ایران آخوندزده نمایشگاه بحرانهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است.
این گزارش کوتاه، نگاهی است به یک بحران ساده یعنی بحران در مواد غذایی تودههای فقیر و کمدرآمد.
مردم ما ۲۴ساعته کار میکنند، اکثریت مردم دو یا سه نوبت کاری متفاوت در مشاغل مختلف دارند،
در بسیاری از خانوادههای تقریباً تمامی اعضای خانواده در حال «کار» (کار بهمعنی ایجاد ارزش اضافی از طریق تولید یا ارائه خدمات) هستند، اما باز هم حتی برای تهیه نان شبشان با مشکل و بلکه با بحران روبهرو هستند، این واقعیت تلخی است که حتی رسانهها و کارشناسهای حکومتی هم به آن اعتراف دارند. اخیراً حسین راغفر اقتصاددان حکومتی در گفتگویی با یکی از رسانههای رژیم گفت:
میانگین خانوارهای کشور، ۶۵درصد درآمد خود را صرف تأمین غذا میکنند. این آمار بسیار تکاندهنده است
سالهای نه چندان دور این رقم در شهر تهران ۱۶درصد بود
و در سطح مناطق شهری کشور، ۲۵ الی ۲۶درصد بود
و در روستاها تا ۳۵درصد میرسید
همین اقتصاددان حکومتی میگوید:
اکنون مصرف گوشت خانوارها از سالی سه کیلو گرم به ۲کیلو گرم رسیده است که این ارقام باور کردنی نیست.
و البته باید در نظر داشت که وقتی یک خانواده ۶۵درصد درآمدش را هزینه وعدههای غذایی در سادهترین کیفیت یعنی نان و پنیر و نان و سبزی و چند عدد گوجه فرنگی میکند،
باید پرسید
هزینه کمرشکن مسکن را چکار میکند؟!
هزینه بهداشت و درمان را چکار میکند؟
آیا اساساً هزینه تحصیل ضروری پایه ابتدایی را میتواند برای فرزندانش فراهم کند یا فرزندانش ناگزیر از ترکتحصیل میشوند؟ آمارهای رسمی همین رژیم میگویند ترک تحصیل، سادهترین پاسخ خانوادههای کمدرآمد به این پرسش است!
رسانه حکومتی «فرارو» که آن گفتگو را با راغفر ترتیب داده نوشته است:
در دهه ۱۳۹۰، سرانه سالانه مصرف گوشت در ایرانیها بالاتر از ده کیلو گرم و به عبارتی بیش از ده برابر امسال بود.
و برای مثال این آمار در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۲ کیلو گرم بود
و اکنون در دیماه ۱۴۰۲ به حدود ۲.۶ کیلو گرم سقوط کرده است.
به ارزانترین غذا نگاه کنید! سیراب شیردان و کلهپاچه ارزانترین خوراکیهای اقشار کمدرآمد است اما اکنون همین غذاها هم از دسترس مردم خارج شدهاند. بهنوشته «فرارو»
کله پاچه خام کوچک دستی ۵۰۰ و
کله پاچه درشت دستی ۷۰۰ تا ۸۰۰هزار تومان است
کله پز همین غذای بهاصطلاح ارزان را باید به چه قیمتی باید به مردم بفروشد که بتواند سود کند؟
و باز هم بر اساس آمار حکومتی،
یک کارگر سرپرست خانوار ۴نفره، برای تهیه یک سبد از حداقل اقلام خوراکی باید «حدود ۶۵درصد» از درآمد خود را هزینه کند. این در حالی است که
از سال ۱۳۵۹ تاکنون قدرت خرید کارگران با حداقل دستمزد بیش از ۶۵درصد کاهش یافته و به کمتر از نصف رسیده
و حداقل دستمزد حقیقی کارگران در سال جاری به کمترین مقدار طی ۲۸سال اخیر رسیده است.
با این شرایط کارگران و اقشار ضعیف جامعه، نه فقط در خرید گوشت، بلکه در خرید اقلام دیگری از جمله حبوبات و نان نیز با مشکلات جدی روبهرو هستند.