جمعی از جوانان صادقیه و آریاشهر در رابطه با چهارشنبهسوری وشرکت فعالشان در این جشن ملی وتبدیل آن به تظاهراتی علیه حکومت دیکتاتوری بیانیهای صادر کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است:
هیچ جنبش و انقلابی بدون پرداخت هزینه به نتیجه نرسیده است و باید دل به دریا زد و منافع فردی و شخصی را کنار گذاشت و به رهایی میهن فکر کرد که البته خیرات آن به شخص و فرد ما هم خواهد رسید.
روز چهارشنبهسوری امــــــــــــــــا، بهترین زمان برای این تهاجم و تجربه بزرگ است.
در این روز تجربه میکنیم که تهاجم ما به سگان هار ولایت چگونه آنها را آچمز کرده و از میدان به در خواهد کرد.
در این روز باید خیابانها را به تصرف خود در آوریم و با صدایی رعد آسا فریاد آزادی سر دهیم، تا گوش فلک هم آن را بشنود و دنیا بفهمد جوانان و زنان ایرانی وقتی عزم جزم میکنند، دیکتاتور و پادوهای آنها نمیتوانند جلودارشان شوند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
قیامینمودیم برپا ز خشم
گرفتیم از اهرمن زهر چشم
مبادا به سردی گراید قیام
مخواهید شمشیرها در نیام
چو بیرون نمودید تیر از غلاف
گشودید این داستان را کلاف
عدوی شما پیر فرتوت زار
به سیلی خود سرخ کرده عذار
ز پای اوفتاده است این اژدها
رسانید بر دهر این مژدهها
که ایران بهزودی به پتک گران
بکوبد چو بازوی آهنگران
سر افعی شرزه ظلم را
بکوبد نماید ز سر تن جدا...
در روز جهانی زن (۱۷ اسفند) جو نظامی و فوق امنیتی حاکم در خیابانها، بیانگر ترس عمیقی بود که دیکتاتوری حاکم بر کشور از زنان و جوانان جنبش دارد.
وحشت مزدوران از جنبش جوانان و زنان آزادیخواه را میشود از شیوه حمله و هجوم آنها و همچنین آوردن دار و ندارش به صحنه، برای سرکوب تظاهر کنندگان دید. آنها حتی مجبور شده بودند بچههای ۱۴-۱۵ ساله را نیز به صحنه بیاورند و دست آنها باتوم و چماق و گاز اشکآور بدهند!
شرایط برای دیکتاتور مفلوک طوری شده که حتی از سایه خودش هم ترس و واهمه دارد. مخصوصا بعد از دستگیری موسوی وکروبی و بعد از اینکه با ”تـــیپــا ”رفسنجانی را از مجلس خبرگان اخراج کردند، شکاف در درون نظام، عمیقتر و جدیتر شده است. برخی از دوستان که متوجه فعل و انفعالات سیاسی و جنگ و دعواهای داخلی نظام و فشارهای بینالمللی بر روی دیکتاتور پیر و فرتوت نیستند، فکر میکنند، این لشکر کشی و گسیل مزدوران به خیابانها از موضع قدرت اوست. حال آن که درست به عکس اینهمه مزدور رنگارنگ که مجبور شدهاند حتی از لیبی مزدور وارداتی به ایران ارسال کنند، بهخاطر تزلزل و ترسی است که در درون حاکمیت وجود دارد و همگی میدانند که نفسهای آخر را میکشند.
وحشی گریهای مزدوران خامنهای در روزهای ۱و ۱۰و ۱۷ اسفند نیز فقط بهخاطر ایجاد ”دود و دم ”و جنگ روانیای است که با تولید ترس در دل تظاهر کنندگان جامعه را یکبار دیگر به سکوت و ذلت وادار کنند. ولی زهی خیال باطل چون زنان و جوانان این مرز و بوم دیگر حاضر نیستند زیر یوغ دیکتاتوری مذهبی یا هر نوع دیکتاتوری دیگری بروند.
آنچه که باید به آن بیندیشیم و به سایر دوستان هم بگوییم و روی آن صحبت و تبادل افکار کنیم این است که: هیچ جنبش و انقلابی بدون پرداخت هزینه به نتیجه نرسیده است و باید دل به دریا زد و منافع فردی و شخصی را کنار گذاشت و به رهایی میهن فکر کرد که البته خیرات آن به شخص و فرد ما هم خواهد رسید.
روز چهارشنبهسوری امــــــــــــــــا، بهترین زمان برای این تهاجم و تجربه بزرگ است.
در این روز تجربه میکنیم که تهاجم ما به سگان هار ولایت چگونه آنها را آچمز کرده و از میدان به در خواهد کرد.
در این روز باید خیابانها را به تصرف خود در آوریم و با صدایی رعد آسا فریاد آزادی سر دهیم، تا گوش فلک هم آن را بشنود و دنیا بفهمد جوانان و زنان ایرانی وقتی عزم جزم میکنند، دیکتاتور و پادوهای آنها نمیتوانند جلودارشان شوند.
در این روز باید زهرچشمی به مزدوران ساندیسی نشان دهیم که دیگر هوس سرکوبی ملت ایران و نوامیس ما را، با پولهایی که از جیب خودمان به سرقت بردهاند، را از سر بیرون کنند.
برای اینکه بتوانیم به بهترین وجه در روز چهارشنبهسوری سقف را بر سر دیکتاتور فرتوت و سگان آستان بوسش خراب کنیم به نکات زیر باید توجه کرد:
۱. سازماندهی و ایجاد تشکلهای محلی برای راهاندازی آتشی بزرگ، در این رابطه باید با دوستان و همسایهها و فامیل و آشنایان مراسمی جمعی در نقاط مختلف تهران و یا سایر شهرها داشته باشیم و تعداد شرکت کنندهها را تا روز سهشنبه بالا ببریم.
۲. مکان و زمان شروع تجمع را از هماکنون به اطلاع دوستان و آشنایان و همکلاسیها برسانیم.
۳. از هماکنون باید الزامات این روز را آماده کنیم، ابزار رزم را با دوستان تهیه کنیم تا روز چهارشنبهسوری مهیا به خیابان برویم تا کسی جلودارمان نباشد. یادتان باشد که حیوانات درنده خو و گرگهای ولایت از آتش و صدای رعد آسا میهراسند و پا به فرار میگذارند.
۴. جرثومههای خامنهای را به آتش بکشیم و برای این منظور عکسهای منحوس او را با خود به صحنه بیاوریم و آن را به چوب ببیندیم و آتش بزنیم.
۵. با شروع آتشبازی با توجه به اینکه مزدوران جرأت جلو آمدن ندارند، خیابانها را در اختیار خواهیم گرفت، شروع به شعار نویسیهای بزرگ بر روی دیوارها و کف زمین و... کنیم تا روز بعد آثار حرکت عظیم ما بیشتر نمایان شود.
۶. برای اینکه مزدوران و سگان هار خامنهای به ما نزدیک نشوند به سمت آنها ترقههای قوی و کوکتل پرتاب کنیم و ماشینها و موتورهایی که از روی بدنهای ما عبور کرده است را به آتش بکشیم.
۷. حتماًًً با خود روغن و طناب بیاورید تا در مسیر موتور بسیجی ها، بر روی زمین روغن بریزیم و موتورهایشان لیز بخورد و واژگون شود و همچنین طناب را از دو طرف بگیریم و وقتی موتورهایشان به ما نزدیک شد در مسیر آنها قرار دهیم تا واژگون شده و مزدوران را گوشمالی بدهیم.
۸. برای هر محله و دانشگاه و... یک صفحه فیس بوک راه بیندازید تا هماهنگیها را از آن طریق انجام دهید. محل تجمع، ساعت تجمع، نظرات و تجارب و شیوههای مقابله با مزدوران برای فراری دادن آنها در آن وارد شود. .
۹. کارها را برای این روز بین خود و دوستان تقسیم کنید: مثلاًًًًًً چه کسانی ابزار دفاع را به همراه میآورند چه کسانی شروع کنندهی شعارها هستند، چه کسانی شعارها را هماهنگ میکنند، چه کسانی آتش را بر میافروزند و الزامات اینکار را در دست دارند، چه کسانی جرثومههای خامنهای را به آتش میکشند، چه کسانی حمله را به مزدورانی که برای دستگیری و ضربوشتم ما به جلو میآیند کلید میزنند، و مهمتر اینکه چه کسانی این صحنههای حماسی را به تصویر میکشند و ثبت میکنند. این مسأله اهمیت حیاتی دارد چرا که دشمن نمیخواهد فلاکت و ضعف خودش و قدرت و تهاجم ما، در انظار جهانیان و حتی سایر شهرهای ایران به نمایش در بیاید تا به دروغگوییهای رسانهای ادامه دهد و بگوید روز چهارشنبهسوری هم مردم ”خوب ”ما برای خرید عید بیرون آمده بودند و چون سردشان بود آتش روشن میکردند! یادتان باشد که دیدن این صحنههای پر قدرت و حماسی به وسیله سایر هموطنان باعث میشود از این حرکت الهام گرفته و آنها هم شروع کنند.
۱۰. استتار کامل ابزار تهاجم و رویارویی با مزدوران، طوری که تا وقتی به منطقه تجمع میرسید مورد شک قرار نگیرید و چیزی مشخص نشود. شاید بهتر باشد این ابزار را به خواهران و یا مادرانی که در آن روز برای این منظور چادر بهسر میکنند بدهید تا مورد شک قرار نگیرید.
۱۱. در صورتی که هستههای مقاومت را تشکیل دادید طرحهایی را با دوستان بریزید تا بتوانید مراکز بسیج محلی و مراکز حساس را تصرف کنید.
۱۲. هدف این است که ضربهای کاری در این روز به مزدوران خامنهای وارد کنیم و ولایت فقیه را کمرشکن کنیم. جهت این منظور باید در چندین نقطه از تهران و سایر شهرها به مراکز سرکوب بسیج و... تهاجم کنیم. به این وسیله مزدوران ساندیسی هم سر جایشان مینشینند همچنین پایههای نظام را هم با این کار متزلزلتر و فلج خواهیم کرد.
۱۳. تلاش کنید در هر محله و خیابانی که جمع میشوید، به اصطلاح ”دررو ”داشته باشد و جمعیت هم کمتر از ۱۰۰-۱۵۰ نفر نباشد تا قدرت تهاجم و تحرک تان را بالا ببرید.
*یادتان باشد که در هر جنگ و رویارویی، حرف آخر را کسانی خواهند زد که تهاجم میکنند و این حرکت باعث عقبنشینی دشمن خواهد شد.
*پس پیروزی از آن کسانی است که از خود میگذرند، نمیترسند و دشمنان را با تهاجم خود به عقب میرانند.
جمعی از جوانان صادقیه و آریاشهر -۱۸اسفند ۸۹.
هیچ جنبش و انقلابی بدون پرداخت هزینه به نتیجه نرسیده است و باید دل به دریا زد و منافع فردی و شخصی را کنار گذاشت و به رهایی میهن فکر کرد که البته خیرات آن به شخص و فرد ما هم خواهد رسید.
روز چهارشنبهسوری امــــــــــــــــا، بهترین زمان برای این تهاجم و تجربه بزرگ است.
در این روز تجربه میکنیم که تهاجم ما به سگان هار ولایت چگونه آنها را آچمز کرده و از میدان به در خواهد کرد.
در این روز باید خیابانها را به تصرف خود در آوریم و با صدایی رعد آسا فریاد آزادی سر دهیم، تا گوش فلک هم آن را بشنود و دنیا بفهمد جوانان و زنان ایرانی وقتی عزم جزم میکنند، دیکتاتور و پادوهای آنها نمیتوانند جلودارشان شوند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
قیامینمودیم برپا ز خشم
گرفتیم از اهرمن زهر چشم
مبادا به سردی گراید قیام
مخواهید شمشیرها در نیام
چو بیرون نمودید تیر از غلاف
گشودید این داستان را کلاف
عدوی شما پیر فرتوت زار
به سیلی خود سرخ کرده عذار
ز پای اوفتاده است این اژدها
رسانید بر دهر این مژدهها
که ایران بهزودی به پتک گران
بکوبد چو بازوی آهنگران
سر افعی شرزه ظلم را
بکوبد نماید ز سر تن جدا...
در روز جهانی زن (۱۷ اسفند) جو نظامی و فوق امنیتی حاکم در خیابانها، بیانگر ترس عمیقی بود که دیکتاتوری حاکم بر کشور از زنان و جوانان جنبش دارد.
وحشت مزدوران از جنبش جوانان و زنان آزادیخواه را میشود از شیوه حمله و هجوم آنها و همچنین آوردن دار و ندارش به صحنه، برای سرکوب تظاهر کنندگان دید. آنها حتی مجبور شده بودند بچههای ۱۴-۱۵ ساله را نیز به صحنه بیاورند و دست آنها باتوم و چماق و گاز اشکآور بدهند!
شرایط برای دیکتاتور مفلوک طوری شده که حتی از سایه خودش هم ترس و واهمه دارد. مخصوصا بعد از دستگیری موسوی وکروبی و بعد از اینکه با ”تـــیپــا ”رفسنجانی را از مجلس خبرگان اخراج کردند، شکاف در درون نظام، عمیقتر و جدیتر شده است. برخی از دوستان که متوجه فعل و انفعالات سیاسی و جنگ و دعواهای داخلی نظام و فشارهای بینالمللی بر روی دیکتاتور پیر و فرتوت نیستند، فکر میکنند، این لشکر کشی و گسیل مزدوران به خیابانها از موضع قدرت اوست. حال آن که درست به عکس اینهمه مزدور رنگارنگ که مجبور شدهاند حتی از لیبی مزدور وارداتی به ایران ارسال کنند، بهخاطر تزلزل و ترسی است که در درون حاکمیت وجود دارد و همگی میدانند که نفسهای آخر را میکشند.
وحشی گریهای مزدوران خامنهای در روزهای ۱و ۱۰و ۱۷ اسفند نیز فقط بهخاطر ایجاد ”دود و دم ”و جنگ روانیای است که با تولید ترس در دل تظاهر کنندگان جامعه را یکبار دیگر به سکوت و ذلت وادار کنند. ولی زهی خیال باطل چون زنان و جوانان این مرز و بوم دیگر حاضر نیستند زیر یوغ دیکتاتوری مذهبی یا هر نوع دیکتاتوری دیگری بروند.
آنچه که باید به آن بیندیشیم و به سایر دوستان هم بگوییم و روی آن صحبت و تبادل افکار کنیم این است که: هیچ جنبش و انقلابی بدون پرداخت هزینه به نتیجه نرسیده است و باید دل به دریا زد و منافع فردی و شخصی را کنار گذاشت و به رهایی میهن فکر کرد که البته خیرات آن به شخص و فرد ما هم خواهد رسید.
روز چهارشنبهسوری امــــــــــــــــا، بهترین زمان برای این تهاجم و تجربه بزرگ است.
در این روز تجربه میکنیم که تهاجم ما به سگان هار ولایت چگونه آنها را آچمز کرده و از میدان به در خواهد کرد.
در این روز باید خیابانها را به تصرف خود در آوریم و با صدایی رعد آسا فریاد آزادی سر دهیم، تا گوش فلک هم آن را بشنود و دنیا بفهمد جوانان و زنان ایرانی وقتی عزم جزم میکنند، دیکتاتور و پادوهای آنها نمیتوانند جلودارشان شوند.
در این روز باید زهرچشمی به مزدوران ساندیسی نشان دهیم که دیگر هوس سرکوبی ملت ایران و نوامیس ما را، با پولهایی که از جیب خودمان به سرقت بردهاند، را از سر بیرون کنند.
برای اینکه بتوانیم به بهترین وجه در روز چهارشنبهسوری سقف را بر سر دیکتاتور فرتوت و سگان آستان بوسش خراب کنیم به نکات زیر باید توجه کرد:
۱. سازماندهی و ایجاد تشکلهای محلی برای راهاندازی آتشی بزرگ، در این رابطه باید با دوستان و همسایهها و فامیل و آشنایان مراسمی جمعی در نقاط مختلف تهران و یا سایر شهرها داشته باشیم و تعداد شرکت کنندهها را تا روز سهشنبه بالا ببریم.
۲. مکان و زمان شروع تجمع را از هماکنون به اطلاع دوستان و آشنایان و همکلاسیها برسانیم.
۳. از هماکنون باید الزامات این روز را آماده کنیم، ابزار رزم را با دوستان تهیه کنیم تا روز چهارشنبهسوری مهیا به خیابان برویم تا کسی جلودارمان نباشد. یادتان باشد که حیوانات درنده خو و گرگهای ولایت از آتش و صدای رعد آسا میهراسند و پا به فرار میگذارند.
۴. جرثومههای خامنهای را به آتش بکشیم و برای این منظور عکسهای منحوس او را با خود به صحنه بیاوریم و آن را به چوب ببیندیم و آتش بزنیم.
۵. با شروع آتشبازی با توجه به اینکه مزدوران جرأت جلو آمدن ندارند، خیابانها را در اختیار خواهیم گرفت، شروع به شعار نویسیهای بزرگ بر روی دیوارها و کف زمین و... کنیم تا روز بعد آثار حرکت عظیم ما بیشتر نمایان شود.
۶. برای اینکه مزدوران و سگان هار خامنهای به ما نزدیک نشوند به سمت آنها ترقههای قوی و کوکتل پرتاب کنیم و ماشینها و موتورهایی که از روی بدنهای ما عبور کرده است را به آتش بکشیم.
۷. حتماًًً با خود روغن و طناب بیاورید تا در مسیر موتور بسیجی ها، بر روی زمین روغن بریزیم و موتورهایشان لیز بخورد و واژگون شود و همچنین طناب را از دو طرف بگیریم و وقتی موتورهایشان به ما نزدیک شد در مسیر آنها قرار دهیم تا واژگون شده و مزدوران را گوشمالی بدهیم.
۸. برای هر محله و دانشگاه و... یک صفحه فیس بوک راه بیندازید تا هماهنگیها را از آن طریق انجام دهید. محل تجمع، ساعت تجمع، نظرات و تجارب و شیوههای مقابله با مزدوران برای فراری دادن آنها در آن وارد شود. .
۹. کارها را برای این روز بین خود و دوستان تقسیم کنید: مثلاًًًًًً چه کسانی ابزار دفاع را به همراه میآورند چه کسانی شروع کنندهی شعارها هستند، چه کسانی شعارها را هماهنگ میکنند، چه کسانی آتش را بر میافروزند و الزامات اینکار را در دست دارند، چه کسانی جرثومههای خامنهای را به آتش میکشند، چه کسانی حمله را به مزدورانی که برای دستگیری و ضربوشتم ما به جلو میآیند کلید میزنند، و مهمتر اینکه چه کسانی این صحنههای حماسی را به تصویر میکشند و ثبت میکنند. این مسأله اهمیت حیاتی دارد چرا که دشمن نمیخواهد فلاکت و ضعف خودش و قدرت و تهاجم ما، در انظار جهانیان و حتی سایر شهرهای ایران به نمایش در بیاید تا به دروغگوییهای رسانهای ادامه دهد و بگوید روز چهارشنبهسوری هم مردم ”خوب ”ما برای خرید عید بیرون آمده بودند و چون سردشان بود آتش روشن میکردند! یادتان باشد که دیدن این صحنههای پر قدرت و حماسی به وسیله سایر هموطنان باعث میشود از این حرکت الهام گرفته و آنها هم شروع کنند.
۱۰. استتار کامل ابزار تهاجم و رویارویی با مزدوران، طوری که تا وقتی به منطقه تجمع میرسید مورد شک قرار نگیرید و چیزی مشخص نشود. شاید بهتر باشد این ابزار را به خواهران و یا مادرانی که در آن روز برای این منظور چادر بهسر میکنند بدهید تا مورد شک قرار نگیرید.
۱۱. در صورتی که هستههای مقاومت را تشکیل دادید طرحهایی را با دوستان بریزید تا بتوانید مراکز بسیج محلی و مراکز حساس را تصرف کنید.
۱۲. هدف این است که ضربهای کاری در این روز به مزدوران خامنهای وارد کنیم و ولایت فقیه را کمرشکن کنیم. جهت این منظور باید در چندین نقطه از تهران و سایر شهرها به مراکز سرکوب بسیج و... تهاجم کنیم. به این وسیله مزدوران ساندیسی هم سر جایشان مینشینند همچنین پایههای نظام را هم با این کار متزلزلتر و فلج خواهیم کرد.
۱۳. تلاش کنید در هر محله و خیابانی که جمع میشوید، به اصطلاح ”دررو ”داشته باشد و جمعیت هم کمتر از ۱۰۰-۱۵۰ نفر نباشد تا قدرت تهاجم و تحرک تان را بالا ببرید.
*یادتان باشد که در هر جنگ و رویارویی، حرف آخر را کسانی خواهند زد که تهاجم میکنند و این حرکت باعث عقبنشینی دشمن خواهد شد.
*پس پیروزی از آن کسانی است که از خود میگذرند، نمیترسند و دشمنان را با تهاجم خود به عقب میرانند.
جمعی از جوانان صادقیه و آریاشهر -۱۸اسفند ۸۹.