موضوع نتیجه انتخابات آمریکا هم باعث نگرانی سران رژیم شده، هم جنگ باندها را تشدید کرده است.
جدای از واکنشهای گستردهیی که در مطالب رسانههای حکومتی و اظهارات کارگزاران رژیم در این مورد دیده میشود، همین که دیروز هم خود خامنهای، هم رفسنجانی و دو بار هم روحانی به صحنه آمدند و موضوع نتیجه انتخابات آمریکا هم یکی از محورهای صحبتهایشان بود، خود گویای سراسیمگی رژیم است.
واقعیت این است که به صحنه آمدن یکباره آنها بهخاطر دو هدف بود که برای «کم اهمیت جلوه دادن» آن بود. چون در شرایطی که رژیم و بهطور مشخص باند روحانی-رفسنجانی تمام تلاششان این بود که به نیروهای رژیم نشان بدهند با برجام راه نفسی برای رژیم باز میشود، یکباره با نتیجه شوکهکننده انتخابات آمریکا و پیروزی طرفی روبهرو شدند که از ماهها پیش برجام را «بدترین توافق تاریخ آمریکا» عنوان کرده است.
بعد هم مشاوران رئیسجمهور جدید، از جمله ولید فارس تأکید میکنند اگر برجام هم باقی بمانه، باید در آن تجدیدنظر بشود.
منظور از تجدیدنظر چه میتواند باشد. ولیدفارس میگوید: «توافق به این صورتی که الآن هست... افزایش دخالتهای ایران در چهار کشور دیگر منطقه، برای دولت ترامپ قابلقبول نخواهد بود». یعنی رژیم زهر منطقه را هم باید بخورد و خبری از امتیازدادنهای اوباما در کار نیست! برای همین، رژیم بهشدت از این تعادل جدید ترسیده. برای نمونه، جوان آنلاین ارگان بسیج، 21آبان نوشت: «مشخص است که با مطرح شدن بحث بازبینی برجام، سرمایهگذاری در اقتصاد ایران تا مدتها به تعلیق میرود و دیگر خبری از مواهب اقتصادیِ باد آورده برجام نخواهد بود!».
اما هدف دوم استفاده از آن بهعنوان حربهیی در جنگ انتخاباتی است. چون بهرحال هر دو باند خوب میدانند که شرایط جدیدی در حال شکلگیری است و این وسط هم رژیم در حال از دست دادن دستاوردهای قبلی است. . طبعاً هر کدوم از دو باند میخواهد با چماق کردن همین قضیه تقصیر را گردن باند مقابل بیندازد، و در آستانهٴ نمایش انتخابات، ضربهای به باند رقیب وارد کند. برای نمونه، خامنهای با اشاره به باند رفسنجانی-روحانی میگوید: «نبود بصیرت موجب میشود انسان مجذوب مواردی شود که واقعاً جاذبه ندارند، مانند عدهیی که مجذوب آمریکا هستند» ؛ در مقابل، روحانی در سخنرانی خودش در کرج، اول سر برجام پای خود خامنهای را به میان میکشد و میگوید: «تعامل سازنده با جهان، سیاست نظام است»، نظام هم یعنی ولیفقیه، بعد هم روحانی ادامه میدهد: «اینقدر آب در هاون نکوبید... مسأله تعجبانگیز این است که برخی... که باید حقایق را مطرح کرده و مردم را دلگرم کنند، اینگونه عمل نمیکنند». یا خامنهای میگوید: «آیا آن کسانی که مجذوب آن نقطه خیالی [آمریکا] هستند، معنی این سخنان را میفهمند؟»، رفسنجانی هم در جوابش میگوید: «دشمن تراشی یکی از موانع پیشرفت کشور است».
حالا این سؤال مطرح است که با توجه به اینکه در آستانهٴ نمایش انتخابات رژیم هستیم، نتیجه انتخابات آمریکا چه تاثیری روی این نمایش دارد؟
واقعیت این است که دورانی 16ساله که برای رژیم انبوهی دستاورد بادآورده داشته، تمام شده است. همچنین صحنهٴ قبلی که در رابطه با نمایش انتخابات رژیم در حال چیده شدن بود، بر اساس شرایط قبلی بود. پس وقتی آن دوران تمام شده، روشن است که تاثیر جدی روی این نمایش رژیم هم دارد. چون هر چند خامنهای در همین صحبتهای دیروز اش میخواهد وانمود کنه نتیجه انتخابات آمریکا، فرقی برای رژیم ندارد، اما بلافاصله به نگرانی جدیاش اعتراف میکند و میگوید: «برای مواجهه با هر حادثه محتملی آمادهایم». روحانی هم میگوید رئیسجمهور جدید آمریکا نمیتواند به برجام دسته بزند؛ و با نگرانی ادامه میدهد: «ما خصم خارجی را پیشروی خود داریم». تازه همهٴ اینها در شرایطی است که هنوز ترکیب کابینهٴ ترامپ نهایی نیست، اما رسانههای رژیم اسم کابینهای را که قرار است در آمریکا سر کار بیاید، گذاشتهاند «کابینهٴ وحشت!».
بنابراین وقتی دیگر از آن امتیازات و باجهایی که در 16سال گذشته نصیب رژیم میشد، خبری نیست و صحبت از اعمال فشارها و تحریمهای جدید علیه رژیم است، بیتردید مانند همیشه فشارها باعث تشدید شکافهای درونی رژیم میشود، یعنی بهطور مادی، عاملی میشود برای افزایش تنش و تلاطم در رژیم و تشدید جنگ باندی. برای همین، سمت و سو، تشدید جدیتر و پر شتاب تر تضاد و کشمکش بین دو باند حاکم و هر چه عمیقتر شدن شقه و شکاف در رژیم است.
جدای از واکنشهای گستردهیی که در مطالب رسانههای حکومتی و اظهارات کارگزاران رژیم در این مورد دیده میشود، همین که دیروز هم خود خامنهای، هم رفسنجانی و دو بار هم روحانی به صحنه آمدند و موضوع نتیجه انتخابات آمریکا هم یکی از محورهای صحبتهایشان بود، خود گویای سراسیمگی رژیم است.
واقعیت این است که به صحنه آمدن یکباره آنها بهخاطر دو هدف بود که برای «کم اهمیت جلوه دادن» آن بود. چون در شرایطی که رژیم و بهطور مشخص باند روحانی-رفسنجانی تمام تلاششان این بود که به نیروهای رژیم نشان بدهند با برجام راه نفسی برای رژیم باز میشود، یکباره با نتیجه شوکهکننده انتخابات آمریکا و پیروزی طرفی روبهرو شدند که از ماهها پیش برجام را «بدترین توافق تاریخ آمریکا» عنوان کرده است.
بعد هم مشاوران رئیسجمهور جدید، از جمله ولید فارس تأکید میکنند اگر برجام هم باقی بمانه، باید در آن تجدیدنظر بشود.
منظور از تجدیدنظر چه میتواند باشد. ولیدفارس میگوید: «توافق به این صورتی که الآن هست... افزایش دخالتهای ایران در چهار کشور دیگر منطقه، برای دولت ترامپ قابلقبول نخواهد بود». یعنی رژیم زهر منطقه را هم باید بخورد و خبری از امتیازدادنهای اوباما در کار نیست! برای همین، رژیم بهشدت از این تعادل جدید ترسیده. برای نمونه، جوان آنلاین ارگان بسیج، 21آبان نوشت: «مشخص است که با مطرح شدن بحث بازبینی برجام، سرمایهگذاری در اقتصاد ایران تا مدتها به تعلیق میرود و دیگر خبری از مواهب اقتصادیِ باد آورده برجام نخواهد بود!».
اما هدف دوم استفاده از آن بهعنوان حربهیی در جنگ انتخاباتی است. چون بهرحال هر دو باند خوب میدانند که شرایط جدیدی در حال شکلگیری است و این وسط هم رژیم در حال از دست دادن دستاوردهای قبلی است. . طبعاً هر کدوم از دو باند میخواهد با چماق کردن همین قضیه تقصیر را گردن باند مقابل بیندازد، و در آستانهٴ نمایش انتخابات، ضربهای به باند رقیب وارد کند. برای نمونه، خامنهای با اشاره به باند رفسنجانی-روحانی میگوید: «نبود بصیرت موجب میشود انسان مجذوب مواردی شود که واقعاً جاذبه ندارند، مانند عدهیی که مجذوب آمریکا هستند» ؛ در مقابل، روحانی در سخنرانی خودش در کرج، اول سر برجام پای خود خامنهای را به میان میکشد و میگوید: «تعامل سازنده با جهان، سیاست نظام است»، نظام هم یعنی ولیفقیه، بعد هم روحانی ادامه میدهد: «اینقدر آب در هاون نکوبید... مسأله تعجبانگیز این است که برخی... که باید حقایق را مطرح کرده و مردم را دلگرم کنند، اینگونه عمل نمیکنند». یا خامنهای میگوید: «آیا آن کسانی که مجذوب آن نقطه خیالی [آمریکا] هستند، معنی این سخنان را میفهمند؟»، رفسنجانی هم در جوابش میگوید: «دشمن تراشی یکی از موانع پیشرفت کشور است».
حالا این سؤال مطرح است که با توجه به اینکه در آستانهٴ نمایش انتخابات رژیم هستیم، نتیجه انتخابات آمریکا چه تاثیری روی این نمایش دارد؟
واقعیت این است که دورانی 16ساله که برای رژیم انبوهی دستاورد بادآورده داشته، تمام شده است. همچنین صحنهٴ قبلی که در رابطه با نمایش انتخابات رژیم در حال چیده شدن بود، بر اساس شرایط قبلی بود. پس وقتی آن دوران تمام شده، روشن است که تاثیر جدی روی این نمایش رژیم هم دارد. چون هر چند خامنهای در همین صحبتهای دیروز اش میخواهد وانمود کنه نتیجه انتخابات آمریکا، فرقی برای رژیم ندارد، اما بلافاصله به نگرانی جدیاش اعتراف میکند و میگوید: «برای مواجهه با هر حادثه محتملی آمادهایم». روحانی هم میگوید رئیسجمهور جدید آمریکا نمیتواند به برجام دسته بزند؛ و با نگرانی ادامه میدهد: «ما خصم خارجی را پیشروی خود داریم». تازه همهٴ اینها در شرایطی است که هنوز ترکیب کابینهٴ ترامپ نهایی نیست، اما رسانههای رژیم اسم کابینهای را که قرار است در آمریکا سر کار بیاید، گذاشتهاند «کابینهٴ وحشت!».
بنابراین وقتی دیگر از آن امتیازات و باجهایی که در 16سال گذشته نصیب رژیم میشد، خبری نیست و صحبت از اعمال فشارها و تحریمهای جدید علیه رژیم است، بیتردید مانند همیشه فشارها باعث تشدید شکافهای درونی رژیم میشود، یعنی بهطور مادی، عاملی میشود برای افزایش تنش و تلاطم در رژیم و تشدید جنگ باندی. برای همین، سمت و سو، تشدید جدیتر و پر شتاب تر تضاد و کشمکش بین دو باند حاکم و هر چه عمیقتر شدن شقه و شکاف در رژیم است.