در جریان جنگ و جدال باندی، لاهوتی نماینده مجلس ارتجاع از لنگرود، نسبت به کاهش تعرفه واردات برنج اعتراض کرد و گفت: ”این کار یعنی اینکه 3000 هکتار از مزارع برنج تغییر کاربری پیدا کرد. ایهاالناس، ای کشاورزان من دارم به شما میگم هیچکس بفکر شما نیست، هر کس فکر منافع خودش هست، شما میخواهید بروید زمینهای خودتون رو تغییر کاربری بدهید“.
در واکنش به این حرفهای لاهوتی، مطهری نایبرئیس مجلس رژیم اظهارات لاهوتی را تند و باعث تحریک کشاورزان دانست. (رادیو فرهنگ 24بهمن 95)
صرف نظر از جنگ و جدالهای درونی رژیم بر سر قدرت و چپاول اموال مردم، آنچه واقعیت دارد این است که تتمه کشاورزی ایران به سمت نابودی میرود.
در گناباد کشاورزی این شهرستان در معرض آسیب جدی قرار دارد و هم اکنون هزار هکتار از باغات پسته در این شهر در معرض نابودی قرار گرفته است. (خبرگزاری صدا و سیما 22 دی 95)
تولید نخ ابریشم گیلان در حال نابودی است، آنچنان که نماینده رژیم از لنگرود میگوید ”تولید نخ ابریشم از 1000تن به 100تن رسید. حدود ۳هزار هکتار از مزارع برنج، هفت هزار هکتار از باغات چای و همچنین ۴هزار هکتار از باغات توت ما تغییر کاربری دادهاند“. (خبرگزاری خانه ملت رژیم 18بهمن 95)
سرنوشت کشاورزی در شرق استان هرمزگان نیز روند نابودی را طی میکند. بهنوشته یک سایت حکومتی محلی به نام مکران ”کشاورزی استان هرمزگان بدون متولی رها شده است“. (سایت مکران 21 دی95)
سایت محلی بهبهان ما، از شمارش معکوس نابودی کشاورزی بهبهان خبر میدهد. زیرا ساخت یک سد مخزنی در این منطقه و انتقال آب رودخانهها به سد، باعث نابودی ۴۳ هزار هکتار اراضی مساعد شهرستانهای هندیجان، بهبهان و امیدیه بهطور کامل میشود. (بهبهان ما 18شهریور95)
سایت حکومتی الف بهنقل از نماینده مجلس رژیم از اسد آباد مینویسد: ”کشاورزی کشور در حال نابودی است. شرایط به گونهای است که کشاورزی ما به نابودی کشیده میشود و مدیران ناتوان و ضعیف در استانها موقعیت کشاورزان را احساس نمیکنند“. (سایت الف 4آبان 95)
نماینده صومعهسرا در مجلس رژیم نیز میگوید: ”خطر نابودی کشاورزی گیلان را تهدید میکند. با توجه به حجم زیاد هزینه و تلاشی که کشاورز انجام میدهد، نمیتواند با این میزان زندگی خود را اداره کند. در بخش ابریشم و کاشت درخت توت سطح زیر کشت در این چند سال اخیر از 12هزار هکتار به چهار هزار هکتار رسیده است“. (کیهان 8تیر 95)
در حال حاضر از 51 میلیون هکتار از اراضی مستعد قابل کشور تنها۱۵.۶۵ میلیون هکتار آن کشت شده است، که در اثر سیاستهای ضدمردمی حاکمیت آخوندی، نزدیک به دوسوم این اراضی قابل کشت به امان خدا رها شده است.
دلیل اصلی این امر عدم حمایت دولت ضدمردمی از کشاورزان از یک طرف، و از طرف دیگر واردات بیرویه محصولات کشاورزی با تعرفههای پایین توسط تجار غارتگر وابسته به رژیم است که ضربه مهلک را بر پیکره کشاورزی ایران زده است.
ورود بیرویه برنج های بیکیفیت از خارج، کشاوزران برنج کار استان مازندران را به خاک سیاه نشانده است، به حدی که کشاوزران این استان دیگر رغبتی به کاشت برنج ندارند، و بسیاری از آنها زمینها را تغییر کاربری دادهاند. درصورتی که این استان یکی از قطبهای اصلی کشاورزی و برنج کاری ایران و دارای 240هزار هکتار زمین شالیزاری است که سالانه ۹۵۰ هزار تن و برابر با ۴۴ درصد نیاز کشور برنج تولید میکند.
حجم بزرگی از مرکبات سالیانه وارد کشور میشود، درصورتی که میوههای باغداران ایرانی روی درختان میگندد.
در سراسر دنیا با توجه به اهمیت استراتژیک تأمین مواد غذایی، بخش کشاورزی مورد حمایتهای ویژه یارانهای و تعرفهای دولت قرار میگیرد تا محصولات کشاورزی و مواد غذایی وارداتی نتواند کمر تولید داخلی را بشکند. اما رژیم آخوندی سیاست کاملاً معکوسی را در پیش گرفته است و کشاورزان نه تنها مورد حمایت دولت قرار نمیگیرند بلکه واردات محصولات کشاورزی بیرویه است و تعرفههای وارداتی محصولات کشاورزی نیز کاهش پیدا میکند.
این سیاست ضدمردمی است که هم روند نابودی کشاورزی وهم روند محو و نابود شدن روستاها را شتاب بخشیده که بهدنبال خود نگرانیهای زیادی برای تأمین امنیت غذایی کشور ایجاد کرده است.
هم اکنون از میان جمعیت روستایی که به شهر مهاجرت نکردهاند تنها 51 درصد ساکنان روستاها در بخش کشاورزی فعال هستند.
در چنین وضعیتی باز هم دولت ضدمردمی آخوند حسن روحانی روز 25 دی 95 مصوبهیی را گذراند که بر اساس آن تعرفة گمرکی 8قلم کالای اساسی از پنج تا پنجاه و پنج درصد کاهش پیدا میکند.
روشن است در نتیجه این مصوبه ضدمردمی از یکطرف سودهای کلان و نجومی به جیب تجار وابسته به حاکمیت خواهد ریخت و از طرف دیگر فقر و گرسنگی بیشتر نصیب کشاورز محروم ایرانی خواهد شد.
در واکنش به این حرفهای لاهوتی، مطهری نایبرئیس مجلس رژیم اظهارات لاهوتی را تند و باعث تحریک کشاورزان دانست. (رادیو فرهنگ 24بهمن 95)
صرف نظر از جنگ و جدالهای درونی رژیم بر سر قدرت و چپاول اموال مردم، آنچه واقعیت دارد این است که تتمه کشاورزی ایران به سمت نابودی میرود.
در گناباد کشاورزی این شهرستان در معرض آسیب جدی قرار دارد و هم اکنون هزار هکتار از باغات پسته در این شهر در معرض نابودی قرار گرفته است. (خبرگزاری صدا و سیما 22 دی 95)
تولید نخ ابریشم گیلان در حال نابودی است، آنچنان که نماینده رژیم از لنگرود میگوید ”تولید نخ ابریشم از 1000تن به 100تن رسید. حدود ۳هزار هکتار از مزارع برنج، هفت هزار هکتار از باغات چای و همچنین ۴هزار هکتار از باغات توت ما تغییر کاربری دادهاند“. (خبرگزاری خانه ملت رژیم 18بهمن 95)
سرنوشت کشاورزی در شرق استان هرمزگان نیز روند نابودی را طی میکند. بهنوشته یک سایت حکومتی محلی به نام مکران ”کشاورزی استان هرمزگان بدون متولی رها شده است“. (سایت مکران 21 دی95)
سایت محلی بهبهان ما، از شمارش معکوس نابودی کشاورزی بهبهان خبر میدهد. زیرا ساخت یک سد مخزنی در این منطقه و انتقال آب رودخانهها به سد، باعث نابودی ۴۳ هزار هکتار اراضی مساعد شهرستانهای هندیجان، بهبهان و امیدیه بهطور کامل میشود. (بهبهان ما 18شهریور95)
سایت حکومتی الف بهنقل از نماینده مجلس رژیم از اسد آباد مینویسد: ”کشاورزی کشور در حال نابودی است. شرایط به گونهای است که کشاورزی ما به نابودی کشیده میشود و مدیران ناتوان و ضعیف در استانها موقعیت کشاورزان را احساس نمیکنند“. (سایت الف 4آبان 95)
نماینده صومعهسرا در مجلس رژیم نیز میگوید: ”خطر نابودی کشاورزی گیلان را تهدید میکند. با توجه به حجم زیاد هزینه و تلاشی که کشاورز انجام میدهد، نمیتواند با این میزان زندگی خود را اداره کند. در بخش ابریشم و کاشت درخت توت سطح زیر کشت در این چند سال اخیر از 12هزار هکتار به چهار هزار هکتار رسیده است“. (کیهان 8تیر 95)
در حال حاضر از 51 میلیون هکتار از اراضی مستعد قابل کشور تنها۱۵.۶۵ میلیون هکتار آن کشت شده است، که در اثر سیاستهای ضدمردمی حاکمیت آخوندی، نزدیک به دوسوم این اراضی قابل کشت به امان خدا رها شده است.
دلیل اصلی این امر عدم حمایت دولت ضدمردمی از کشاورزان از یک طرف، و از طرف دیگر واردات بیرویه محصولات کشاورزی با تعرفههای پایین توسط تجار غارتگر وابسته به رژیم است که ضربه مهلک را بر پیکره کشاورزی ایران زده است.
ورود بیرویه برنج های بیکیفیت از خارج، کشاوزران برنج کار استان مازندران را به خاک سیاه نشانده است، به حدی که کشاوزران این استان دیگر رغبتی به کاشت برنج ندارند، و بسیاری از آنها زمینها را تغییر کاربری دادهاند. درصورتی که این استان یکی از قطبهای اصلی کشاورزی و برنج کاری ایران و دارای 240هزار هکتار زمین شالیزاری است که سالانه ۹۵۰ هزار تن و برابر با ۴۴ درصد نیاز کشور برنج تولید میکند.
حجم بزرگی از مرکبات سالیانه وارد کشور میشود، درصورتی که میوههای باغداران ایرانی روی درختان میگندد.
در سراسر دنیا با توجه به اهمیت استراتژیک تأمین مواد غذایی، بخش کشاورزی مورد حمایتهای ویژه یارانهای و تعرفهای دولت قرار میگیرد تا محصولات کشاورزی و مواد غذایی وارداتی نتواند کمر تولید داخلی را بشکند. اما رژیم آخوندی سیاست کاملاً معکوسی را در پیش گرفته است و کشاورزان نه تنها مورد حمایت دولت قرار نمیگیرند بلکه واردات محصولات کشاورزی بیرویه است و تعرفههای وارداتی محصولات کشاورزی نیز کاهش پیدا میکند.
این سیاست ضدمردمی است که هم روند نابودی کشاورزی وهم روند محو و نابود شدن روستاها را شتاب بخشیده که بهدنبال خود نگرانیهای زیادی برای تأمین امنیت غذایی کشور ایجاد کرده است.
هم اکنون از میان جمعیت روستایی که به شهر مهاجرت نکردهاند تنها 51 درصد ساکنان روستاها در بخش کشاورزی فعال هستند.
در چنین وضعیتی باز هم دولت ضدمردمی آخوند حسن روحانی روز 25 دی 95 مصوبهیی را گذراند که بر اساس آن تعرفة گمرکی 8قلم کالای اساسی از پنج تا پنجاه و پنج درصد کاهش پیدا میکند.
روشن است در نتیجه این مصوبه ضدمردمی از یکطرف سودهای کلان و نجومی به جیب تجار وابسته به حاکمیت خواهد ریخت و از طرف دیگر فقر و گرسنگی بیشتر نصیب کشاورز محروم ایرانی خواهد شد.