برای جشن 8مارس در آلبانی
و شادمانی مردم ایران از این ظهور و حضور
***
و شادمانی مردم ایران از این ظهور و حضور
***
توی راه دارم به تو فکر میکنم...
توی دفترم
دارم نقاشی درختا رو رنگ میکنم
توی شاخهها و برگاش میتونم
تموم خاطرههاتو بشمرم.
دارم نقاشی درختا رو رنگ میکنم
توی شاخهها و برگاش میتونم
تموم خاطرههاتو بشمرم.
میتونم برم برم
برسم به قرن خون
برسم به سال مرگ آرزو
برسم به ماه دلتنگ سکوت
برسم به شهر بیسپیدهیی...
برسم به سال مرگ آرزو
برسم به ماه دلتنگ سکوت
برسم به شهر بیسپیدهیی...
میتونم با یک نفس
تموم قرن و برم
تا که پیدا بکنم
صدای یه قلب عاشق رو
توی یه نقاشی رو سنگ فراموشیِ تلخ.
تموم قرن و برم
تا که پیدا بکنم
صدای یه قلب عاشق رو
توی یه نقاشی رو سنگ فراموشیِ تلخ.
در خیابان کبود
زیر شاخههای نوشکفته شکوفهها
با خودم دارم به تو فکر میکنم...
زیر شاخههای نوشکفته شکوفهها
با خودم دارم به تو فکر میکنم...
میتونم بازم برم
برسم به اون صدایی
که هنوز ترانههاش مونده رو لبها
و هنوزم میخونه: «تنها صداست که میمونه...» (1)
برسم به اون صدایی
که هنوز ترانههاش مونده رو لبها
و هنوزم میخونه: «تنها صداست که میمونه...» (1)
تموم قرنها رو رفتم
با چه دلها که شکستم
تموم سالها دویدم
تا یه روزی تو رو دیدم
... و رسیدم...
با چه دلها که شکستم
تموم سالها دویدم
تا یه روزی تو رو دیدم
... و رسیدم...
میتونم شروع تازهیی باشم
میتونم مشقای عشقو
بنویسمش دوباره
نمرهی عشقو بیارم با تو قسمت بکنم.
میتونم مشقای عشقو
بنویسمش دوباره
نمرهی عشقو بیارم با تو قسمت بکنم.
من میتونم یه نگاه
واسه شوق لحظههای تو باشم
میتونم پلی باشم
واسهی رفتن تو
رسیدنت...
واسه شوق لحظههای تو باشم
میتونم پلی باشم
واسهی رفتن تو
رسیدنت...
من میتونم یه قلم
یه واژه
از شعرای خوب تو باشم.
من میتونم کاغذی
ـ مث یه فرش ـ
زیر پای قصههای تو باشم
تا همه اونو بخونن
تا ببینن تو چه عاشقیها کشیدی...
ـ هنوزم تو کوچههای عاشقیهات میدوم ـ
یه واژه
از شعرای خوب تو باشم.
من میتونم کاغذی
ـ مث یه فرش ـ
زیر پای قصههای تو باشم
تا همه اونو بخونن
تا ببینن تو چه عاشقیها کشیدی...
ـ هنوزم تو کوچههای عاشقیهات میدوم ـ
میتونم یه مشت باشم
واسه دستای بلند آدما
وقتی از صخرهها بالا میکشن
که قفل دیو و بشکنن
تا که آزادی رو آزادش کنن...
واسه دستای بلند آدما
وقتی از صخرهها بالا میکشن
که قفل دیو و بشکنن
تا که آزادی رو آزادش کنن...
میتونم آرزوهامو تیکّهتیکّش بکنم
ـ اونو قسمت بکنم ـ
بدمش به دست تو
بدمش به عشقهای بیپناه
به الفبای شروع من و تو
بدمش به آرزوهای یه قرن میهنت...
ـ اونو قسمت بکنم ـ
بدمش به دست تو
بدمش به عشقهای بیپناه
به الفبای شروع من و تو
بدمش به آرزوهای یه قرن میهنت...
چِقَدر آرزوهاتو دوست دارم
چِقَدر دلم میخواد که واژههام
رنگ احساس تو رو داشته باشن
ـ میدونم تموم قرنها
رؤیاهات تشنه بودن ـ
چِقَدر دلم میخواد که واژههام
رنگ احساس تو رو داشته باشن
ـ میدونم تموم قرنها
رؤیاهات تشنه بودن ـ
میتونم منم ببارم
توی آبشار ستارههای تو
میتونم تموم راه با تو بیام؛
طنین صدای پاهات
یه ترانهست
واسه کولهپشتی خاطرههام
واسهی نی لبک باد بیابون
و «صدای سخن عشق» (2)
وگل سرخِ سرِ راه
و گل سرخِ سرِ سنگ
... ... ... ... ... ... ... ... ... .
واسهی تموم نُتها
که بتونن
رنگ نقاشیهای صدات باشن...
توی آبشار ستارههای تو
میتونم تموم راه با تو بیام؛
طنین صدای پاهات
یه ترانهست
واسه کولهپشتی خاطرههام
واسهی نی لبک باد بیابون
و «صدای سخن عشق» (2)
وگل سرخِ سرِ راه
و گل سرخِ سرِ سنگ
... ... ... ... ... ... ... ... ... .
واسهی تموم نُتها
که بتونن
رنگ نقاشیهای صدات باشن...
هنوزم صدام بزن
صدای تو
چکچک ستارهها رو سقف شبهای منه...
هنوزم از تَـه شب صدام بزن
اسممو بخون تا پژواک صدای تو باشم...
صدای تو
چکچک ستارهها رو سقف شبهای منه...
هنوزم از تَـه شب صدام بزن
اسممو بخون تا پژواک صدای تو باشم...
تو که از فردا میای
تو افقها
تو رو پیدا میکنم:
توی کوچههای سنگی
توی رؤیاهای رنگی
تو ترانهی شقایق
ـ واسه یه عالمه عاشق ـ
توی موج و رقص یک جنگلِ دست
تو صُراحیهای سرمست
توی رقص کولیِ باد
توی دلتنگی عاشقانهی یاد
تو شکوه شاد یه میهنِ آزاد...
س.ع.نسیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1): تنها صداست که میماند ــ فروغ فرخزاد
(2): از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند ـ حافظ.
تو افقها
تو رو پیدا میکنم:
توی کوچههای سنگی
توی رؤیاهای رنگی
تو ترانهی شقایق
ـ واسه یه عالمه عاشق ـ
توی موج و رقص یک جنگلِ دست
تو صُراحیهای سرمست
توی رقص کولیِ باد
توی دلتنگی عاشقانهی یاد
تو شکوه شاد یه میهنِ آزاد...
س.ع.نسیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1): تنها صداست که میماند ــ فروغ فرخزاد
(2): از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند ـ حافظ.