یک ملاک ساده: لغو حجاب اجباری
گفتگو با سهیلا صادق، مسئول کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت
امسال در سالگرد روز جهانی زن، هم چون سالهای قبل شاهد اظهارات زنستیزانه آخوندهای مرتجع و سران رژیم بودیم. به ویژه که زنان ایران در جریان قیام افتخارآفرین مردم طی ماههای اخیر بسیار درخشیدند و نقش برجستهیی را ایفا کردند از جمله اظهارات آخوندها در این روزها، حرفهای امام جمعه رژیم احمدخاتمی بود که بدحجابی را خطر جدی برای نظام دانسته و خواستار برخورد با این پدیده شده است.
به نظر شما چرا از به اصطلاح «بدحجابی» احساس خطر میکند؟ این احساس خطر گویای چه چیزی است؟
جواب: این حرف قبل از هرچیز بیانگر ترس و وحشت رژیم و نیاز آن به سرکوب بیش از پیش زنان است، زنانی که همچنان که اشاره کردید، نقش برجستهشان در قیام مردم ما برای سرنگونی این رژیم، تحسین جهانیان را برانگیخته است.
اگرچه همیشه بهانه آخوندساخته «بدحجابی» اهرمی برای ایجاد جو ارعاب و سرکوب عمومی جامعه بهطور کلی و زنان بهطور خاص بوده اما به نظر من حرفهای مقامات رژیم در این روزها و از جمله آخوند خاتمی با حرفهای همیشگیشان در این باره تفاوت دارد. تفاوتش هم در تصریح آنها بر «احساس خطری» است که میکنند.
باید در این زمینه به آنها حق! داد، چون با قیامی در سراسر کشور مواجهند که بهرغم همه بگیر و ببندها و سرکوبی بیرحمانهیی که در این مدت علیه آن به کار بسته، اما مسیری رو به گسترش و تعمیق و رادیکالیزه شدن هرچه بیشتر را طی کرده، بله، توفانی است که سر بازایستادن ندارد و زنان بهرغم سرکوب وحشیانه در این رژیم، نه تنها پاسیو و منفعل نشده و به حاشیه رانده نشدهاند، بلکه با حضور شجاعانه و ایفای نقش فرماندهی در بسیاری از صحنههای آن، نقش شایسته و برجستهشان را ایفا کردهاند.
گرچه سؤال شما در مورد حرفهای اخیر مقامات رژیم است اما بگذارید از فرصت استفاده کنم و بگویم که کلمه «تبعیض جنسی» بههیچوجه گویای آنچه دیکتاتوری مذهبی علیه زن ایرانی کرده است، نمیباشد، این رژیم «زن ستیز» است، آن را در قوانین خود نهادینه کرده و اصلاً با همین ویژگی شناخته میشود. اما در مقابل این سبعیت و وحشیگری، یک واقعیت درخشان هم هست، اینکه زن ایرانی هرگز در مقابل استبداد دینی سرخم نکرده است. این حقیقتی است که مثل خورشید میدرخشد و برق و درخشندگی آن پس از سی سال ایستادگی بینظیر زنان در تمام میادین مقاومت، در شکنجهگاهها و میدانهای اعدام، و حضور آنان در مدار رهبری کننده در مقاومت سازمانیافته امروز چشم جهانیان را گرفته است.
-من همیشه وقتی این ترس و وحشت سران رژیم از زنان را میبینم برایم این فراز از سخنرانی سال ۷۵ خانم رجوی در تجمع ایرانیان در ارلزکورت لندن تداعی میشود که: «شما هر چه از تحقیر، ستم، سرکوب، شکنجه و کشتار در چنته داشتید علیه زن ایرانی بکار گرفتید اما مطمئن باشید… که به دست همین زنان آگاه، آزاد و رها، بساط ستم شما در همه جا برچیده خواهد شد»
س: بهعنوان یک زن مجاهد و بهعنوان مسئول کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت، نظر شما در مورد حجاب اجباری تحمیلی از سوی آخوندها چیست؟
-اجازه بدهید اول سابقهیی را یادآور شوم: حتماًًً یادتان هست که بحث «حجاب اجباری» از همان اولین ماه به حاکمیت رسیدن خمینی با شعار «یاروسری یا توسری» مطرح شد. در مقابل، مجاهدین بهعنوان یک نیروی مسلمان، از همان ابتدا و در شرایطی که خمینی از بالاترین محبوبیت و مقبولیت برخوردار بود، و هرگونه مخالفت کردن با او، بهایی سنگین را میطلبید، علناً و صراحتاً مخالفت خودشان را با این پدیده سرکوبگرانه ارتجاعی اعلام کردند.
-در تظاهرات روز زن در آن سال هم زنان مجاهد که خودشان روسری بهسر داشتند پیشاپیش صفوف زنان معترض بودند. اتفاقا آنچه برای خمینی بسیار سنگین و غیرقابل تحمل بود، همین امر بود یعنی مخالفت یک نیروی مسلمان انقلابی با عملکردهای ارتجاعی او که حربه اسلام را از دستش میگرفت
در همان دهه ۶۰ هم موضع مجاهدین و مقاومت ایران بهطور رسمی در مصوبات شورا بیان شده و خانم رجوی در سخنرانیهای متعدد در این رابطه صحبت کردهاند.
ما مخالف هرنوع تحمیل و اجباری در این زمینه هستیم، هرگونه تحمیل به هرشکلی به زنان در این رابطه را اهانت به هویت و شخصیت زن ایرانی میدانیم.
بگذارید در پایان به این واقعیت اشاره کنم که موضع هر نیرو در مورد زنان شاخص دموکراتیسم و ملاک بسیار واقعی و روشنی از ماهیت آن نیرو یا جریان است. در این رابطه خانم رجوی در اجلاسی بهمناسبت روز جهانی زن در پارلمان اروپا با عنوان «زنان، پیشتاز تغییر دمکراتیک در ایران» با اشاره به همین مسأله و با اشاره به خواست زنان ایرانی و ضرورت موضعگیری در این رابطه از سوی هرکس که مدعی آزادی است گفتند که
«... خواست زنان ایران، البته سرنگونی رژیم ولایت فقیه است. اما من حتی ملاک سادهیی را پیش میکشم و آن لغو حجاب اجباری است که مصوبه شورای ملی مقاومت ایران در سال ۱۳۶۶ است. تا آنجا که به رژیم برمیگردد بهدلیل اصلاحناپذیری هرگز نمیتواند به آن تن بدهد. اما اگر کسی حقیقتاً خواهان آزادی جامعه ایران است، باید از حداقل آزادیها از جمله از آزادی پوشش زنان دفاع کند.
۳۱ سال پیش ملاها، دیکتاتوری خود را با تحمیل حجاب اجباری به بهانه اسلام آغاز کردند.
ما با الهام از اسلام حقیقی، بر آزادی و از جمله آزادی زنان در انتخاب پوشش و نفی هرگونه اجبار و تحمیل در این زمینه تأکید میکنیم.
این است معنای پیام قرآنی لا اکراه فیالدین.
بگذارید هر زنی آزادانه خودش انتخاب کند که چه بپوشد، چه نپوشد. این حداقل آزادی انسانی زن ایرانی است»..
گفتگو با سهیلا صادق، مسئول کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت
امسال در سالگرد روز جهانی زن، هم چون سالهای قبل شاهد اظهارات زنستیزانه آخوندهای مرتجع و سران رژیم بودیم. به ویژه که زنان ایران در جریان قیام افتخارآفرین مردم طی ماههای اخیر بسیار درخشیدند و نقش برجستهیی را ایفا کردند از جمله اظهارات آخوندها در این روزها، حرفهای امام جمعه رژیم احمدخاتمی بود که بدحجابی را خطر جدی برای نظام دانسته و خواستار برخورد با این پدیده شده است.
به نظر شما چرا از به اصطلاح «بدحجابی» احساس خطر میکند؟ این احساس خطر گویای چه چیزی است؟
جواب: این حرف قبل از هرچیز بیانگر ترس و وحشت رژیم و نیاز آن به سرکوب بیش از پیش زنان است، زنانی که همچنان که اشاره کردید، نقش برجستهشان در قیام مردم ما برای سرنگونی این رژیم، تحسین جهانیان را برانگیخته است.
اگرچه همیشه بهانه آخوندساخته «بدحجابی» اهرمی برای ایجاد جو ارعاب و سرکوب عمومی جامعه بهطور کلی و زنان بهطور خاص بوده اما به نظر من حرفهای مقامات رژیم در این روزها و از جمله آخوند خاتمی با حرفهای همیشگیشان در این باره تفاوت دارد. تفاوتش هم در تصریح آنها بر «احساس خطری» است که میکنند.
باید در این زمینه به آنها حق! داد، چون با قیامی در سراسر کشور مواجهند که بهرغم همه بگیر و ببندها و سرکوبی بیرحمانهیی که در این مدت علیه آن به کار بسته، اما مسیری رو به گسترش و تعمیق و رادیکالیزه شدن هرچه بیشتر را طی کرده، بله، توفانی است که سر بازایستادن ندارد و زنان بهرغم سرکوب وحشیانه در این رژیم، نه تنها پاسیو و منفعل نشده و به حاشیه رانده نشدهاند، بلکه با حضور شجاعانه و ایفای نقش فرماندهی در بسیاری از صحنههای آن، نقش شایسته و برجستهشان را ایفا کردهاند.
گرچه سؤال شما در مورد حرفهای اخیر مقامات رژیم است اما بگذارید از فرصت استفاده کنم و بگویم که کلمه «تبعیض جنسی» بههیچوجه گویای آنچه دیکتاتوری مذهبی علیه زن ایرانی کرده است، نمیباشد، این رژیم «زن ستیز» است، آن را در قوانین خود نهادینه کرده و اصلاً با همین ویژگی شناخته میشود. اما در مقابل این سبعیت و وحشیگری، یک واقعیت درخشان هم هست، اینکه زن ایرانی هرگز در مقابل استبداد دینی سرخم نکرده است. این حقیقتی است که مثل خورشید میدرخشد و برق و درخشندگی آن پس از سی سال ایستادگی بینظیر زنان در تمام میادین مقاومت، در شکنجهگاهها و میدانهای اعدام، و حضور آنان در مدار رهبری کننده در مقاومت سازمانیافته امروز چشم جهانیان را گرفته است.
-من همیشه وقتی این ترس و وحشت سران رژیم از زنان را میبینم برایم این فراز از سخنرانی سال ۷۵ خانم رجوی در تجمع ایرانیان در ارلزکورت لندن تداعی میشود که: «شما هر چه از تحقیر، ستم، سرکوب، شکنجه و کشتار در چنته داشتید علیه زن ایرانی بکار گرفتید اما مطمئن باشید… که به دست همین زنان آگاه، آزاد و رها، بساط ستم شما در همه جا برچیده خواهد شد»
س: بهعنوان یک زن مجاهد و بهعنوان مسئول کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت، نظر شما در مورد حجاب اجباری تحمیلی از سوی آخوندها چیست؟
-اجازه بدهید اول سابقهیی را یادآور شوم: حتماًًً یادتان هست که بحث «حجاب اجباری» از همان اولین ماه به حاکمیت رسیدن خمینی با شعار «یاروسری یا توسری» مطرح شد. در مقابل، مجاهدین بهعنوان یک نیروی مسلمان، از همان ابتدا و در شرایطی که خمینی از بالاترین محبوبیت و مقبولیت برخوردار بود، و هرگونه مخالفت کردن با او، بهایی سنگین را میطلبید، علناً و صراحتاً مخالفت خودشان را با این پدیده سرکوبگرانه ارتجاعی اعلام کردند.
-در تظاهرات روز زن در آن سال هم زنان مجاهد که خودشان روسری بهسر داشتند پیشاپیش صفوف زنان معترض بودند. اتفاقا آنچه برای خمینی بسیار سنگین و غیرقابل تحمل بود، همین امر بود یعنی مخالفت یک نیروی مسلمان انقلابی با عملکردهای ارتجاعی او که حربه اسلام را از دستش میگرفت
در همان دهه ۶۰ هم موضع مجاهدین و مقاومت ایران بهطور رسمی در مصوبات شورا بیان شده و خانم رجوی در سخنرانیهای متعدد در این رابطه صحبت کردهاند.
ما مخالف هرنوع تحمیل و اجباری در این زمینه هستیم، هرگونه تحمیل به هرشکلی به زنان در این رابطه را اهانت به هویت و شخصیت زن ایرانی میدانیم.
بگذارید در پایان به این واقعیت اشاره کنم که موضع هر نیرو در مورد زنان شاخص دموکراتیسم و ملاک بسیار واقعی و روشنی از ماهیت آن نیرو یا جریان است. در این رابطه خانم رجوی در اجلاسی بهمناسبت روز جهانی زن در پارلمان اروپا با عنوان «زنان، پیشتاز تغییر دمکراتیک در ایران» با اشاره به همین مسأله و با اشاره به خواست زنان ایرانی و ضرورت موضعگیری در این رابطه از سوی هرکس که مدعی آزادی است گفتند که
«... خواست زنان ایران، البته سرنگونی رژیم ولایت فقیه است. اما من حتی ملاک سادهیی را پیش میکشم و آن لغو حجاب اجباری است که مصوبه شورای ملی مقاومت ایران در سال ۱۳۶۶ است. تا آنجا که به رژیم برمیگردد بهدلیل اصلاحناپذیری هرگز نمیتواند به آن تن بدهد. اما اگر کسی حقیقتاً خواهان آزادی جامعه ایران است، باید از حداقل آزادیها از جمله از آزادی پوشش زنان دفاع کند.
۳۱ سال پیش ملاها، دیکتاتوری خود را با تحمیل حجاب اجباری به بهانه اسلام آغاز کردند.
ما با الهام از اسلام حقیقی، بر آزادی و از جمله آزادی زنان در انتخاب پوشش و نفی هرگونه اجبار و تحمیل در این زمینه تأکید میکنیم.
این است معنای پیام قرآنی لا اکراه فیالدین.
بگذارید هر زنی آزادانه خودش انتخاب کند که چه بپوشد، چه نپوشد. این حداقل آزادی انسانی زن ایرانی است»..