مهمترین تیترهای روزنامههای حکومتی در روز دوشنبه 11اردیبهشت به جنگ انتخابات بین باندهای حاکم اختصاص یافته است. هیچیک از روزنامههای حکومتی اسمی از روز جهانی کارگر نیاوردهاند. اظهارات خامنهای که در وحشت از تحریم انتخابات و ناتوانیاش در مهندسی نتایج آن است مضمون مشترک همه روزنامههاست:
اعتماد: خامنه ای: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید- هر فردی کشور، نظام و امنیت را دوست دادر در انتخابات شرکت کند
بهار: خامنه ای: اجازه دست درازی به آرا را به احدی ندهید
رسالت: خامنه ای:هرکس کشور و امنیت را دوست دارد رأی بدهد
جمهوری اسلامی: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید یا ندهید اما اصرار دارم که در پای صندوق رأی حاضر باشید
شرق: خامنه ای: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید یا ندهید
کیهان: خامنه ای: سایه جنگ را حضور ملت رفع کرده نه مسئولان – حمایت از طبقات ضعیف اولویت جدی نامزدهای انتخابات باشد
همدلی: خامنه ای: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی دهید
حملات متقابل باندها به مهرههای انتخاباتی یکدیگر بیشترین عنوانها را به خود اختصاص داده است. حملات روی فساد و چپاول و ناکارآمدی متمرکز است:
بهار: خامنه ای: اجازه دست درازی به آرا را به احدی ندهید
رسالت: خامنه ای:هرکس کشور و امنیت را دوست دارد رأی بدهد
جمهوری اسلامی: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید یا ندهید اما اصرار دارم که در پای صندوق رأی حاضر باشید
شرق: خامنه ای: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید یا ندهید
کیهان: خامنه ای: سایه جنگ را حضور ملت رفع کرده نه مسئولان – حمایت از طبقات ضعیف اولویت جدی نامزدهای انتخابات باشد
همدلی: خامنه ای: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی دهید
حملات متقابل باندها به مهرههای انتخاباتی یکدیگر بیشترین عنوانها را به خود اختصاص داده است. حملات روی فساد و چپاول و ناکارآمدی متمرکز است:
آرمان: تاجیک: قالیباف با خود شکنی دنبال رأی است
آفتاب یزد: با جعل حدیث روحانی را تخریب میکنند
آفتاب یزد: با جعل حدیث روحانی را تخریب میکنند
آفتاب یزد: جواد امیری: هنوز در شهر تهران این پرسش هست که چرا بهرغم آلودگیها، برج سازیها تداوم دارد – واقعیت را نباید انکار کرد که شکاف طبقاتی در جامعه ما در حال تشدید است ولی از قضا کسانی که از لحاظ فکری به این نامزد اصولگرا وابسته هستند در این تشدید شکاف طبقاتی و تخریب نقش موثری دارند
بهار: واکنش اژهای به ادعای قالیباف: اینکه یک متهم حرفی بزند بهمعنای اثبات حرفش نیست
رسالت: اژه ای: سخنگوی قوه قضاییه: حتی یک مورد از حقوقهای نجومی مربوط به دولت قبل نبود
شهروند: آخوندی: مدعیان عدالت گستری همه ظرفیتهای زیستی نسلهای بعد را به حراج گذاشتهاند- بسیاری از محلههای تهران در ساختار اجتماعی هیچ نمایندهای ندارد
کارون: روحانی: چرا در آن ۸سال شغل درست نکردید؟
بهار: واکنش اژهای به ادعای قالیباف: اینکه یک متهم حرفی بزند بهمعنای اثبات حرفش نیست
رسالت: اژه ای: سخنگوی قوه قضاییه: حتی یک مورد از حقوقهای نجومی مربوط به دولت قبل نبود
شهروند: آخوندی: مدعیان عدالت گستری همه ظرفیتهای زیستی نسلهای بعد را به حراج گذاشتهاند- بسیاری از محلههای تهران در ساختار اجتماعی هیچ نمایندهای ندارد
کارون: روحانی: چرا در آن ۸سال شغل درست نکردید؟
کیهان: خامنه ای: سایه جنگ را حضور ملت رفع کرده نه مسئولان
کیهان: اژهای خبر داد: حقوق مدیران یک وزارتخانه در دولت یازدهم 150 تا 200 میلیون تومان بود – کشف محموله بزرگ پوشاک مظنون به قاچاق از ویلای یک وزیر
مردمسالاری: شوخی تلخ انتخاباتی – ادعای قالیباف درباره مترو نیز تکذیب شد
وقایع اتفاقیه: صادق خرازی: نمیتوان رئیسجمهور را سانسور کرد
وطن امروز: رئیسی: صندوق معلمان را به یغما بردند
کیهان: اژهای خبر داد: حقوق مدیران یک وزارتخانه در دولت یازدهم 150 تا 200 میلیون تومان بود – کشف محموله بزرگ پوشاک مظنون به قاچاق از ویلای یک وزیر
مردمسالاری: شوخی تلخ انتخاباتی – ادعای قالیباف درباره مترو نیز تکذیب شد
وقایع اتفاقیه: صادق خرازی: نمیتوان رئیسجمهور را سانسور کرد
وطن امروز: رئیسی: صندوق معلمان را به یغما بردند
همدلی: مهرعلیزاده: وضع شهرداری وخیمتر از دولت احمدینژاد است
روزنامههای هردو باند متن کلیشهیی اظهارات خامنهای را انعکاس دادهاند که ضمن کلی گویی در مورد کار و کارگر در وحشت از انزوای مردمی گدایی رأی به هرکس که بخواهند را کرده است. و ضمن ابراز ناتوانی از مهندسی در انتخابات روحانی را نیز مورد حمله قرار داده است:
روزنامههای هردو باند متن کلیشهیی اظهارات خامنهای را انعکاس دادهاند که ضمن کلی گویی در مورد کار و کارگر در وحشت از انزوای مردمی گدایی رأی به هرکس که بخواهند را کرده است. و ضمن ابراز ناتوانی از مهندسی در انتخابات روحانی را نیز مورد حمله قرار داده است:
کیهان: رهبر انقلاب تأکید فرمودند سایه جنگ را حضور ملت رفع کرده نه مسئولان
در انتخابات پیش رو نیز هرکس، «کشور، نظام و امنیت» را دوست دارد در انتخابات شرکت کند
ایشان، «تأمین امنیت شغلی» و «تأمین معیشت کارگران» را دو وظیفه مهم مسئولان خواندند و گفتند: دولت، کارفرما، کارگر و کارآفرین هر یک به سهم خود در سامان یافتن مشکلات جامعه کارگری در این زمینه مسئول هستند و باید وظایف خود را دنبال کنند.
و افزودند: اگر مسأله اشتغال به شکل مناسبی حل شود، آسیبهای اجتماعی از جمله مواد مخدر، مشکلات جوانان و آفتهای ناشی از بیکاری و بیکارگی هم کاهش محسوس خواهد یافت.
هرکس مسئول اجرایی کشور شود و همه کسانی که در دولت آینده مسئولیت بخشهای اقتصادی را برعهده میگیرند، باید از همان روز اول، همت و تلاش خود را به حل مشکل اشتغال معطوف کنند، چرا که در این موضوع مهم، حتی یک روز تأخیر جایز نیست.
در ادامه سخنانشان با ابراز خرسندی از اینکه فضای انتخاباتی در کشور در حال گرم شدن است، افزودند: ملت عزیز بدانند حضور در انتخابات در موضوع امنیت ملی تعیینکننده است و اگر مردم پای صندوقهای رأی بیایند، کشور در امنیت باقی خواهد ماند.
اگر میان ملت و نظام فاصله بیفتد و مردم به صحنه نیایند، دشمنان هر کاری بخواهند انجام میدهند چرا که این کارها برای آنها خیلی هم سخت نیست همانطور که در جاهای دیگر دنیا این کارها را کردهاند.
رهبر انقلاب با انتقاد از کسانی که حضور خود را باعث دور شدن سایه جنگ از کشور میدانند، افزودند: گاهی میشنویم بعضی میگویند یا در گذشته گفتهاند که وقتی ما آمدیم مسئولیت پیدا کردیم، توانستیم سایه جنگ را از سر کشور رفع کنیم، اما این حرفها درست نیست و واقعیت آن است که در تمامی سالهای متمادی، حضور ملت در صحنه، باعث رفع سایه جنگ و تعرض از سر ایران شده است.
افزودند: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید یا ندهید، اما اصرار دارم که در پای صندوق رأی حاضر باشید و به هر کسی تشخیص میدهید رأی دهید.
آرای مردم امانت است؛ در نهایت احتیاط و مراقبت این امانت سنگین را حفظ کنید و اجازه دست درازی به احدی را ندهید.
روزنامههای باند روحانی مهمترین حملات خود را روی قالیباف متمرکز کردهاند. در این حملات به تشدید فاصله طبقاتی در نظام ولایت فقیه اعتراف شده است:
در انتخابات پیش رو نیز هرکس، «کشور، نظام و امنیت» را دوست دارد در انتخابات شرکت کند
ایشان، «تأمین امنیت شغلی» و «تأمین معیشت کارگران» را دو وظیفه مهم مسئولان خواندند و گفتند: دولت، کارفرما، کارگر و کارآفرین هر یک به سهم خود در سامان یافتن مشکلات جامعه کارگری در این زمینه مسئول هستند و باید وظایف خود را دنبال کنند.
و افزودند: اگر مسأله اشتغال به شکل مناسبی حل شود، آسیبهای اجتماعی از جمله مواد مخدر، مشکلات جوانان و آفتهای ناشی از بیکاری و بیکارگی هم کاهش محسوس خواهد یافت.
هرکس مسئول اجرایی کشور شود و همه کسانی که در دولت آینده مسئولیت بخشهای اقتصادی را برعهده میگیرند، باید از همان روز اول، همت و تلاش خود را به حل مشکل اشتغال معطوف کنند، چرا که در این موضوع مهم، حتی یک روز تأخیر جایز نیست.
در ادامه سخنانشان با ابراز خرسندی از اینکه فضای انتخاباتی در کشور در حال گرم شدن است، افزودند: ملت عزیز بدانند حضور در انتخابات در موضوع امنیت ملی تعیینکننده است و اگر مردم پای صندوقهای رأی بیایند، کشور در امنیت باقی خواهد ماند.
اگر میان ملت و نظام فاصله بیفتد و مردم به صحنه نیایند، دشمنان هر کاری بخواهند انجام میدهند چرا که این کارها برای آنها خیلی هم سخت نیست همانطور که در جاهای دیگر دنیا این کارها را کردهاند.
رهبر انقلاب با انتقاد از کسانی که حضور خود را باعث دور شدن سایه جنگ از کشور میدانند، افزودند: گاهی میشنویم بعضی میگویند یا در گذشته گفتهاند که وقتی ما آمدیم مسئولیت پیدا کردیم، توانستیم سایه جنگ را از سر کشور رفع کنیم، اما این حرفها درست نیست و واقعیت آن است که در تمامی سالهای متمادی، حضور ملت در صحنه، باعث رفع سایه جنگ و تعرض از سر ایران شده است.
افزودند: هرگز نمیگویم به چه کسی رأی بدهید یا ندهید، اما اصرار دارم که در پای صندوق رأی حاضر باشید و به هر کسی تشخیص میدهید رأی دهید.
آرای مردم امانت است؛ در نهایت احتیاط و مراقبت این امانت سنگین را حفظ کنید و اجازه دست درازی به احدی را ندهید.
روزنامههای باند روحانی مهمترین حملات خود را روی قالیباف متمرکز کردهاند. در این حملات به تشدید فاصله طبقاتی در نظام ولایت فقیه اعتراف شده است:
شرق: پرسش تاجزاده از قالیباف: شما جزء ٩٦درصدید؟
نخستین سؤالی که باید از آقای قالیباف پرسید، اینکه ایده درخشان ٩٦ درصد و چهار درصد را از کجا آورده
همه شواهد نشان میدهد قالیباف در سال ٨٤ و ٩٢ و ٩٦ گرانترین ستادها را داشته و حتی ستاد احمدینژاد و صادق محصولی - میلیاردر معروف هم به اندازه ستادهای ایشان خرج نکرده است. حالا سؤال من این است که وقتی شمای قالیباف نه حزبی پشت سرت بوده و نه این سالها کار اقتصادی کردهای، چه کسی حامی این هزینههای کلان بوده؟ ایشان ادعا میکند که وقف جامعه است بنابراین این میزان مخارج را ٩٦ درصد تأمین کردند یا بخشهایی از این چهار درصد زالوصفت
قالیباف بهدلیل افشای املاک نجومی و استخدامهای نجومی تحت فشار زیادی قرار گرفته و برای اینکه به جلو فرار و ذهن مردم را از مسائل مدیریتی خود دور کند، به این ماجرای تقسیمبندی «محرومان» و «زالوصفتان» رسیده است. اما اشتباه استراتژیک او دقیقاً این بوده که با طرح این بحث هم باز برای خودش پاشنه آشیل دیگری درست کرده، جامعه که در چهار سال زالوصفت نمیشود. ٩٦ درصد و چهار درصد نمیشود. پس اگر دکترین ایشان این بوده ما همیشه این میزان زالوصفتی و محرومیت را داشتهایم، چرا در دورههای پیش، از این نکته سخن نگفته بود؟
مسأله شکاف اجتماعی و آسیبهای اجتماعی نکته قابل کتمانی نیست
اگر ادعای قالیباف درست باشد، پس تکلیف رسالتهای مردمیترین انقلاب چند دهه اخیر چه میشود؟! این آمارها برای هر نظامی شکننده و ناامیدکننده است.
تنها مقامی که تلاش کرد درباره املاک نجومی و دیگر مسائل سکوت کند، شخص قالیباف بود. او که منابع عمومی را در اختیار افراد خاصی قرار داده، تلاش کرد این تفحص صورت نگیرد و آنقدر از رأینیاوردن تفحص خوشحال بود که دستپاچه شد و از نمایندگان و رئیس مجلس تشکر کرد!
خودسرها همواره ضربات جبرانناپذیری به امنیت و منافع مردم وارد کردهاند و این را هم باید آقای قالیباف شفاف کند. آیا حملهکننده به سفارت عربستان، جزء ٩٦ درصد است و در برابر چهار درصد زالوصفتان قرار گرفته؟ آیا آتشزنندگان سفارت عربستان که یکی از آنها مسئول ستاد قالیباف در استان البرز است، جزء ٩٦ درصدند؟ مگر نه اینکه حمله به سفارت رهاوردی جز لطمهواردکردن به دستاورد برجام و بهویژه سرمایهگذاری خارجی و جذب توریسم بهدنبال نداشت، آیا واقعاً حملهکنندگان در آن لحظات حساس و دشوار به فکر منافع، جیب و اقتصاد مردم بودند.
آقای قالیباف به شکل مدرن پژوهش کرده باشد، یا خوابنما شده باشد یا هر نکته دیگری، خودش هم نفهمیده با این حرف چه لطمهای به نظام وارد کرده است. اگر این اعداد و ارقام درست نباشد، معنایش این است که آقای قالیباف بهخاطر جلب رأی
نظامی را که برآمده از مردمیترین انقلاب بشر است، به ٩٦ درصد محروم و چهار درصد زالوصفت تقسیم کرده. بعید میدانم قالیباف جرأت طرح چنین مسألهای را داشته باشد که حاصل ٤٠ سال کار و زحمت نظام این بوده که ٩٦ درصد محروم و ٤ درصد زالوصفت در جامعه داشته باشیم.
آرمان: شکایت روحانی به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات
مشاور فرهنگی رئیسجمهور اظهار کرد: آقای روحانی بهدلیل اتهاماتی که دربیان مناظره روز جمعه علیه او مطرح شد به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات شکایت کرد.
آرمان:حسام الدین آشنا در گفتگو با ایسنا، با اشاره به اعلام شکایت حسن روحانی به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات بهدلیل تخلفات صورت گرفته در نخستین مناظره انتخاباتی اظهار کرد: آقای روحانی بهدلیل طرح سه اتهام از سوی آقای قالیباف و عدم تخصیص فرصت برای پاسخگویی به این اتهامات به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری شکایت کرده است.
وی خاطرنشان کرد: انتظار داریم همانطور که مقام معظم رهبری امروز در صحبتهای خود مطرح کردهاند کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات رأی مردم را حق الناس بداند و به این شکایت رسیدگی کند.
تمرکز روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع روی روحانی و کارنامه وی است:
نخستین سؤالی که باید از آقای قالیباف پرسید، اینکه ایده درخشان ٩٦ درصد و چهار درصد را از کجا آورده
همه شواهد نشان میدهد قالیباف در سال ٨٤ و ٩٢ و ٩٦ گرانترین ستادها را داشته و حتی ستاد احمدینژاد و صادق محصولی - میلیاردر معروف هم به اندازه ستادهای ایشان خرج نکرده است. حالا سؤال من این است که وقتی شمای قالیباف نه حزبی پشت سرت بوده و نه این سالها کار اقتصادی کردهای، چه کسی حامی این هزینههای کلان بوده؟ ایشان ادعا میکند که وقف جامعه است بنابراین این میزان مخارج را ٩٦ درصد تأمین کردند یا بخشهایی از این چهار درصد زالوصفت
قالیباف بهدلیل افشای املاک نجومی و استخدامهای نجومی تحت فشار زیادی قرار گرفته و برای اینکه به جلو فرار و ذهن مردم را از مسائل مدیریتی خود دور کند، به این ماجرای تقسیمبندی «محرومان» و «زالوصفتان» رسیده است. اما اشتباه استراتژیک او دقیقاً این بوده که با طرح این بحث هم باز برای خودش پاشنه آشیل دیگری درست کرده، جامعه که در چهار سال زالوصفت نمیشود. ٩٦ درصد و چهار درصد نمیشود. پس اگر دکترین ایشان این بوده ما همیشه این میزان زالوصفتی و محرومیت را داشتهایم، چرا در دورههای پیش، از این نکته سخن نگفته بود؟
مسأله شکاف اجتماعی و آسیبهای اجتماعی نکته قابل کتمانی نیست
اگر ادعای قالیباف درست باشد، پس تکلیف رسالتهای مردمیترین انقلاب چند دهه اخیر چه میشود؟! این آمارها برای هر نظامی شکننده و ناامیدکننده است.
تنها مقامی که تلاش کرد درباره املاک نجومی و دیگر مسائل سکوت کند، شخص قالیباف بود. او که منابع عمومی را در اختیار افراد خاصی قرار داده، تلاش کرد این تفحص صورت نگیرد و آنقدر از رأینیاوردن تفحص خوشحال بود که دستپاچه شد و از نمایندگان و رئیس مجلس تشکر کرد!
خودسرها همواره ضربات جبرانناپذیری به امنیت و منافع مردم وارد کردهاند و این را هم باید آقای قالیباف شفاف کند. آیا حملهکننده به سفارت عربستان، جزء ٩٦ درصد است و در برابر چهار درصد زالوصفتان قرار گرفته؟ آیا آتشزنندگان سفارت عربستان که یکی از آنها مسئول ستاد قالیباف در استان البرز است، جزء ٩٦ درصدند؟ مگر نه اینکه حمله به سفارت رهاوردی جز لطمهواردکردن به دستاورد برجام و بهویژه سرمایهگذاری خارجی و جذب توریسم بهدنبال نداشت، آیا واقعاً حملهکنندگان در آن لحظات حساس و دشوار به فکر منافع، جیب و اقتصاد مردم بودند.
آقای قالیباف به شکل مدرن پژوهش کرده باشد، یا خوابنما شده باشد یا هر نکته دیگری، خودش هم نفهمیده با این حرف چه لطمهای به نظام وارد کرده است. اگر این اعداد و ارقام درست نباشد، معنایش این است که آقای قالیباف بهخاطر جلب رأی
نظامی را که برآمده از مردمیترین انقلاب بشر است، به ٩٦ درصد محروم و چهار درصد زالوصفت تقسیم کرده. بعید میدانم قالیباف جرأت طرح چنین مسألهای را داشته باشد که حاصل ٤٠ سال کار و زحمت نظام این بوده که ٩٦ درصد محروم و ٤ درصد زالوصفت در جامعه داشته باشیم.
آرمان: شکایت روحانی به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات
مشاور فرهنگی رئیسجمهور اظهار کرد: آقای روحانی بهدلیل اتهاماتی که دربیان مناظره روز جمعه علیه او مطرح شد به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات شکایت کرد.
آرمان:حسام الدین آشنا در گفتگو با ایسنا، با اشاره به اعلام شکایت حسن روحانی به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات بهدلیل تخلفات صورت گرفته در نخستین مناظره انتخاباتی اظهار کرد: آقای روحانی بهدلیل طرح سه اتهام از سوی آقای قالیباف و عدم تخصیص فرصت برای پاسخگویی به این اتهامات به کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری شکایت کرده است.
وی خاطرنشان کرد: انتظار داریم همانطور که مقام معظم رهبری امروز در صحبتهای خود مطرح کردهاند کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات رأی مردم را حق الناس بداند و به این شکایت رسیدگی کند.
تمرکز روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع روی روحانی و کارنامه وی است:
کیهان: کدام نامزد شایستهتر است؟ (
انسان معمولی برای خرید یک جفت کفش یا لباس، حتماً چند ساعت وقت میگذارد؛ چه رسد به اینکه بخواهد برای فرزند خود همسر اختیار کند. با این وصف اگر شنیدیم نایب رئیس مجلس در جواب اعتراضها میگوید «20دقیقه هم برای بررسی و تصویب برجام زیاد بود» - حال آن که حاوی تعهدات 15ساله بود- آیا نباید در عقل چنین صاحب منصبیشک کنیم؟ یا اگر شنیدیم فلان و بهمان میگویند روزگار، دوره مذاکره و گفتمان است نه موشک، و موشکپرانی کم عقلی است (!) آیا نباید درباره نفوذ بیخردی به میان برخی متولیان امور نگران شویم؟
اگر دیدیم فلان مدیر روزنامه مدعی اصلاحطلبی و نماینده مجلس، 170 میلیون تومان از مفسد اقتصادی مشهور هدیه میگیرد و سالها بعد با همان آدم بدنام کله پاچه میل میکند، و با همه اینها آروغ مبارزه با فساد اقتصادی در تیترهای اول روزنامه میزند، آیا نباید نگران شد؟ اگر سراغ وزیران چند هزار میلیاردی را گرفتیم که فهرست اموال خود را به قوه قضاییه ندادهاند و دیدیم یکی از همانها در فضای عمومی، فرماندار فلان شهر حاشیهای را -به صرف اینکه گوشهیی از رنجهای مردم را منتقل کرده- مورد اهانت قرار میدهد و میگوید «بیشعور! تو نماینده مردمی یا دولت؟ اگر گذاشتم یک روز دیگر اینجا بمانی»، نباید از وقوع برخی انحرافها نگران شویم و برای قبیل این روندها اقدام کنیم؟
اگر قرارشد مثلاً با سفارش فلان عنصر متنفّذ در دولت، مدیران ویژهخوار در بانک ملت و تجارت و رفاه کارگران و... منصوب شوند - و حقوق و پاداشهای 30 تا 734 میلیون تومانی بگیرند- معلوم است که این قبیل افراد جگونه مدیریت میکنند و یک قلم خروجی آنها میشود بالغ بر 5هزار میلیارد تومان زیان سهامداران دو بانک در بورس طی سال گذشته؛ یا 11هزار میلیارد تومان غارت امانت معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان! این خیانتها را نمیشود با افزایش حقوق ناگهانی و شب انتخاباتی مستمریبگیران و کارگران و فرهنگیان جبران کرد.
نمیشود دروازه واردات را چنان تبدیل به اتوبان کرد که کشور با رشد 22 درصدی در یک سال، تبدیل به چهارمین رکوددار دنیا شود و آن وقت برای کارگر و کارخانه و تولیدکننده و فعال اقتصادی هم سوگواریهای شب انتخاباتی ترتیب داد.
نمیشود انبوهساز مسکن بود و از پیشرفت پروژه مسکن مهر که موجب کاهش قیمت انحصارات شما شده، ناراحت نشد
به راستی چگونه میشود به مردم گفت تورم را 8 درصد کردهایم و کارگر و کارمند انتظار افزایش حقوق بیش از این نداشته باشند، اما هزینه جاری دستگاههای تحت نظر شما در این چند سال، با 3 برابر افزایش (300 درصد) روبهرو شده باشد. بالاخره نرخ تورم 8 درصد بوده یا 100 درصد؟!
رسالت: جامعهای تشنه ابرسیاستمدار
قضیه؛ دولتی که «اعتدال» را به «متوسط الحالی» و «بی حالی» تأویل برده است، آشکارا به نقطه ”نمیشود“ و ”نداریم“ و ”نمیتوانیم“ رسیده است، و حتی آن چنان سر در گم و سرسام زده مینماید که این سه شعار ضدانتخاباتی را با شعارهای انتخاباتی اشتباه گرفته است، و آنها را مدام و به صد زبان تکرار میکند: ”نمیشود“ و ”نداریم“ و ”نمیتوانیم“.
جوان: مفهوم 4 درصدی چیست؟
از سال 1368 تاکنون یک دالان ویژه برای تصاحب مزیتهای نسبی کشور در حوزه اقتصادی به وجود آمده است که پرچمداران عیان و نهان آن کسانی هستند که در دولتهای سازندگی، اصلاحات و اکنون مدیریتهای کلان نظام را بر عهدهدارند.
مهمترین حجت برای قضاوت در این باره میلیاردر شدن تعدادی از مدیران و کارکنان دولت سازندگی از 68 تا امروز است. چندین وزیر میلیاردر اکنون وجود دارد که در دولت هاشمی (و کمتر در دولت خاتمی) بودهاند. سؤال این است که یک کارمند نظام – حتی اگر وزیر باشد - چگونه طی 35سال میتواند ثروت خود را به هزار میلیارد افزایش دهد؟ قطعاً این افزایش از راههای عرفی حرام و دزدیهای مصطلح نیست.
راز آن «رانت اطلاعات» است و مفهوم دیگر آن شناسایی مزیتهای اقتصادی کشور در حوزه دولتی و انتقال آن به بخش خصوصی برای دوران پساقدرت است. در کابینه فعلی وزرایی هستند که 25سال وزیرند. وزیر 12ساله، 15ساله، 18ساله و… نیز وجود دارد. این «محفظه مدیریتی» میعادگاه رشد طبقه 4 درصدی و اطرافیان است. کمتر وزیری را میتوان از دولت سازندگی نام برد که صاحب چندین شرکت نباشد. کمتر مدیر ارشد دولت سازندگی را میتوان نام برد که دستی در پتروشیمی یا مناطق آزاد یا انحصار صادرات و واردات استراتژیک نداشته باشد. این افراد با تابعین، برخی استانداران، مدیران ارشد وقت و خانوادهها همان 4 درصدی هستند... این جماعت قابل تعقیب حقوقی نیستند چرا که همه ضوابط حقوقی را رعایت میکنند. راز میلیاردرهای 4 درصدی فقط رانت اطلاعات است. فرض کنید دولت مصوب مینماید فلان نقطه کشور منطقه یا بندر آزاد تجاری شود. قبل از رسانهیی شدن این مصوبه چه کسانی زمینهای منطقه مد نظر را سریعاً میخرند و به نام خود میکنند؟
وطن امروز: نگفتم! نمیتوانم! نمیشود!
، مهمترین و کلیدیترین بخش مناظره روز جمعه انکار برنامهییجاد سالی یکمیلیون شغل از سوی حسن روحانی برخلاف وعدههای فلهای ارائه شده به مردم در سال 92 بود. امروز مرور وعدههای دیروز صرف ندارد و صلاح این است که وعده «درآمد سرشار» همگانی و بیمیلی مردم به دریافت یارانه به علت توانگری اقتصادی همگانی بایگانی شود. قول ایجاد 4 میلیون شغل در حوزه گردشگری هم که وابسته به جذب 10 میلیون گردشگر بود! بگذریم که بنا بر آمار رسمی دولت قریب به 20 میلیون گردشگر هم به ایران آمده ولی چرخ اشتغال ملت کماکان در زنجیر است.
برخی روزنامههای باند خامنهای سوار بر اظهارات وی حملاتشان را بر ادعاهای روحانی شدیدتر کرده و زیر آب برجام را هم زدهاند:
انسان معمولی برای خرید یک جفت کفش یا لباس، حتماً چند ساعت وقت میگذارد؛ چه رسد به اینکه بخواهد برای فرزند خود همسر اختیار کند. با این وصف اگر شنیدیم نایب رئیس مجلس در جواب اعتراضها میگوید «20دقیقه هم برای بررسی و تصویب برجام زیاد بود» - حال آن که حاوی تعهدات 15ساله بود- آیا نباید در عقل چنین صاحب منصبیشک کنیم؟ یا اگر شنیدیم فلان و بهمان میگویند روزگار، دوره مذاکره و گفتمان است نه موشک، و موشکپرانی کم عقلی است (!) آیا نباید درباره نفوذ بیخردی به میان برخی متولیان امور نگران شویم؟
اگر دیدیم فلان مدیر روزنامه مدعی اصلاحطلبی و نماینده مجلس، 170 میلیون تومان از مفسد اقتصادی مشهور هدیه میگیرد و سالها بعد با همان آدم بدنام کله پاچه میل میکند، و با همه اینها آروغ مبارزه با فساد اقتصادی در تیترهای اول روزنامه میزند، آیا نباید نگران شد؟ اگر سراغ وزیران چند هزار میلیاردی را گرفتیم که فهرست اموال خود را به قوه قضاییه ندادهاند و دیدیم یکی از همانها در فضای عمومی، فرماندار فلان شهر حاشیهای را -به صرف اینکه گوشهیی از رنجهای مردم را منتقل کرده- مورد اهانت قرار میدهد و میگوید «بیشعور! تو نماینده مردمی یا دولت؟ اگر گذاشتم یک روز دیگر اینجا بمانی»، نباید از وقوع برخی انحرافها نگران شویم و برای قبیل این روندها اقدام کنیم؟
اگر قرارشد مثلاً با سفارش فلان عنصر متنفّذ در دولت، مدیران ویژهخوار در بانک ملت و تجارت و رفاه کارگران و... منصوب شوند - و حقوق و پاداشهای 30 تا 734 میلیون تومانی بگیرند- معلوم است که این قبیل افراد جگونه مدیریت میکنند و یک قلم خروجی آنها میشود بالغ بر 5هزار میلیارد تومان زیان سهامداران دو بانک در بورس طی سال گذشته؛ یا 11هزار میلیارد تومان غارت امانت معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان! این خیانتها را نمیشود با افزایش حقوق ناگهانی و شب انتخاباتی مستمریبگیران و کارگران و فرهنگیان جبران کرد.
نمیشود دروازه واردات را چنان تبدیل به اتوبان کرد که کشور با رشد 22 درصدی در یک سال، تبدیل به چهارمین رکوددار دنیا شود و آن وقت برای کارگر و کارخانه و تولیدکننده و فعال اقتصادی هم سوگواریهای شب انتخاباتی ترتیب داد.
نمیشود انبوهساز مسکن بود و از پیشرفت پروژه مسکن مهر که موجب کاهش قیمت انحصارات شما شده، ناراحت نشد
به راستی چگونه میشود به مردم گفت تورم را 8 درصد کردهایم و کارگر و کارمند انتظار افزایش حقوق بیش از این نداشته باشند، اما هزینه جاری دستگاههای تحت نظر شما در این چند سال، با 3 برابر افزایش (300 درصد) روبهرو شده باشد. بالاخره نرخ تورم 8 درصد بوده یا 100 درصد؟!
رسالت: جامعهای تشنه ابرسیاستمدار
قضیه؛ دولتی که «اعتدال» را به «متوسط الحالی» و «بی حالی» تأویل برده است، آشکارا به نقطه ”نمیشود“ و ”نداریم“ و ”نمیتوانیم“ رسیده است، و حتی آن چنان سر در گم و سرسام زده مینماید که این سه شعار ضدانتخاباتی را با شعارهای انتخاباتی اشتباه گرفته است، و آنها را مدام و به صد زبان تکرار میکند: ”نمیشود“ و ”نداریم“ و ”نمیتوانیم“.
جوان: مفهوم 4 درصدی چیست؟
از سال 1368 تاکنون یک دالان ویژه برای تصاحب مزیتهای نسبی کشور در حوزه اقتصادی به وجود آمده است که پرچمداران عیان و نهان آن کسانی هستند که در دولتهای سازندگی، اصلاحات و اکنون مدیریتهای کلان نظام را بر عهدهدارند.
مهمترین حجت برای قضاوت در این باره میلیاردر شدن تعدادی از مدیران و کارکنان دولت سازندگی از 68 تا امروز است. چندین وزیر میلیاردر اکنون وجود دارد که در دولت هاشمی (و کمتر در دولت خاتمی) بودهاند. سؤال این است که یک کارمند نظام – حتی اگر وزیر باشد - چگونه طی 35سال میتواند ثروت خود را به هزار میلیارد افزایش دهد؟ قطعاً این افزایش از راههای عرفی حرام و دزدیهای مصطلح نیست.
راز آن «رانت اطلاعات» است و مفهوم دیگر آن شناسایی مزیتهای اقتصادی کشور در حوزه دولتی و انتقال آن به بخش خصوصی برای دوران پساقدرت است. در کابینه فعلی وزرایی هستند که 25سال وزیرند. وزیر 12ساله، 15ساله، 18ساله و… نیز وجود دارد. این «محفظه مدیریتی» میعادگاه رشد طبقه 4 درصدی و اطرافیان است. کمتر وزیری را میتوان از دولت سازندگی نام برد که صاحب چندین شرکت نباشد. کمتر مدیر ارشد دولت سازندگی را میتوان نام برد که دستی در پتروشیمی یا مناطق آزاد یا انحصار صادرات و واردات استراتژیک نداشته باشد. این افراد با تابعین، برخی استانداران، مدیران ارشد وقت و خانوادهها همان 4 درصدی هستند... این جماعت قابل تعقیب حقوقی نیستند چرا که همه ضوابط حقوقی را رعایت میکنند. راز میلیاردرهای 4 درصدی فقط رانت اطلاعات است. فرض کنید دولت مصوب مینماید فلان نقطه کشور منطقه یا بندر آزاد تجاری شود. قبل از رسانهیی شدن این مصوبه چه کسانی زمینهای منطقه مد نظر را سریعاً میخرند و به نام خود میکنند؟
وطن امروز: نگفتم! نمیتوانم! نمیشود!
، مهمترین و کلیدیترین بخش مناظره روز جمعه انکار برنامهییجاد سالی یکمیلیون شغل از سوی حسن روحانی برخلاف وعدههای فلهای ارائه شده به مردم در سال 92 بود. امروز مرور وعدههای دیروز صرف ندارد و صلاح این است که وعده «درآمد سرشار» همگانی و بیمیلی مردم به دریافت یارانه به علت توانگری اقتصادی همگانی بایگانی شود. قول ایجاد 4 میلیون شغل در حوزه گردشگری هم که وابسته به جذب 10 میلیون گردشگر بود! بگذریم که بنا بر آمار رسمی دولت قریب به 20 میلیون گردشگر هم به ایران آمده ولی چرخ اشتغال ملت کماکان در زنجیر است.
برخی روزنامههای باند خامنهای سوار بر اظهارات وی حملاتشان را بر ادعاهای روحانی شدیدتر کرده و زیر آب برجام را هم زدهاند:
وطن امروز: نامزد ناخوشاحوال انتخابات، در بزرگترین دروغ ممکن، ادعا میکند سایه شوم جنگ را توافق کذا از سر این کشور دور کرد! شگفتا! همان توافق که بنا به اعتراف خودشان «تقریبا هیچ» سودی برای این مردم نداشته! و همان توافق که باز بنا به اعتراف خودشان، مکرر توسط دشمن بدعهد، نقض شده! و همان توافق که معالاسف، دشمن را به امتیازات بسیار بزرگی رساند که حتی از دل جنگ هم قادر نبود به آن فتوحات برسد!
دشمن مگر در خواب میتوانست از دل جنگ، مظهر خودکفایی ما را با کوهی از سیمان بپوشاند، اما با وجود این دیپلوماتها و این دیپلوماسی و این دولت و این دولتمرد، متأسفانه دشمن توانست در رآکتور اراک را گل بگیرد! و البته تحریمها هم در همان روز اجرای برجام، بالمره لغو نشود! و سانتریفیوژها که نچرخد هیچ، چرخ ارج و آزمایش و دهها کارخانه بزرگ دیگر و صدها کارگاه کوچک دیگر هم نچرخد! آری! اینچنین است آقای روحانی! سایه شوم سیمان را توافق حضرتعالی درون رآکتور اراک ریخت، آنهم چی؟! بیآن که همه تحریمها در همان روز اجرای برجام، بالمره لغو شود! پس اگر قرار بود سایه شوم جنگ را توافق تقریباً هیچ مدام نقضشده توسط دشمن، از سر این کشور بردارد، تا الآن حضرت کدخدا بر سر امنیت این مرزوبوم هم سیمان سیاه جنگ کشیده بود!
در روزنامههای باند روحانی ضمن حمله به ادعاهای اقتصادی باند رقیب نسبت به پیامدهای اجتماعی محقق نشدن شعارها هشدار دادهاند که «جامعه را به سوی پرتگاه نکشانند»:
ابتکار: میتوان فرض کرد که قالیباف از شهروندان رأی کافی گرفته و به ریاستجمهوری رسیده است. در این صورت او باید هر ماه حدود 11هزار 250 میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت کند که در سال معادل 135هزار میلیارد تومان خواهد شد که تقریباً برابر کل درآمدهای مالیاتی سال 1395 است. یعنی دولت وی در سال جدید چیزی از مالیات برای هزینه کردن در بهداشت و درمان، آموزش و تحصیل و... نخواهد داشت. با توجه به اینکه میانگین نرخ هر دلار در سال 1395 معادل 3800 تومان بوده است. وعده داده شده از طرف قالیباف 35 میلیارد دلار خواهد شد که شانه به شانه درآمد حاصل از صادرات نفت است. هیچ اقتصاددان و کارشناسی باور نمیکند که وعده داده شده از سوی شهردار تهران واز کاندیداهای انتخابات دوازدهم محقق شود و نیک میشود فهمید که این حرف پشت در پس پرده دارد. یک احتمال این است که قالیباف میداند در صورت محقق شدن فرض برنده شدن وی، مجلس مانع کار خواهد شد و او تقصیرها را بر گردن مجلس میاندازد. یک احتمال دیگر و عجیب البته آن است که شهردار تهران و دوستانش به محلهایی از درآمد دسترسی دارند که دولت یازدهم و رئیس آن به
محلهای یاد شده درآمدی دسترسی ندارند. احتمال دیگر این است که قالیباف میداند رأی نمیآورد و با این ادعای خود دولت بعدی را با دردسر مواجه خواهد کرد که اگر وی آمده بود یارانهها را 3 برابر میکرد و حالا دولت فعلی دستکم 2 برابر کند. به نظر
میرسد این خودکشی سیاسی از سوی یک کاندیدا فقط دامن او را نمیگیرد و آنچه از سرمایه اجتماعی اعتماد میان نهاد دولت و نها دهای مدنی باقی مانده است را نیز زایل کرده و دولت بعدی را بیاعتبار میکند. کاش از سوی مدیریت سیاسی جامعه راهی پیدا میشد که کاندیداها را ملزم کند در دادن وعدههای انتخاباتی اندازههایی از کیفیت و کمیت را در کانون توجه قرار دهند و جامعه را به سوی پرتگاه نکشانند.
دشمن مگر در خواب میتوانست از دل جنگ، مظهر خودکفایی ما را با کوهی از سیمان بپوشاند، اما با وجود این دیپلوماتها و این دیپلوماسی و این دولت و این دولتمرد، متأسفانه دشمن توانست در رآکتور اراک را گل بگیرد! و البته تحریمها هم در همان روز اجرای برجام، بالمره لغو نشود! و سانتریفیوژها که نچرخد هیچ، چرخ ارج و آزمایش و دهها کارخانه بزرگ دیگر و صدها کارگاه کوچک دیگر هم نچرخد! آری! اینچنین است آقای روحانی! سایه شوم سیمان را توافق حضرتعالی درون رآکتور اراک ریخت، آنهم چی؟! بیآن که همه تحریمها در همان روز اجرای برجام، بالمره لغو شود! پس اگر قرار بود سایه شوم جنگ را توافق تقریباً هیچ مدام نقضشده توسط دشمن، از سر این کشور بردارد، تا الآن حضرت کدخدا بر سر امنیت این مرزوبوم هم سیمان سیاه جنگ کشیده بود!
در روزنامههای باند روحانی ضمن حمله به ادعاهای اقتصادی باند رقیب نسبت به پیامدهای اجتماعی محقق نشدن شعارها هشدار دادهاند که «جامعه را به سوی پرتگاه نکشانند»:
ابتکار: میتوان فرض کرد که قالیباف از شهروندان رأی کافی گرفته و به ریاستجمهوری رسیده است. در این صورت او باید هر ماه حدود 11هزار 250 میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت کند که در سال معادل 135هزار میلیارد تومان خواهد شد که تقریباً برابر کل درآمدهای مالیاتی سال 1395 است. یعنی دولت وی در سال جدید چیزی از مالیات برای هزینه کردن در بهداشت و درمان، آموزش و تحصیل و... نخواهد داشت. با توجه به اینکه میانگین نرخ هر دلار در سال 1395 معادل 3800 تومان بوده است. وعده داده شده از طرف قالیباف 35 میلیارد دلار خواهد شد که شانه به شانه درآمد حاصل از صادرات نفت است. هیچ اقتصاددان و کارشناسی باور نمیکند که وعده داده شده از سوی شهردار تهران واز کاندیداهای انتخابات دوازدهم محقق شود و نیک میشود فهمید که این حرف پشت در پس پرده دارد. یک احتمال این است که قالیباف میداند در صورت محقق شدن فرض برنده شدن وی، مجلس مانع کار خواهد شد و او تقصیرها را بر گردن مجلس میاندازد. یک احتمال دیگر و عجیب البته آن است که شهردار تهران و دوستانش به محلهایی از درآمد دسترسی دارند که دولت یازدهم و رئیس آن به
محلهای یاد شده درآمدی دسترسی ندارند. احتمال دیگر این است که قالیباف میداند رأی نمیآورد و با این ادعای خود دولت بعدی را با دردسر مواجه خواهد کرد که اگر وی آمده بود یارانهها را 3 برابر میکرد و حالا دولت فعلی دستکم 2 برابر کند. به نظر
میرسد این خودکشی سیاسی از سوی یک کاندیدا فقط دامن او را نمیگیرد و آنچه از سرمایه اجتماعی اعتماد میان نهاد دولت و نها دهای مدنی باقی مانده است را نیز زایل کرده و دولت بعدی را بیاعتبار میکند. کاش از سوی مدیریت سیاسی جامعه راهی پیدا میشد که کاندیداها را ملزم کند در دادن وعدههای انتخاباتی اندازههایی از کیفیت و کمیت را در کانون توجه قرار دهند و جامعه را به سوی پرتگاه نکشانند.