گزارشی از فقر حاشیه نشینان
در راستای قتلعامها، و ویرانی ایران توسط رژیم آخوندی، انواع کشتار و بیخانمان سازیهای خاموش هم وجود دارد. یک نوع آن، کشتار از طریق گرانی هزینهٴ درمان است. به این معنی که مردم بهخاطر هزینهٴ درمان یا میمیرند، و یا ناچار به ترک خانه و کاشانه و زندگی فقیرانه در حاشیههای شهرها میشوند. تلویزیون رژیم آخوندی موارد بسیاری از این بیخانمانشدنها را با وقاحت تمام پخش هم میکند:
تلویزیون رژیم: هزینه سنگین درمان سرطان:
یک مرد: دفعهی قبل که رفتم دکتر، حدود 490هزار تومن پول دارو شد.
یک زن: چه فامیل کمک کرده چه خودم بودم چه هرچی داشتم هر چه پس اندازی داشتم دیگه استفاده کردم از این به بعدش هم دیگه ندارم. حالا من بقیهی درمانم رو نمیدونم چهکار کنم.
یک زن دیگر: تمام این پول داروها رو همه شو هزینه شو... شوهرم کارگره بعد یه دختر دارم پسرم دانشجوست. یعنی تا خرخره مون زیر قرضیم. همه شم به خدا بدهکاری
یک زن دیگر: اینکه کی خوب بشم کی خوب نشم هزینهها خیلی سرسام آوره، یعنی بخوام از خونه بیام بیرون تا دارو تزریق کنم یا یه اسکن بگیرم. بازم هرماه کم کمش یه سیصد چهارصد تومنی برای منی که مثلاً کل درآمد شوهرم بیمه س دیگه سیصدو شصت تومن حقوقشه. باید کلی وایسه اضافه کاری تا بتونه پول درمان منو تهیه کنه.
یک مرد: ... الآن هیشکی گردن نمیگیره، هر جا میریم میگن به ما ربطی نداره. من موندم به ما ربطی نداره یعنی چی؟».
به این ترتیب، بیماری مردم که درمانی ندارد، بهتدریج آنان را یا میکشد. یا بیخانمان میکند:
به اعتراف سایت حکومتی صبح به خیر. در 28مهر95: سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: «آمار افرادی که بهدلیل هزینههای درمان به زیر خط فقر میروند، از 3 درصد به 7 درصد افزایش یافته و در حال حاضر نیز 70 درصد از هزینههای درمان از جیب مردم پرداخت میشود.»
شواهد این فاجعه هر روز در گزارشهای تلویزیون و سایتهای این رژیم میآید. شواهدی مثل این گفتههای مردم:
ـ بهخاطر هزینههای سرطان سینه، 15 میلیون تومان خرج کردیم... .. مجبور شدیم خانه خود را در محله خواجهعبدالله تهران بفروشیم و خانهای کوچکتر و ارزانتر در مجیدیه تهران بخریم.
ـ طلاهای همسرم را فروختیم، پول یک ماه (دارو) شد
ـ ایمان 46ساله مبتلا به سرطان پروستات شده است. ... همسر و برادر همسرش در پارکهای تهران چادر میزنند و شب را در چادرهای مسافرتی میخوابند.
معاون وزیر بهداشت رژیم آخوندی در همین سایت صبح به خیر، گوشهیی از پیامدهای این فقر شدید را بیان کرد و گفت:
«سالانه ۷۰۰ هزار نفر در ایران بهدلیل هزینههای درمان ورشکست میشوند».
حالا فقط به یک نمونه از این هفتصدهزار هموطنی که بهخاطر هزینههای درمان ورشکست شده و ناچار به حاشیه نشینی شده است توجه کنید:
تلویزیون رژیم. شبکهی 1، برنامهی پایش. 11مهر 95:
گزارش از توابع شهرستان قدس:
«اینجا محله سرخهحصار از محلههای اسکان غیررسمی قدسه. شهرستان قدس از توابع استان تهرانه. یکی از شهرستانهای شانزده گانهی استان تهران محسوب میشه. تقریباً میشه کیلومتر بیست جادهٴ قدیم تهران کرج.
بک زن: مشکل ام اس داشتم آریا شهر بودیم، اونجا همه چیز، خونه زندگی همه چی داشتیم مجبور شدیم بهخاطر هزینههای دارو و هزینههای عملی که انجام دادند و پلاسماسنج کردند و دارو روزی یک میلیون و ششصد پول دارو مون بود. بهخاطر این مجبور شدیم هم خونه هم ماشین هم مغازه همه چی رو بفروشیم و بیایم تو این محله. برای این حالا میدونیم که وقتی یک نفر تو بدترین شرایط قرار میگیره چقدر باید سختی بکشه. هم هزینهی بچهها رو بده. هم از... .. بیماریم باعث شد که حاشیهنشین بشم از مرکز شهر اومدم به اینطرف چون نمیتونستم هزینههای زندگیمو بدم. .»
فقر شدید و طاقتفرسای مردم ایران در شرایطی است که کوس رسوایی سرقتها و غارتها و اختلاسهای چند هزار میلیارد دلاری و حقوقهای نجومی در این رژیم در همه جا به صدا در آمده. اما وقاحت بیحد رژیم آخوندی و بیحیایی سرکردگان این نظام بحدی است که وزیر بهاصطلاح تعاون و کار و رفاه این رژیم که خودش از شکنجهگران وزارت اطلاعات بوده است به صراحت به اینکه ثروتهای سرزمین غنی ایران را چپاول میکنند و از این وضع مردم همهشان باخبرند اعتراف میکند:
ربیعی وزیر تعاون و کار و رفاه در همان برنامهی پایش:
«در سوالهایی که بینندگان کردند یه دسته این بود که آیا مسئولان میدونند همچین شرایطی وجود داره؟ خوب دقیقاً بله. این فیلم فیلمیه که خود همکاران ما تهیه کردند!... ... ... . من واقعاً نمیخوام این جلسه بحث بشم که ما جامعهی ثروتمند هستیم چرا وضع اینه؟ من نمیگویم جامعه ثروتمند نیستیم... . من نمیگم ما نفت نداریم. نمیگم امکانات نداریم من واقعاً نمیخوام بگم... اما برای تبدیل کردن این در جامعه اگر تفکر این هست که ما ثروت زیاد داریم پس چرا وضع اینه برای اینه که یه سری اتفاقات مهم باید بیفته.»
آن اتفاق مهم چیزی جز به زیر کشیدن غارتگران نظام ولایتفقیه توسط مردم نیست. زیرا در نظام جهنمی ولایتفقیه هیچ جای آبادی پیدا نمیشود و کلیت این حکومت ضدبشری، در کار نابودی حرث و نسل این ملت هستند.
در راستای قتلعامها، و ویرانی ایران توسط رژیم آخوندی، انواع کشتار و بیخانمان سازیهای خاموش هم وجود دارد. یک نوع آن، کشتار از طریق گرانی هزینهٴ درمان است. به این معنی که مردم بهخاطر هزینهٴ درمان یا میمیرند، و یا ناچار به ترک خانه و کاشانه و زندگی فقیرانه در حاشیههای شهرها میشوند. تلویزیون رژیم آخوندی موارد بسیاری از این بیخانمانشدنها را با وقاحت تمام پخش هم میکند:
تلویزیون رژیم: هزینه سنگین درمان سرطان:
یک مرد: دفعهی قبل که رفتم دکتر، حدود 490هزار تومن پول دارو شد.
یک زن: چه فامیل کمک کرده چه خودم بودم چه هرچی داشتم هر چه پس اندازی داشتم دیگه استفاده کردم از این به بعدش هم دیگه ندارم. حالا من بقیهی درمانم رو نمیدونم چهکار کنم.
یک زن دیگر: تمام این پول داروها رو همه شو هزینه شو... شوهرم کارگره بعد یه دختر دارم پسرم دانشجوست. یعنی تا خرخره مون زیر قرضیم. همه شم به خدا بدهکاری
یک زن دیگر: اینکه کی خوب بشم کی خوب نشم هزینهها خیلی سرسام آوره، یعنی بخوام از خونه بیام بیرون تا دارو تزریق کنم یا یه اسکن بگیرم. بازم هرماه کم کمش یه سیصد چهارصد تومنی برای منی که مثلاً کل درآمد شوهرم بیمه س دیگه سیصدو شصت تومن حقوقشه. باید کلی وایسه اضافه کاری تا بتونه پول درمان منو تهیه کنه.
یک مرد: ... الآن هیشکی گردن نمیگیره، هر جا میریم میگن به ما ربطی نداره. من موندم به ما ربطی نداره یعنی چی؟».
به این ترتیب، بیماری مردم که درمانی ندارد، بهتدریج آنان را یا میکشد. یا بیخانمان میکند:
به اعتراف سایت حکومتی صبح به خیر. در 28مهر95: سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: «آمار افرادی که بهدلیل هزینههای درمان به زیر خط فقر میروند، از 3 درصد به 7 درصد افزایش یافته و در حال حاضر نیز 70 درصد از هزینههای درمان از جیب مردم پرداخت میشود.»
شواهد این فاجعه هر روز در گزارشهای تلویزیون و سایتهای این رژیم میآید. شواهدی مثل این گفتههای مردم:
ـ بهخاطر هزینههای سرطان سینه، 15 میلیون تومان خرج کردیم... .. مجبور شدیم خانه خود را در محله خواجهعبدالله تهران بفروشیم و خانهای کوچکتر و ارزانتر در مجیدیه تهران بخریم.
ـ طلاهای همسرم را فروختیم، پول یک ماه (دارو) شد
ـ ایمان 46ساله مبتلا به سرطان پروستات شده است. ... همسر و برادر همسرش در پارکهای تهران چادر میزنند و شب را در چادرهای مسافرتی میخوابند.
معاون وزیر بهداشت رژیم آخوندی در همین سایت صبح به خیر، گوشهیی از پیامدهای این فقر شدید را بیان کرد و گفت:
«سالانه ۷۰۰ هزار نفر در ایران بهدلیل هزینههای درمان ورشکست میشوند».
حالا فقط به یک نمونه از این هفتصدهزار هموطنی که بهخاطر هزینههای درمان ورشکست شده و ناچار به حاشیه نشینی شده است توجه کنید:
تلویزیون رژیم. شبکهی 1، برنامهی پایش. 11مهر 95:
گزارش از توابع شهرستان قدس:
«اینجا محله سرخهحصار از محلههای اسکان غیررسمی قدسه. شهرستان قدس از توابع استان تهرانه. یکی از شهرستانهای شانزده گانهی استان تهران محسوب میشه. تقریباً میشه کیلومتر بیست جادهٴ قدیم تهران کرج.
بک زن: مشکل ام اس داشتم آریا شهر بودیم، اونجا همه چیز، خونه زندگی همه چی داشتیم مجبور شدیم بهخاطر هزینههای دارو و هزینههای عملی که انجام دادند و پلاسماسنج کردند و دارو روزی یک میلیون و ششصد پول دارو مون بود. بهخاطر این مجبور شدیم هم خونه هم ماشین هم مغازه همه چی رو بفروشیم و بیایم تو این محله. برای این حالا میدونیم که وقتی یک نفر تو بدترین شرایط قرار میگیره چقدر باید سختی بکشه. هم هزینهی بچهها رو بده. هم از... .. بیماریم باعث شد که حاشیهنشین بشم از مرکز شهر اومدم به اینطرف چون نمیتونستم هزینههای زندگیمو بدم. .»
فقر شدید و طاقتفرسای مردم ایران در شرایطی است که کوس رسوایی سرقتها و غارتها و اختلاسهای چند هزار میلیارد دلاری و حقوقهای نجومی در این رژیم در همه جا به صدا در آمده. اما وقاحت بیحد رژیم آخوندی و بیحیایی سرکردگان این نظام بحدی است که وزیر بهاصطلاح تعاون و کار و رفاه این رژیم که خودش از شکنجهگران وزارت اطلاعات بوده است به صراحت به اینکه ثروتهای سرزمین غنی ایران را چپاول میکنند و از این وضع مردم همهشان باخبرند اعتراف میکند:
ربیعی وزیر تعاون و کار و رفاه در همان برنامهی پایش:
«در سوالهایی که بینندگان کردند یه دسته این بود که آیا مسئولان میدونند همچین شرایطی وجود داره؟ خوب دقیقاً بله. این فیلم فیلمیه که خود همکاران ما تهیه کردند!... ... ... . من واقعاً نمیخوام این جلسه بحث بشم که ما جامعهی ثروتمند هستیم چرا وضع اینه؟ من نمیگویم جامعه ثروتمند نیستیم... . من نمیگم ما نفت نداریم. نمیگم امکانات نداریم من واقعاً نمیخوام بگم... اما برای تبدیل کردن این در جامعه اگر تفکر این هست که ما ثروت زیاد داریم پس چرا وضع اینه برای اینه که یه سری اتفاقات مهم باید بیفته.»
آن اتفاق مهم چیزی جز به زیر کشیدن غارتگران نظام ولایتفقیه توسط مردم نیست. زیرا در نظام جهنمی ولایتفقیه هیچ جای آبادی پیدا نمیشود و کلیت این حکومت ضدبشری، در کار نابودی حرث و نسل این ملت هستند.