728 x 90

توطئه خانواده عليه اشرف,

روشنگری سیرک خامنه ای- مالکی در ورودی اشرف توسط یکی از اشرفیان

-

شهر اشرف
شهر اشرف
یک مجاهد اشرفی دیگر ضمن افشای سیرک خامنه ای- مالکی در ورودی اشرف و هم‌چنین جنایات دژخیمان رژیم علیه مجاهدین در داخل کشور، بر عزم مجاهدین اشرفی برای پایداری تا پیروزی تأکید گذاشت.

شهرام نصیری
اشرف که می‌خواستند نابودش کنند مشعل روشنایی بخش قیام شد. این‌روزها هر موقع یک مجاهد خلق و یک اشرفی در صفحه تلویزیون ظاهر میشه حتماًًًًًً این سؤال به ذهن متبادر میشه که رژیم خمینی مجددا توطئه‌ای کرده بله درست فکر کرده‌اید و همان‌طور که در جریان هستید از ۴ماه پیش این توطئه‌ها رو شروع کرده یکسری مزدور مزدور اجیر شده به اسم خانواده به درب اشرف آورده و بر علیه ما شعار می‌دهند و از ما می‌خواهند که اشرف تمام شده مبارزه تمام شده ایستادگی و مقاومت فایده‌ای نداره مثل خودشون بخزید زیر عبای ولایت‌فقیه، ولایت‌فقیه طلسم شکسته که این روزها در خیابانهای تهران و سراسر شهرهای ایران به عینه می‌بینید و فقط شعار نیست وقتی می‌گویم طلسم شکسته، اما باید آنچه که در ذهن و ضمیرهست رو در میان بگذارم بله ما انتخاب کردیم ما اشرفیان و مجاهدین انتخاب کردیم که ایستاده بمیریم تا بر روی زانوانمان مثل شما برای ولی‌فقیه عو عو کنیم ما انتخاب کردیم تا ریش و ریشه ولایت‌فقیه این ولایت طلسم شکسته رو از بن نکنیم دمی از پا نشینیم من به‌عنوان یک مجاهد خلق اجازه می‌خواهم خیلی مختصر و کوتاه پروسه آشنایی خودم را با مجاهدین و پیدا کردن مجاهدین رو برایتان بیان کنم سال ۱۳۶۰ یازده دوازده سال بیشتر نداشتم پسر عمویم سهراب نصیر مقدم رو رژیم اعدام کرد از مادرم پرسیدم که سهراب چرا اعدام شد؟ خیلی کوتاه و سریع گفت چون هوادار مجاهدین خلق بود این‌جا برای اولین بار با کلمه مقدس مجاهد آشنا شدم و از همان لحظه عشق به این آرمان و کینه به نظام ولایت‌فقیه و رژیم آخوندی در دلم کاشته شد از سال ۶۰ تا سال ۶۷ بترتیب فقط به سهراب ختم نشد ۴ پسر عموی دیگرم رو بشهادت رسانند پسر عمه‌ام فرهاد جودکی رو اعدام کردند دختر عمویم صبا نصیر مقدم رو همینطور هر روز و هر شب به خانه‌هایمان می‌ریختند چیه هوادار مجاهدین هستند این‌جا بود که با دیدن این خونها و این رنج و شکنجها تصمیم گرفتم که به آن عهدی که همان بچه‌ها خونشان را فدای آن کردند وفا کنم و قدم در راهشان بگذارم و سلاح بر زمین افتاده اشان رو بر دارم سلاح امروز آنها کلام ماست حقانیت ماست که از بیان آن و سر دادن آن یک لحظه از پای نمی‌نشینیم، اما بگذار تصریح کنم که خانواده من به‌عنوان یک مجاهد خلق و رزمنده ارتش آزادی‌بخش کیه؟ خانواده من همانهایی هستند که نان در سفره اشان نیست و بچه هاشون شب سر بی‌شام می‌گذارند خانواده من همانهایی هستند که به‌دست سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به کشورهای عربی و شیخ نشینها فروخته می‌شوند همان دخترهایی که بی‌سرپناه هستند همان دخترهای هفت وهشت ساله‌ای که من در خیابان می‌بینم که بعضا در نشریاتی عکسهای اینها درج میشه این رو من فقط در کلام نمی‌گویم من با این لحظات در ارتش آزادی‌بخش و سازمان مجاهدین زندگی می‌کنم جهت اطلاعتان همینهایی که می‌گویم همین قطعه عکسها رو در نشریات برای خودم برش می‌دادم نگه می‌داشتم و یک آلبوم درست کرده بودم و همان لحظه هم احساسم رو نسبت به همان عکس که می‌دیدم بیان می‌کردم به‌عنوان نمونه عکس مادری که دوتا بچه‌اش که از فرط گرسنگی استخوانهای بدنشون بیرون زده مادر این‌چنین نخواهد ماند فرزندان رنجور و گرسنه‌ات را در آغوش خواهم گرفت و به کهکشانها خواهم رساند آن روز دور نیست منتظرت نخواهم گذاشت یا یک عکس دیگه که واقعا وقتی این رو دیدم تنم به لرزه می‌افتد هر موقع این رو می‌بینم یک بچه سه چهار ساله است در گوشه‌های خیابان افتاده از خود حتماًًًًًً بپرسید که چرا این کودک باید در خیابان بخوابد یا این خواهرم داره شیشه ماشین رو پاک می‌کنه چرا؟ مگر ایران روی نفت نخوابیده مردم ایران چه گناهی کردن که باید زیر خط فقر باشند. اشرفیها مجاهدین و تک‌تک رزمندگان ارتش آزادی‌بخش عهد کرده‌اند از روز آغاز از همون روزی که انقلاب ضدسلطنتی توسط پیر کفتار جماران ربوده شد عهد کردند که در برابر رژیم ولایت‌فقیه و پاسداران شب اش سر خم نکنند ایستاده و با صدای بلند می‌گویم تا خشت خشت ولایت‌فقیه رو به همراه همین مردم غیورمان در سراسر ایران و سراسر شهرهای ایران همین قیام آفرینان که البته باید بگویم پشتشان به کوهی مثل اشرف گرمه و می‌خواهم یک اشاره‌ای به کلام مسعود که در میتینگهای اول انقلاب در میتینگهایی که در ایران داشت آن‌جاییکه که می‌گفت ما از نوادگان ستارخان کوچک خان و مصدق هستیم من می‌خواهم این‌جا تصریح بکنم که نسل ما هم از نوادگان حنیف کبیر و مسعود و از زادگان ایدئولوژیکی مریم پاک رهایی است و با همین ایدئولوژی است که طی همین ۷سال ایستادگی کردیم در برابر تمام شدائد در برابر همه توطئه‌ها همه اتان رو خاک کردیم و امروز ایستاده و با صدای بلند به مردمان می‌گویم نترسید نترسید ما همه با هم هستیم ملت بی‌شکستیم و از همین جا هم می‌خواهم به خطه لرستان به هموطنان به هم ولایتیهای خودم بگم که اجازه بدهید با زبان خودمان بگم با لهجه خودمان بگم:

ترجمه قسمت لری:
مگر توی این ترانه شما نیست که می‌گویید برادرانم خیلی هستند صد هزارانند برای انتقام خون من برمی‌خیزند. من از شما می‌خواهم که کمی این را عوض کنید بگویید که برادرانم و خواهرانم خیلی هستند صد هزارانند برای انتقام خون خلق من برمی‌خیزند. خلقی که حداقل در یکسال گذشته خودتان به چشم دیده‌اید، خونهایی که در خیابانهای تهران و سراسر ایران ریخته شده خونی که از تن ندا سهراب و سهرابها جاری شد. و درد و رنج مادران تمام شهدا و کسانی که الان در دست این رژیم پست و رذل در زندانهایش دارند شکنجه می‌شوند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e8fa2e53-75a6-4d19-bd37-bfb360ea5d0a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات