خامنهای در اسفند سال 95 در جمع آخوندهای خبرگان موضوع «معیشت مردم» را یک امر «فوری، ضروری و واجب» خواند. در سخنان نوروزی سال96 خود، در مورد «اقتصاد مقاومتی» نیز بر آن تأکید کرد. بهدنبال آن کد «معیشت مردم» بهصورتی زننده و مهوع ورد زبان افراد باند او شد. تکرار این کد این سؤال را به ذهن شنونده متبادر میکند که علت چیست؟ چه اتفاقی افتاده که خامنهای و آخوندهای باند او یکشبه به فکر معیشت مردم افتاده و سنگ آن را در هر سخنرانی، موضعگیری، مصاحبه و گفتمان به سینه میزنند؟ آیا یکشبه از مکمن غیب خبری به آنان الهام شده؟ و سر از رازی درآوردهاند که تنها از ما بهتران آن را میدانند. چه شده که چپاولگران صاحب ثروتهای افسانهیی و مکندگان خون ملت، داعیه معیشت مردم دارند؟ و چنان مینمایانند که گویی انقلابیون دوآتشه و طرفداران پر و پاقرص زحمتکشان و محرومان هستند؟ «معیشت مردم» میخورند، «معیشت مردم میپوشند» و با «معیشت مردم» به خواب میبینند.
رئیسی کاندید اصلی ولیفقیه برای انتخابات، با ادعای «خادم ملت» بودن از «معیشت و کرامت مردم» دم میزند، و دجالگرانه مدعی است که خود با یتیمی بزرگ شده است. مگر این همان رژیمی نیست که بهاصطلاح بنیانگزارش با صراحت گفت:
«... آنهایی که دم از اقتصاد میزنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد؛ او کاه میخورد؛ اما هر دو حیوانند».
«اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش [است ] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است. اینها انسان را نشناختند اصلاً که چه هست. »
در پاسخ به این سوال، باید به سرفصل انتخابات رژیم توجه کرد؛ سرفصلی که عبور از آن برای تمامیت رژیم همیشه با هزینه همراه بوده و گاه مانند سال 88 آن را بر «لبهٴ پرتگاه» سقوط قرار داده است.
پاسخ را باید در خیزش ارتش عظیم بیکاران جستجو کرد؛ ارتشی که آخوند حیدر مصلحی، وزیر پیشین اطلاعات رژیم، از آن بهعنوان عقبة اجتماعی کاندیداها و به کف خیابان آوردن طبقه متوسط رو به پایین نام برد:
«... دشمن برای عقبه اجتماعی بسیاری از کاندیداهایی که ثبت نام کردهاند، برنامه دارد و با استفاده از تجربه فتنه ۸۸ میخواهد این بار طبقه متوسط رو به پایین را تحریک کند چرا که در سال ۱۳۸۸ که طبقه متوسط رو به بالا را به کف خیابان آورد، آنها با یک ترقه در کردن میترسیدند و فرار میکردند».
خامنهای و باند او در این گمان هستند که با پیدا کردن «پاشنهآشیل» باند روحانی- رفسنجانی میتوانند کاندیدای موردنظر خود را از نمایش انتخابات بیرون بکشند، اما از این غافل هستند که بازی با اصطلاحاتی مانند «معیشت مردم» و مستضعفنمایی موهوم و دجالگرانه مانند بازی با دم شیر است و بعید نیست که این بازی قیمت سنگینی برایشان داشته باشد.
رئیسی کاندید اصلی ولیفقیه برای انتخابات، با ادعای «خادم ملت» بودن از «معیشت و کرامت مردم» دم میزند، و دجالگرانه مدعی است که خود با یتیمی بزرگ شده است. مگر این همان رژیمی نیست که بهاصطلاح بنیانگزارش با صراحت گفت:
«... آنهایی که دم از اقتصاد میزنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد؛ او کاه میخورد؛ اما هر دو حیوانند».
«اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش [است ] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است. اینها انسان را نشناختند اصلاً که چه هست. »
در پاسخ به این سوال، باید به سرفصل انتخابات رژیم توجه کرد؛ سرفصلی که عبور از آن برای تمامیت رژیم همیشه با هزینه همراه بوده و گاه مانند سال 88 آن را بر «لبهٴ پرتگاه» سقوط قرار داده است.
پاسخ را باید در خیزش ارتش عظیم بیکاران جستجو کرد؛ ارتشی که آخوند حیدر مصلحی، وزیر پیشین اطلاعات رژیم، از آن بهعنوان عقبة اجتماعی کاندیداها و به کف خیابان آوردن طبقه متوسط رو به پایین نام برد:
«... دشمن برای عقبه اجتماعی بسیاری از کاندیداهایی که ثبت نام کردهاند، برنامه دارد و با استفاده از تجربه فتنه ۸۸ میخواهد این بار طبقه متوسط رو به پایین را تحریک کند چرا که در سال ۱۳۸۸ که طبقه متوسط رو به بالا را به کف خیابان آورد، آنها با یک ترقه در کردن میترسیدند و فرار میکردند».
خامنهای و باند او در این گمان هستند که با پیدا کردن «پاشنهآشیل» باند روحانی- رفسنجانی میتوانند کاندیدای موردنظر خود را از نمایش انتخابات بیرون بکشند، اما از این غافل هستند که بازی با اصطلاحاتی مانند «معیشت مردم» و مستضعفنمایی موهوم و دجالگرانه مانند بازی با دم شیر است و بعید نیست که این بازی قیمت سنگینی برایشان داشته باشد.