7اسفند ۱۳۸۹ (26فوریه ۲۰۱۱)
معرفی برنامه (افتتاحیه) توسط خانم مونیکا آگوست:
خانمها، آقایان،
من مونیکا اگوست، رئیس وافه هستم. رئیس فدراسیون بینالمللی زنان علیه بنیادگرایی و برای برابری.
سازمان ما 7سال قبل در ژنو تأسیس شد و متشکل از چند ارگان غیردولتی زیر چتری است که ما اکنون آن را بهاختصار «وافه» مینامیم.
ما افتخار این را داریم که به شما خوشآمد گفته و همچنین در اجلاس سالانهمان که فردا در پاریس برگزار میشود، حضورتان را خوشآمد خواهیم گفت.
در کنفرانس امروز، سخنرانان برجسته و مهمانانی شامل چهرههایی از جامعه بینالمللی، همچنین مقامات بالا و رسمی آمریکایی از دولتهای بوش و اوباما و افراد برجسته دیگر، پارلمانترها، فعالان حقوقبشر، فعالان حقوق زنان از کانادا، استرالیا و کشورهای اروپایی شامل فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، رمانی، اتریش و سنمارینو شرکت دارند.
ما مفتخریم که میزبان پارلمانترها و شخصیتهای برجسته خاورمیانه، جاییکه امروزه قیامها و تغییرات بهسمت دموکراسی در حال تحققیافتن هستند، باشیم.
دوستان عزیز ما از تونس، کویت، اردن، مراکش، فلسطین، الجزایر، عراق و افغانستان در این کنفرانس شرکت دارند.
سخنان ناریمان الروسان:
(نماینده پارلمان اردن)
بسمالله الرحمن الرحیم
درود و سلام بر محمد (ص) و اهل بیت پاک او
بانوی شرق و عنوان افتخار آن، پرزیدنت مریم رجوی،
خانمها و آقایان گرامی،
سلام بر ما که در شوق صلح هستیم، سلامی به جهان ما که در جستجوی هوا و بوی خوش دموکراسی و فضای محبت و یگانگی است. سلام به زن آفریننده آینده نسلها و سلام به زنان در تونس، مصر، لیبی، فلسطین و عراق.
سلام به تمامی زنان مبارز سازنده پلهای آزادی با بهچالش کشیدن عاطفه و مهر مادری با فداکردن فرزندانشان برای تحقق زندگی شرافتمند برای نسلهای آینده که در فضایی از دموکراسی و محبت و رشادت و کرامت انسانی زندگی کنند.
سلام به خواهران مبارز و صبور و مقاوم ما در اشرف که علیه انواع تاریکیها و ظلم میجنگند و همه اشکال سرکوب و ستم و تحقیر ایادی رژیم خمینی و رفقای مالکی در حاکمیت عراق سرافراز و تاریخی را به چالش میکشند.
حضار گرامی،
ما در اینجا دور از مرکز واقعهیی که جهان شاهدش هست، گردهم آمدهایم، یعنی خاورمیانه که در آستانه تغییر است و قلبهایمان به جایی که بادهای تغییر در منطقه عربی شروع شده، پر میکشند تا همه انواع استبداد و سرکوب و ظلم و قهر و گرسنگی و خفقان از آن دور گردد. این بادهایی که شروع شدهاند، تنها زمانی آرام خواهد گرفت که دلایل وجودی آن محو گردد. از جمله این دلایل فقدان دموکراسی واقعی و ظهور پدیده بنیادگرایی است و افراطیگری که توسط هیأت حاکمه ایران در منطقه نمایندگی و حمایت میشود. رژیم ایران برای صدور به اصطلاح انقلاب اسلامی بهصورتیکه خشونت و استبداد و افراطیگری و نژادپرستی را نمایندگی میکند، تلاش کرده است، غافل از اینکه اسلام دین بردباری و محبت و برادری و شورا و هر آنچه در زندگی با شرافت و عزیز بنیبشر نقش دارد را نمایندگی میکند.
خواهران و برادران
تمامی تلاشهای رژیم ایران در منطقه برای سوارشدن روی موج تغییر و نسبتدادن آن به کسانیکه سازنده واقعی آن نبودهاند، به شکست انجامیده است. جوانان و مردم مصر رودرروی آنها ایستادند چرا که از دیکتاتور و مستبدی که ثروت و نان مردم را دزیده، رها نشدند که به استبداد گروهی که سایه حکام ایران و رژیمشان در منطقه هستند، برگردند.
این مواضع رژیم ایران کسی را فریب نمیدهد، ظلم و استبداد را خلقهای عربی بهطور بازگشتناپذیر رد کردهاند. زیرا این خلقها اکنون در بیداری بهسر میبرند و این بازیها و ایادی ملاها در میهن عربی کسی را فریب نخواهد داد.
هرگز تلاشهای آنان برای گسترش نابسامانی و اختلافات و تفرقه در همه کشورهای منطقه متوقف نخواهد شد، که به شیوههای مختلف از جمله پول و سوءاستفاده از عواطف دینی مردم، آنها را به تظاهرات علیه کشورها و نظامهایشان برای گسترش آشوب، وادارند. تا بهعنوان چتری که خواستهها و امیدهای مردم را نمایندگی میکند، ظاهر گردند. آنها در میهن من اردن این تلاش را کرده و میکنند.
حضار گرامی،
من از این میکروفون و از این کشور که جلودار دموکراسی و خلاقیت و تغییر بوده است، تمامی مردم آزاده در جهان را دعوت میکنم که از قیام مردم ایران در برابر رژیم ملاها و خواستههایشان برای رهایی از استبداد و بنیادگرایی حمایت کنند. زمان آن رسیده است که کشورهای دموکراتیک در جهان علیه باند فاسد در ایران و طمعهای مخوف آنها برای گسترش وحشت و بنیادگرایی در جهان بایستند و متقابلاًًًًًًًًًً از جنبش مجاهدین خلق در داخل و خارج پشتیبانی کنند. چرا که این جنبش با ایجاد روابطی متکی بر منافع متقابل و احترام ویژگیهای خلقها در انتخاب نظام دموکراتیک خویش، بر پایه احترام به انسانیت انسان، خواسته صلح و دستیابی به آزادی کامل و صلح برای مردم ایران و منطقه را نمایندگی میکند.
در خاتمه از جانب خودم و زنان اردن سپاس و افتخار به شما، ما مشتاق نور آزادی و صلح در روزهای آینده هستیم که با هم با ارادههایمان آنرا خواهیم ساخت و نیروهای ظلم و طغیان هرچقدر هم که بزرگ و پرفتنه باشند، قادر به بازداشتن آن نیستند.
السلام علیکم ورحمه الله و برکاته
سخنان رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی:
حضار محترم،
از دیدار با یکایک شما خوشوقتم.
تشکیل این اجلاس، مقارن لحظه نادری از تاریخ خاورمیانه و شمال آفریقاست. از تونس و قاهره و بنغازی تا تهران مردم بپا خاستهاند. طرابلس با فداکاری صدها جوان به سوی آزادی راه میگشاید. بغداد از زیر آوار جنگ و خیانت و مماشات با فریاد خشم سربرمیآورد و در تهران بیباکی جوانان ایران، هیولای سرکوب را مات میکند.
به تمام قیامکنندگان برای دموکراسی و آزادی درود میفرستم. برای ادای احترام نسبت به همه آنها، به ویژه قهرمانانی که در قیامهای ۲۵بهمن و اول اسفند در ایران جان باختند، یعنی صانع ژاله، محمد مختاری و حامد نورمحمدی، یک دقیقه با هم کف میزنیم.
دوستان عزیز!
امواج آزادی تمام منطقه را فراگرفته است. هیچ کشوری از این موج مصون نمانده و نخواهد ماند. اکنون باید بپرسیم چرا این خیزشها حالت انفجاری به خود گرفته است؟ چه عواملی تابهحال بروز آنها را به تأخیر انداخته است؟ سیاست غرب نسبت به این کشورها چه مسیری را طی کرده است؟ و چه چشماندازها و وظایفی در برابر ماست؟
حقیقت این است که مردم این کشورها پیوسته از دیکتاتوری، فقر و فساد رنج بردهاند. حقوق بنیادین، خواستهای مشروع و آرمانهای دموکراتیک آنها به بدترین صورت پایمال شده است.
دیکتاتورها، دهها سال، اکثراً تحت نام رئیسجمهور ـ بدون برخورداری از آرای واقعی ـ حاکم بودهاند. آنها دارایی و منابع این کشورها را به تاراج برده یا منهدم کردهاند.
برای بررسی دقیق آنچه که در منطقه اتفاق میافتد، بگذارید کمی به گذشته برگردم.
در سال ۱۳۵۷ انقلاب ایران با آرمانهای عمیقاً دموکراتیک به وقوع پیوست. چرا این انقلاب به جای اینکه الهامبخش دموکراسی در منطقه باشد، به مرکز صدور تروریسم و بنیادگرایی در منطقه تبدیل شد؟
زیرا خمینی رهبری آن را دزدید. زیرا با کشتار نیروهای اصیل انقلاب و حامی دموکراسی، یک دیکتاتوری دینی برقرار کرد. و از این راه، روندهای دموکراتیک در منطقه را به گروگان گرفت. بهخصوص که با زمینهسازی و اصرار به ادامه جنگ 8ساله با عراق و با صدور تروریزم به تهدید اصلی در منطقه تبدیل شد.
اما این تهدید چگونه عمل کرد؟
در تمام این سالها، رژیم آخوندی در کمین بوده تا با استفاده از تنشها و خلاءهای دوران گذار در کشورها از دیکتاتوری به دموکراسی، جریانها و حتی حکومتهای دستنشانده خود را در کشورها بهوجود بیاورد.
در این میان آمریکا و اروپا سیاست خود را بر مماشات با رژیم ایران و بنیادگرایی بنا کردند. چرا؟ یک دلیل آن درک نادرست از ماهیت بنیادگرایی است. دلیل دیگر منافع و ملاحظات اقتصادی و تاکتیکی است. درهرحال دولتهای غرب در عمل بیشترین کمک را به گسترش نفوذ این رژیم در منطقه کردند و همزمان از دیکتاتوریها در این منطقه حمایت کردند. زیرا بهزعم خود میخواستند از گسترش بنیادگرایی جلوگیری کنند.
این وضعیت، دیکتاتوریها را از یک مشروعیت کاذب منطقهیی برخوردار میکرد. زیرا اینطور تلقی میشد که سرنگونی آنها و حتی ایجاد اصلاحات جدی در رژیمشان باعث تسلط بنیادگرایی و دیکتاتوریهای خطرناکتر میشود!
خلاصه کنم: 2عامل باعث طولانی شدن عمر دیکتاتوریها در این منطقه شد:
ـ یکی وجود رژیم ایران بهمثابه امالقرای بنیادگرایی
ـ دیگری سیاست به غایت اشتباه آمریکا و اروپا.
بدون این دو عامل دیکتاتوریهای این منطقه میبایست سالها پیش سرنگون میشدند و روند دموکراسی بهطور طبیعی شروع میشد. درست به همین دلیل، سقوط آنها امروز خصلت انفجاری به خود گرفته است. در عینحال با گسترش امواج آزادی در سراسر منطقه باز رژیم آخوندی در کمین نشسته است. خامنهای، حاکم مادامالعمر این رژیم، تلاش میکند به آمال شیطانی خود تحت عنوان «بیداری اسلامی» جامه عمل بپوشاند.
در این صورت، آیا ما با یک دور باطل مواجهیم؟ خیر، بههیچوجه. یک برونرفت ممکن و ضروری وجود دارد و آن، سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندها و استقرار دموکراسی در ایران است. بله، دوران بنیادگرایی و تاریکی بهسر آمده است. و حالا عهد دموکراسی و آزادی است.
دوستان گرامی!
میدانیم که غرب به جای قاطعیت در برابر رژیم ملاها، یعنی مرکز قدرت بنیادگرایی، در مقابل آن زانو زد. همزمان، مهمترین ارزشها و دستاوردهای جهان بشری همچون حقوقبشر، دموکراسی، مقاومت، عدالت و قانون را وارونه کرد یا به مسلخ برد. حقوقبشر تحتالشعاع چیزی به اسم واقعگرایی قرار گرفت و زیر پای تجارت و دیپلوماسی ذبح شد. دموکراسی با فرهنگ و دین مردم خاورمیانه در تعارض انگاشته شد، گوئیا که ملتهای این منطقه از ازل تا ابد محکوم به استبدادند. مقاومت برای آزادی تخطئه شد. سپس بزرگترین جنبش ضدبنیادگرایی و ضدتروریسم، یعنی مجاهدین خلق ایران در لیستهای تروریستی گنجانده شد.
عدالت و قانون حتی در محدوده کشورهای غرب زیر پا گذاشته شد. زیرا امتیازدادن به ملاها مهمتر از آن تشخیص داده میشد. ترورها و آدمکشی ملایان ـ از بیروت و خوبر تا بغداد ـ اغماض شد مبادا که بر امر مقدس مذاکره با آنها سایه بیاندازد و مفهوم میانهروی آنقدر قلب شد که بخشی از فاشیسم مذهبی بهخاطر نقاب میانهرویاش تقدیس میشد. چنین بود که سیاست غرب راه تغییر در ایران را بست؛ در عوض راه پیشروی رژیم در منطقه را باز کرد.
به لبنان و فلسطین و قبل از همه به عراق نگاه کنید. سیاست استمالت کمک کرد که ملاها یک دولت مطلوب خود را در این کشور، روی کار بیاورند. دولتی که همین دیروز با خشم عمومی مردم عراق روبهرو شد.
این سیاست، این بزرگترین اشتباه غرب از جنگ جهانی دوم به این سو، دیگر ادامه دادنی نیست. زیرا رژیمی که موضوع اصلی مماشات بود، در لبه پرتگاه است. در این مورد هم این دیدگاه غرب اشتباه بود که گویا اوضاع ایران
به پیش از قیامهای سال گذشته بازخواهد گشت. بهعکس میبینیم که قیامهای ایران بال گشوده و به پیش میرود.
در ۲۵بهمن و اول اسفند، قیامکنندگان شجاعانه به خیابانها آمدند و بیباکیشان جهانی را مسحور خود ساخت. همه دیدند که خواست و شعار آنها تغییر سیاستهای رژیم نیست. بلکه خواست آنها تغییر تمامیت رژیم آخوندی است. بله، بقاء حکومتی که با آزادیکشی ممکن شده بود، از این پس دیگر ممکن نیست.
چنانکه مسعود رجوی رهبر مقاومت اخیراً گفت: «رژیم ولایتفقیه در ۳۰سال گذشته بهغایت تلاش کرده است تا دره عمیق تاریخی بین قرن بیستم و بیستویکم با قرون وسطی و حاکمیت آخوندی را با چوبهدار و تیرباران، با جنگ و صدور بحران و با صدور ارتجاع و تروریسم پر کند، با اینهمه این رژیم به ثبات نمیرسد».
بله، عهد رژیم ملاها به پایان رسیده است و حالا دوران مردم ایران و عصر آزادی است.
حضار محترم!
درباره سیاستهای غرب، هیچ شاخصی گویاتر از قرار دادن نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی نیست. از روی همین برچسب، مردم ایران و مردم خاورمیانه سیاست واقعی آمریکا و اروپا را درمییابند. از روی آن پی میبرند که غرب در کجا ایستاده است؟ در کنار رژیم ولایت فقیه یا در کنار مردم ایران؟
بعد از سالها تلاش بیوقفه مقاومت، اروپا مجبور شد مجاهدین را از لیست خارج کند و حالا نوبت آمریکاست. با استفاده از همین برچسب آخوندها محاصره 3ساله اشرف را شدت بخشیدهاند. آنها با وحشت ا نقش الهامبخش اشرف برای مبارزه زنان و جوانان ایران در ماههای اخیر بارها اشرف را هدف حمله قرار دادهاند. از یک سال پیش، رژیم آخوندی با نصب بلندگو در اطراف اشرف، جنگ روانی کثیفی علیه ساکنان آن به راه انداخته است.
در غیاب یک واکنش مؤثر جهانی، تعداد این بلندگوها اکنون به ۲۱۰دستگاه رسیده است. آخوندها حتی از ورود بسیاری داروها به اشرف جلوگیری میکنند. آنها سیاست زجرکشکردن بیماران ما را در پیش گرفتهاند. همچنین در همین روزها درصدد افزایش شمار نیروهای سرکوب در داخل اشرف برآمدهاند. پارلمان اروپا، مجمع پارلمانی شورای اروپا، مجالس قانونگذاری و سنای ۳۰کشور از جمله کنگره آمریکا در قطعنامهها و بیانیههای خود بر موقعیت ساکنان اشرف بهعنوان افراد حفاظتشده، تحت کنوانسیون ۴ ژنو تأکید کرده خواستار از سرگیری حفاظت آن توسط آمریکا و استقرار دائمی تیم یونامیشدهاند.
از اینرو اشرف آزمونی است برای ایالات متحده و آزمونی است برای مللمتحد که آنها را به ایفای تعهداتشان فرا میخوانم. دوران سکوت و مماشات بهسر آمده است. حالا زمان پیشروی دموکراسی و آزادی است.
دوستان گرامی!
امسال در حالی به روز جهانی زن نزدیک میشویم که زنان خاورمیانه با مبارزه فداکارانه علیه رژیمهای دیکتاتوری تلاش برای کسب آزادی و برابری را به اوج رساندهاند.
شکوفایی این جنبشها، حیاتیترین نیازهای به محاق رفته جوامع ما را احیا میکند که عبارتند از: برابری زن و مرد، حقوقبشر و آزادی و دموکراسی.
مطابق تجربه ایران تحت حاکمیت بنیادگرایان، زنان هدف اصلی سرکوباند. در نتیجه، یک انرژی مبارزاتی سرشار در آنها ایجاد میشود که از زنان، نیروی تغییر میسازد. بر این اساس میگوییم در میان عوامل متعددی که فرارسیدن بهار آزادی ایران را حتمی کرده است، عامل تعیینکننده، ظرفیت شکافنده و تغییردهنده زنان است. درک این حقیقت به سادگی با مراجعه به تاریخچه مبارزه زنان ایران در برابر 2دیکتاتوری امکانپذیر است:
جامعه ایران با تکیه بر مبارزه سرسختانه زنان در 3دهه گذشته، پیوسته در برابر فاشیسم مذهبی ایستادگی کرده است. در این مدت، دهها هزار زن دلیر در مبارزه با رژیم حاکم بر ایران، شکنجه یا اعدام شدهاند، همچون حمیرا و بسیاری مانند او که زیر شکنجه، جان باختند. طاهره که پاسداران، دشنه بزرگی در قلبش فرو کردند و او را به یک صخره بلند آویختند. شیرین و زهرا که در همین ماهها در تهران اعدام شدند. و ندا سمبل اعتراضهای سال گذشته که در کف خیابانهای تهران با چشمان باز، جان باخت.
همزمان، هزار زن شجاع، سالهاست که اشرف، نقطه امید یک ملت اسیر را در سختترین اوضاع رهبری میکنند. مطابق تجربه ارزشمند مقاومت ایران شرکت فعال زنان در رهبری، ضرورت نبرد همهجانبه علیه بنیادگرایی و دیکتاتوری دینی است. شکست قطعی بنیادگرایی ممکن است. اما به دست همین زنان. آنها هستند که چهره جهان را تغییر میدهند. به خواهرانم در سراسر جهان میگویم برای دفاع از شعلههای آزادی که در اشرف زبانه میکشد و در شهرهای ایران امتداد مییابد، بپاخیزید.
حضار محترم،
اجازه بدهید سخنانم را در چند نکته خلاصه کنم:
۱ ـ مسیر یک خاورمیانه دموکراتیک و صلحآمیز، خاورمیانهیی که در آن زنان و جوانان، نقش شایسته خود را داشته باشند، لاجرم، از تغییر رژیم در ایران میگذرد.
جز با این تغییر، دموکراسی و ثبات در این منطقه ممکن نیست. تغییر این رژیم در اوضاع جدید صدبار ضروریتر است والا تحولات منطقه را به انحراف میکشاند.
۲ ـ راهحل بحران ایران، نه مماشات است و نه جنگ. گزینه ما برای ایران، گزینهیی است که تمام منطقه از آن سود میبرد. این راهحل تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران است.
۳ ـ پیام ما به خواهران و برادرانمان در تونس، مصر و لیبی، کمااینکه به مردم کشورهای همسایه و برادرمان، افغانستان و عراق، این است: ”از آخوندهای بنیادگرا یعنی از قاتلان جوانان و زنان ایران برحذر باشید“.
مبارزه شما به یمن خونها و رنجهایتان به ثمر میرسد. به شرط اینکه آن را از این بلیه شوم در امان نگهدارید.
۴ ـ اگر دولتهای غرب بخواهند نقش مثبتی در تاریخ جدید خاورمیانه ایفا کنند، قدم اول و قدم اجتنابناپذیر تغییر سیاست است.
تغییر از سیاست دوستی با فاشیسم مذهبی به سیاست دوستی با مردم ایران.
۵ ـ مهمترین گام غرب برای وداع با سیاستی که به زیان مردم ایران و کل منطقه بوده است، بهرسمیت شناختن مقاومت مردم ایران است.
۶ ـ تحریمهای بینالمللی علیه رژیم آخوندها اگرچه گام مثبتی است، اما بههیچوجه کافی نبوده است. ما چند قدم ضروری را پیشنهاد میکنیم:
- ممنوعیت خرید نفت از این رژیم
- ارجاع پرونده نقض حقوقبشر در ایران، به شورای امنیت
- قطع مراودات سرویسهای غربی با وزارت اطلاعات آخوندها و برچیدن شرکتهای پوششی سپاه پاسداران در اروپا، کانادا و آمریکا.
۷ ـ آلترناتیوی که مقاومت ایران آن را نمایندگی میکند، با یک برنامه دموکراتیک رژیم آخوندها را به چالش کشیده است:
یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، یک دموکراسی کثرتگرا، جامعهیی براساس برابری زن و مرد و احترام به حقوقبشر با لغو اعدام و نفی قوانین شریعت آخوندی، یک اقتصاد شکوفا بر اساس اعطای فرصتهای برابر به همگان و یک ایران غیراتمی و در صلح و همزیستی با همسایگان.
بله، دوران انقلابهای مغلوب بهسر آمده است. حالا، زمان دموکراسی و آزادی برای مردم ایران و منطقه است.
از همه شما متشکرم
سخنان مری رابینسون:
(رئیسجمهور ایرلند ۱۹۹۰ـ ۱۹۹۷)
مهمانان محترم، خانمها و آقایان،
اجازه بدهید در آغاز اشاره کنم که سخنرانی بعد از پرزیدنت شما خانم مریم رجوی کار بسیار بسیار دشواری است چرا که سخنان او در حمایت از حقوقبشر بسیار انگیزاننده بود.
من بسیار خوشحالم که دعوت شدهام تا در مورد موضوع بنیادگرایی و حقوق برابر برای زنان صحبت کنم، چرا که فکر میکنم این یکی از چالشهای کلیدی در زمینه حقوقبشر در جهان معاصر است. متأسفانه بنیادگرایی محدود به هیچ ناحیه جغرافیایی یا مذهبی نمیشود.
من میدانم که این کنفرانس در مورد وضعیت زنان و حقوقبشر در ایران است و همینطور مبارزه زنان و مردان کمپ اشرف در عراق. من هم در این نگرانیها شریک هستم و بر همین سیاق بر ضرورت حمایت و حفاظت از حدود ۱۰۰۰زن مخالف ایرانی در کمپ اشرف تأکید میکنم. بسیاری از آنان در زندانهای ایران تحت شکنجه قرار گرفتهاند. آنها زنان فعالی هستند که علیه سرکوب ایستادهاند و بر حقوق خود تأکید کردهاند، همانند خواهرانشان که امروز این کار را از طریق شرکت در تظاهرات در تونس، مصر، لیبی، فلسطین و خود ایران انجام میدهند.
مشاهده صحنههای تلویزیونی که در آنها زنان و مردان جوان خواهان احترام به شرافت طبیعی، حقوقبشر و آزادی شرکت در حیات سیاسی و اقتصادی کشورهایشان هستند، بسیار انگیزاننده است. آنها در مقابل تانکها، گلولههای پلاستیکی، گلولههای واقعی و گاز اشکآور ایستادگی میکنند. از یکدیگر انگیزه میگیرند و ما را که با شگفتی این صحنهها را نظاره میکنیم، بهوجد میآورند.
ائتلاف «ریش سفیدان»، یک ائتلاف جهانی که نلسون ماندلا آن را تأسیس کرد و منهم عضو آن هستم، اخیراً یک بیانیه حمایت قوی صادر کرد و گفت: «این ائتلاف در کنار تمام کسانی میایستد که خواهان آزادی و حقوق اساسی خود هستند. عطش جهانشمول مردم برای آزادی، برای شنیدهشدن صداهایشان و برای مشارکت در تصمیماتی که زندگی و جوامع آنان را تحتتأثیر قرار میدهد را نمیتوان از بین برد. بنابراین ما از تلفات فجیع جانی که در روزهای اخیر اتفاق افتاده و نیز حرکات سرکوبگرانهیی که برخی مقامات برای سرکوب تظاهرات به آنها تمسک جستند، بسیار آزردهخاطر شدهایم. ما تمامی طرفهای مربوطه، از جمله دولتها، ارگانهای امنیتی، احزاب سیاسی و شهروندان فعال را فرا میخوانیم تا از استفاده از خشونت پرهیز نموده و کمال احترام به تقدس جان انسان و حق مردم برای مبارزه جهت ایجاد تغییر و رفرم در جوامع خود را نشان دهند».
ما البته این گفته را در مورد مردم ایران و مخصوصاً کسانیکه میخواهند حقوق و آزادیهای خود را در آنجا احیا کنند، بیان میکنیم.
با توجه به آنچه در روزهای اخیر در کشور لیبی بهوقوع پیوست، درحالیکه مزدوران اجیر شده خارجی و حتی جنگندهها برای مقابله با تظاهرات مسالمتآمیز مورد استفاده قرار گرفتهاند، من از تمامی کسانی که در این کنفرانس شرکت دارند، دعوت میکنم که از هر میزان نفوذی که دارند استفاده نموده و تلاش کنند به این خشونت پایان دهند.
ائتلاف «ریش سفیدان» مدتها قبل تصمیم گرفت تلاشهای خود را بر روی پیشبرد امر برابری برای دختران و زنان متمرکز کند. بهطور خاص، ما تصمیم گرفتیم به مسأله سوءاستفاده از مذهب و سنت بپردازیم که برای توجیه اعمالی استفاده میشود که منجر به تبعیض جنسیتی علیه دختران و زنان میشود. ما منتقد مذهب و سنت نیستیم. در حقیقت مهم است که توجه داشت رئیس ما اسقف اعظم دزموند توتو، پیرو بزرگ مذهب است. ما افکار مختلفی را (در ائتلاف) نمایندگی میکنیم که شامل افکار سکولار، مسیحی، اسلامی و هندو میشود. ما معتقدیم که مذهب و سنت عمدتاً نیروهای مثبتی در راستای انسجام و عدالت اجتماعی هستند. آنچه ما میخواهیم مطرح کنیم سوءاستفاده از آیینهای دینی بزرگ ما برای ارتکاب اعمال تبعیضآمیز و صدمه به زنان و دختران میباشد.
بنابراین سخنانم را بر روی مسأله نقش زنان در جهان اسلام و طرزتفکر در اروپا و سایر نقاط جهان در رابطه با اسلام متمرکز میکنم. بدین صورت من به موضوعات مبنایی موارد نقض حقوقبشر اتکا خواهم کرد و شاید هم کنکاش عمیقتری را در اینباره انجام دهم. من بهعنوان یک شهروند اروپایی صحبت میکنم که سعی کرده گوش کند و آنچه ما واقعاً میخواهیم مطرح کنیم را درک کند.
ما باید با حس همبستگی و خواهرانه بیشتری در کنار هم بایستیم. اینجا در فرانسه، در اروپا بهطور عام و در ایالات متحده و کشورهای مسلمان سوءتفاهمهای زیادی وجود دارد.
من فکر میکنم این کنفرانس که به بنیادگرایی اختصاص یافته و بهطور خاص به ایران توجه دارد، میتواند به ما کمک کند که اتحاد، درک مشترک و حس همبستگی بیشتری بین زنان ایجاد کنیم.
چنین حس همبستگی بین زنان است که بر روی مبارزه زنان شجاع ایرانی در کمپ اشرف و در ایران صحه میگذارد. آنها نیازمند ابراز همبستگی از جانب ما هستند. آنها نیازمند پژواک مشترک برآمده از این کنفرانس هستند تا قدرت و حمایت بیشتری را برای اهداف خود کسب کنند.
بسیار متشکرم
سخنان ژنرال جیمز جونز:
(مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما ۲۰۰۹ ـ ۲۰۱۰)
خانمها، آقایان،
ما امروز با چشمهای خودمان شاهد یک توفان واقعی با پیام آزادی هستیم. این دوران، هم دارای هیجان است و هم خطر. دورانی است که فکر نمیکنم هیچیک از ما بتوانیم دقیقاً پیشبینی کنیم به چه نتیجهیی خواهد رسید، اما ظرفیتهای آن چشمگیر است. چشماندازی که در شمال آفریقا و لیبی پیش روی ماست، میتواند به کشورهای دیگر بهطرق مختلف بسط یابد و همه ما امیدواریم که این چشمانداز به مردم ایران و تلاش آنان برای عدالت و آزادی و برقراری یک زندگی بهتر برای خود و فرزندانشان هم برسد.
من بهطور خاص تحتتأثیر بسیاری از سخنانی قرار گرفتم که قبل از من ایراد شد. من شخصاً زمانیکه در مقام مشاور امنیت ملی آمریکا بودم، تحتتأثیر تظاهرات سال ۲۰۰۹ در ایران بعد از انتخابات قلابی قرار گرفتم. تحتتأثیر عشق و شیفتگی مردم در داخل و خارج از ایران به حقوقبشر.
بسیار مفتخرم که امروز در اینجا باشم تا در مورد روزهای آتی و ظرفیتهایی که امروزه ما با آنها مواجهیم، صحبت کنم. تنها چند هفته پیش بود که ما فقط میتوانستیم در این باب به حدس و گمان صرف بسنده کنیم.
بهنظر من گامهای زیادی میتوان برداشت تا روند وقایع را تسریع بخشید. من اخیراً در کنفرانسی در اسراییل شرکت کردم و این نظر را داشتم که اکنون وقت اتخاذ قاطعیت از طرف رهبران است و نه انفعال. صلح در خاورمیانه تنها بخشی از نتیجه مطلوب است. بخش دیگر آن آزادی برای مردم و امنیت بیشتر برای دولت اسراییل است در کنار آزادی و فرصتهای بیشتر برای مردم فلسطین که مدت زمان مدیدی است برای برپایی یک کشور مستقل مبارزه کردهاند.
بنابراین وقت تصمیمگیری برای رهبران منتخب فرا رسیده است. این دوران متعلق به سیاستمداران نیست. بلکه در گرو اتخاذ شجاعت و قاطعیت است و در این صورت هر چیزی ممکن خواهد شد.
دوست دارم در اینجا در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران هم نکاتی را در میان بگذارم. قصدم این نیست که از موضع دفاعی صحبت کنم بلکه فقط میخواهم بگویم که نیت پرزیدنت اوباما از روز اول و از روزی که سوگند ریاستجمهوری ایراد نمود، این بوده که سطحی از گفتگو با رژیم ایران برقرار شود که یک بار و برای همیشه امکان موفقیت منطق و معامله در رابطه با مسائل مطرح زمان ما پیرامون سرنوشت مردم ایران و وضعیت حقوقبشر در قالب گفتگوها معلوم شود. سایر مسائلی که موضوع نگرانی است، شامل برنامه اتمی میشود که عمده کشورها و قطعاً خاورمیانه در رابطه با آن نگرانند.
همانطور که پیشتر گفتم، در میان 3علتی که میتوان در رابطه با نگرانی نهتنها مردم منطقه، بلکه مردم جهان به آنها اشاره کرد، از جمله اعلام قابلیت تولید تسلیحات اتمی توسط احمدینژاد است و اینکه آنها چه نقشههایی برای تولید تسلیحات اتمی دارند. این آینده چندان روشنی را ترسیم نمیکند. ثانیا رژیمی که قابلیت تولید تسلیحات اتمی را داشته باشد، قطعاً ماشه جنگ تسلیحاتی اتمی در خاورمیانه را نیز خواهد کشید که این نیز به نوبه خود چشمانداز مطلوبی نیست. اما شاید خطرناکترین چیزی که در مورد این رژیم میتوان گفت، در رابطه با اخذ تکنولوژی تولید تسلیحات کشتار جمعی توسط آن، این است که احتمالاً تلاش خواهد کرد آن را از طریق بازیگران غیردولتی مورد استفاده قرار دهد. و این رویدادی خواهد بود که نهتنها برای مردم ایران و خاورمیانه بلکه برای کل دنیا فاجعه بهبار خواهد آورد.
ما 2سال فرصت داشتیم تا به طرق رسمی یا مخفیانه نیات واقعی این رژیم را ارزیابی کنیم. 2سال، زمان زیادی است. روشن است که رژیم ایران نهتنها مشکلی بسیار بیرحمانه برای شهروندان ایرانی ایجاد کرده است و بهطور مستمر حقوقبشر و حقوق مردان و زنان را محدود میکند، بلکه این رژیم طرح طولانیمدت دارد که نهتنها در منطقهایجاد بیثباتی کند بلکه جهان قرن بیستویکم که ما در آن زندگی میکنیم را هم میخواهد به ویرانی بکشد و این بهوضوح غیرقابلقبول است.
روز 24نوامبر سال گذشته (3آذر 89)، کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامهیی را تصویب نمود که خواستار اتخاذ گامهای فوری توسط ایالات متحده برای مقابله با رفتار ناعادلانه با ساکنان کمپ اشرف شد. روز 7فوریه (18بهمن 89)، کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا بهریاست سناتور لوین و سناتور مککین هم در مورد موضع فعلی ما در رابطه با ساکنان کمپ اشرف ابراز نگرانی کردند.
ما همچنین شاهد تصمیم قضایی بودیم که وزارت امور خارجه آمریکا را ملزم ساخت نامگذاری فعلی (سازمان مجاهدین) را بازبینی نماید. دادگاه آمریکا گفت که این نامگذاری با افکاری که در سراسر دنیا در رابطه با جنبش تحت رهبری خانم مریم رجوی وجود دارد، همخوانی ندارند. مشخصاً در مورد امنیت کمپ اشرف بهنظر من وقت آن رسیده است که کار درست و صحیح برای کسانی که آزادی و دموکراسی میخواهند و خواستار زندگی ساکنان اشرف در صلح و امنیت هستند، انجام شود. به اعتقاد من، ما باید زنجیرهایی را که ظرفیتهای موجود در این دوران را سد میکنند، از میان برداریم.
رژیم موقت تهران ـ من با حس خوشبینانه کلمه «موقت» را بهکار میبرم ـ نمیتواند بیش از این در وضع موجود ادامه یابد. وقایعی که در سراسر ایران بهوقوع میپیوندد باید موجب خطور این سؤال در ذهن سران رژیم شود که چه خبر شده است؟ آنها نمیتوانند این وقایع را در قالب مطلوبی ببینند. ما باید با اتخاذ راهحلهایی رژیم ایران را مجبور کنیم که خود را تعریف کند و نیت خود را فاش سازد.
خانم رجوی،
وقت آن رسیده که آن دسته از ما در آمریکا که با شما و همکاران شما آشنایی پیدا کردهایم و اهداف شما را شناختهایم، آنچه لازم است را انجام دهیم، یعنی مشروعیت جنبش شما و آرمانهای شما را مورد تأیید قرار دهیم.
من شخصاً قصد دارم که در این راستا تلاش کنم.
امیدوارم که تمامی شرکتکنندگان آمریکایی در این تلاش متحد شوند. سخنرانیهای زیبا اکنون باید تبدیل به نتایج زیبا گردد. خانم رجوی من با شما موافقم که اکنون نوبت آمریکا است.
زندهباد مردم ایران، زندهباد آزادی که بزرگترین امید و آرزوی بشریت است.
خانمها، آقایان،
از شما بسیار سپاسگزارم
سخنان بیل ریچاردسون:
(کاندیدای ریاستجمهوری، وزیر انرژی ۱۹۹۸ـ ۲۰۰۱)
من امروز از نمایندگان ملتهای بزرگی از آلمان، فرانسه، اردن، اتریش، ایرلند، ایتالیا، اتحادیه اروپا، سنمارینو و بنگلادش شنیدم. ممکن است برخی را از قلم انداخته باشم. بنابراین پاسخ این است: آمریکا کجاست؟
تنها میخواهم به شما بگویم چقدر افتخار میکنم که در بین سخنرانان ممتاز زیادی باشم و همچنین در بین یک گروه از رهبران جمهوریخواه و دموکرات آمریکایی، که اعتبار فوقالعاده زیادی در آمریکا دارند. خانم رجوی، از شما بهخاطر گردهمآوردن این گروه بزرگ نهفقط از سخنرانان، بلکه مخاطبینی که اینجا هستند، متشکرم.
ژنرال جونز گفت که الآن زمان دولتمردان است. او گفت که الآن زمان سیاستمداران نیست. من یک سیاستمدار هستم ولی مایلم بگویم 3نوع سیاستمدار وجود دارد.
اولین سیاستمداران آنهایی هستند که بهشما میگویند اوضاع چقدر خراب است و اگر آنها را انتخاب کنید، چطور اوضاع را تغییر خواهند داد.
دومین گروه از سیاستمداران بهشما میگویند که چقدر اوضاع خوب است و اگر آنها را مجدداً انتخاب کنید، اوضاع بسیار خوب باقی خواهند ماند.
سومین گروه از سیاستمداران آنهایی هستند که بهشما واقعیت را میگویند.
من معتقدم که سخنرانان ما اینجا بدون استثنا ـ خوب شاید یکی دوتا ـ در این طبقهبندی هستند. من بهشما خواهم گفت که الآن چه احساسی میکنم. وقتی من وارد شدم، سناتور رومانی مثل یک سناتور واقعی بهنظر میرسد: موی سفید، قوی، بزرگ، گفت این مثل یک گردهمایی سیاسی است که شما با قدرت دست میزنید. من احساس میکنم که این پایان است، من احساس میکنم که این کارزار سیاسی که شما انتخاب کردهاید، شتابگیری زیادی در سمت شماست، اوضاع خوب پیش میرود. شما هنوز کاملاً بهپیروزی نرسیدهاید ولی اوضاع به سمت درستی حرکت میکند. در آمریکا میگویند موج «با شتاب» به سمت شما میآید و من احساس میکنم جنبشی که اینجا توسط خانم رجوی و شما نمایندگی میشود، اینطور است. تاریخ در سمت شماست.
در 25ژانویه من در جلسه مشابهی که در بروکسل تشکیل شد، شاید حدود یک ماه پیش، شرکت کردم. از آن زمان چه اتفاقی افتاده است؟ نوسانات و تغییرات زیادی در خاورمیانه، تونس، مصر، بحرین، لیبی اتفاق افتاده است و مردمی را که خواهان دموکراسی هستند، زنان، جوانان و همه افراد را به پیش برده است. و در ایران یک نقطهعطف در 14فوریه (25بهمن) بود که مردم قیام کردند و سران رژیم سعی کردند آنها را سرکوب کنند، ولی آنچه مردم ایران در آن روز میگفتند، این بود: آنها نگفتند اصلاحات میخواهند، آنها یک حکومت جدید و تغییر رژیم را میخواهند.
چه چیز دیگری اتفاق افتاد؟ اعدام ایرانیان شجاع و سرکوب در آن کشور ادامه دارد ولی حباب دموکراسی در حال ترکیدن است و اینطور معلوم است که آنچه در جامعه بینالمللی اتفاق افتاده، اتحادیه اروپا یک موضع قوی برای از لیست درآوردن مجاهدین گرفته و باید به این دلیل مورد تحسین قرار گیرند.
چه چیز دیگری اتفاق افتاده است؟ بسیاری از رهبران حقوقبشر بینالمللی این موضع را گرفتهاند. آمریکا چطور؟ من بهشما خواهم گفت اگر ما این گامهای مثبت را برداریم، مبارزه ممکن است هنوز تمام نشود و ما شاید نیاز داشته باشیم کارهای زیاد دیگری بکنیم ولی خارجکردن نام مجاهدین از لیست چیزی است که بهروشنی، بهروشنی برای مردم ایران خوب است و من میگویم برای امنیت آمریکا هم خوب است.
یک حمایت دوحزبی وجود دارد. هر دو حزب میخواهند این کار صورت گیرد. من خوشبین هستم و میخواهم شما با احساس خوب این جلسه را ترک کنید. بهخاطر شتاب و امواج تاریخ، شما کافی است پیچ تلویزیون را باز کنید و بشنوید که یک رهبر سرکوبگر دارد میرود.
از وقت شما بسیار متشکرم و از بودن در اینجا بسیار مفتخرم.
متشکرم
سخنان تام ریج:
(وزیر امنیت آمریکا ۲۰۰۳ ـ ۲۰۰۵)
از محبت همگی شما متشکرم. قبل از هر چیز، اجازه بدهید از سازماندهان این کنفرانس باشکوه بهخاطر دعوت رهبر انگیزاننده و پرشور شما مریم رجوی تشکر کنم. در محضر وی بودن افتخاریست. نهتنها افتخار است که در خدمت شما باشم بلکه بگذارید بگویم زمانی، در آیندهیی نهچندان دور، ما امیدواریم که همه دوستان آمریکایی شما که امروز با شما هستند، در موقعیتی باشند که به شما در آمریکا خوشآمد بگویند، جاییکه شما بتوانید کنفرانس بعدی خود را برگزار کنید.
دوست من، فرماندار ریچاردسون در مورد مهمان بلندمرتبه صحبت کرد.
من حدس میزنم که در میان شما بسیاری باشند که در تجربه شخصی خود با سرکوب و فشار آشنایی دارند، از آن چه که اعضای فامیل و دوستان و افراد مورد علاقه شما، تحت حاکمیت دینی رژیم ظالم در ایران، تجربه کردهاند. ما همه با شما همدل هستیم. باید بگویم که در 2ماه گذشته چندین نامه از افراد همانند شما دریافت کردهام. چند روز پیش یکی بهدستم رسید، از یک آمریکایی که به اصلیت ایرانیش افتخار میکرد. وی به من گفت: «از شما و همکاران آمریکاییتان بهخاطر گفتن حقیقت، تشکر میکنم. بدانید که این من را شخصاً تحتتأثیر قرار میدهد». او گفت: «بیش از 12تن از اعضای فامیل من در زندانهای ایران هستند و بیش از 20تن از اعضای فامیلم از جمله مادرم و پدرم در کمپ اشرف هستند. نیمی از آنان زن هستند».
برای من، یک تجربه بسیار ویژه و شخصی است. زمان در حال تمامشدن است، و زمان برای اینکه آمریکا کاری انجام دهد، همین الآن است.
سخنرانان قبل از من اشارههایی به تحولات فوقالعاده در یک یا 2ماه گذشته داشتند. مقالات در تمامی جهان مستمراً با داستان مرد جوانی در تونس آغاز میکنند که توسط دولتش تحقیر شده و تنها راه معیشتش از وی گرفته شده بود. وی خود را به آتش کشید. چیزی که وی نمیدانست و امیدوارم که اکنون بداند، این بود که وی جرقهیی بود که آتش همه چیز را که از آن موقع در سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه اتفاق افتاده، برافروخت.
یک چالش واقعی در جریان است. من امروز میخواهم چند واقعیت را با شما در میان بگذارم. نمیخواهم آنچه را که درحال وقوع است متذکر شوم، بلکه میخواهم با صدای بلند بگویم چه چیزی پیش است. آنچه تاریخ ثبت خواهد کرد، نتیجهیی خواهد بود که در هر یک از این کشورها بهبار خواهد نشست. آیا رهبران سرکوبگر جایگزین رهبران سرکوبگر دیگر خواهند شد؟ یا اینکه شعله دموکراسی آنچنان قوی شعلهور خواهد ماند که اطمینان حاصل کند چنین اتفاقی نخواهد افتاد؟
ما همه میدانیم که برای هر کشور امکان این وجود دارد که روی نتیجه تأثیرگذار باشد. و این دلیل تجمع امروز ماست. دوستان ما در اروپا، دوستان ما در انگلستان، حتی دادگاه منطقه واشنگتن گفتهاند که یکی از راههایی که آمریکا میتواند در نتیجه تأثیرگذار باشد این است که سازمان مجاهدین را از لیست خارج سازد. ما در حمایت از این هدف اینجا جمع شدهایم.
من هرازگاهی، در مواردی در آمریکا بهخصوص زمانیکه شاهد وقوع حوادثی از قبیل آنچه هماکنون در جهان در جریان است هستیم، بهیاد جملات بیانیه استقلال خودمان در بیش از 200سال پیش میافتم که بهدنبال آزادی بیان، تجمع و مذهب بود. ما کشور خود را بنیان گذاشتیم. و بیانیه استقلال ما حقیقتی را بازمیگفت که خودش بیان حقیقت خودش بود. اینکه همه انسانها به تساوی خلق شدهاند. اینکه آنان توسط خالقشان با حقوقی غیرقابلانکار بهوجود آمدهاند. و در میان آن حقوق، حق زندگی، آزادی و تلاش برای خوشبختی میباشد. این بیانیه استقلال است برای افراد در کمپ اشرف و همه افراد در تمامی خاورمیانه و شمال آفریقا. این آن چیزی است که برای تمامی جهان فریاد برمیآوریم و وقت آن رسیده که به کمک آنان بشتابیم.
اکنون زمان آن فرا رسیده تا صدای سازمان مجاهدین و مقاومت دموکراتیک شنیده شود. اکنون زمان آن رسیده تا ایالات متحده درک کند که نهتنها این بهنفع سازمان مجاهدین، بهنفع ایران، بهنفع منطقه، بلکه بدون شک بهنفع جهان است، بهنفع جهان است تا از افراد در کمپ اشرف حفاظت کند و سازمان مجاهدین را از لیست خارج کند. بگذارید اندکی در این زمینه بیندیشیم.
خانمها، آقایان.
رهبران نظامی و سیاسی در منطقه برای سالهای متمادی گفتهاند که بزرگترین تهدید برای ثبات در شمال آفریقا و بهخصوص در خاورمیانه، رژیم ایران است. من یکی 2سال پیش امکانی داشتم تا با یکی از این رهبران که بهطور خاص در بحثهای سیاسی اینروزها مطرح است، گفتگویی داشته باشم. وی میگفت که 3مشکل اصلی وجود دارد، 3نگرانی اصلی که در این منطقه از جهان با آن دستبهگریبانیم و آن رژیم ایران است، رژیم ایران است و رژیم ایران است.
وزارتخارجه و دبیرخانهاش در سال ۲۰۰۹ متذکر شد که فعالترین حامی تروریسم دولتی در جهان رژیم ایران است. هیچ کشوری بیش از رژیم ایران بهلحاظ نظامی، سیاسی و مالی از بنیادگرایی در جهان حمایت نمیکند. این یک مسأله جهانی است.
خانمها، آقایان،
ساکنان کمپ اشرف، مقاومت دموکراتیک، آماده کمک هستند، اگر ما به آنها کمک کنیم. و وقت آن رسیده که اینکار را بکنیم.
بگذارید به خودمان یادآوری کنیم، وقتی ما در مورد رژیم ایران صحبت میکنیم، در مورد حزبالله صحبت میکنیم، در مورد سلاح، مهمات، بحران و خشونت صحبت میکنیم، در مورد حماس صحبت میکنیم، در مورد جهاد اسلامی صحبت میکنیم، داریم در مورد ترور نخستوزیر سابق لبنان صحبت میکنیم و جانشینش که یک حامی حزبالله بود. ما در مورد مشکلات در بحرین سخن میگوییم. اشتباه نکنید، زیاد در ملأعام در موردش صحبت نمیشود. ولی آیا کسی در این سالن هست که برای یک لحظه شک کند که بازیگرانی تحت نفوذ رژیم ایران در حال اقدام در تمامی منطقه هستند؟ رژیم ایران مشکلی برای تمامی جهان است و تمامی جهان باید این را درک کند. و تمامی جهان، خانمها و آقایان، باید بفهمد که تحریمهای اقتصادی و قطعنامههای سازمان ملل کافی نخواهند بود.
من پیشنهاد میکنم بهجای یک قطعنامه دیگر در محکومیت حمله به شرف انسانی و نقض حقوقبشر در کمپ اشرف، بهجای یک قطعنامه دیگر، پیشنهاد میکنم آنان یک نیروی چندملیتی برای حفاظت انسانها در کمپ اشرف ارسال کنند.
برای 30سال، دولتهای جمهوریخواه و دموکرات تلاش کردند با ملایان مراوده داشته باشند. احمدینژاد طنزی در این بحث است. وقتی او به ایالات متحده میآید، از آزادی کامل برخوردار میشود و میتواند هرچه میخواهد بگوید و برود. در ایران، مخالفت، گناهیست که حکمش مرگ است! یک چیزی در این تصویر جور درنمیآید. یک لحظه در مورد آن بیندیشید.
ابتدا درباره تصمیم این نامگذاری به من گفته شد و همین نکته هم توسط دولت تأیید شده بود که سازمان مجاهدین را بهعنوان یک نشانه ابراز حسننیت در لیست تروریستی خارجی گذاشته بودند با این امید که بشود با رژیم ملایان و رهبری آن رابطه برقرار کرد، یک راهحل مسالمتآمیز و تفاهمی ایجاد بشود تا حقوق همه ایران به احترام گذاشته شود. بسیار مشکل است که حسننیت را به کسانی ارائه بدهیم که چنین تلقی از این کار دارند. بسیار مشکل است که دست دوستی دراز کنیم وقتی طرف مقابل مشتش را گره کرده است. این کار بهجایی نرسید. بهجایی هم نخواهد رسید. الآن زمان آن است که ما این واقعیت را قبول کنیم که زمان درحال ازدسترفتن است. الآن زمان اقدام است. الآن زمانی است که آمریکا باید اقدام کند. تنها پاسخ دائمی به تهدید اتمی جهان از سوی رژیم ایران و پتانسیل بیثباتکردن جهان، این است که یک تغییر رژیم در ایران صورت گیرد.
این تغییر با اراده مردم انجام میشود. توسط کسانیکه باید شما آنان را مورد تشویق قرار دهید چرا که این دقیقاً همان اتفاقی است که باید بیفتد. همانطورکه دوستانم گفتند.
یکی دو نکته پایانی:
آن نفراتی از ما که در نیروهای نظامی خدمت کردیم، کسی برجستهتر از ژنرال جونز پیدا نمیشود و من مفتخر بودم که در کنار او هستم. متأسفانه من مقداری از او مسنتر هستم و لذا وقتی در ارتش بودم، تحت فرماندهی او خدمت نکردم ولی اگر میکردم، باعث افتخارم بود.
وطنپرستان در ایران، در خاورمیانه و آفریقای شمالی وجود دارند. سربازانی هستند که بهسوی دموکراسی رژه میروند و ما سربازانی را در عراق داریم که تسلیحات مردان و زنان در اشرف را تحویل گرفتند و ما برای نفرات اشرف حفاظت تأمین کردیم. کنوانسیون ژنو شامل حال آنها گردید و این وظیفه ما بود که برای آنها حفاظت تأمین کنیم. وقتی سربازان ما مسئولیت حفاظت را به نیروهای امنیتی عراقی تحویل دادند، ما یک تعهدی از دولت مالکی گرفتیم. الآن زمانش است که به دولت عراق یادآوری کنیم و آمریکا در بهترین موقعیت است که به آنها یادآوری کند.
آمریکا بهترین کشوری است که میتواند به آنها یادآوری کند. ما هزاران مرد و زن را در خاک شما ـ عراق ـ از دست دادهایم تا شما عراقیان این امکان را داشته باشید که آزاد باشید و این امکان را داشته باشید که خودتان دولت تشکیل بدهید.
الآن بسیار طعنهآمیز شده است چون ما میخواهیم همین برای ایران اتفاق بیفتد. الآن زمان آن است که شما به تعهدات خودتان وفادار باشید. یک تعهدی دادید. این تعهد را حفظ کنید.
فشارهای روانی، محدودیتهای درمانی، حملات خشونتآمیز باید متوقف شوند. صادقانه بگویم خانمها و آقایان، ما باید فشار بیشتری روی رهبری آنجا وارد کنیم تا این امر محقق شود.
ما باید از ساکنان کمپ اشرف حفاظت کنیم. ما باید از دوستانمان در سازمان مللمتحد کمک بگیریم و اگر دولت مالکی نمیکند، یک نیروی چندملیتی را برای حفاظت داشته باشیم و ما باید سازمان مجاهدین را از لیست خارج کنیم.
خیلی متشکرم
سخنان هاوارد دین:
(رئیس حزب دموکرات آمریکا ۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۹)
ما به قسمتی از برنامه عصر آمدهایم که همه چیز گفته شده است، ولی همه چیز را همه نگفتهاند. میخواهم برگردم به چیزی که ژنرال جونز گفت. من غالباً به اروپا میآیم و از من خواسته میشود سخنرانی کنم و اروپاییها همیشه بسیار معروف هستند که همیشه به درستی آمریکاییها را متهم میکنند که بدون فکرکردن عمل میکنند.
مسأله این است که در اروپا آنها همیشه فکر میکنند بدون اینکه عمل کنند و ما امروز این را تغییر میدهیم.
ملت ایران یک ملت فوقالعاده با تاریخی ۲۵۰۰ساله از پیشرفت است. آخوندها و احمدینژاد ایرانی نیستند، آنها زائدههایی هستند که ملت بزرگ ما را بهگروگان گرفتهاند. بادهای تغییر در خاورمیانه میوزد. جوانان این انقلاب را ایجاد میکنند. این یک انقلاب مبتنی بر جدایی دین از دولت است. این انقلابی برای همه جوانان است. مردم همیشه به من میگویند ما چطور میتوانیم کمک کنیم که این اتفاق بیفتد، چطور چنین چیزی در ایالات متحده میتواند صورت گیرد؟ آیا ما نباید مسابقه داشته باشیم؟! من گفتم نه، ما نباید در سنای آمریکا مسابقه داشته باشیم. ما باید قانونی داشته باشیم که هیچ فرد بالای 50سال سن نتواند در سنای آمریکا، یا پارلمان فرانسه یا انگلستان، یا مصر یا جای دیگری خدمت کند. آینده متعلق به آنهایی است که زیر 35سال هستند که با انتخاب اولین آفریقایی ـ آمریکایی بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، با سرنگونکردن رژیم استبدادی در تونس و مصر، تغییر را ایجاد کردهاند و بهزودی رژیم استبدادی ایران را سرنگون میکنند. رژیم ایران ربطی به اسلام ندارد. هیچکجا من نمیتوانم اسلام را با آنچه در ایران امروز میگذرد مشخص کنم.
مثل بسیاری از مردم قبل از آنها، مسیحیان، یهودیان و هندوها، این حاکمان از مذهب بهعنوان بهانهیی برای رفتار وحشتناکشان استفاده میکنند آنها افراد مذهبی نیستند آنها تنها ادعا میکنند که از طرف خدا مأموریت دارند. خدا تعیین میکند که چه کسی این مأموریت را دارد نه آیتاللهها.
آمریکا ملت بزرگی است، چون در اسناد پایهگذاریمان، ما دیدگاهی برای انسانیت ارائه میکنیم که با تعصبی که غالباً در تمدنهای پیشین یافت میشد در تضاد است. تصادفی نیست که ما ملت مهاجرین هستیم، که افرادی از همه جا که در بین جامعه ایرانی هم بهخوبی نمایندگی میشوند برای آزادی و دموکراسی و فرصتهای کاری به ایالات متحده آمدهاند. ولی آمریکا اشتباه هم میکند. ما باید به زمینه معنوی بالایی که در قانون اساسی ایالات متحده و در بیانیه استقلال هست پایبند باشیم و این یعنی ایستادن برای آزادی و دموکراسی، حتی اگر از نظر ژئوپلیتیک بهنفعمان نباشد. و به این دلیل است که ما باید موضعمان را روی مجاهدین عوض کنیم و تروریست نامیدن آنها را متوقف کنیم. آنها یک سازمان تروریستی نیستند آنها بیانیه حقوق خود را دارند که یک چیز فوقالعاده تحت رهبری خانم رجوی است و ما آنچه را که او بهخوبی انجام داده است، تحسین میکنیم.
بگذارید من از برنامه 10مادهیی خانم رجوی نقلقول کنم. از نقطهنظر ما صندوق رأی تنها ملاک مشروعیت است. ما خواستار یک نظام کثرتگرا، آزادی احزاب و انجمنها هستیم. ما متعهد به برداشتن مجازات اعدام هستیم و از آن حمایت میکنیم. ما جدایی دین از دولت را برقرار میکنیم. برای من این یک سازمان تروریستی نیست. سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست. ما بارها ایستادهایم ولی گاهاً اشتباه بوده است. بعضی وقتها شکست خوردهایم ولی سعی میکنیم برای آنهایی که از حقوقبشر و شأن انسانی حمایت میکنند، بایستیم.
۳۴۰۰زن و مرد شجاع ایرانی در کمپ اشرف هستند. همانطور که شما میدانید من با پرزیدنت بوش وقتی تصمیم گرفت به عراق حمله کند مخالف بودم. یکی از دلایلی که من با او مخالف بودم این بود که من معتقد بودم این باعث نفوذ بیشتری برای رژیم ایران و مذهب میشود و این دقیقاً چیزی است که اتفاق افتاد. بنابراین مثل فرماندار ریج، من هم همین موضع را میگیرم که نوری المالکی امروز نخستوزیر عراق نباشد. و باید برخی جهتگیریها را از ایالات متحده آمریکا بگیرد. ما فرصتی برای تأثیرگذاری روی او داریم. نقض حقوقبشر نکن. از طرف ایالات متحده باید برایش روشن باشد اگر این کار را کردی ما حمایتمان را پس میگیریم چون شما اگر نتوانید برای حقوقبشر سایر افراد بایستید، دموکراسی نیستید.
واقعیت این است که نخستوزیر مالکی هنوز روی نیروهای آمریکایی حساب میکند، اگرچه عملیات رزمی را متوقف کردهاند. من بهترین آرزوها را برای مردم عراق دارم. من از تهاجم حمایت نکردم ولی چون این را انجام دادهایم امیدوارم بهبهترین صورتیکه میشود تمام شود. ولی این برای مردم عراق به بهترین وجه تمام نخواهد شد اگر برای ایرانیانی که در عراق زندگی میکنند، خوب تمام نشود.
برای سالیان این توهم وجود داشت که در رژیم ایران مدرههایی هستند. من مثل سفیر ریچاردسون از دیدگاه پرزیدنت اوباما حمایت میکنم که ما باید سعی کنیم با دشمنانمان صحبت کنیم ولی مثل فرماندار ریچاردسون مثل ژنرال جونز، وقتی دست دوستی با مشت گره کرده مواجه میشود، زمان توقف صحبت و شروع انجام کار است و کاری که میتوانیم انجام دهیم، حفاظت از حقوقبشر افراد اشرف و از لیست خارجکردن مجاهدین است.
و ما باید فراتر از این برویم. واقعیت این است که تروریستهایی در ایران وجود دارند. رژیم ایران یک سازمان تروریستی است و ما باید به همین صورت و با مجازاتهای مناسب با آن برخورد کنیم. من قبول دارم که آلترناتیو صحیح راهحل سوم است. یک تهاجم آمریکایی یا نیروهای آمریکایی در منطقه احمقانه خواهد بود. ما همین حالا دریافتهایم که این چقدر تلخ است و با مقاومت مردم منطقه روبهرو میشود. ولی ما نمیتوانیم چشممان را روی نقض حقوقبشر یک دولت ببندیم. چون افرادی که در بیشترین خطر هستند، مردم ایالات متحده آمریکا هستند.
وقتی شما چشمتان را روی حقوقبشر در هر کجای دنیا میبندید، چشمتان را روی حقوقبشر در کشور خودتان هم میبندید. ما هرگز این کار را نکردهایم. تام با ظرافت در مورد فداکاریهایی که ما در سواحل نرماندی سالها پیش کردیم صحبت کرد. این فداکاریها ادامه خواهند داشت چون آمریکاییها تنها کسانی نیستند که فداکاری کردهاند. ایرانیان شجاعی که چندی پیش به خیابانهای تهران رفتند چطور؟ آنها در سال ۲۰۰۹ به خیابانهای تهران رفتند. در این موضوع ما همه با هم هستیم. آنچه همه ما را با هم نگه میدارد، بهخصوص در این نسل جوان، چه در چین باشد یا ایران یا آمریکای جنوبی یا ایالات متحده، این است که این نسل جوان معتقد است حقوقبشر جهانشمول است آنها اولین نسلی هستند که در این مورد دست بهعمل زدهاند.
چون قدرت فوقالعادهیی در تویتر، در اینترنت و در توانایی دورزدن تبلیغات سیاسی وجود دارد. این نسل جوان نسلی از جهان است که مرزی نمیشناسد و احترام برای حقوقبشر چه عرب باشید یا آفریقایی یا ایرانی یا چینی یا آمریکایی یکسان است. این جهانی است که در آن زندگی میکنیم. سالها پیش در این قاره جنبشی بود که خیلی از آنچه احمدینژاد و خمینی ترویج میکنند، متفاوت نبود. آنها سپاه پاسداران خود را داشتند، آنها پیراهن قهوهایها نامیده میشدند و کنفرانس بزرگی در اواخر سالهای ۱۹۳۰ بود که چکسلواکی تسخیر شده بود و نخستوزیر برگشت و گفت صلح در دست است. تعریف دیوانگی این است که همان مسیر را برویم و انتظار نتیجه متفاوتی داشته باشیم. دیگر زمان استمالت نیست زمان آن است که ما در کنار مردم قهرمان مصر، تونس و ایران بایستیم. در سراسر جهان مردم برای حقوقشان میایستند. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که ما هم با آنها بایستیم.
بسیار متشکرم
سخنان سناتور رابرت توریسلی:
(سناتور از نیوجرسی ۱۹۹۷ـ ۲۰۰۳)
اعضای شورای ملی مقاومت، مهمانان بینالمللی در این کنفرانس، همکاران عزیز آمریکایی من و بهخصوص به شما خانم رجوی که سالهای زیادی است شما را میشناختهام و از راه دور تحسین میکردم،
در کشور ما مؤدبانه نیست که وقتی برای اولین بار کسی را ملاقات میکنی از او درخواستی بکنی ولی من یک درخواست دارم.
برای یک روزی که نمیتوانیم پیشبینی کنیم چه روزی است ولی حداقل میتوانیم انتظارش را داشته باشیم، یک نفر گمنام در ایران، دانشجویی که در میدان شهر نشسته است و از جابهجاشدن امتناع میکند، یک مغازهداری که در مغازهاش را باز نمیکند، سربازی که به روی زنان و مردان بیگناه آتش نمیگشاید، یک نفر قیام خواهد کرد و این رژیم سرنگون خواهد شد، و من این درخواست را دارم که در آن روزی که یک هواپیما پاریس را ترک و به سمت تهران پرواز میکند و اینبار قول آینده بهتر و یک دولت دموکراتیک محقق خواهد شد، من میخواهم در آن هواپیما باشم، خانم رجوی.
این دوران شگفتی برای حیات است. تاریخ با سرعتی نفسگیر در حال پیشروی است. در دنده سنگین است. مرا ببخشید اگر در یک لحظه غرور، به رئیسجمهور خودم باراک اوباما که هفته قبل در مورد حقوق جهانشمول انسانها صحبت میکرد اشاره کنم. یک ایده قدیمی فرانسوی همراه با یک صدای جوان آمریکایی، یک مغازهدار در تونس میمیرد، دانشجویان در قاهره قیام میکنند دنیا بهلرزه در میآید و موضع میگیرد.
ولی من امروز راه زیادی را طی کردم و به اینجا آمدم و این درست نیست که آدم صادق نباشد. من آنچه را که در تونس اتفاق افتاد بهخاطر آن مغازهدار ستایش میکنم. من هزاران نفری را که موضع گرفتند و رنج کشیدند ستایش میکنم و همچنین کسانی را که امروز در لیبی کشته شدند.
اما هزاران نفر در تهران کشته شدهاند، هزاران نفر رنج کشیدهاند، نه برای یک هفته و یک ماه بلکه برای 30سال، ولی هنوز پرچم رژیم ایران در پایتخت کشورها بر فراز سفارتخانههایش هست و آنها یک صندلی را در سازمان ملل اشغال کردهاند. دنیا چگونه میتواند رژیم ایران را اخراج کند، آیا این وضعیت خطا نیست؟
هفته قبل در یک کنفرانس در واشنگتن یک نفر تئوریزه کرد که دستیابی ملایان به سلاح اتمی میتواند یک سیاست وحشتآور باشد.
واقعاً ! وقتیکه هزاران نفر از مردم اعدام میشوند، وقتیکه انقلاب ربوده میشود و تروریزیم یک پشتوانه دولتی دارد، تمام صداها برای تونس و مصر بلند میشود ولی آدمها در قبال ملایان ملاحظهکار میشوند. آیا چشمانداز برنامه سلاحهای اتمی برای مردم جهان وحشتآور نیست؟ آیا این یک مشکل آینده است یا یک مشکل کنونی است؟
تاریخ یک قاضی بیرحم است. یک کد عالی از چرچیل وجود دارد، نخستوزیر سابق انگلستان گفت که آمریکاییها میتوانند همیشه افرادی تلقی شوند که کار را بهدرستی انجام میدهند، اما بعد از آنکه همه راهکارهای دیگر را امتحان کرده باشند.
جیمی کارتر سعی کرد سفیر بفرستد، رونالد ریگان کیک فرستاد. بیل کلینتون یک یادداشت زیبا فرستاد. هیلاری سعی کرد دست وزیر خارجه را بفشارد. ما سعی کردهایم و سعی کردهایم و صادقانه بگویم که همه ما منافعمان را در یک جهت دنبال میکردیم. مال من هم مانند دیگر همکارانمان مصممانه آمریکایی بود و اگر مماشات، صلح و حقوقبشر برای رژیم ایران داشت، من میگفتم باید مماشات کرد، اگر سازش و تفاهم و صبر بههمراه داشت، من میگفتم صبر کنیم. ولی در بعضی مواقع آدمی باید در زندگی واقعیتها را قبول کند. واقعیت این است که رژیم ایران نمیخواهد تغییر کند چون به تغییر علاقهیی ندارد و بنابراین سیاست ما باید تغییر کند.
اولین نکته در مورد تغییر در سیاستمان این است که برای باقی عمرمان، همه ما باید به کاری که کردهایم و یا میکنیم و یا درگیرش هستیم، افتخار کنیم.
تاکنون وقتی من میشنیدم که در مورد کامبوج و رواندا صحبت میشود یا میشنیدم که در مورد کردها صحبت میشود، من سعی کردم موضوع را عوض کنم.
اگر برای نسل بعدی موضوع قرارگاه اشرف بحث شود، آیا شما به کاری که کردهایم افتخار میکنید یا سعی میکنید موضوع را عوض کنید. امروز کسی نمیخواهد اصلاً در مورد این موضوع فکر کند، اما این یک حقیقت ساده است. ارتش آمریکا سلاحهای آنها را گرفت و ما به آنها که خشونت را رد کردهاند، حفاظت دادیم. حفاظت ساکنان اشرف موضوع مسئولیت آمریکاییها و سازمان مللمتحد است و این مسئولیت را برعهدهدارند.
هر سیاستی باید با یک حقیقت ساده و مجرد شروع شود. تهیه لیستی از سازمانهای تروریستی مثبت و مهم است، ولی دنیا باید بداند چه کسی دنبال صلح و تفاهم است و چه کسی دنبال کشتن افراد بیگناه است. وقتی که آن لیست برای منظور غیراخلاقی و سیاسی تهیه شده باشد تا یک پیام خوشایند به ملایان در تهران بفرستد، این فقط یک اشتباه علیه مجاهدین نیست، این یک اشتباه علیه آمریکا و علیه مبارزه با تروریزم است. این موضوع و فقط این، خارجکردن مجاهدین از لیست را ضروری میکند.
برای سالهای متمادی من و بسیاری از همکارانم با خیلی از گروههای متخصص در گوشه و کنار جهان در مورد موضوعی که برای آنها خیلی عزیز است، صحبت کردهایم.
و در آخر من شما را با طرح یک موضوع ترک میکنم. من میخواهم در مورد نقش هرکدام از شما در اینجا صحبت کنم، چون شما ایستادهاید و مقاومت میکنید. وقتی در پنل نشسته بودم و به شما نگاه میکردم، یاد داستانی افتادم که یک هفته قبل بهیادم آمده بود و سالها به آن فکر نکرده بودم. من پدرم را چند سال قبل از دست دادم، او زندگی خوبی تا 90سالگی داشت. او سالها قبل بهخاطر فرار از فاشیسم از ایتالیا به آمریکا آمده بود و به یک منطقه فقیرنشین نیویورک نقلمکان کرده بود. روبهروی خیابان ما فاشیستها یک دفتر باز کردند تا تمام ایتالیاییهایی را که علیه موسیلینی فعال هستند و سازماندهی میکنند، زیرنظر داشته باشند.
او فقط یک پسر کوچک بود ولی به آن طرف خیابان رفت و یک نوشته در دستش گرفت که روی آن نوشته شده بود که میخواهد ایتالیا آزاد باشد. این یک نافرمانی فعال توسط یک کودک بود. تا زمانی که او فوت کرد، او هیچوقت این روز را فراموش نکرد و هیچوقت از گفتن اینکه برای سرزمینی که دوست داشت مقاومت کرد، خسته نشد.
من این داستان را برایتان گفتم چون میدانم خیلی از شما همین داستان را پشت سر گذاشتهاید. 30سال زمان زیادی است اما این همچنین زمان زیادی برای لهستانیها بود، زمان زیادی برای مجاریها بود و زمان زیادی برای مردم رومانی بود. شوروی بزرگ بود و آنها کوچک بودند. هیچ چیز در تاریخ قویتر از ایده رسیدن زمان نیست.
ایده آزادی مردم ایران و شکوه مردم ایران فرا رسیده است. من این را بهشما میگویم تا در سالهای پیش رو، صرفنظر از اینکه شما جوان باشید یا پیر، هرجا که زندگی میکنید، در تهران زندگی میکنید یا در پاریس یا در نیویورک و یا در لندن، یک روزی شما نوهتان را روی زانوهایتان خواهید داشت و شما به آن بچه خواهید گفت زمانی بود که کشور ما به زنجیر کشیده شده بود، زمانی که آزادی گم شده بود، در آن زمان خانواده تو به شورای ملی مقاومت پیوستند و مقاومت کردند. به خانوادهات افتخار کن.
متشکرم
سخنان سناتور تئودور ملشکانو:
(معاون مجلس سنای رومانی)
خانم رجوی، عالیجنابان، خانمها، آقایان،
از شما بهخاطر دعوت از من برای این جلسه مهم بسیار متشکرم. مایلم با افشای یک راز برای شما شروع کنم. چند سال پیش، وقتی من در دانشگاه ژنو تحصیل میکردم، یک دانشجوی جوان ایرانی را دیدم که بهرغم جوانیش، مردی فهمیده و مرد عمل بود. اسم او دکتر کاظم رجوی بود. برای من بالاترین کیفیت او تعهد کامل او نسبت به سایرین بود که بعضی وقتها آنها را مقدم بر خودش و خانوادهاش قرار میداد. بههمین دلیل اگرچه مسیرمان متفاوت بود و متفاوت حرکت میکردیم، همواره همان احترام و دوستی را نگهداشتم که در تمام زندگیم عوض نشد.
مطمئن هستم که بهخوبی میتوانید تصور کنید که وقتی شنیدم او در ژنو بهخاطر نقش فعالش در سازمان مللمتحد در ارتباط با نقض حقوقبشر در ایران، بهقتل رسیده است چقدر شوکه شدم. من معتقدم که که او بهراستی میتواند شهید بزرگ حقوقبشر در ایران نامیده شود.
خانمها و آقایان،
البته در این روزها که در شمال آفریقا و در خاورمیانه یک حرکت روشن به سمت دموکراسی و آزادی وجود دارد، تلاش حاکمان کنونی ایران برای منحرفکردن جنبش آزادیخواهی منطقه بهسمت بنیادگرایی اسلامی برای تمام جهان مهلک خواهد بود. در این رابطه آنتیتز بنیادگرایی و افراطیگری که به اسلام بردبار و دموکراتیک معتقد است، شایسته حمایت بیچون و چرای جامعه بینالمللی است.
بنابراین ما قاطعانه از راهحل سوم پیشنهادی خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران حمایت میکنیم که میخواهد یک تغییر دموکراتیک توسط مردم ایران و مقاومتشان را محقق کند.
البته همانطور که شنیدیم، یک قیام گسترده مردم در سراسر ایران علیه دیکتاتوری مذهبی وجود دارد و آنها شجاعانه با دولت خشونت و سرکوب، مبارزه میکنند. آنها برای حقوقشان و آزادیها مبارزه میکنند. دستگیریهای گسترده، تشدید اعدامهای سیاسی از جمله اعضای خانواده ساکنان اشرف، ممانعت از گسترش قیام نهتنها دردناک هستند بلکه فکر میکنم باید محکوم شوند.
ما از دولتمان میخواهیم روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری رومانی با رژیم ایران را قطع کند و از ارجاع پرونده سرکوب و نقض حقوقبشر در ایران بهشورای امنیت مللمتحد برای اعمال مجازاتهای مؤثر علیه رژیم ایران حمایت کند. ما همچنین از دولتمان میخواهیم مقاومت ایران علیه دیکتاتوری مذهبی را بهرسمیت بشناسد و مذاکره مستقیم با شورای ملی مقاومت ایران را شروع کند.
من نمیتوانم سخنانم را بدون درخواست قاطعانه حفاظت نیروهای آمریکایی و سازمان مللمتحد برای ساکنان کمپ اشرف که افراد حفاظتشده بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو هستند، بهخصوص رفع محاصره بیرحمانه پزشکی و شکنجه روانی جاری، بهاتمام برسانم. ما مطمئن هستیم که بهزودی آمریکا متعاقب نمونه کشورهای اروپایی، مجاهدین را از لیست سیاه حذف میکند.
از همه شما بهخاطر امروز اینجا بودن و گوش کردن به ما متشکرم و معتقدم که آزادی و دموکراسی در ایران بهزودی به یک واقعیت -و نهتنها یک هدفی که همه شما برای آن دارید مبارزه میکنید- تبدیل خواهد.
سخنان آیرین خان:
(دبیرکل عفو بینالملل ۲۰۰۱ ـ ۲۰۱۰)
از برگزارکنندگان این کنفرانس که امروز به من امکان دادهاند با شما صحبت کنم تشکر میکنم. من از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ دبیرکل عفو بینالملل بودم اما همواره یک هوادار و فعال حقوقبشر و فعال حقوق زنان بوده و هستم.
اجازه بدهید که صحبتم را با ادای احترام به تمام مردان حاضر در سالن و تبریک به تمام زنان جهان و زنان ایران که در این سالن حضور دارند آغاز کنم.
ما امسال صدمین سالگرد روز جهانی زن را گرامی میداریم اما برای من هر روز سال، روز زن است. البته هر روز، روز حقوقبشر است زیرا تاریخ نشان میدهد کسانیکه بهخاطر حقوقبشر مبارزه میکنند، بر کسانی که به استبداد و سرکوب متوسل میشوند، غلبه میکنند. دیکتاتورها در خاورمیانه مانند دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ یکی پس از دیگری فرومیریزند. دیکتاتورهای تونس و مصر گریختهاند. لیبی شعلهور شده است. و بعد احتمالاً نوبت یمن خواهد بود. از مراکش تا منامه تغییرات با چنان سرعتی روی میدهد که تا همین یک ماه پیش غیرقابلتصور بود. البته عدماطمینانهایی وجود دارد و برخی نگرانند که مبادا رژیمهای اتوکراتیک جای خود را به رژیمهای بنیادگرا بدهند. برخی دیگر پتانسیلی برای آغاز منازعات فرقهیی میبینند.
آشکار است که خوب یا بد، تغییرات در خاورمیانه عمیقاً بر ایران تأثیرگذار خواهد بود. آیا این رژیم ایران خواهد بود که در بین کشورهایی که دستخوش تغییر هستند متحدانی یافته و تشجییع خواهد شد یا اینکه مردم ایران با مشاهده موج دموکراسی و حقوقبشر برخاسته در منطقه، امید و نیروی تازهیی خواهند یافت؟ واکنش رژیم ایران خیلی جالب بوده است. آنها به مردم مصر بهخاطر سرنگونکردن مبارک تبریک گفتند اما بعد علیه تظاهرکنندگان ایرانی که میخواستند با تظاهرات آرام از همسایگان عرب خود پشتیبانی و با آنان اعلام همبستگی کنند، گاز اشکآور بکار بردند.
راه رسیدن به آزادی، حقوقبشر و عدالت هیچگاه نه صاف و مستقیم است و نه آسان و کسی بهتر از مردم ایران این را نمیداند، زیرا شما میدانید پس از انقلابتان در ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) چه اتفاقی افتاد. بهجای یک صبح نوین، ایران خیلی زود به ظلماتی سقوط کرد که در آن نقض حقوقبشر بهصورت نورم روزمره درآمده است. وخامت وضع در ایران امروز بهحدی است که سال گذشته مجمع عمومی مللمتحد وادار شد در یک اقدام نادر قطعنامهیی تصویب کند که در آن از وضعیت منزجرکننده حقوقبشر در ایران ابراز نگرانی شده از جمله شکنجه، خشونت علیه زنان، سرکوب اقلیتهای قومی و عدم پاسخگویی درباره موارد متعدد نقض حقوقبشر در پی انتخابات ریاستجمهوری در سال۲۰۰۹ (۱۳۸۸) هنگامیکه مردم پس از مناقشه بر سر انتخابات به اعتراض برخاستند، نیروهای امنیتی ۶۰۰۰نفر را بازداشت کردند. این آمار من نیست، آمار عفو بینالملل نیست، آمار دیدبان حقوقبشر نیست. این آمار رسمی رژیم ایران است. آنها از فشنگ واقعی و مهمات واقعی علیه تظاهرکنندگان استفاده کرده و عدهیی از آنها را کشتهاند. صدها نفر از مدافعان حقوقبشر، روزنامهنگاران و فعالان جامعه مدنی و رهبران مخالفان شکنجه شدند و هنوز در زندانها رنج میکشند. برخی از آنها را بهدنبال محاکمات ظالمانه به مجازاتهای سنگین محکوم و حتی اعدام کردهاند. روزنامهنگاران و وبلاگنویسان را خاموش کرده و حبسهای سنگین دادهاند. حقوقدانان برجستهیی که درصدد دفاع از مخالفان سیاسی برآمدند را به زندان انداختند و سرکوب گروههای دانشجویی بهطورخاص خشن بوده است. از ابتدای سال جاری شاهد افزایش سریع اعدامها در ایران بودهایم. ایران پس از چین بیشترین تعداد اعدامها در جهان را دارد. تنها در ماه ژانویه بیش از 75تن در ایران اعدام شدهاند که این بهمعنای تعمیق بحران حقوقبشر در این کشور است. در بین اعدام شدگان افرادی بودند که به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران متهم شده بودند که از جمله جعفر کاظمی، محمدعلی حاجآقایی و علی صارمی بودند. تمام محاکمات غیرمنصفانه بوده و گزارشهایی حاکی از شکنجه و بدرفتاری با آنان نیز رسیده است. در بسیاری موارد اعدامها بدون اطلاع به وکلا یا خانوادههایشان در نقض قوانین رژیم ایران بوده و در مورد آقای کاظمی و آقای صارمی مقامات، دیدار آنان از اعضای خانوادههایشان در کمپ اشرف را بهعنوان مدرک و دلیل، مورد استفاده قرار دادهاند. ساکنان کمپ اشرف خود در معرض تهدید مستمر مقامات عراقی قرار داشته و هدف رگباری از شعار و دشنام از (210) بلندگو میباشند. من عکسهایی از این بلندگوها دیدهام که بلندگوهایی مثل این بلندگوها اینجا نیستند بلکه هر یک در واقع مثل یک ستون بلند است، ستونهای بلندی که قدرت تولید صدای بالایی دارند. که بهنظر من این نوع تهاجم صوتی، شکنجه روانی محسوب میشود و سازمان مللمتحد باید برای توقف این کار اصرار کند. ساکنان کمپ همچنین با مشکلات بزرگی برای دریافت مراقبتهای پزشکی مورد نیاز مواجه هستند که دلیل آن محدودیتها و تضییقات تحمیلشده از سوی کمیته امنیتی عراقی مسئول تمام امور مربوط به کمپ است و در چند مورد بیمارانی که جانشان در خطر بوده یا به بیماریهای مزمن مبتلا هستند، به دارو و درمان دسترسی نداشتهاند. با تمام انسانها باید با حفظ حرمت و شئون انسانی رفتار شود و نمیتوان ساکنان کمپ اشرف را از این قاعده مستثنی کرد. سازمان ملل متحد، ایالات متحده و دولت عراق نمیتوانند از مسئولیت تضمین حقوق اساسی و امنیت کسانیکه در کمپ اشرف زندگی میکنند سرباز زنند. این ایام روزهای تاریکی برای حقوقبشر در ایران است، و بهخصوص برای زنان ایران که طبق قانون تحت تبعیضات بسیار گستردهتری قرار دارند. آنها از حقوق برابر در ازدواج، طلاق، حضانت اطفال و ارث برخوردار نیستند. شهادت زن در دادگاه تنها بهاندازه نصف شهادت مرد ارزش دارد. یک دختر زیر 13سال را میتوان درصورت موافقت پدر به ازدواج با مردی بهمراتب مسنتر وادار کرد و حتی یک دختر 9ساله میتواند بهلحاظ کیفری مسئول باشد، درحالیکه سن مسئولیت کیفری برای پسر 16سال است.
به گزارش گزارشگر ویژه مللمتحد درباره خشونت علیه زنان، مجازات تحمیلشده بر زنان برای یک جرم واحد اغلب به مراتب خشنتر از مجازات مردان است. خشونت بر پایه جنسیت بسیار گسترده است و بهدلیل وجود ارزشهای مبتنی بر خشونت و تبعیض و مقررات و قوانین تبعیضآمیز، استمرار یافته است. زنان را میتوان بهصرف شل بستن روسری بهشدت مجازات کرد و اما چهکسی تصمیم میگیرد که شل بسته شده یا محکم؟ بهنظر من مسأله داشتن یا نداشتن روسری به موضوع آزادی انتخاب زن مربوط است. هیچ زنی نباید بهحکم قانون مجبور شود روسریش را بردارد آنطورکه اینجا در فرانسه عمل شده یا بهزور روسری بهسر کند نظیر وضعیت در ایران.
این به موضوع انتخاب آزاد زن مربوط است و نقش دولت تنها باید این باشد که محیطی را فراهم سازد که زنان بتوانند در آن در امان از هرگونه خشونت، انتخاب آزاد خود را بهعمل آورند.
روز 8مارس همانطور که میدانید ما صدمین سالگرد روز جهانی زن را گرامی میداریم. اما زنان ایران بهمدتی بیشتر، بسیار بیشتر در حال مبارزه برای حقوق خود بودهاند. تاریخ ایران مملو از اسامی زنان شجاع است. شاعران، نویسندگان، متفکران، فعالانی که پیشتاز مبارزه برای برابری و توانمندسازی بودهاند. این هم از سر تصادف نیست که مستمرترین مبارزه برای آزادی، برابری، عدالت و دموکراسی در ایران را زنان در داخل و خارج رهبری میکنند. این زنان تبعیض را بهچالش گرفتهاند و خواستار برابری هستند. اما رژیم ایران با سوءظن و خصومت بسیار با آنان برخورد میکند. زنان را بهعنوان یک تهدید تلقی و حتی به آنان برچسب عناصر خرابکار مورد حمایت خارجیان زده است.
در سراسر جهان موجی برخاسته که به تمام سواحل برخورد میکند. آیا رژیم ایران میتواند در برابر این سونامی که خواستار برابری، آزادی و دموکراسی است مقاومت کند؟ مادام که زنان از حقوق انسانی خود در هرجای جهان که باشد محروم باشند، عدالت و صلحی نمیتواند برقرار شود. بهرسمیتشناختن حقوق برابر برای زنان یک شرط ضروری و اساسی برای ایجاد جوامع نیرومند، پایدار و با ثبات است. بهترین طریق، مقاومت در برابر نیروهای ظلمتی است که علیه حقوقبشر و علیه صلح در سراسر جهان در کارند.
اما زنان ایران را فراموش نکنید زیرا اگر ما از این زنان حمایت نکنیم، در آن جامعه ایران بیعدالتی را پشت سر خود باقی میگذاریم که بیثباتی بهوجود خواهد آورد.
پس بیایید امروز ساکنان کمپ اشرف را بهیاد بیاوریم که حقوق اولیهشان محترم شمرده نمیشود، بیایید به زنان خاورمیانه بیندیشیم. بیایید بهب چهها و جوانان ایران و زنان ایرانی و نرخ بیکاری 40درصدی بین جوانان و زنان در ایران بیندیشیم. بیایید درباره آنها بیندیشیم اما همچنین بهیاد بیاوریم نقش محوری و جایگاه حقوقبشر را در برقراری ثبات. تنها زمانی که انسانها احساس امنیت کنند، وقتی که احساس برابری کنند، وقتی که احساس کنند آزادیشان محترم شمرده شده آن وقت است که صلح و ثبات خواهیم داشت.
متشکرم خانمها، آقایان
سخنان ماریا لوئیزا برتی:
(عضو کمیسیون خارجی پارلمان سنمارینو)
پارلمانهای 20کشور جهان از جمله پارلمان سنمارینو، طی بیانیههای همبستگی با مقاومت ایران که مستقیماً به خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب مقاومت در حضور بیش از ۱۰۰هزار شهروند ایرانی در تاورنی فرانسه تقدیم شده است، از سازمان مللمتحد و اتحادیه اروپا خواستار برقراری شرایطی شدهاند که بر اساس آن ساکنان اشرف شامل ۱۰۰۰زن، از حفاظت نظامی نیروهای آمریکایی و حضور دائم گزارشگران سازمان مللمتحد برخوردار باشند.
در همین راستا و با توجه به خواست فراگیر آزادی در خاورمیانه، کمیسیون شورایی دائم امور خارجه در امر مهاجرت و نظم عمومی و اطلاعات در جمهوری سنمارینو، با تصویب قطعنامهیی، از خواستهای مشروع مردم ایران، که برای دموکراسی دست به تظاهرات زدهاند، حمایت کرد.
سخنان جوزپه ماریا مورگانتی:
(عضو کمیسیون خارجی پارلمان سنمارینو)
خانمها آقایان،
ما هستیم که تاریخ را مینویسیم. ما بهطورخاص خوشحالیم از اینکه اینجا هستیم، در جاییکه نوشتن برگی از تاریخ میسر است.
ما به نمایندگی از طرف کمیسیون شورای دائمی امور خارجه، مهاجرت، امنیت و نظم عمومی در پارلمان جمهوری سنمارینو در اینجا هستیم. ما مفتخریم از طرف تمامی گروههای پارلمانی، بهرسمیتشناختن تاریخی مقاومت ایران را به ریاستجمهوری یک زن مسلمان ایرانی، که 2روز پیش به تصویب رسید، اعلام کنیم.
سخنان الیزبتا زامپاروتی:
(نماینده پارلمان ایتالیا
رئیس مشترک کمیته پارلمانترها و شهروندان برای ایران آزاد)
اکثریت پارلمان ایتالیا سرکوب مردم ایران و ساکنان اشرف را محکوم میکند و از خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دولت آمریکا میخواهد نام سازمان مجاهدین را از لیست آمریکا بلادرنگ حذف کند.
ما خواستار حضور ثابت و دائم سازمان مللمتحد در اشرف هستیم. ما خواستار انحلال بدون قید و شرط کمیته سرکوب اشرف و خاتمه محاصره ضدانسانی علیه این کمپ و آزادگذاشتن ورود و خروج در آنجا هستیم.
ما خواستار پشتیبانی جامعه بینالمللی از راهحل سوم پیشنهادی مریم رجوی برای یک تغییر دموکراتیک در ایران هستیم.
سخنان کارلو چیچولی:
(نماینده پارلمان ایتالیا
نایبرئیس کمیسیون خدمات اجتماعی
رئیس کمیته پارلمانترها و شهروندان برای ایران آزاد)
توفان قیام بر تمام خاورمیانه بهطور خاص بر ایران میوزد. اکثریت نمایندگان پارلمان ایتالیا از مقاومت ایران به رهبری خانم مریم رجوی حمایت میکنند و خواستار خارجکردن نام مجاهدین از لیست آمریکا، بههمانگونه که در اروپا انجام شد و خواستار تأمین حفاظت قرارگاه اشرف میباشند.
انفجار خشم خلقها بهطور خاص زنان و جوانان در خاورمیانه و ایران، ما را در برابر یک آزمایش تاریخی قرار داده است. دیکتاتوری حاکم بر ایران که از مجاهدین خلق و مقاومت ایران بهدلیل پایگاه مردمیشان در داخل و خارج کشور میترسد، روزانه علیه اشرف توطئه میکند. ما خواستار آن هستیم که دولتهای ما شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهور منتخب آن را بهعنوان آلترناتیو مشروع در برابر رژیم دیکتاتوری ایران، بهرسمیت بشناسند.
سخنان سوزانه نوی ورت:
(نایبرئیس شورای فدرال اتریش
عضو مجمع پارلمانی شورای اروپا)
امسال ما صدمین سال روز زن را جشن میگیریم، هرچند که دنیای امروز هنوز نسبت به زنان از جمله زنان ایران غیرعادلانه است. این ما هستیم که باید بگوییم این بیعدالتی را متوقف کنید.
از طرف پارلمانترهای اتریشی، از همه جنبشهای آزادیخواه و از همه زنانی که برای صلح تلاش میکنند، میخواهم برای یاپاندادن به اذیت و آزار اشرفیان فراخوان بدهند.
زمان آن است که شورای امنیت سازمان مللمتحد و جامعه بینالمللی، رژیم ایران را تحریم کند و به مقاومت ایران احترام بگذارند.
سخنان خانم ریموند فولکو:
(نماینده مجلس فدرال کانادا)
سلام من از کانادا میآیم. باید بگویم پس از سخنانی به این متینی و گویایی، مشکل بتوان صحبت کرد.
خانم مریم رجوی، دوستان عزیز برای دموکراسی در ایران،
یکسالونیم پیش، جنبش مسالمتجوی فوقالعادهیی در خیابانهای ایران بهوجود آمد. یادتان هست؟ ما در آن موقع فکر میکردیم که دموکراسی سرانجام خواهد توانست در ایران تنفس کند. اما امروز هزاران نفری که به مبارزه برای آزادی و دموکراسی پیوستند، در زندان هستند و صدها نفر جان خود را از دست دادهاند.
ما از طریق سازمانهای حقوقبشری مطلع هستیم که تعداد اعدامها بهنحوی باورنکردنی افزایش داشته و از ژانویه ۲۰۱۱، 120تن اعدام شدهاند. یک محاسبه غمانگیز نشان میدهد که در حاکمیت آخوندها هر 8ساعت یک مرد یا زن اعدام میشود. دیگر فعالین بازداشتشده بهدنبال انتخابات سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) مجازاتهای سنگینی متحمل میشوند. اینها فقط عدد و رقم نیست، بلکه انسانهایی هستند که تا دیروز هنوز زنده بودند.
این حمله سیستماتیک علیه حقوق مردان و زنان ایرانی شامل بازداشت، حبس، شکنجه، ربودن و اعدام میشود که تماماً از سوی دولت هماهنگ و اجرا میشود.
این موج جدید، اعدام اعضای خانواده ساکنان اشرف را هدف گرفته است. جعفرکاظمی، بهجرم دیدار با فرزندش در کمپ اشرف و علی صارمی، برجستهترین زندانی سیاسی، کسی که 24سال در زندان بوده، صرفاً بهدلیل دیدار با پسرش در اشرف و سخنرانی بهیاد قتلعام فعالان سیاسی و تمام دیگر کسانی که نزدیکان و خویشاوندان ساکنان کمپ اشرف هستند، اعدام شدهاند. (حسین) خضری ناراضی کرد، زهرا بهرامی، مادر 2فرزند و اینها تنها چند نام است از بین بسیاری دیگر.
روز 14فوریه یکبار دیگر مردم ایران به خیابانها آمده و خواستار پایان دیکتاتوری ظالمانه شدند و به یک تغییر دموکراتیک فراخوان دادند. یکبار دیگر نیروهای امنیتی آنها را وحشیانه سرکوب کردند. تا بهحال مرگ 2نفر تأیید شده اما ارقام غیررسمی حاکی از یک بیلان غمانگیز است. میتوان محمد مختاری 22ساله و صانع ژاله، دانشجوی جوان هنر را نیز در این بیلان منظور کرد.
بر چنین بستری است که میتوانیم مبارزه شجاعانه زنان ایرانی و زنان اشرف برای آزادی، دموکراسی و برابری حقوق را بسنجیم و قدر بدانیم.
خانم رجوی حق دارد. او گفته و تکرار کرده که برای رسیدن به دموکراسی واقعی در یک کشور، باید به سطح مشارکت زنان و میزان سمتهای رهبری که در اختیار دارند نگاه کرد.
دولت کاناندا سرکوب ژوئن ۲۰۰۹ را محکوم کرده است. ما همچنان سرکوب خشن و سیستماتیک را محکوم میکنیم. دولت کانادا از هماکنون تحریمهای اضافه بر آنچه که در قطعنامه ۱۹۲۹ سازمان مللمتحد پیشبینی شده، در نظر گرفته است. در کشور من کانادا، شماری از پارلمانترها از دولت ما خواستهاند تحریم کاملی بر هرگونه فعالیت تجاری و دیپلوماتیک و فروش سلاح و تکنولوژی با رژیم ایران برقرار کند. ما درخواست کردهایم دولت کانادا تمام روابط سیاسی و دیپلوماتیک با رژیم ملایان را معلق سازد.
ما اکنون سرشار از امید هستیم. امیدواریم دولت آمریکا حمایت کاملی از ما بهعمل آورد. ما امیدواریم که سازمان مجاهدین خلق از لیست خارج شود و من فکر میکنم بهزودی شاهد آن خواهیم بود که نسیم آزادی و دموکراسی ایران را فرا بگیرد.
متشکرم
سخنان ماریا ندلچوا:
(نماینده پارلمان اروپا)
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، حضار عزیز،
برای من مایه افتخار است که امروز در بین شما هستم. من بهعنوان یک پارلمانتر اروپایی شما را خطاب قرار میدهم، ولی همینطور بهعنوان یک زن جوان که تحتتأثیر قرار گرفته، زنی که برای شما بسیار احترام قائل است و قصد دارد مبارزات شما را ادامه داده و عقاید شما را دنبال نماید. زنی که به شجاعت و نیرویی که از دیرباز در شما متبلور است، درود میفرستد. من به همه کسانیکه امروز در بین ما هستند، درود میفرستم.
همچنین مایلم به تمامی آنهایی که امروز با ما نیستند، درود بفرستم. میخواهم بگویم زنان حاضر در اینجا، ولی همینطور زنان در جهان، مدافعان حقوقبشر حاضر در اینجا، مدافعان در جهان، ما با شما هستیم، شما میتوانید بر روی حمایت ما حساب کنید.
پارلمان اروپا از دیرباز مردم ایران را در مبارزهاش برای آزادی و دموکراسی حمایت کرده است. از طریق اقدامات روزمرهاش، از طریق گروههایی که در بطن پارلمان اروپا وجود دارند، گروه «دوستان ایران»، گروه همبستگی با زنان ایران و همینطور از طریق آخرین بیانیه مصوب ما در تاریخ 25نوامبر ۲۰۱۰، در خصوص کمپ اشرف. امروز به لطف این کنفرانس، پارلمان اروپا مجدداً 3بار «نه» و سه بار «آری» میگوید.
قبل از هر چیز، پارلمان اروپا یک بار دیگر، بهخشونت علیه زنان، به غیبت زنان در زندگی جامعه و به پایمالکردن حقوق زنان «نه» میگوید.
پارلمان اروپا به حقوق زنان، به شرکت فعالشان در زندگی سیاسی ـ اقتصادی و اجتماعی و به نقش پیشتازشان در توسعه کشور و جامعه «آری» میگوید.
پارلمان اروپا به شرایط فعلی ساکنان کمپ اشرف «نه» میگوید. پارلمان اروپا «آری» میگوید وقتیکه از نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی میخواهد تا از ایالات متحده درخواست کند با پیروی از این اتحادیه سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست خود خارج کند و از سازمان مللمتحد بخواهد که به فوریت حفاظت از اشرف را فراهم سازد.
پارلمان اروپا به این نکته واقف است که لحظاتی تاریخی در آفریقای شمالی و خاورمیانه جریان دارد. پارلمان اروپا به خشونت و سرکوب تظاهرات نه میگوید. پارلمان اروپا به مطالبات آزادیخواهانه، بهحقوق آزادی بیان خلقها، به صلح، به دموکراسی و به حقوقبشر «آری» میگوید.
و در پایان، این مطلب را که قبلاً نیز گفته شد، تکرار میکنم که ما در روز 8مارس آینده، صدمین سالگرد «روز جهانی زن» را گرامیخواهیم داشت. شاید بتوانم بگویم که یک قرن متوقف شده و قرن جدیدی شروع میشود، عصر جدیدی آغاز میگردد.
اجازه بدهید امیدواری خودم را بیان کنم که این کنفرانس به ما گوشهیی از آنچه قرن جدید خواهد بود را نشان میدهد. همچنین اجازه دهید که بگویم بله، این کنفرانس ثابت میکند که عقیده ما تغییر نکرده است، ثابت میکند که همان ارزشهای آزادی، دموکراسی و حقوقبشر همچنان ما را بهحرکت درمیآورد. چیزی که ما اکنون به آن نیاز داریم، اقدامات ملموس هستند.
این کنفرانس قدم دیگری بهجلو است و من از همه شما متشکرم که آن را امکانپذیر کردید.
از شما متشکرم
سخنان پرفسور فرانسوا اریتیه:
(استاد برجسته انسانشناسی از فرانسه)
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان،
ما درحال گذراندن لحظاتی هیجانانگیز هستیم که در آن خلقها قیام میکنند و تنها با فشار مسالمتآمیز و عزم خود، گرامیترین حق خود، یعنی آزادی را کسب میکنند، این در حالی است که آنها از دهها سال پیش تحت حکومتهای استبدادی خشن و فاسد قرار دارند. امیدواریم که ایران نیز بتواند بهزودی همین مسیر را طی نماید.
آنها تنها با قدرت دستهای خالی خود و اعتقاداتشان به این هدف نائل شدند و دیگر خلقها این پدیده یعنی سقوط مستبدان با پای گلی را با همان تحسین و شگفتی و گاه همان بهتزدگی مینگرند که زمانی ملتهای اروپا به انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه مینگریستند.
حق آزادی با یک مطالبه اساسی همراه است: اینکه هر فرد بهعنوان یک انسان شناخته شود و نه یک دانه شن بیاهمیت، شایسته و سزاوار مشارکت در حیات جمعی شناخته شده و مورد احترام قرار گیرد.
آزاد زیستن، بهمعنای حق اگر نه ثروتمند شدن، بلکه دستکم از فقر بیرون آمدن هم هست، «حق رسیدن به خوشبختی»، آنطور که قانون اساسی آمریکا برای مردم آمریکا در نظر گرفته، حق تقسیم منصفانه منابعی که تاکنون بهطور غیرعادلانه مصادره یا توزیع نامناسب شده بود.
اما منظور کدام برابری است، کدام کرامت، کدام آزادی؟ اگر قرار باشد این کلمات فقط شامل حال نیمی از بشریت گردد و قرار باشد زنان همچنان و همچون گذشته از حیات اجتماعی و سیاسی برکنار و حتی از نگاه مثبتی که شخص را بهعنوان فرد مستقل شناخته و به او امکان موجودیت تمامعیار میدهد، محروم باشد؟
زنان در واقع نقشآفرینان این انقلابها بوده در خط اول حضور دارند و آنان نیز خواستار آزادی، کرامت و خوشبختی هستند. اما بهخصوص خواستار یک برابری واقعی در نگاه جمع هستند. آنها امروز در سنگرها و در صحنه عمل حضور دارند. اما آیا باز باید به سکوت چهاردیواریها و بینامونشانی خشونت روزمره که مانع از موجودیت تام و تمام آنان به اعتبار وجود خودشان است، باز گردند؟
منبع و الگوی اصلی تمام نابرابریهایی که ابناء بشر قربانی آن هستند، روابط نابرابر دو جنس است. اگر بتوان صادقانه و بالاشتراک به قلب این مسأله پرداخت، تغییر مابقی آسان خواهد شد.
این هدف در مواضع بنیاداً دموکراتیک شورای ملی مقاومت ایران مبتنی بر جدایی دین از دولت، ملحوظ است. باید ما از آن پشتیبانی کنیم، ما دیگر انسانها، مرد و زن، در سراسر جهان باید با تمام قوا از آن حمایت کنیم. برای انسان هیچگاه آزادی واقعی بدون برابری کامل بین دو جنس وجود نخواهد داشت، برابری که نه صرفاً زیر لب و برای حفظ ظاهر بهرسمیت شناخته شود، بلکه با تمام استدلالات منطقی ممکن و نه روی کاغذ بلکه در پراتیک هر روزه.
سخنان ماریا گوتیرز دل کاستیلو:
(معاون کمیسیون خارجه سنای اسپانیا)
خانم رجوی، خانمها، آقایان،
مایلم از طرف اسپانیاییها با گفتن تبریک به شما شروع کنم. تبریک به همه شما بهخاطر این کنفرانس، تبریک.
ما در اسپانیا از قیام برای آزادی و دموکراسی در شمال آفریقا و خاورمیانه حمایت میکنیم و به آنها درود میفرستیم. بگذارید بگویم ما قاطعانه از دست رفتن جان انسانها و نقض حقوقبشر را محکوم میکنیم و بهطور خاص نگران وضعیت کمپ اشرف هستیم.
همانطور که میدانید دادگاه ملی در اسپانیا بر اساس اصل جهانشمول بودن عدالت، تحقیقاتی برای بهدست عدالتسپردن جنایتکارانی که مسئول نقض حقوقبشر در کمپ اشرف بودند را شروع کرده است. در اسپانیا مجلس سنا این پرونده را دنبال میکند و ما انتظار داریم که امنیت ساکنان اشرف برقرار شود.
مایلم همچنین حمایت خودم را از برنامه 10مادهیی خانم رجوی اعلام کنم. ما در کمیته امور خارجی سنای اسپانیا برای بهبود و ارتقای دموکراسی و حقوقبشر در ایران توسط مردم ایران کار میکنیم. از نمونه شما بسیار متشکرم.
بهخاطر این کنفرانس بسیار متشکرم.
سخنان ژان فرانسوا لوگاره:
(شهردار منطقه یک پاریس)
خانم رئیسجمهور خانمها و آقایان، من بهعنوان شهردار ناحیه یک به اینجا آمدهام و مایلم به شما خانم رئیسجمهور بگویم که شما یک زن فوقالعاده هستید.
شما البته این روز را به ایران، به حقوقبشر، به زنان و به وضعیت دشوار و حتی غیرانسانی ساکنان شهر اشرف اختصاص دادهاید. شما این کار را در زمانی انجام میدهید که شرایط بر ظلم و سرکوب در خاورمیانه سخت شده و ملتها برای آزادی بهنبرد برخاستهاند و رژیمهای سرکوبگر بهلرزه درآمدهاند.
پس، آفرین به شما که در رویدادهای کنونی حضور دارید و مقاومت را پیشه خود کردهاید، زیرا همراه با شما باید برای حقوقبشر، برای حقوق زنان مقاومت کرد و علیه بیعدالتی و هر پدیده غیرانسانی، علیه اعدام، سنگسار و شکنجههای روحی و جسمیجنگید.
خانم رئیسجمهور، این را بدانید که همه مردان و زنان با حسننیت، روحیه مقاومت را در قلب خود دارند. ما این روحیه مقاومت را بهشما هدیه میکنیم و امیدواریم که صداهای هرکدام از ما کمک نماید تا صدای شما شنیده شود تا مردم ایران که مقاومت میکنند، بتوانند آزاد شده و بر ظلم غلبه کنند.
متشکرم