728 x 90

«باور ندارید جامعه در حال انفجار است؟»

شهرهای ایران، آتش زیر خاکستر
شهرهای ایران، آتش زیر خاکستر

اسحاق جهانگیری معاون آخوند حسن روحانی در جریان یک گردهم‌آیی از عناصر حکومتی، ضمن اشاره به بحران‌هایی نظیر فقر، کرونا، کمبود آب و برق و سایر مصایب گریبانگیر مردم به خطرات و تبعات مخرب آن اعتراف و گفت: «اگر نتوانیم به موقع با مشکلات و چالشها مقابله کنیم به مسائل پیچیده‌ای تبدیل می‌شوند‌» (روزنامه جهان صنعت ۲۰تیر ۱۴۰۰).

این گفته او یک هشدار امنیتی و البته به‌مثابه یک نوشدارو است، چرا که برای مشکلات و بحرانهای پیش روی مردم در رژیم آخوندی که خود عامل آنها هستند، مطلقاً راه‌حلی وجود ندارد.

ضمن این‌که کار مردم با حکومت ولایت فقیه پیچ‌دارتر از مشکلات و چالشهای کنونی است.

واقعیت این است قبل از این‌که هر بحران و چالش اقتصادی، اجتماعی و حتی طبیعی برای مردم مشکل ایجاد کند، این حاکمیت سیاسی است که مشکل اصلی برای مردم است. بقیه مشکلات و بحرانها، ناشی از وجود حاکمیت فاسد سیاسی است. به همین دلیل خیمه‌شب‌بازی خامنه‌ای را مردم تحریم کردند و رأی من سرنگونی است را فریاد کردند و در برابر بحرانهای بی‌آبی و بی‌برقی و کرونا و گرانی، نیز شعارشان مرگ بر خامنه‌ای و... است که این بیانگر خواست و اراده عمومی مبنی بر سرنگونی رژیم است.

در این حاکمیت است که مردم در هیچ زمینه‌ای امنیت ندارند و هر روز منتظر به‌وجود آمدن یک بحران برای خود هستند.

روزنامه جهان صنعت در مقاله دیگری با عنوان «هزینه امنیت ایران» نوشت: «واقعیت این است که در ایران به دلایل گوناگون این احساس و نیاز به امنیت داخلی ضریب بالایی را به خود اختصاص نمی‌دهد. کاستی‌های نظام تصمیم‌گیری دولتی در همه دولتهای پس از جنگ و پیمان‌شکنی‌های پرشماری که دولتها در برابر شهروندان داشته و دارند به بی‌اعتمادی منجر شده و شهروندان ایرانی آسودگی ذهنی و خیال راحت ندارند و احساس می‌کنند امنیت کافی برایشان تدارک دیده نشده است. می‌توان به همین مقوله واکسیناسیون اشاره کرد که در این چند ماه تازه‌سپری‌شده پیمان‌شکنی‌های پرشماری از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا در برابر وظیفه‌شان رخ داده و شهروندان احساس امنیت ندارند. شهروندان ایرانی برای احساس امنیت بیشتر حاضرند هزینه‌های بیشتر و مرارت افزون‌تری را متحمل شوند و به ارمنستان بروند» (جهان صنعت ۲۰تیر ۱۴۰۰).

همین روزنامه در مقاله‌ای با عنوان «مردم مدیران را باور ندارند» ضمن اذعان به این‌که در اثر عملکردهای رژیم امنیت مردم در جامعه روزبه‌روز تنزل پیدا کرده و عواقب آن‌که به‌صورت اثرات سوء اقتصادی، سیاسی، روحی و روانی و فرهنگی در جامعه پدیدار شده است، این امر را باعث بی‌اعتمادی مردم دانسته طوری که: «مدیران در دید مردم هم‌چون چوپان دروغگو شده‌اند. اعتماد بین مردم و دولت چنان نخ‌نما شده که اگر روزی مدیران تمام واقعیت را بیان کنند باز هم عده قابل توجهی آن را باور نخواهند کرد» (جهان صنعت ۲۰تیر ۱۴۰۰).

روزنامه آرمان ۱۹تیر ۱۴۰۰ بی‌اعتمادی و خشم مردم را زمینه‌ای برای بروز «انفجار اجتماعی» دانسته و با عنوان «باور ندارید جامعه در حال انفجار است» نوشت: «این‌که چرا شرایط کشور به این نقطه رسیده به این دلیل است که مسئولان هیچ‌کاری با برنامه‌یی نمی‌کنند و بیشتر حرف می‌زنند. نزدیک به یک سال است که چنین اتفاقی در کشور رخ داده است.

قطعی برق در کشور در حالی رخ می‌دهد که در روزهای اخیر انتقادات و اعتراضهای مختلفی وجود داشته است. ارزیابی شما از ابعاد جامعه‌شناختی این اتفاق چیست؟

قطعی برق یک بهانه است. برق فشار قوی بیکاری، فقر و تورم است. مردم بر اساس این برق‌های فشار قوی در حال انفجار هستند»

«هشداری برای یک شکاف خطرناک» عنوان سرمقاله روزنامه حکومتی ابتکار است که یادآوری کرده «شکاف طبقاتی به روایت آمار و به روایت مشاهدات عینی در وضعیت اسفناکی قرار دارد». و در ادامه به نظام گوشزد کرده است: «پر شدن شکاف طبقاتی بهتر است با سلسله اقدامات مؤثر تصمیم‌گیران صورت گیرد تا این‌که خشم طبقات فرودست بخواهد بدون هر گونه پشتوانه سیاسی و تنها به واسطه رسیدن به نقطه جوش بی‌نانی، آن را پر کند» (ابتکار ۲۰تیر ۱۴۰۰).

این همان شکاف طبقاتی است که روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد هم از آن به‌عنوان «آنفولانزای خشم» تعبیر کرد و خطاب به سردمداران حکومت که آنها را «آقایان مسئول!» نامید به آنها «هشدار جدی» داد که «حال جامعه و مردم خوب نیست».

این رسانه وابسته به باند روحانی نوشت: «مردم جامعه ما بسیار زیاد خشمگین هستند و این روزها حجم اخبار بد آن چنان زیاد است که آستانه تحمل همگان را در معرض خطر قرار داده است. بی‌ثباتی، نااطمینانی و فشارهای اقتصادی احساس تبعیض و نابرابری است. نادیده گرفته شدن مطالبات جامعه و بی‌توجهی به انتظارات فزاینده آن. علل بروز خشم هر چه باشد جامعه ما جامعهٔ خشمگین است و این هشدار بزرگی است برای مسئولانی که تا میزان قابل توجهی مسبب حجم بالای این خشم اجتماعی هستند.

خشم بالا در جامعه آثار مخرب فراوانی را به‌وجود می‌آورد. جامعه خشمگین یک جامعه ویرانگر می‌شود اگر این انرژی‌های منفی بخواهد متمرکز شود زیرا امکان فوران آن وجود دارد در یک جامعه خشمگین جز ویرانی چیزی وجود ندارد و مسئولان باید از تلنبار شدن این خشم بترسند. . وقتی مردم نمی‌توانند به حق خود دسترسی داشته باشند بروز خشم یک امر طبیعی است» (آفتاب یزد ۱۶تیر ۱۴۰۰).

هشدار مکرر مهره‌ها و رسانه‌های نظام نسبت به وضعیت انفجاری اعترافی است به آمادگی شرایط عینی جامعه برای تغییر. شرایط آماده‌ای که وقتی با مقاومت پیشتاز مردم ایران و کانونها و جوانان شورشی (شرایط ذهنی) پیوند بخورد دیگر برای رژیم راه پس و پیشی باقی نمی‌ماند. بالا رفتن حملات رذیلانه و وحشت‌آلود رژیم در مدت اخیر نسبت به مجاهدین و مقاومت سازمانیافته و مشخصاً اقبال جوانان نسبت به آرمان و اندیشه آنها ریشه در همین وحشت دارد. رژیم تجربه قیام آبان ۹۸ را دارد و می‌داند طوفان این بار در مداری متفاوت رخ خواهد داد. بنابراین تلاش می‌کند جلوی آن را به هر قیمت از جمله سیاست کلان تلفات کرونایی بگیرد ولی زهی خیال باطل! چرا که طوفان خلقهای تحت ستم را ممکن است بشود با آویختن به هر ریسمان پوسیده‌ای کمی به‌عقب انداخت ولی در حتمیت بروز آن تردیدی نیست، چنان‌چه در حتمیت سقوط فاشیسم مذهبی نیز نمی‌توان تردید کرد

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/36af7260-3196-4d04-b6c2-77e147c9efbd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات