمت منافع سرمایهداران ارزیابی میکند و از پیامدهای تورمی آن برای طبقات فرودست مینویسد.
شرق (اقتصادی): افزایش دستمزد را در شرایط تورم مزمن «مدیریت فقر» میخواند و ریشه بحران را در کسری بودجه، سیاست ارزی و ساختار معیوب حکمرانی میداند.
کامل رسانهها:
شرق: صحن شورا، صحنه یا صدای مردم
اختلافنظر میلیاردی بر سر اداره صحن شورای شهر تهران - هزینه واقعی هر دقیقه صحن شورا برای تهرانیها
هفته گذشته صحن علنی شورای شهر تهران بار دیگر به صحنه تنش و درگیری لفظی میان اعضا تبدیل شد؛ درگیریای که از یک تذکر درباره هزینه کردهای تبلیغاتی شهرداری آغاز شد و تا جدال بر سر «هزینه واقعی برگزاری جلسات شورا» ادامه یافت. رخدادی که از دیدگاه برخی اعضا، نشانهای از ورود زود هنگام شورا به رقابتهای انتخاباتی و فاصلهگرفتن از کارکرد اصلی نظارتی آن است.
مهدی اقراریان با طرح تذکری، نسبت به آنچه «هزینه کرد منابع عمومی برای تبلیغات یک جریان سیاسی» خواند، هشدار داد. او با اشاره به نصب گسترده تصاویر علیرضا زاکانی در سطح شهر، توزیع رایگان روزنامه همشهری در نماز جمعه و نمایش تصاویر مدیران مناطق، این اقدامات را «حکمرانی نمایشی» و نشانه ورود زود هنگام به فاز تبلیغات انتخاباتی دانست. اقراریان تأکید کرد منابعی که با دشواری از محل مالیات شهروندان تأمین میشود، نباید صرف فضاسازی سیاسی شود و اگر هدف، تداوم مدیریت شهری است، باید بهجای تبلیغات، صرف پروژههای واقعی شهر شود.
چند روز بعد، احمد صادقی در گفتگو با خبرگزاری فارس، هزینه هر جلسه شورا را با احتساب تورم، «بیش از هفت میلیارد تومان» عنوان کرد؛ ادعایی که بازتاب گستردهیی داشت
ناصر امانی با طرح تذکری، نگاهها را از «هزینه زمان صحن» به «هزینه کردهای بیضابطه شهرداری» معطوف کرد؛ از نوسازی ساختمانی دارای حکم تخلیه تا پرداخت میلیاردی برای تغییر لوگو، دکوراسیون، مبلمان و انتشار جزوات گلاسه. امانی تأکید کرد اگر طرح این مسائل «سیاهنمایی» تلقی میشود، پس نظارت شورا معنای خود را از دست داده است
آرمان ملی: شکست وفاق؛ شکست همه است
حسین نورانینژاد- باید به شاخص رضایتمندی جامعه نگاه کنیم که فراتر از دولت و بهطور کلان نسبت به شرایط خود و عملکرد مجموعه کشور، بهوضوح ناراضی است. … آنچه میتواند کشور را از بحرانهای مختلف اقتصادی و زیستمحیطی و معیشتی و امنیتی و حس عمیق تبعیض نجات دهد، چیزی بسیار فراتر از دولتی است که همه میدانیم در ایران، چندان اختیاری متناسب با مسئولیتهایش ندارد…
آخر این چه ساختاری است که رئیسجمهورش نمیتواند بهراحتی یکی از وعدههای اصلی انتخاباتی خود را اجرا کند؟ اگر دولت در این حد هم اختیار نداشته باشد، چرا باعث سرخوردگی و ناامیدی و بیتفاوتی به انتخابات بعدی نشود. …
یک هشدار لازم به ذکر است. شکست ایده وفاق، صرفاً شکست دولت یا حامیان پزشکیان نیست. شکست وفاق، شکست همه درون قدرت هم هست. چون نشان میدهد اعتماد و حسن ظن، کار نکرده است. …
هم برای خودمان و هم برای مخاطبان، تأکید مستمر بر اصلاح و تغییر خسته کننده شده است. تنها نکته مثبت شرایط بد فعلی این است که نیازی به اثبات غلط بودن برخی راهبردهای اداره کشور نیست و آنچه قبلاً هشدار داده میشد، امروز محقق شده است، …
جوان: رسانه را تحمل کنید تا بیاموزید!
آقای خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی دیروز… با ناراحتی و با اشاره تلویحی به مجموعه مقالات و گزارشهای روزنامه در نقد مصوبات مربوط به کنکور، روزنامه جوان را با شبکه صهیونیستی اینترنشنال مقایسه میکند…
مسئولان ما عموماً از رسانه بیزارند. …
وزارتخانهها و حتی خود نهاد ریاستجمهوری وقتی در هر دولتی شکل میگیرند متأسفانه اول از همه شخصی را که سابقه روزنامهنگاری و رسانه دارد، جذب میکنند تا به گمان خودشان راههای پیچاندن و دور زدن و ساکتکردن رسانهها را بلد باشد. بارها شده یک مسئولی تماس گرفته و گفته «شما که خودی هستید چرا ما را نقد میکنید؟!» …
میتوان به خیلی از باجنیوزها یا رسانههای زرد که اساس تأسیسشان بر باجگیری یا تخریب است و اتفاقاً بسیاری از آنان با پول دولتی شکل میگیرند، اتهام اینترنشنال بودن زد، اما با رسانههای رسمی و حرفهیی که مجموعهیی از روزنامهنگاران باسابقه در تحریریه آنها نشستهاند و عمر حضور حرفهیی و تحسینشده آنان در رسانه از کل عمر مسئولیت برخی مقامات بیشتر است، نباید چنین گفت. تحمل نقد داشته باشید…
کیهان: آقای پزشکیان خواستن، توانستن است (یادداشت روز)
پزشکیان چندبار گفته است: «من اصلاً نمیخواستم رئیسجمهور بشوم؛ فقط برای بالابردن مشارکت مردم کاندید شدم»، «نامزدشدنم برای این نبود که رئیسجمهور شوم، نیتم بالابردن مشارکت بود»، «شوکه شدم، اصلاً فکر نمیکردم رئیسجمهور شوم. دنبال این بودم که کاری کنم تا مشکلات مردم را حل کنیم». تکرار این جملات با ادبیاتی مانند «اصلاً فکرش را نمیکردم» و «خودم هم نمیدانم چطوری شد من رئیسجمهور شدم»، از یکجایی به بعد، به جای انتقال حس استغنا، تلقی جدی نگرفتن مسئولیت و فقدان برنامه را منتقل میکند. ابراز زهد و بیرغبتی نسبت به منصب، خیلی خوب است، اما بیاعتنایی نسبت به مسئولیتی که فرد با اختیار بر دوش گرفته، کملطفی در حق مردم محسوب میشود. مسئولیت را باید جدی گرفت. …
مدیران دولت حق ندارند تصویری ناتوان یا بیتفاوت و بیخیال از این نهاد بسازند. تصویرسازی «نمیشود» و «نمیتوانیم» و «نداریم، خودتان فکری بهحال خودتان بکنید»، تصویری غیرواقعی از توانمندیهای کشور و سرمایهها و امکانات و فرصتهای در اختیار دولت است. اما بهنظر میرسد برخی مشاوران و کارپردازان، اصرار دارند که این تصویر واژگونه را به مدیران ارشد دولت بقبولانند و از زبان همانها به افکار عمومی تزریق کنند. هدف، شکستن مقاومت پیروز ملت ایران است. این مشورت گمراهکننده و تصویرسازی دروغین، قطعاً خیانت به دولت و رئیسجمهور، و نقشهای صهیونیستی- آمریکایی است. حتماً باید با تصویرسازی «دولت ناتوان و فشل» مبارزه نمود، و با کاربست تدبیر و اهتمام و مجاهدت شبانهروز، امید را به جامعه تزریق کرد.
اعتماد: ثبات کابینه زیرفشار - مهدی بیکاوغلی
از سوپر انقلابیها اصرار از دولت انکار»؛ در شرایطی که دولت با هر ابزار و وسیلهای اعلام میکند برنامهیی برای اعمال تغییرات در کابینه و جابهجایی وزرا ندارد، رسانههای جریان راست، داستانسراییهای بیشتری درباره احتمال وقوع تغییرات در کابینه ترتیب میدهند. کار به جایی رسیده که این رسانهها از انعقاد تفاهمنامهای میان رؤسای دولت و مجلس برای اعمال تغییر در کابینه سخن میگویند. …
جریانی که در زمان استیضاح همتی وزیر اقتصاد تنها ۴ماه پس از رأی اعتماد با آب و تاب ادعا میکرد با این استیضاح نرخ دلار که در آن برهه حدود ۷۰هزار تومان بود، کاهش مییابد، امروز که نرخ دلار به محدوده بالای ۱۲۵هزارتومانی رسیده، لام تا کام از نقش خود در ایجاد این بیثباتی سخن نمیگوید…
مشکلات کشور، الآن شرایط عجیبی پیدا کرده است. مشکلات کشور بسیار حاد شده و به نظر میرسد دولتیها در یک دایره بسته گرفتار شدهاند. …
به نظرم سطح مشکلات به حدی رشد یافته که لازم است بالادستیها به موضوع ورود کنند. لازم است از رهنمودهای رهبری برای رفع مشکلات استفاده شود، افراد متنفذ در دولت جلسات جدی و مستمری با ایشان برگزار کنند، اطلاعات دقیقی در اختیار ایشان قرار داده شود و برای برونرفت از مشکلات از ایشان کمک بخواهند تا کشور از این سیکل بسته خارج شود.
آرمان ملی: واکنش پاستور به تئوری استیضاح
روابط میان دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم در ماههای اخیر وارد مرحلهای پرتنش شده است.
مرحلهای که نشانه اصلی آن، افزایش زمزمهها و اقدامات عملی برای استیضاح پیدرپی برخی وزراست. …
در شرایط حساس کنونی که کشور با مجموعهیی از فشارهای اقتصادی، تهدیدهای خارجی روبهروست، مسأله نحوه تعامل مجلس و دولت به یکی از مهمترین موضوعات فضای سیاسی بدل شده است…
تجربه سالهای گذشته نشان داده است که تغییرات مکرر در کابینه، نهتنها به حل مشکلات ساختاری منجر نشده، بلکه در بسیاری موارد موجب اتلاف زمان، کاهش ثبات مدیریتی و سردرگمی در اجرای برنامههای توسعهای شده است
شرق: لجاجت در میدان نزاع سیاسی
این روزها مناقشه بر سر «ابلاغ و اجرای قانون عفاف و حجاب» بار دیگر به صحنهای برای باز تولید شکافهای عمیق در ساخت قدرت و جامعه بدل شده است؛ مناقشهای که بیش از آن که صرفاً درباره یک قانون خاص باشد، به آزمونی برای عقلانیت حکمرانی، فهم تحولات افکار عمومی و نسبت سیاست با امنیت اجتماعی تبدیل شده است. آنچه این روزها در قالب حملات رسانهیی، نامهنگاریهای پرشمار و حتی دعواهای توئیتری میان چهرههای منتسب به جریانهای سیاسی مختلف بروز یافته، نشانهای روشن از غلبه نگاههای تندرو و اصرار بر پیشبرد یک دستور کار پرهزینه، بدون توجه کافی به پیامدهای اجتماعی و امنیتی آن است. توقف ابلاغ قانون حجاب، برخلاف ادعاهای جریان رادیکال مجلس، نه یک تصمیم سلیقهای دولت و نه عقبنشینی از قانونگرایی بوده؛ این تعلیق با تصمیم نهاد بالادستی یعنی شورای عالی امنیت ملی و با موافقت سران قوا انجام شده است. تصمیمی که رئیس مجلس نیز بارها به صراحت از آن دفاع کرده و آن را در چارچوب ملاحظات کلان امنیتی و اجتماعی توضیح داده است.
بااین حال، بخشی از نمایندگان رادیکال مجلس، هفتههاست این واقعیت را نادیده میگیرند و با حمله همزمان به رئیسجمهور و رئیس مجلس، تلاش میکنند روایت «استنکاف از قانون» را به افکار عمومی القا کنند؛ روایتی که بیش از آن که مبتنی بر واقعیت حقوقی باشد، کارکردی سیاسی دارد. نماد عینی این شکاف، دعوای توئیتری میان محمدسعید احدیان، دستیار رئیس مجلس و مسعود براتی، مشاور سیاسی سعید جلیلی است. احدیان در پاسخ به براتی، به صراحت انگشت روی نکتهیی گذاشت که شاید کلید فهم این منازعه باشد: «مسأله شما حجاب نیست، اهداف سیاسی است». او با استناد به رفتار و مواضع جلیلی توضیح داد که مخالفت با «عدم ابلاغ قانون حجاب» لزوماً بهمعنای غیرقانونی دانستن نامه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیست و اگر چنین اقدامی واقعاً غیرقانونی تلقی میشد، میبایست واکنش صریح و رسمی در شورا یا رسانهها دیده میشد. این استدلال، بیش از آن که دفاع از قالیباف باشد، پرده از تناقضی جدی در رفتار جریان تندرو برمیدارد؛ استفاده ابزاری از قانون، نه التزام پایدار به آن. در سوی دیگر، چهرههایی همچون فاطمه محمدبیگی، نماینده قزوین، با تأکید بر وجود ۱۶قانون مصوب در حوزه عفاف و حجاب از سال ۱۳۶۰ تاکنون، اجرای این قوانین را مطالبه میکنند
جهان صنعت: حجاب اجباری؛ فشار مضاعف روی زخم معیشت
نکته مهم این است که ما امروز در شرایطی قرار داریم که کشور با تحریمهای گسترده بینالمللی، کاهش ارزش پول ملی و افت شدید قدرت خرید مردم مواجه است. بخش قابل توجهی از جامعه درگیر تأمین ابتداییترین نیازهای زندگی خود هستند. در چنین وضعیتی اگر فشار اجتماعی نیز از سوی نهادهای دولتی به فشار اقتصادی افزوده شود، طبیعی است که صبر و تحمل مردم هم که حد و مرزی دارد، تمام شود و این میتواند منجر به بروز اعتراضاتی شود. .
در شورایعالی امنیت ملی نمایندگان نهادهای مختلف امنیتی حضور دارند و اینطور که بهنظر میرسد، این تصمیم احتمالاً با هماهنگی رهبری اتخاذ شده و شورایعالی امنیت ملی نیز نظر کارشناسی خود را داده است. در نتیجه باید توجه کرد که شورایعالی امنیت ملی بهعنوان عالیترین نهاد تصمیمگیری و مهمترین رکن امنیتی کشور، این راهبرد را اتخاذ کرده و طبیعتاً اگر برفرض نهادی گوش به فرمان مصوبه این شورا نباشد، سؤالاتی در رابطه با شأن شورایعالی امنیت ملی بهوجود میآید. بههرحال شورایعالی امنیت ملی با در نظر گرفتن تمامی مصلحتهای کشور، تصمیمگیری میکند و بیتوجهی به این مصلحتها میتواند منجر به گسست اجتماعی شود. البته متأسفانه به نظر میرسد عدهیی بیتوجه به شرایط کنونی، صرفاً بهدنبال نوعی ماجراجویی هستند و دست به اقداماتی میزنند که میتواند خوراک رسانههای خارجی را فراهم کند و کشور را در معرض تهاجم تبلیغاتی دشمنان قرار دهد.
متأسفانه امروز در حالیکه جامعه در جهت دیگری حرکت میکند، ائمه جمعه تصورشان این است تمام خطری که متوجه این کشور بوده، بیحجابی است؛ حال آن که آنچه شرایط کشور را به مخاطره انداخته، ندانمکاریها، ناکارآمدی و فشارهای بیامانی است که بر دوش مردم گذاشته میشود.
اعتماد: ارتباط میان فضای مجازی و نسل جوان
زینب روشنگر
برخلاف گذشته که هویت جوان در نهادهایی مانند خانواده، مدرسه یا اجتماع محلی تثبیت میشد، امروز جوانان در شبکههای اجتماعی خودهای مختلفی را تجربه میکنند، بازخوردهای متنوعی دریافت میکنند و هویت خود را پیوسته بازتعریف میکنند. این فرآیند هویتیابی شبکهیی آزادی بیشتری برای انتخاب سبک زندگی، ارزشها و گروههای اجتماعی فراهم میکند. ارتباطات اجتماعی نیز تحتتأثیر این ساختار جدید دگرگون شده است. جوانان بیش از هر نسل دیگری در شبکههای دیجیتال فعالاند و روابطی شکل میدهند که مبتنی بر علایق مشترک و نه موقعیت جغرافیایی یا طبقه اجتماعی است. این روابط شبکهیی گسترده و متکثر، اجتماعات جدیدی ایجاد میکنند و به جوانان امکان میدهند در عرصه فرهنگی و اجتماعی نقش فعالتری داشته باشند. کاستلز این تغییر را بنیانی برای شکلگیری قدرت و فرهنگ جدید میداند، زیرا کنترل شبکهها به معنای کنترل معنا، هویت و جریان اطلاعات است. فضای مجازی همچنین بستر مهمی برای آموزش و یادگیری جوانان شده است. جریان دانش در این فضا افقی است و جوانان تنها مصرفکننده اطلاعات نیستند، بلکه تولیدکننده محتوا و نقشآفرین در شکل دادن به دانش جمعیاند. دسترسی آسان به منابع آموزشی و فرصت یادگیری مهارتهای جدید موجب شده است جوانان در سطح جهانی با جریان دانش و فرهنگ همراه شوند.
اعتماد: نسلهای زد و آلفای ایرانی
نسل زد، ۱۵ تا ۳۰ساله پرشمارترین نسل در ایران است و بیش از نسلهای قبلی جمعیت دارد. این گروه، ۲۵درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهد که حدود ۲۲ تا ۲۲/۵میلیون نفر میشود. این امر آنها را به نیروی اصلی تغییرات اجتماعی تبدیل کرده است. نسل آلفا، ۱ تا ۱۴ساله در ایران با بحران جمعیتی روبهرو است. نرخ تولد پایین (بهدلیل مشکلات اقتصادی و تأخیر در ازدواج) باعث شده جمعیت آن کمتر از میانگین جهانی باشد. این نسل ۱۹/۶درصد از جمعیت ایران و شامل ۱۷/۵ تا ۱۸میلیون نفر است. هر نوع تحلیلی درباره این دو نسل باید با توجه به عوامل زیر صورت گیرد:
۱ پیشینه تاریخی - تمدنی سرزمین ایران و روایتهایی که از آن در شبکههای اجتماعی انتشار مییابد.
۲تصویر ذهنی نسل زد از وضعیت ایران قبل از انقلاب و مقایسه آن با وضعیت کنونی.
۳ محدودیتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه.
۴شکاف دولت - ملت.
۵. ناکارآمدی نظام حکمرانی در مدیریت منابع و عدم استفاده از ثروت ملی در راه تأمین زندگی خوب برای مردم بهطور کلی و برای این دو نسل بهطور خاص.
۶بحرانهای ترکیبی و آینده مبهم اقتصاد کشور.
۷ بررسی شکاف دیجیتال با نگاهی آیندهنگر.
۸ دوگانگی سنت - مدرنیسم.
۹. خانوادههای عاطفی و در عینحال کنترلگر.
۱۰. ناهمزمانی ایران با جهان و این واقعیت که در ایران، زمان فرهنگی بهمعنای آن بخش از فرهنگ که در کنترل و نظارت حکومت است، با زمان تکنولوژیک که جبر زمانه بر آن حاکم است، در تضاد است. … در ایران، نسل زد «شجاع، امیدوار و شکستناپذیر» توصیف میشود. این نسل اعتراضات را رهبری میکند، آنهم درحالی که نسل زد جهانی، بیشتر بر تحول فردی تمرکز دارد.
در ایران، نسل زد با بیکاری، تورم دست و پنجه نرم میکند، اما «سرگشته و بیآینده» نیست؛ آنها نوآور و خالق تغییر و پیشرواند. چالشهای سیاسی-اقتصادی عمیق ایران نسل زد را به سمت همبستگی دیجیتال سوق میدهد. قاعده بازی حضور در فضای مجازی بهعنوان کنشگر را خود تعیین میکنند. در سیاست، نسل زد ایران فعالتر از همتایان جهانی خود است
اعتماد: افزایش ۴درصدی فوتیهای تصادف در زمستان
گروه حوادث هفدهم آذر ماه جاری، «احمد کرمیاسد» رئیس پلیس راه فراجا درباره طرح زمستانی و وضعیت ترددها و حوادث جادهیی کشور اعلام کرده است: «با وجود افزایش تجهیزات و نیرو، در ترددهای برونشهری در زمستان گذشته رشد ۳.۲درصدی ثبت شد
در زمستان سال گذشته ۳۳۸۳نفر از هموطنان جان خود را در تصادفات از دست دادهاند که در مقایسه با سال قبل ۱۳۹نفر افزایش داشته و رشد ۴.۳درصدی را نشان میدهد. بیشترین رشد، مربوط به ماه اسفند بوده که امسال باید بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرد. اگر چه زمستان کمترین تعداد جانباختگان را در مقایسه فصلی به خود اختصاص میدهد، اما رشد تلفات در این فصل نگرانکننده است. بیشترین افزایش جانباختگان زمستان گذشته مربوط به استان خوزستان با ۴۹نفر و رشد ۳۳درصدی بوده است. استانهای اردبیل، تهران بزرگ، گلستان و اصفهان نیز بیشترین افزایش جانباختگان را داشتهاند. استانهای مرکزی، کرمان، شمال، مازندران، هرمزگان و آذربایجان غربی جزو استانهای موفق در مدیریت حوادث و کاهش تلفات زمستانی بودهاند».
زهرا نژادبهرام در گفتگو با «آرمان ملی»:
آرمان ملی: روند فضای مجازی نیاز به بازنگری دارد
نژادبهرام معتقد است: «برخی از قانونگذاران ما هر جا که به نفعشان باشد از اسلام هزینه میکنند، هر جا لازم باشد از اقتصاد خرج میکنند و در مواقعی نیز از اجتماع. ظاهراً منفعت در این است که فعلاً به قانون اسلام توجهی نشود و مشکلات اقتصادی مردانی که ابتدا هنگام ازدواج تعهدات را میپذیرند اما بعدها به هر دلیلی هنگام جدایی از ایفای وظایف خود شانه خالی میکنند برطرف شود. در شرایط کنونی نیز نمایندگان مجلس در حمایت از این مردان وارد عمل شدهاند. وقتی قانون همراه مطالبات و دغدغههای اجتماعی پیش نرود و نتواند امنیت زنان را در خانه، اجتماع و خانواده تأمین کند زنان به طور مداوم در معرض انواع خشونت قرار میگیرند. تنها به این بهانه میخواهند تعداد مجرمان مالی را کاهش دهند. در حالی که همهچیز متناسب با تورم رشد میکند اما قانون ما در حال سقوط است. چنین قوانینی حقوق اولیه زنان در ازدواج را مخدوش میکند. نکته دیگر اینکه انتظار ما از معاونت زنان بسیار بیشتر بود. معاونت زنان اگر میدید که در تعامل با نمایندگان مجلس نمیتواند مسأله را حل کند باید از جامعه مدنی کمک میگرفت. با این وجود متأسفانه تمامی درها را بست و نگذاشت جامعه مدنی، فعالان حوزه زنان، انجمنها و احزاب زنان وارد میدان شوند». …
نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که بههرحال افزایش قیمت بنزین با چالشهای تورمی مواجه است و اگر دولت برای پیامدهای تصمیم خود در این زمینه تدبیر لازم را نیندیشند آینده اقتصادی کشور با چالشهای بیشتری مواجه خواهد شد. دولت باید بودجه نهادهای موازی را قطع کند و در عینحال نباید پول جدید برای کسری بودجه چاپ کند که یکی از دلایل اصلی افزایش تورم است
آرمان امروز: افزایش نگرانکننده سرطان ریه در گلستان
مصرف منظم تریاک، خطر ابتلا به سرطان ریه را ۳.۶برابر افزایش میدهد و در صورت مصرف همزمان تریاک و سیگار، خطر ابتلا به ۱۳برابر میرسد. افرادی که دو بار یا بیشتر در روز تریاک مصرف میکنند، ۹برابر بیشتر در معرض خطر هستند. روشندل با اشاره به اینکه تریاک دارو نیست و یک ماده سرطانزاست، بیان کرد: این پژوهش نشان داد که اثر مخرب تریاک در زنان بارزتر است و خطر ابتلا در آنها ۷برابر افزایش مییابد. خطر آن به تنهایی بسیار بالاست و مصرف مشترک با سیگار، خطر را بهطور نجومی افزایش میدهد. وی عنوان کرد: سرطان ریه یکی از پنج سرطان کشنده در جهان است. بهدلیل تهاجمی بودن، زمان کمی برای درمان باقی میگذارد و متأسفانه بسیاری از بیماران در سالهای اول فوت میکنند. میزان ابتلا در بخش مردان حدود ۱۲.۷در هر صد هزار نفر و در میان زنان رقمی کمتر از مردان است. در استان گلستان اما میزان شیوع این بیماری بالاتر است و در مردان میزان ابتلا ۲۱.۳در هر صد هزار نفر (بسیار بالاتر از میانگین کشوری) و در میان زنان ۵.۲۱در هر صد هزار نفر است.
آرمان امروز: نرخ باسواد ی در سواد «جدید» و سواد» قدیم»؛ از ۱۰۰درصد تا چند درصد؟
جهان امروز دیگر سواد را صرفاً در توانایی خواندن یک متن ساده یا نوشتن چند جمله خلاصه نمیکند. در ادبیات جدید آموزشی، سواد مفهومی چند بعدی است که مجموعهیی از مهارتها را در بر میگیرد؛ از سواد رسانهیی و دیجیتال گرفته تا سواد اطلاعاتی، مالی، علمی، زیستمحیطی و حتی سواد شهروندی. در چنین نگاهی، فرد باسواد کسی است که بتواند اطلاعات را تحلیل کند، اخبار جعلی را از واقعی تشخیص دهد، از فناوریهای نوین بهدرستی استفاده کند، تصمیمهای آگاهانه مالی بگیرد و در جامعهیی پیچیده و پرشتاب، کنشگرانه و مسئولانه عمل کند.
با این تعریف، تصویر ایران چندان روشن نیست. هر چند آمار دقیقی تحت عنوان «نرخ باسوادی نوین» بهصورت رسمی منتشر نمیشود، اما شواهد و گزارشهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در بسیاری از شاخصهای مرتبط با سوادهای جدید، جایگاه متوسط یا حتی پایینتری نسبت به ظرفیتهای انسانی خود دارد. برای نمونه، در حوزه سواد رسانهیی، گسترش شایعات، اخبار جعلی و تأثیرپذیری گسترده از شبکههای اجتماعی، نشانهای از ضعف مهارت تحلیل و ارزیابی اطلاعات است. در حوزه سواد دیجیتال نیز اگر چه ضریب نفوذ اینترنت بالاست، اما استفاده مؤثر، ایمن و خلاقانه از فناوری همچنان با چالشهای جدی روبهروست.
شرق؛ افزایش مزد یا مدیریت فقر؟
حسین سلاحورزی: وقتی تورم دائم بالای ۳۰ تا ۴۰درصد حرکت میکند، هیچ افزایش اسمی معنا ندارد. دستمزد دلاری کشور از نزدیک ۲۴۰دلار به حوالی ۹۰دلار سقوط کرده؛ یعنی حتی اگر کسی در چارچوب رسمی، تماموقت و با بیمه کار کند، باز هم از خط فقر عبور نمیکند. این همان جایی است که سیاستگذاری فعلی رسماً تبدیل میشود به مدیریت فقر، نه حفظ قدرت خرید.
مشکل اصلی از جایی شروع میشود که ریشه تورم اشتباه تشخیص داده شده. سالهاست تورم را به گردن دستمزد میاندازند، در حالی که تورم ایران از جنس «افزایش هزینههای دولت، کسری بودجه مزمن، یارانههای کور انرژی و شوکهای ارزی» است، نه چانهزنی کارگران. وقتی موتور تورم در بودجه و ارز میچرخد، دستمزد فقط دنبال واقعیت میدود. اگر هم دولت برای جبران افزایش مزد، پول چاپ کند، ظرف چند ماه همان افزایش دوباره دود میشود.
از طرف دیگر، تعیین یک درصد یکنواخت برای همه شاغلان -از کارگر ساده تا مدیر شرکت دولتی- عملاً عدالت نیست؛ سادهسازی خام است. نتیجهاش هم روشن است: سقف حقوقها بیجهت بزرگتر میشود، کف حقوقها همچنان زیر خط فقر میماند و بودجه متورمتر از قبل. سالها همین مسیر اشتباه طی شده و طبیعی است امروز نه بنگاهها توان تحمل دارند، نه نیروی کار توان زندگی.
شرق: هم ارز ترجیحی، هم گرانی
شرق: تورم مواد غذایی در ماههای گذشته از تورم عمومی کشور سبقت گرفته؛ آنهم در حالی که دولت برای مهار گرانی مواد غذایی دلار را با حدود یکچهارم قیمت بازار آزاد در اختیار تولیدکنندگان و واردکنندگان کالاهای اساسی قرار داده است. همین موضوع دستمایه اعتراض برخی تحلیلگران شده است و این دسته از تحلیلگران میگویند اگر قرار است یارانه دلاری پرداخت شود و کالاهای اساسی با نرخ دلار آزاد به دست مردم برسد، دلیلی برای پرداخت آن وجود ندارد. از آن سو، برخی دیگر مخالف حذف ارز ترجیحی هستند و با اشاره به ماجرای حذف ارز چهارهزار و ۲۰۰تومانی و شوک تورمی آن میگویند که در نهایت دوباره فشار معیشتی به گردن مردم میافتد.
براساس گزارش مرکز آمار ایران، تورم نقطهبهنقطه میوه و خشکبار در آبان با بیش از ۱۰۸درصد در رتبه اول بوده است. پس از آن، تورم نقطهبهنقطه نان و غلات با بیش از صددرصد در رتبه دوم قرار دارد. سبزیجات و حبوبات با ۶۹درصد و چای و سایر نوشیدنیها با ۶۸.۳درصد در رتبههای بعدی هستند. همچنین بررسی قیمتهای برخی اقلام خوراکی نشان میدهد از مهرماه ۱۴۰۳ تا مهرماه امسال قیمت هر کیلو لوبیا چیتی با رشد ۲۵۵درصد از ۱۲۴هزار تومان به ۴۴۳هزار تومان رسیده است. قیمت برنج ایرانی با رشد ۱۵۵درصد به حدود ۳۱۶هزار تومان، هلو با رشد ۱۳۸درصد به ۱۳۸هزار تومان و لپه با رشد ۱۳۵درصد به ۲۴۱هزار تومان افزایش یافته است.
در این مدت، قیمت هندوانه ۱۳۳درصد، خربزه ۱۲۷درصد، کدو سبز ۱۲۳درصد، لوبیا قرمز ۱۲۲درصد، سیب ۱۱۶درصد، نخود ۱۰۵درصد، انار ۹۷درصد، پرتغال ۸۸درصد، چای خارجی ۸۳درصد و سیبزمینی ۸۲درصد رشد داشته است و قیمت گوشت قرمز بین ۲۰ تا ۳۰درصد افزایش داشته، اما افزایشهای قبلی آن باعث شده بخش بزرگی از خانوارها امکان خرید نداشته باشند. قیمت مرغ و ماهی نیز حدود ۶۰درصد افزایش داشته است.