13اردیبهشت سال جاری بود که بهدنبال انتشار گاز و انفجار در اعماق 1700متری زمین، تونلهای معدن یورت آزادشهر گلستان منهدم و بر سر معدنچیان زحمتکش آن فرو ریخت. فاجعهای که به قربانی شدن 44تن از کارگران محروم معدن و مصدوم شدن تعدادی دیگر منجر شد و در نهایت پیکرهای متلاشی شده قربانیان این فاجعه، پس از 11روز از زیر خروارها آوار بیرون کشیده شد.
اکنون پس از گذشت 50روز از فاجعه انفجار این معدن ذغال سنگ، در حالیکه باندهای غارتگر و فاسد آخوندی درصدد بازگشایی مجدد معدن بر آمدهاند گوشههایی از واقعیت در رسانههای رژیم بیرون برملا شده و از احتمالات دیگری در خصوص علت وقوع این حادثه خبر داده میشود.
این در حالی است که کارگزاران رژیم پلید و منحوس رژیم ولایت از همان لحظات اولیه، تقصیر را برعهده کارگران زحمتکش معدن گذاشتند و در توضیح فاجعه با وقاحت تمام وانمود کردند که «سهلانگاری یکی از تعمیرکاران» موجب انفجار در معدن شده است چرا که کارگران برای روشن کردن یکی از لوکوموتیوهای حمل و نقل در داخل تونل، 'باتری به باتری' کردهاند و جرقه آن گاز متان یا غبار زغال انباشته در فضای معدن را منفجر کرده است».
البته پیشینه سراسر از دروغ و ریا در دیکتاتوری غارتگر و فاسد ولیفقیه برای کمتر کسی جای تردید باقی میگذاشت که رژیم دجال و فریبکار آخوندی در هراس از خشم و اعتراض مردم و پیامدهای اجتماعی این جنایت، خصوصاً بعد ویران شدن ساختمان پلاسکو قصد دارد با مردم فریبی، اخبار و اطلاعات متناقض و ناقصی از خسارات و تلفات جانی و علل وقوع این فاجعه را منتشر کند تا بتواند بر واقعیت تکاندهنده این فاجعه سرپوش بگذارد.
اگر چه خروش و اعتراض باقیمانده کارگران قربانی این معدن در همان روزهای اولیه فاجعه مانع انعکاس این فریب رسانهیی توسط حکومت آخوندی شد و سرانجام رسانههای حکومتی را مجبور به اعتراف کرد که: «این معدن فاقد هر گونه دستگاه سنجش گاز و سیستم تهویه و الزامات ایمنی بوده و تونل بهصورت یکطرفه و محوطه بسته بوده است» اما با تمامی این توصیفات کارگزاران پلید رژیم همچنان عمد داشتند که تمام تقصیر را به گردن کارگران محروم و زحمتکش معدن بیاندازند.
اکنون پس از گذشت بیش از 50روز از این فاجعه تکاندهنده خبرگزاری حکومتی مهر 30خرداد ماه 96 در توضیح دلایل اصلی این حادثه بهنقل از یک منبع آگاه حکومتی پرده از روی برخی تخلفات صورت گرفته در این معدن برداشته است و مینویسد: «دو تونل دو طرف تونل اصلی این معدن بهمنظور ارتباط با تونل اصلی و برای تهویه هوای طبیعی و خارج شدن گازهای متصاعد شده و ورود و خروج اضطراری حفر شدهاند. لیکن تونل سمت چپ تونل اصلی که حدود ۱۸۰۰متر عمق دارد با اطلاع کارفرما و همچنین مسئول فنی معدن به موازات تونل اصلی ادامه پیدا نکرده و تنها ۳۰۰ تا ۴۰۰متر حفر شد. اگر این تونل به موازات تونل اصلی که کارگران در حال کار در آن بودند حفر شده بود چه بسا دسترسی به محبوس شدگان امکانپذیر بود و از مرگ تعدادی از معدنکاران جلوگیری میشد».
مهر آخوندی در ادامه ضمن اشاره به تونل سمت راست و مسیر ارتباطی بین تونل اصلی و تونل سمت راست مینویسد: «مسیری که برای ارتباط بین دو تونل دیگر تعبیه شده بود به قدری باریک بود که بعد از وقوع حادثه افراد با جثه معمولی امکان رد شدن از آن و دسترسی به تونل حادثه دیده و افراد حبس شده و شاید اجساد را نداشتند و تنها افرادی لاغر و ریز جثه به سختی میتوانستند از آن عبور کنند و اجساد را به بیرون منتقل کنند. در حالی که این مسیر ارتباطی بهمنظور دسترسی به انتهای تونل اصلی باید در حد و ابعادی احداث میشد که عبور و مرور افراد و مکش هوا از آن بهراحتی صورت گیرد».
در ادامه این گزارش که بخشهایی از واقعیت انفجار معدن یورت، توسط این خبرگزاری حکومتی بازگو شده تأکید میشود که «باطری عامل انفجار نبوده است» و ضمن پردهبرداری از تخلفات صورت گرفته در این معدن به توضیح علت فاجعه اینگونه پرداخته میشود: «انفجار در محل پیدا شدن دو باطری که عامل اصلی انفجار معرفی شدهاند رخ نداده بود، بلکه انفجار در میانه مسیر تونل اصلی رخ داده و حدود ۶۰متر از تونل دچار ریزش شده بود در حالی که باطری که معدنکاران بهصورت غیراستاندارد و برای روشن کردن لوکوموتیو خراب وارد تونل کرده بودند در انتهای تونل و بهصورت سالم پیدا شد. در حالی که تمام افرادی که در انتهای تونل در حال کار بودند با سوختگی ناشی از آتش و خفگی حاصل از کاهش شدید اکسیژن جانباخته بودند».
این منبع در ادامه در توضیح قتلعام کارگران زحمتکش معدن توسط کارفرمایان این معدن که وابسته به بسیج و سپاه پاسداران ضدمردمی رژیم آخوندی میباشد اضافه میکند: «گاز حاصل از استخراج زغالسنگ در معدن آزادشهر کمتر از ۱درصد بود و این حجم گاز به خودی خود باعث انفجار نمیشد. اما تجمع گاز در محل حفر میانی تونل و نبود مسیر ارتباطی بین تونلهای کناری برای تهویه هوا و همچنین نبود دستگاههای تهویه و از همه مهمتر خرابی دستگاههای گاز سنجی که وزارت صنعت مدعی است در این معدن به کار گرفته شده بود منجر به بروز انفجاری شدید شد که در پی آن حدود ۶۰متر از تونل ریزش کرده و کارگران بسیاری در زیر آوار ماندند».
مهر آخوندی در ادامه گزارش خود ضمن اشاره به شرایط طاقتفرسای کارگران معادن اذعان کرده است که کارگران این معدن بهرغم آگاهی به خطرات انفجار معدن صرفاً بهدلیل تنگناهای سخت معیشتی و هراس از بیکاری و عدم پرداخت حقوق معوقه به ادامه کار در این معدن تن داده بودند و بهنقل از یکی از کارگران باقیمانده از فاجعه انفجار این چنین اعتراف میکند: «در حالی که همه میدانستیم باید از تجهیزات ایمنی استفاده کنیم اما تجهیزاتی وجود نداشت که ما تخلف کنیم و استفاده نکنیم».
خبرگزاری حکومتی مهر در ادامه به فساد موجود در تمامی لایههای مختلف حکومت آخوندی این چنین اعتراف کرده است: «رئیس سازمان استاندارد در پاسخ به این سؤال که آیا معدن استاندارد نیز در کشور وجود دارد، ضمن ابراز بیاطلاعی در این مورد، گفت: اصلاً بررسی در این مورد نکردهایم که استاندارد در معادن اجرا میشود یا خیر. و در پاسخ به این سؤال که مگر انجام این بررسی برعهده سازمان استاندارد نیست، پاسخ میدهد: وظیفه ما نبوده که بررسی کنیم.
این در حالی است که طبق قوانین حاکم بر فعالیت وزارتخانههای تعاون کار و رفاه اجتماعی و همچنین وزارت صنعت نظارت بر اجرای استانداردهای ایمنی کارگران به عهده وزارت کار و نظارت بر ایمنی محیط کسب و کار و تجهیزات و ماشینآلات به عهده وزارت صنعت میباشد. اما اکنون هر یک تقصیر را به گردن دیگری میاندازد و در نهایت بهصورت تلویحی از این دو وزارتخانه سلب مسئولیت شده و مقصر اصلی سازمان نظام مهندسی که تشکل صنفی میباشد معرفی شده است.
این منبع حکومتی در ادامه گزارش خود به عاملان اصلی انفجار معدن، یعنی باندهای فاسدی که از سوی کارگزاران حکومت حمایت میشوند این چنین اعتراف مینماید: «موضوع گناهکار بودن سازمان نظام مهندسی معدن در حالی عنوان شد که این سازمان بازرسی و تهیه گزارش از تخلفات احتمالی در معادن را تا دو سال پیش به عهده داشت. در حالی که از حدود دو سال پیش و بر اساس دستور وزارت صنعت، این مسئولیت از سازمان نظام مهندسی معدن سلب و به یک شرکت خصوصی خارج از حوزه وزارت صنعت سپرده شده است. نتیجه این انتقال مسئولیت گرچه در معدن آزادشهر عیان شد، اما مشخص نیست این شرکت با چه مشخصات و سابقهیی چنین مسئولیت خطیری را به عهده گرفته و چرا تاکنون کسی از آن بهعنوان مسئول گزارش تخلفات اسمی به میان نیاورده است».
در توضیح فاجعه تکاندهنده معدن یورت روزنامه حکومتی موسوم به شرق 29خرداد 69از زبان یکی از کارگران این معدن که در گذشته در این معدن بهکار اشتغال داشته اما نهایتاً بهدلیل نبود امکانات ایمنی و سیستم تهویه در معدن از کار انصراف داده است این چنین مینویسد: «من ٢٠ سال در معدنهای مختلف کار کردهام و چند سال هم در معدن یورت بودم. سال گذشته چند مهندس کهنهکار آمدند و گفتند این معدن ایمن نیست و نمیشود کار کرد. من هم دنبال حرف آنها را گرفتم و گفتم خدا پدرتان را بیامرزد، اینجا گاز هست و تهویه هم وجود ندارد. مهندسان گفتند این گاز بالاخره منفجر میشود مگر اینکه تهویه درستی داشته باشد. آنها رفتند و کار نکردند؛ اما صاحبان معدن مدیر جدید آوردند. من گفتم اینجا تهویه ندارد، من کارگر را داخل معدن نمی فرستم. آنها هم گفتند تو هم برو جای دیگری کار کن. من از آن معدن بیرون آمدم. چند مهندس جوان آمدند و گفتند ما کار را خودمان دستمان میگیریم و اینکه میگویند معدن ایمن نیست، حرف بیخودی است. بعد هم کارگرها را به داخل تونلها فرستادند.
معضل کارگر البته این نیست؛ مشکلات دیگری هم داریم. این کارگرهای بیچاره، سختیهای زیادی کشیدهاند؛ ماهها حقوق نگرفتهاند. مگر میشود با حقوق ٩٠٠ هزار تومان در معدن کار کرد. البته همان ٩٠٠ هزار تومان را هم بهموقع نمیدهند هر چند ماه یکبار، ٩٠٠ هزار تومان میدهند. تغذیه کارگرها را ببینید به چه وضعی افتادهاند. کارگر پول توجیبی ندارد به بچهاش که به مدرسه میرود، بدهد. شده است کارگر به من گفته ٥٠٠ تومان بده که من بدهم به بچهام امروز در مدرسه از او پول خواستهاند. من از کارگرهای دیگر پول جمع کردهام.
کارگری داشتیم که پول نداشت به پسرش بدهد تا هزینه کرایه اتوبوس را بدهد و به سربازی برود. البته به خانواده کارگرهایی که کشته شدهاند پول داده و رسیدگی کردهاند؛ ولی کارگرهای دیگر ماندهاند به امان خدا».
روزنامه حکومتی شرق در ادامه گزارش خود بهنقل از یکی دیگر از کارگران معدن که چند عضو خانوادهاش را در حادثه معدن یورت از دست داده اضافه میکند: «یکی از خواستههای ما تعمیر و نگهداری تونلهای و تأمین ایمنی استاندارد تونلها است؛ همچنین اخراج مقصران این حادثه که در شرکت معدن شمال شرق هستند. این جدا از درخواست مجازات این افراد است که خواسته خانواده قربانیان بوده؛ چون آنها بودند که با رعایت نکردن نکات ایمنی، باعث این اتفاق شدند. من خودم بارها موضوع را گزارش کرده بودم و در دفاتر هم ثبت شده است؛ اما کسی گوش نمیکرد. مقدار کمبود اکسیژن به حدی بود که حتی لوکوموتیوها هم خفه میکردند و خاموش میشدند».
این کارگر زحمتکش معدن در ادامه به باندهای غارتگر و فاسد آخوندی که درصدد بازگشایی دوباره معدن بدون انجام اقدامات ایمنی میباشند اشاره مینماید و اضافه میکند: «پس از آن حادثه انفجار گفتند معدن شش ماه تعطیل خواهد بود؛ اما الآن یک ماه از پایان عملیات گذشته و میگویند کارگران باید سر کار برگردند، حتی تهدید کردهاند که فهرست را به اداره بیمه دادهاند و اگر سر کار نرویم، بیمه ما را قطع خواهند کرد».
اکنون پس از گذشت 50روز از فاجعه انفجار این معدن ذغال سنگ، در حالیکه باندهای غارتگر و فاسد آخوندی درصدد بازگشایی مجدد معدن بر آمدهاند گوشههایی از واقعیت در رسانههای رژیم بیرون برملا شده و از احتمالات دیگری در خصوص علت وقوع این حادثه خبر داده میشود.
این در حالی است که کارگزاران رژیم پلید و منحوس رژیم ولایت از همان لحظات اولیه، تقصیر را برعهده کارگران زحمتکش معدن گذاشتند و در توضیح فاجعه با وقاحت تمام وانمود کردند که «سهلانگاری یکی از تعمیرکاران» موجب انفجار در معدن شده است چرا که کارگران برای روشن کردن یکی از لوکوموتیوهای حمل و نقل در داخل تونل، 'باتری به باتری' کردهاند و جرقه آن گاز متان یا غبار زغال انباشته در فضای معدن را منفجر کرده است».
البته پیشینه سراسر از دروغ و ریا در دیکتاتوری غارتگر و فاسد ولیفقیه برای کمتر کسی جای تردید باقی میگذاشت که رژیم دجال و فریبکار آخوندی در هراس از خشم و اعتراض مردم و پیامدهای اجتماعی این جنایت، خصوصاً بعد ویران شدن ساختمان پلاسکو قصد دارد با مردم فریبی، اخبار و اطلاعات متناقض و ناقصی از خسارات و تلفات جانی و علل وقوع این فاجعه را منتشر کند تا بتواند بر واقعیت تکاندهنده این فاجعه سرپوش بگذارد.
اگر چه خروش و اعتراض باقیمانده کارگران قربانی این معدن در همان روزهای اولیه فاجعه مانع انعکاس این فریب رسانهیی توسط حکومت آخوندی شد و سرانجام رسانههای حکومتی را مجبور به اعتراف کرد که: «این معدن فاقد هر گونه دستگاه سنجش گاز و سیستم تهویه و الزامات ایمنی بوده و تونل بهصورت یکطرفه و محوطه بسته بوده است» اما با تمامی این توصیفات کارگزاران پلید رژیم همچنان عمد داشتند که تمام تقصیر را به گردن کارگران محروم و زحمتکش معدن بیاندازند.
اکنون پس از گذشت بیش از 50روز از این فاجعه تکاندهنده خبرگزاری حکومتی مهر 30خرداد ماه 96 در توضیح دلایل اصلی این حادثه بهنقل از یک منبع آگاه حکومتی پرده از روی برخی تخلفات صورت گرفته در این معدن برداشته است و مینویسد: «دو تونل دو طرف تونل اصلی این معدن بهمنظور ارتباط با تونل اصلی و برای تهویه هوای طبیعی و خارج شدن گازهای متصاعد شده و ورود و خروج اضطراری حفر شدهاند. لیکن تونل سمت چپ تونل اصلی که حدود ۱۸۰۰متر عمق دارد با اطلاع کارفرما و همچنین مسئول فنی معدن به موازات تونل اصلی ادامه پیدا نکرده و تنها ۳۰۰ تا ۴۰۰متر حفر شد. اگر این تونل به موازات تونل اصلی که کارگران در حال کار در آن بودند حفر شده بود چه بسا دسترسی به محبوس شدگان امکانپذیر بود و از مرگ تعدادی از معدنکاران جلوگیری میشد».
مهر آخوندی در ادامه ضمن اشاره به تونل سمت راست و مسیر ارتباطی بین تونل اصلی و تونل سمت راست مینویسد: «مسیری که برای ارتباط بین دو تونل دیگر تعبیه شده بود به قدری باریک بود که بعد از وقوع حادثه افراد با جثه معمولی امکان رد شدن از آن و دسترسی به تونل حادثه دیده و افراد حبس شده و شاید اجساد را نداشتند و تنها افرادی لاغر و ریز جثه به سختی میتوانستند از آن عبور کنند و اجساد را به بیرون منتقل کنند. در حالی که این مسیر ارتباطی بهمنظور دسترسی به انتهای تونل اصلی باید در حد و ابعادی احداث میشد که عبور و مرور افراد و مکش هوا از آن بهراحتی صورت گیرد».
در ادامه این گزارش که بخشهایی از واقعیت انفجار معدن یورت، توسط این خبرگزاری حکومتی بازگو شده تأکید میشود که «باطری عامل انفجار نبوده است» و ضمن پردهبرداری از تخلفات صورت گرفته در این معدن به توضیح علت فاجعه اینگونه پرداخته میشود: «انفجار در محل پیدا شدن دو باطری که عامل اصلی انفجار معرفی شدهاند رخ نداده بود، بلکه انفجار در میانه مسیر تونل اصلی رخ داده و حدود ۶۰متر از تونل دچار ریزش شده بود در حالی که باطری که معدنکاران بهصورت غیراستاندارد و برای روشن کردن لوکوموتیو خراب وارد تونل کرده بودند در انتهای تونل و بهصورت سالم پیدا شد. در حالی که تمام افرادی که در انتهای تونل در حال کار بودند با سوختگی ناشی از آتش و خفگی حاصل از کاهش شدید اکسیژن جانباخته بودند».
این منبع در ادامه در توضیح قتلعام کارگران زحمتکش معدن توسط کارفرمایان این معدن که وابسته به بسیج و سپاه پاسداران ضدمردمی رژیم آخوندی میباشد اضافه میکند: «گاز حاصل از استخراج زغالسنگ در معدن آزادشهر کمتر از ۱درصد بود و این حجم گاز به خودی خود باعث انفجار نمیشد. اما تجمع گاز در محل حفر میانی تونل و نبود مسیر ارتباطی بین تونلهای کناری برای تهویه هوا و همچنین نبود دستگاههای تهویه و از همه مهمتر خرابی دستگاههای گاز سنجی که وزارت صنعت مدعی است در این معدن به کار گرفته شده بود منجر به بروز انفجاری شدید شد که در پی آن حدود ۶۰متر از تونل ریزش کرده و کارگران بسیاری در زیر آوار ماندند».
مهر آخوندی در ادامه گزارش خود ضمن اشاره به شرایط طاقتفرسای کارگران معادن اذعان کرده است که کارگران این معدن بهرغم آگاهی به خطرات انفجار معدن صرفاً بهدلیل تنگناهای سخت معیشتی و هراس از بیکاری و عدم پرداخت حقوق معوقه به ادامه کار در این معدن تن داده بودند و بهنقل از یکی از کارگران باقیمانده از فاجعه انفجار این چنین اعتراف میکند: «در حالی که همه میدانستیم باید از تجهیزات ایمنی استفاده کنیم اما تجهیزاتی وجود نداشت که ما تخلف کنیم و استفاده نکنیم».
خبرگزاری حکومتی مهر در ادامه به فساد موجود در تمامی لایههای مختلف حکومت آخوندی این چنین اعتراف کرده است: «رئیس سازمان استاندارد در پاسخ به این سؤال که آیا معدن استاندارد نیز در کشور وجود دارد، ضمن ابراز بیاطلاعی در این مورد، گفت: اصلاً بررسی در این مورد نکردهایم که استاندارد در معادن اجرا میشود یا خیر. و در پاسخ به این سؤال که مگر انجام این بررسی برعهده سازمان استاندارد نیست، پاسخ میدهد: وظیفه ما نبوده که بررسی کنیم.
این در حالی است که طبق قوانین حاکم بر فعالیت وزارتخانههای تعاون کار و رفاه اجتماعی و همچنین وزارت صنعت نظارت بر اجرای استانداردهای ایمنی کارگران به عهده وزارت کار و نظارت بر ایمنی محیط کسب و کار و تجهیزات و ماشینآلات به عهده وزارت صنعت میباشد. اما اکنون هر یک تقصیر را به گردن دیگری میاندازد و در نهایت بهصورت تلویحی از این دو وزارتخانه سلب مسئولیت شده و مقصر اصلی سازمان نظام مهندسی که تشکل صنفی میباشد معرفی شده است.
این منبع حکومتی در ادامه گزارش خود به عاملان اصلی انفجار معدن، یعنی باندهای فاسدی که از سوی کارگزاران حکومت حمایت میشوند این چنین اعتراف مینماید: «موضوع گناهکار بودن سازمان نظام مهندسی معدن در حالی عنوان شد که این سازمان بازرسی و تهیه گزارش از تخلفات احتمالی در معادن را تا دو سال پیش به عهده داشت. در حالی که از حدود دو سال پیش و بر اساس دستور وزارت صنعت، این مسئولیت از سازمان نظام مهندسی معدن سلب و به یک شرکت خصوصی خارج از حوزه وزارت صنعت سپرده شده است. نتیجه این انتقال مسئولیت گرچه در معدن آزادشهر عیان شد، اما مشخص نیست این شرکت با چه مشخصات و سابقهیی چنین مسئولیت خطیری را به عهده گرفته و چرا تاکنون کسی از آن بهعنوان مسئول گزارش تخلفات اسمی به میان نیاورده است».
در توضیح فاجعه تکاندهنده معدن یورت روزنامه حکومتی موسوم به شرق 29خرداد 69از زبان یکی از کارگران این معدن که در گذشته در این معدن بهکار اشتغال داشته اما نهایتاً بهدلیل نبود امکانات ایمنی و سیستم تهویه در معدن از کار انصراف داده است این چنین مینویسد: «من ٢٠ سال در معدنهای مختلف کار کردهام و چند سال هم در معدن یورت بودم. سال گذشته چند مهندس کهنهکار آمدند و گفتند این معدن ایمن نیست و نمیشود کار کرد. من هم دنبال حرف آنها را گرفتم و گفتم خدا پدرتان را بیامرزد، اینجا گاز هست و تهویه هم وجود ندارد. مهندسان گفتند این گاز بالاخره منفجر میشود مگر اینکه تهویه درستی داشته باشد. آنها رفتند و کار نکردند؛ اما صاحبان معدن مدیر جدید آوردند. من گفتم اینجا تهویه ندارد، من کارگر را داخل معدن نمی فرستم. آنها هم گفتند تو هم برو جای دیگری کار کن. من از آن معدن بیرون آمدم. چند مهندس جوان آمدند و گفتند ما کار را خودمان دستمان میگیریم و اینکه میگویند معدن ایمن نیست، حرف بیخودی است. بعد هم کارگرها را به داخل تونلها فرستادند.
معضل کارگر البته این نیست؛ مشکلات دیگری هم داریم. این کارگرهای بیچاره، سختیهای زیادی کشیدهاند؛ ماهها حقوق نگرفتهاند. مگر میشود با حقوق ٩٠٠ هزار تومان در معدن کار کرد. البته همان ٩٠٠ هزار تومان را هم بهموقع نمیدهند هر چند ماه یکبار، ٩٠٠ هزار تومان میدهند. تغذیه کارگرها را ببینید به چه وضعی افتادهاند. کارگر پول توجیبی ندارد به بچهاش که به مدرسه میرود، بدهد. شده است کارگر به من گفته ٥٠٠ تومان بده که من بدهم به بچهام امروز در مدرسه از او پول خواستهاند. من از کارگرهای دیگر پول جمع کردهام.
کارگری داشتیم که پول نداشت به پسرش بدهد تا هزینه کرایه اتوبوس را بدهد و به سربازی برود. البته به خانواده کارگرهایی که کشته شدهاند پول داده و رسیدگی کردهاند؛ ولی کارگرهای دیگر ماندهاند به امان خدا».
روزنامه حکومتی شرق در ادامه گزارش خود بهنقل از یکی دیگر از کارگران معدن که چند عضو خانوادهاش را در حادثه معدن یورت از دست داده اضافه میکند: «یکی از خواستههای ما تعمیر و نگهداری تونلهای و تأمین ایمنی استاندارد تونلها است؛ همچنین اخراج مقصران این حادثه که در شرکت معدن شمال شرق هستند. این جدا از درخواست مجازات این افراد است که خواسته خانواده قربانیان بوده؛ چون آنها بودند که با رعایت نکردن نکات ایمنی، باعث این اتفاق شدند. من خودم بارها موضوع را گزارش کرده بودم و در دفاتر هم ثبت شده است؛ اما کسی گوش نمیکرد. مقدار کمبود اکسیژن به حدی بود که حتی لوکوموتیوها هم خفه میکردند و خاموش میشدند».
این کارگر زحمتکش معدن در ادامه به باندهای غارتگر و فاسد آخوندی که درصدد بازگشایی دوباره معدن بدون انجام اقدامات ایمنی میباشند اشاره مینماید و اضافه میکند: «پس از آن حادثه انفجار گفتند معدن شش ماه تعطیل خواهد بود؛ اما الآن یک ماه از پایان عملیات گذشته و میگویند کارگران باید سر کار برگردند، حتی تهدید کردهاند که فهرست را به اداره بیمه دادهاند و اگر سر کار نرویم، بیمه ما را قطع خواهند کرد».