728 x 90

شهيدان قيام,

محمود رئیسی نجفی، یکی دیگر از شهیدان قیام، سندی از جنایات بیشمار حکومت آخوندی

-

گرامیداشت شهیدان قیام
گرامیداشت شهیدان قیام
هویت یکی دیگر از شهدای قیام سراسری مشخص شد. وی که محمود رئیسی نجفی نام دارد روز 25خرداد در میدان آزادی تهران به دست مزدوران رژیم آخوندی به طرز وحشیانه‌یی مورد ضرب و جرح قرار گرفت و چند روز بعد بر اثر ضربات وارده به‌شهادت رسید. همسر وی درباره شهادت او گفت: همسرم کارگر بود. هر روز ساعت 6 صبح برای کار می‌رفت و اوایل شب به خانه بر می‌گشت. روز 25‌خرداد تا ساعت 10 و نیم شب ایشان به خانه نیامدند و ما نگران بودیم. حدود ساعت 10 و نیم در به صدا درآمد. در را باز کردم. دیدم همسرم است و اوضاع ایشان بسیار بد و نابسامان و بدنشان زخمی و خون‌آلود است و نمی‌تواند سرپا بایستد. به او کمک کردم که به داخل بیاید. وی گفت: من راه خود را می‌رفتم که نیروهای رژیم مرا گرفتند و با باتوم و مشت و لگد به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند. به قدری با باتون و مشت و لگد زدند که بی‌حال شدم و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که در داخل یک اتومبیل در حال حرکت هستم. متوجه شدم که چند نفر دیگر نیز در وضعیت من هستند و گویی آنان مرده و یا بی‌هوش هستند و مرا روی آنها انداخته‌اند. با دستم به کف ودیواره اتاق ماشین کوبیدم و سر و صدا کردم. نیروهایی که ماشین را هدایت می‌کردند، وقتی متوجه شدند که من زنده هستم و سر و صدا می‌کنم ماشین را نگه‌داشتند و در را باز کردند. ظاهرا یکی از آنان دلش سوخت و آمد و مرا کشید و بیرون انداخت. من مطلقا نای ایستادن و حرکت کردن را نداشتم. با سر و صدا و حرکت دست از کسانی که از آن‌جا عبور می‌کردند، کمک خواستم. بعد از مدتی دو سه نفر جمع شدند. از آنها پرسیدم که این‌جا کجاست، گفتند: این‌جا حکیمیه است. من از آنها کمک خواستم و گفتم که یک ماشین بگیرند تا مرا به منزل برساند. مردم برای من ماشین گرفتند و این ماشین مرا به خانه رساند». خدیجه حیدری افزود: «مرحوم آقای نجفی حدود 13‌روز زنده بود، بدنش زخمی و پاهای او به شدت باد کرده و دستش هم فلج شده بود. شکمش هم به شدت ورم کرده بود. ما به شدت می‌ترسیدیم که او را به بیمارستان ببریم و بستری کنیم. روز ششم تیرماه پدر شوهرم آمد و تصمیم گرفتیم که با کمک او همسرم را به بیمارستان طرفه ببریم. در بیمارستان طرفه، پزشک مربوطه گفت: با توجه به این که الآن امکان بستری کردن وی وجود ندارد، او را ببرید و فردا صبح بیاورید تا او را بستری کنیم. همسرم شب خوابید و صبح که می‌خواستیم او را به بیمارستان ببریم، هرچه او را صدا کردیم دیدیم جواب نمی‌دهد». خانواده این شهید هم‌چنین کارشکنیها و تهدیدهای دژخیمان رژیم آخوندی را تشریح کردند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/92d577a2-d43a-4443-9a0d-d49c778ba617"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات