728 x 90

ادای احترام به روبر بدنتر وزیر دادگستری فرانسه در زمان فرانسوا میتران و نماد لغو مجازات اعدام در فرانسه

ادای احترام به روبر بادنتر
ادای احترام به روبر بادنتر

ادای احترام به روبر بدنتر

وزیر دادگستری فرانسه در زمان فرانسوا میتران

و نماد لغو مجازات اعدام در فرانسه

همزمان با روز جهانی علیه مجازات اعدام

روز نهم اکتبر طی مراسمی در پاریس، تابوت نمادین روبر بدنتر – حقوقدان، استاد و وزیر دادگستری پیشین فرانسه – وارد آرامگاه مشاهیر، پانتئون شد. این مراسم در سالگرد تصویب قانون لغو اعدام در فرانسه و با حضور ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه، فرانسوا اولاند رئیس‌جمهور پیشین و چند نخست‌وزیر سابق و شخصیتهای برجسته سیاسی و فرهنگی فرانسه و هزاران شهروند فرانسوی برگزار شد

شرکت‌کنندگان با تجمع در مقابل پانتئون به روبر بدنتر ادای احترام کردند

امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه در این مراسم خطاب به حضار گفت: که «صدای بدنتر در آیندگان طنین‌انداز خواهد شد» و او را مدافع «نبردهای بزرگ، حیاتی و ناتمام» مانند لغو جهانی مجازات اعدام، و دفاع از حاکمیت قانون دانست ماکرون تأکید کرد که این آرمانها فراتر از قرن‌ها هستند.

در داخل پانتئون، تابوت نمادین بدنتر حاوی ردای وکالت، سه کتاب محبوب و نسخه‌ای از سخنرانی معروف او در دفاع از لغو اعدام بود

بدنتر پس از تحصیل حقوق در سوربن، به یکی از وکلای برجستهٔ فرانسه تبدیل شد و با پرونده‌های جنجالی از جمله دفاع از محکومان به اعدام شهرت یافت. تجربهٔ ناکامی در نجات موکلش روژه بونتِم از گیوتین، او را به یکی از صداهای اصلی جنبش ضداعدام تبدیل کرد.

او به‌عنوان وزیر دادگستری در دولت فرانسوا میتران، طرح لغو مجازات اعدام را تهیه و در ۹ اکتبر ۱۹۸۱ با حمایت پارلمان به تصویب رساند.

روبر بدنتر در مجلس ملی فرانسه- پاریس- ۲۶شهریور ۱۳۶۰

این افتخار را دارم که به نام دولت جمهوری از مجلس ملی خواهان لغو مجازات اعدام در فرانسه بشوم. اینرا با یادآوری جمله ژورس می‌گویم، چون کلام او هنوز خاموش نشده است «مجازات مرگ برخلاف والاترین اعتقادات بشریت و ارزشمندترین آرزوهای آن از دوهزار سال پیش است هم برخلاف روح مسیحیت و هم برخلاف روح انقلاب است».

 

از چند روز قبل از مراسم در پانتئون، سناتور ژوئل گاریو-مایلام، از اعضای کمیسیون حقوق‌بشر سنای فرانسه در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس هم‌زمانی مراسم انتقال پیکر بدنتر با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام را یادآور شد و از دولت فرانسه و اتحادیه اروپا خواست تا از همهٔ توان خود برای واداشتن رژیم ایران به توقف فوری اعدامها استفاده کنند.

 

روبر بدنتر در دوران فعالیت‌های خود از مبارزه مردم ایران و مقاومت آنها علیه رژیم آخوندی و برای برپایی یک جمهوری دموکراتیک حمایت می‌کرد. و بارها بیانیه‌هایی را در حمایت از شورای ملی مقاومت ایران امضا کرده بود.

از جمله در فوریه ۲۰۰۷ که کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک از سوی سناتورها و شخصیتهای فرانسوی بنیانگذاری می‌شد وی در جلسه بنیانگذاری آن در سنای فرانسه در کنار سناتور ژان پیر میشل، فرانسوا کلکومبه و وزیر سابق الن ویوین شرکت کرد و از این ابتکار حمایت نمود.

روبر بدنتر در جلسه‌ای که روز ۲۸ نوامبر ۲۰۰۷ به ابتکار کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک در مجلس ملی فرانسه برگزار شد و خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران و خانم دانیل میتران نیز در آن شرکت داشتند شرکت و سخنرانی کرد.

 

خانم مریم رجوی در سخنرانی خود خطاب به روبر بدنتر گفت:

در آنزمان این یک شادی ویک روز دلپذیر برای همه وقتی که شما در مجلس ملی فرانسه لغو حکم اعدام را اعلام کردید و این یک خبر بسیار خوب برای تمامی انسان‌ها بود من امیدوارم که یک روز ما هم بتوانیم این ارزش انسانی را در کشور خودمان برپا کنیم.

 

روبر بدنتر در سخنرانی خود در این جلسه خطاب به خانم رجوی گفت:

«ما و به‌طور خاص شما خانم رئیس‌جمهور در نگرانی به‌سر میبریم... امیدمان به پایان این رژیم و برقراری دموکراسی در ایران است. آنگاه است که همه چیز امکانپذیر خواهد شد. تا آن زمان جامعه بین‌المللی بایستی فشارهای لازم را به رژیم وارد کند».

 

در آخرین اقدام خود روبر بدنتر بیانیه روشنفکران و شخصیتهای فرانسوی را که در پایان سال ۲۰۲۳ تدوین گردید امضاء نمود که در این بیانیه نوشته شده بود:

«مردم ایران با شعارهایشان به‌روشنی نشان دادند که هر نوع دیکتاتوری را رد می‌کنند، چه دیکتاتوری شاه مخلوع یا رژیم مذهبی فعلی و هر نوع همدستی با این یا آن دیکتاتوری را طرد می‌کنند».

 

مراسم ادای احترام به روبر بدنتر وزیر دادگستری فرانسه در زمان فرانسوا میتران

روبر بدنتر، این سرگذشتی است که به رشته تحریر در می‌آید. سرنوشتی که در ۳۰ مارس ۱۹۲۸ در پاریس آغاز می‌شود. فرانسه پس از کشتارهای بسارابیا به میهن خانواده بدنتر تبدیل شده بود. در خانواده‌ای مهربان و دلبسته به دانش و جمهوری او خاطره اصالت ها را از مادربزرگش، ایدیس، دریافت می‌کند.

وقتی به دوران کودکی‌ام فکر می‌کنم همیشه مادر بزرگم را به یاد می‌آورم و همیشه با خوشی.

پاریس اشغال شده تیره و تار می‌شود. خانواده آنجا را ترک کرده و در سال ۱۹۴۲ به لیون پناه می‌برد خیابان سنت- کترین شماره ۱۲، پدرش دستگیر می‌شود.

برای مدتی طولانی، رویای چیزی را در سر داشتم که آگاهانه یک بازگشت غیرممکن بود.

پس، دوباره نوبت هجرت است. نوجوانی در تبعید سپری می‌شود، در پناه شهر کونیَن در ساووآ. حتی وقتی همه چیز متزلزل است، روبر به وقف خود برای تحصیل ادامه می‌دهد.

اولین و همیشگی‌ترین آرزوی من این بود که استاد حقوق شوم.

تحصیل به پناهگاهی، نیرویی و آرزویی بدل می‌شود.

او که وکیل شده بود، عدالت را در مبارزه و فریاد می‌بیند. آنری تورِس، مرشد او، به او گفته بود: مرگ، بی‌عدالتی در حالت خام خود است، همان چیزی که دلیل وجودی وکیل را از او می‌گیرد زیرا قطعی و بی‌بازگشت است.

بله، وقتی یک وکیل می‌بیند مردی که از او دفاع کرده به مرگ محکوم می‌شود و سپس اعدام، این نمی‌تواند او را بی‌تفاوت بگذارد.

مبارزه‌اش این می‌شود: دفاع از حق زندگی برای همگان. در سال ۱۹۸۱، فرانسوا میتران او را به‌عنوان وزیر دادگستری منصوب می‌کند. او این مبارزه را به سطحی بالاتر، به جایی دورتر می‌برد، تا صحن مجلس ملی، در ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۱. به مدت ۱ساعت و ۲۳دقیقه، او آخرین مبارزه‌اش را علیه مجازات اعدام ارائه می‌دهد.

فردا، به لطف شما، عدالت فرانسه دیگر عدالتی نخواهد بود که می‌کُشد.

در ۹ اکتبر ۱۹۸۱، قانون لغو مجازات اعدام توسط فرانسوا میتران ابلاغ می‌شود.

در تمام دوران فعالیت حرفه‌یی‌اش، فرانسوا میتران به او احترام و اعتماد داشت، پیوندی که با دوستی و وفاداری‌ای خلل‌ناپذیر گره خورده است. وزیر، رئیس شورای قانون اساسی، سناتور، در هر سِمَتی، او از انسانیت دفاع می‌کند. روبر بدنتر، تجسم انسانیِ جمهوری است. او آن را مجسم می‌کند، بی‌وقفه به آن خدمت می‌کند.

مبارزات او از دیوارها، از مرزها عبور می‌کنند، تا قلب زندانها، تا استراسبورگ، تا تبت، همیشه به نام حقوق بشر.

و این نیاز به گفتن، به نوشتن، همیشه. نوشتن برای ساختن تاریخ، نوشتن برای ساختن خاطره.

به یاد می‌آورم،، اولین باری که به آشویتس رفتم، فصل بهار بود. به آنجا رفته بودم چون به نظرم یک وظیفه بود. آنجا، در ورودی، بین شکاف‌های بلوک‌های بتنی، گل‌های کوچکی را دیدم که روییده بودند. برای مدتی طولانی ایستادم و آنها را تماشا کردم و خم شدم، دو تا از آنها را چیدم. همان شب وقتی برگشتم، برای مادرم نامه‌یی نوشتم و به او گفتم: با دیدن این صحنه فهمیدم که زندگی همیشه از مرگ قوی‌تر است. از این پس، این‌گونه زندگی خواهم کرد و این‌گونه خواهم اندیشید. زندگی از مرگ قوی‌تر است.

(سایت الیزه /پانتئون -۹ اکتبر۲۰۲۵-۱۷ مهر۱۴۰۴)

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c999ea9d-b322-4764-ad41-2b9c750146a1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات