آش دشمنی احمدینژاد و کابینهاش با علم و دانش و آگاهی آنقدر شور است که سرو صدای رسانههای حکومتی را هم در آورده است.
رسانه حکومتی پارسینه: یکی از اخبار تاسفآور این روزهای اخیر انحلال دانشگاه علومپزشکی ایران میباشد که یکشبه و بدون حتی مشورت با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی دانشگاهی با پشتوانه دههها سال فعالیت علمی تنها بهخاطر تنگنظریها، غفلتها و فرصتطلبیها و دیدگاههای مرضی سیاسی از صحنه فعالیت کنار گذاشته میشود و لابد با این اقدام شجاعانه! خانم وزیر در واقع میخواستند حساسیتهای عمومی را بسنجند که برای اقدامات بعدی راحتتر عمل نمایند.
نگرانی مضاعفی که وجود دارد احتمال اقدامات این چنینی ناشیانه و شتابزده در مورد سایر دانشگاهها و بالاخص رشتههای علوم انسانی میباشد چرا که دوستان بهجای پذیرش سوءمدیریتها و خطاهای آشکار خود تلاش مینمایند معلولها را بهجای علتهای اصلی از بین ببرند.
یکی از مشکلات کلان امروز جامعه ما این است که متاسفانه نگاه سیاسی به پدیدهها و رویدادهای علمی رنگینتر میشود و کسانی که منافع و مصالح حزبی و تیمی خود را در خطر بیداری تودهها از دست رفته تلقی مینمایند زود مراکز دانشگاهی را که محل تبادل اندیشههاست تارومار مینمایند تا شاید بدین طریق از بیداری افکار عمومی جلوگیری نمایند و…
من امروز جواب خانم وزیر به نمایندگان را دنبال میکردم نه تنها قانع کننده نبود و بلکه در مواقعی حکایت از ماجراجوییهایی هیاهوسالارانه در محیطهای دانشگاهی داشت.
اگر امروز نمایندگان نتوانند در مقابل اقدامی نسنجیده مقاومت نمایند و از حقوق ملت دفاع نکنند فردایی دیگر وزیر محترم دیگری نیز یکشبه تمامی رشتههای علوم انسانی را منحل خواهد نمود چرا که این دوستان یادگرفتهاند در مواقعی که کم میآورند خانه را خراب نمایند.
اینکه چرا برخی از دوستان از مراکز دانشگاهی و بالاخص علوم انسانی وحشت دارند بهخاطر دلسوزیها نیستش بلکه اینها از بیداری افکار عمومی وحشت دارند و با بهانههای ساختگی مراکز علمی را زیر سؤال میبرند.
دوست من اگر نمیتوانید مدیریت نمایید این بهتر و شجاعانه است که خودتان کنار بروید تا اینکه بافتههای دههها را خرابتر نمایید و این بهتر است که ما بهجای متهم کردن زمین و زمان یک بار نیز برای خاطر خدا خودمان را مورد نقد قرار بدهیم که چرا کارها را خراب میکنیم؟
امروز دانشگاه علومپزشکی را انتخاب کردند تا فردا در رشتههای علوم انسانی آزادانهتر اقدام نمایند و من بهعنوان یک شهروند از این رفتارهای غیرمسئولانه دلنگرانم و ترس من از این است که مدعیان ایران باستان! نه حوزهها را قبول کنند و نه دانشگاهها را و فقط به سلیقههای خود بیاندیشند.
رسانه حکومتی پارسینه: یکی از اخبار تاسفآور این روزهای اخیر انحلال دانشگاه علومپزشکی ایران میباشد که یکشبه و بدون حتی مشورت با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی دانشگاهی با پشتوانه دههها سال فعالیت علمی تنها بهخاطر تنگنظریها، غفلتها و فرصتطلبیها و دیدگاههای مرضی سیاسی از صحنه فعالیت کنار گذاشته میشود و لابد با این اقدام شجاعانه! خانم وزیر در واقع میخواستند حساسیتهای عمومی را بسنجند که برای اقدامات بعدی راحتتر عمل نمایند.
نگرانی مضاعفی که وجود دارد احتمال اقدامات این چنینی ناشیانه و شتابزده در مورد سایر دانشگاهها و بالاخص رشتههای علوم انسانی میباشد چرا که دوستان بهجای پذیرش سوءمدیریتها و خطاهای آشکار خود تلاش مینمایند معلولها را بهجای علتهای اصلی از بین ببرند.
یکی از مشکلات کلان امروز جامعه ما این است که متاسفانه نگاه سیاسی به پدیدهها و رویدادهای علمی رنگینتر میشود و کسانی که منافع و مصالح حزبی و تیمی خود را در خطر بیداری تودهها از دست رفته تلقی مینمایند زود مراکز دانشگاهی را که محل تبادل اندیشههاست تارومار مینمایند تا شاید بدین طریق از بیداری افکار عمومی جلوگیری نمایند و…
من امروز جواب خانم وزیر به نمایندگان را دنبال میکردم نه تنها قانع کننده نبود و بلکه در مواقعی حکایت از ماجراجوییهایی هیاهوسالارانه در محیطهای دانشگاهی داشت.
اگر امروز نمایندگان نتوانند در مقابل اقدامی نسنجیده مقاومت نمایند و از حقوق ملت دفاع نکنند فردایی دیگر وزیر محترم دیگری نیز یکشبه تمامی رشتههای علوم انسانی را منحل خواهد نمود چرا که این دوستان یادگرفتهاند در مواقعی که کم میآورند خانه را خراب نمایند.
اینکه چرا برخی از دوستان از مراکز دانشگاهی و بالاخص علوم انسانی وحشت دارند بهخاطر دلسوزیها نیستش بلکه اینها از بیداری افکار عمومی وحشت دارند و با بهانههای ساختگی مراکز علمی را زیر سؤال میبرند.
دوست من اگر نمیتوانید مدیریت نمایید این بهتر و شجاعانه است که خودتان کنار بروید تا اینکه بافتههای دههها را خرابتر نمایید و این بهتر است که ما بهجای متهم کردن زمین و زمان یک بار نیز برای خاطر خدا خودمان را مورد نقد قرار بدهیم که چرا کارها را خراب میکنیم؟
امروز دانشگاه علومپزشکی را انتخاب کردند تا فردا در رشتههای علوم انسانی آزادانهتر اقدام نمایند و من بهعنوان یک شهروند از این رفتارهای غیرمسئولانه دلنگرانم و ترس من از این است که مدعیان ایران باستان! نه حوزهها را قبول کنند و نه دانشگاهها را و فقط به سلیقههای خود بیاندیشند.