در نظام پر ظلم و فساد ولایت علی خامنهای هر روز واژهها و اصطلاحات جدیدی از دل بیداد و ستم این رژیم اهریمنی ابداع میشود. پدیدهی کارتن خوابی از جمله واژههایی بود که در این حکومت منحط متداول و رایج شد؛ و حالا: پدیدهی نوظهور «گور خوابی».
روز سهشنبه 7 دی 95 سایت حکومتی شهروند از زندگی حدود ۵۰ زن و مرد و کودک، که شبها در قبرهای گورستان نصیرآباد در حوالی شهرستان شهریار میخوابند، پرده برداشت. اما ببینیم واکنش کارگزاران رژیم به این خبر چه بود؟
آخوند شیاد حسن روحانی، رئیسجمهور نظام ولایت روز چهارشنبه 8دی طی سخنانی در جلسهیی موسوم به نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت، در محل اجلاس سران رژیم، در واکنش به این خبر با دجالگری آخوندی اظهار تأسف کرد و آن را «بسیار دردناک» خواند. بهدنبال آن پاسدار قالیباف، شهردار تهران، نیز در یادداشتی این گزارش را «تلخ و گزنده» خواند و افزود که «مسئولان باید شرمگین وجود چنین حقایقی در جامعه باشند».
در وهلهی اول اینطور به نظر میرسد که سردمداران دزد رژیم، دارند صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند و ناراحتی و تأسف خود را با این پدیده بیان میکنند. اما دو قدم آنطرفتر، ماهیت واقعی و درون کثیف کارگزاران رژیم اینطور بیرون میریزد:
رحمانی فضلی، وزیر کشور آخوند حسن روحانی: «گورخوابی مربوط به معتادانی است که از ترس بازداشت یا برخورد، به گورستانها پناه میبرند تا دیده نشوند. آنها حاضر نیستند به گرمخانهها و اردوگاهها مراجعه کنند». همین وزیر جنایتکار در ادامهی صحبت خود، وقاحت را به اوج رساند و گفت: «این نوع مسائل ممکن است در همه جای دنیا اتفاق بیفتد و نباید این موضوع را به نقطه ضعف نظام، دولت و مسئولان تبدیل کرد».
اما موضوع آنجا نفسگیر میشود که ایادی جنایتکار رژیم در این موضوع از مرزهای وقاحت عبور کرده و شقاوت را اینچنین درنوردیدند:
«پس از انتشار گزارش مربوط به گورخوابهای شهر نصیرآباد شهرستان شهریار در روزنامه شهروند، مأموران با ضربوشتم، کارتنخوابها را از گورستان بیرون کردند».
پاسدار سعید ناجی، فرماندار شهریار: «افرادی که در قبرستان نصیرآباد زندگی میکردند، در حد توان منطقه پاکسازی و افراد حاضر در آن به مراکز نگهداری منتقل شدند.
وی اضافه کرد: «در آذرماه گذشته ما چندین بار طرح جمعآوری معتادان متجاهر را برگزار کردیم اما باید به این مسأله توجه کرد که خود این افراد دوست ندارند در این مراکز نگهداری حضور داشته باشند».
یک مقام مسئول در بهزیستی استان تهران از صدور فراخوان جمعآوری معتادان از سطح خیابانهای شهریار خبر داد و گفت: «دادستان، بهصورت یک به یک معتادان گورستان نصیرآباد را مورد بازجویی قرار داده است». (روزنامه قانون رژیم 8-10-95)
اما ببینیم این گورخوابها چرا دوست ندارند به اردوگاههای رژیم بروند و بهزعم کارگزاران رژیم، مورد پذیرایی! و مهر و محبت! آنان قرار گیرند. سایت حکومتی شهروند چنین میگوید:
«یکی از گورخوابها به نام شهناز در جواب به سؤال خبرنگار ما چنین میگوید:
-چند وقته کارتنخوابی؟
-الان سه ساله که کارتنخواب شدیم.
…
-چرا نمیری کمپ؟
-چندبار رفتم، اما آنجا منو میزنن، موهامو میکشن. موهامو میتراشن، شلنگ رو گره میزنن و با گره شلنگ ما رو میزنن، هنوزم جای کتکهایی که خوردم روی بدنم هست، من دیگه جانی ندارم که کتک بخورم». (سایت حکومتی شهروند، 7دی 95)
«صبح امروز بسیاری از خبرنگاران و انجمنهای خیریه به گورستان نصیرآباد مراجعه کردند که با گورستانی خالی مواجه شدند. پس از جست و جوهای فراوان تنها یکی از این گورخوابها را پیدا کردند که او نیز با ترس و دلهره گفت: تنهایمان بگذارید، صبح زود یکسری از مسئولان آمدند و ما را با کتک بیرون کردند، الآن همین گور را برای خوابیدن نداریم». (هرانا 7دی95)
آری، رژیم قرونوسطایی آخوندی که از هنگام سلطهی ننگین خود بر این میهن بزرگ، با اعدام و کشتار دستهدسته مردم و فرزندان غیور ایران زمین، فقط قبرستانها را آباد کرد، حالا کارش به جایی رسیده که زندگان را هم در گور میکند. اما تاریخ و عبرت آن چیز دیگری میگوید: آری، نزدیک است که این رژیم «گور به گور» شده به دست مقاومت و مردم دلیر ایران، اکنون خود در گور ابدی خویش جای گیرد و برای همیشه به زبالهدان تاریخ سپرده شود.
روز سهشنبه 7 دی 95 سایت حکومتی شهروند از زندگی حدود ۵۰ زن و مرد و کودک، که شبها در قبرهای گورستان نصیرآباد در حوالی شهرستان شهریار میخوابند، پرده برداشت. اما ببینیم واکنش کارگزاران رژیم به این خبر چه بود؟
آخوند شیاد حسن روحانی، رئیسجمهور نظام ولایت روز چهارشنبه 8دی طی سخنانی در جلسهیی موسوم به نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت، در محل اجلاس سران رژیم، در واکنش به این خبر با دجالگری آخوندی اظهار تأسف کرد و آن را «بسیار دردناک» خواند. بهدنبال آن پاسدار قالیباف، شهردار تهران، نیز در یادداشتی این گزارش را «تلخ و گزنده» خواند و افزود که «مسئولان باید شرمگین وجود چنین حقایقی در جامعه باشند».
در وهلهی اول اینطور به نظر میرسد که سردمداران دزد رژیم، دارند صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند و ناراحتی و تأسف خود را با این پدیده بیان میکنند. اما دو قدم آنطرفتر، ماهیت واقعی و درون کثیف کارگزاران رژیم اینطور بیرون میریزد:
رحمانی فضلی، وزیر کشور آخوند حسن روحانی: «گورخوابی مربوط به معتادانی است که از ترس بازداشت یا برخورد، به گورستانها پناه میبرند تا دیده نشوند. آنها حاضر نیستند به گرمخانهها و اردوگاهها مراجعه کنند». همین وزیر جنایتکار در ادامهی صحبت خود، وقاحت را به اوج رساند و گفت: «این نوع مسائل ممکن است در همه جای دنیا اتفاق بیفتد و نباید این موضوع را به نقطه ضعف نظام، دولت و مسئولان تبدیل کرد».
اما موضوع آنجا نفسگیر میشود که ایادی جنایتکار رژیم در این موضوع از مرزهای وقاحت عبور کرده و شقاوت را اینچنین درنوردیدند:
«پس از انتشار گزارش مربوط به گورخوابهای شهر نصیرآباد شهرستان شهریار در روزنامه شهروند، مأموران با ضربوشتم، کارتنخوابها را از گورستان بیرون کردند».
پاسدار سعید ناجی، فرماندار شهریار: «افرادی که در قبرستان نصیرآباد زندگی میکردند، در حد توان منطقه پاکسازی و افراد حاضر در آن به مراکز نگهداری منتقل شدند.
وی اضافه کرد: «در آذرماه گذشته ما چندین بار طرح جمعآوری معتادان متجاهر را برگزار کردیم اما باید به این مسأله توجه کرد که خود این افراد دوست ندارند در این مراکز نگهداری حضور داشته باشند».
یک مقام مسئول در بهزیستی استان تهران از صدور فراخوان جمعآوری معتادان از سطح خیابانهای شهریار خبر داد و گفت: «دادستان، بهصورت یک به یک معتادان گورستان نصیرآباد را مورد بازجویی قرار داده است». (روزنامه قانون رژیم 8-10-95)
اما ببینیم این گورخوابها چرا دوست ندارند به اردوگاههای رژیم بروند و بهزعم کارگزاران رژیم، مورد پذیرایی! و مهر و محبت! آنان قرار گیرند. سایت حکومتی شهروند چنین میگوید:
«یکی از گورخوابها به نام شهناز در جواب به سؤال خبرنگار ما چنین میگوید:
-چند وقته کارتنخوابی؟
-الان سه ساله که کارتنخواب شدیم.
…
-چرا نمیری کمپ؟
-چندبار رفتم، اما آنجا منو میزنن، موهامو میکشن. موهامو میتراشن، شلنگ رو گره میزنن و با گره شلنگ ما رو میزنن، هنوزم جای کتکهایی که خوردم روی بدنم هست، من دیگه جانی ندارم که کتک بخورم». (سایت حکومتی شهروند، 7دی 95)
«صبح امروز بسیاری از خبرنگاران و انجمنهای خیریه به گورستان نصیرآباد مراجعه کردند که با گورستانی خالی مواجه شدند. پس از جست و جوهای فراوان تنها یکی از این گورخوابها را پیدا کردند که او نیز با ترس و دلهره گفت: تنهایمان بگذارید، صبح زود یکسری از مسئولان آمدند و ما را با کتک بیرون کردند، الآن همین گور را برای خوابیدن نداریم». (هرانا 7دی95)
آری، رژیم قرونوسطایی آخوندی که از هنگام سلطهی ننگین خود بر این میهن بزرگ، با اعدام و کشتار دستهدسته مردم و فرزندان غیور ایران زمین، فقط قبرستانها را آباد کرد، حالا کارش به جایی رسیده که زندگان را هم در گور میکند. اما تاریخ و عبرت آن چیز دیگری میگوید: آری، نزدیک است که این رژیم «گور به گور» شده به دست مقاومت و مردم دلیر ایران، اکنون خود در گور ابدی خویش جای گیرد و برای همیشه به زبالهدان تاریخ سپرده شود.