روزنامه حکومتی همدلی روز سهشنبه ۱۴دی بهنقل از محمدرضا چمننژادیان درباره نفرت مردم و موقعیت آخوندها نوشت: در دهه پنجم عمر انقلاب اسلامی دیدن برخی رفتارها و عملکردها برای نسل اولیهای انقلاب از نوع مذهبیها شاید تعجبآور و گاهی شوکآور باشد.
مشاهده حضور روحانیت در جایجای نهادهای رسمی عالی، مشاغل دولتی رسمی و اماکن و مشاغل دور از تخصص روحانیت این روزها نُقل و نقل محافل عام و خاص شده است. چهار دهه پس از انقلابی که روحانیت مدعی جلوداری آن بوده است، شکافهای طبقاتی و درجه فلاکت به حدی رسید که آشغالگردی زنان و کودکان به امری عادی مبدل شده است. جذابیت موقعیتهای دولتی و سیاسی، گرایش نسل جدید روحانیت به زندگی مجلل و حضور در مناصب سیاسی باعث شد تا بخشی از روحانیان بهقصد کسب فرصتهای شغلی در نهادها و سازمانهایی در حوزه صنعت، نفت، ورزش، تفریحات و حتی کشتارگاهها به کار مشغول شوند. موضوعی که تا همین چهار دهه پیش تصورش برای روحانیان عجیب و پذیرش آن از سوی عامه مردم غیرممکن مینمود. کم رونق شدن مکانها و مناسک مذهبی، مانند مساجد، نمازهای جمعه و جماعت از جمله نمودهای این وضعیت است.
در این میان ذینفعان این وضعیت – که بخش قدرتمندی از روحانیت است - ضربات سهمگین این وضعیت به ساحت روحانیت را نادیده گرفته و این کارها را رسالت اقتضایی و مصلحتی روحانیت در نظام دینی میخوانند و در عوض سؤالات مربوط به کمکاری روحانیت در حوزههای فرهنگی و دینی را با اشاره به نهادهای دولتی و مباحثی چون لیبرالیسم و غربگرایی روشنفکران پاسخ میدهند. با یک نگاه به عقبه و حساسیت افکار عمومی وضعیت کنونی این گروه در ساختار سیاسی و اجرایی میتوان به این آسیبها رسید که بسیاری از مشاغل اشغالشده توسط روحانیان در نظام اسلامی، ناشی از رسالت ذاتی روحانیان نبوده و جایگاه تاریخی این قشر را با خطرات جدی مواجه کرده است.
این روزنامه حکومتی سپس به روایت فاضل میبدی از وضعیت دو گروه از آخوندها پرداخت و بهنقل از وی نوشت: تعداد زیادی از طلبههایی که میشناسم نگاه چندان مثبتی به اینکه روحانی باید در حکومت سیاسی باشد، ندارند. دوست دارند روحانی مستقلی باشند و آن استقلال سابق خود را داشته باشند. البته مسائل و مشکلات آنها هم باید حل شود». فاضل میبدی گفت: «متأسفانه کشور ما به سمت و سویی حرکت کرده است که عامه مردم از وضع موجود جامعه راضی نیستند و این را بهحساب روحانیت میگذارند؛ یعنی تا زمانی که کشور خصوصاً در مسائل اقتصادی به این شکل اداره شود و هر روز مردم با تورم و گرانی مواجه باشند و از طرف دیگر؛ شبها در تلویزیون هم یک روحانی را ببینند که از نگاه اسلام سخن میگوید؛ طبیعی است که نگاه مردم به طلاب نگاه مثبتی نخواهد بود». با وضعیتی که وجود دارد متأسفانه نگاه مردم به روحانیان نگاه بدی است». فاضل میبدی در پایان تصریح کرد: «بسیاری از طلابی که میخواهند به بازار بروند، خریدی دارند، یا کاری دارند یا میخواهند به مغازهای بروند، سعی میکنند با لباس روحانیت نروند، برای اینکه مردم متلک یا فحش میدهند. امروزه روحانیت کمتر با لباس روحانی در مجامع عمومی ظاهر میشود که معذب نشود. روحانی در تاکسی مینشیند، مردم متلک میگویند. مردم گرانی و تمام مشکلات را از چشم روحانیت میبینند، لذا به این سادگی نمیتوان آن رابطهای را که سابق بر این میان روحانیت و مردم بود و خدشهدار شد، اصلاح کرد».