جنگ قدرت در عرصههای مختلف موضوع اغلب عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز 11مهر است، در این میان دلواپسان هم با استفاده از سکوت علی خامنهای در مورد برجام حملاتشان را به این عرصهها افزودهاند.
آفتاب یزد: حمایت معنادار تلویزیون از محمد باقر قالیباف
اعتماد: اخطار «قم» به جنتی- جامعه مدرسین در بیانیهای شدیداللحن وزارت ارشاد را تهدید به «پایان صبر» و «وارد عمل شدن مردم» در موضوع کنسرت ها کرد
اطلاعات: جهانگیری: هیچ دستگاهی از نظارت ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مستثنی نیست
تجارت: جهانگیری خبر داد: پرونده املاک نجومی در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی
شرق: جهانگیری: «املاک نجومی» بیاد تبدیل به پرونده شود
شرق: مخالفت جامعه مدرسین با برگزاری کنسرت در قم
اذعان به گوشههایی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی به صفحات اول روزنامههای هر دو باند حاکم راه یافته است:
آفتاب یزد: معمای عجیبت - بانکداری بدون ربا! امیدی به لایحه وزارت اقتصاد برای ایجاد بانکداری اسلامی نیست!
آفتاب یزد: نیمی از مردم کشور از سفر محروم هستند
امتیاز: قیمت برنج دوباره بالا رفت؛ بنویسید برنج، بخوانید بِرَنج
تجارت: 15برابر شدن هزینه درمان سالمندان ایران در 15سال
شهروند: غلظت ریزگردهای اهواز به 13برابر حد مجاز رسید- غبار پاییزی عراق، خوزستان را تعطیل کرد
شهروند: رئیس جمعیت هلال احمر مطرح کرد: رتبه تاب آوری ایران 110 در میان 130 کشور
کاروکارگر: رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس: رسماً 6میلیون و غیررسمی 11 میلیون بیکار داریم
روزنامههای باند رفسنجانی تأکیدهای وی در مورد ضرورت زهرهستهیی را در کنار دفاعش از جنگ ضدمیهنی درج کردهاند:
ابتکار: آیتالله هاشمی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کردند کاربرد بسیار مهم فتوای رهبری در مذاکرات... رفسنجانی با اشاره به ایام سالگرد دفاع مقدس در کشور و تبریک و گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان بزرگ و والا مقام این دوران و خانوادههای معزز شهدا، جانبازان، مفقودان و ایثارگران، گفت: هر چند این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی، دارای خسارات انسانی و اقتصادی برای ایران بود، ولی نتایج آن، سرمایههای بسیار بزرگی برای کشور شد و نشان داد که حاصل آن مقاومت و ایثارگریها، تثبیت پایههای اقتدار در حال حاضر است.
اظهارات و هشدارهای مهرههای باند رفسنجانی در مورد تهدیدات نظام در روزنامههای هر دو باند حاکم انعکاس یافته است:
رسالت: مطهری: هیچ تضمینی نیست که انقلاب از مسیر خود خارج نشود و این بستگی بهعملکرد مردم، دانشجویان و مسئولان دارد.
اعتماد: وزیر کشور چند روز پیش درباره موضوع مهمی که کشور را تهدید میکند به مسائل اجتماعی پرداخت و چنین گفت: «نگران تهدیدات خارجی نیستیم، بلکه تهدید اصلی در امور داخلی است.»
واقعیت این است که باید از این دیدگاه دفاع کرد. تهدیدات خارجی هر چند هم گسترده و مهم باشند که هستند ولی با تهدیدات اجتماعی خیلی فرق میکنند. بدترین تهدید ایران جنگ تحمیلی و رژیم صدام حسین بود. ولی آن تهدید را میتوانستیم با مقاومت و حتی در صورت نیاز با پذیرش قطعنامه رفع کنیم. بعدها نیز مسأله تحریمها و تهدید نظامی بهعنوان یک خطر جدی مطرح شد. اینها کمابیش قابل حل است، همانطور که از طریق برجام چنین هدفی محقق شد. در واقع با طرف خارجی میتوان گفتگو کرد، معامله و تفاهم کرد و مشکلات را تخفیف داد.
در حالی که تهدیدات اجتماعی از جنس دیگری هستند. این تهدیدات اتفاقی نیستند، بلکه روندی هستند. مثل طلاق، یک روند رو به رشد را طی میکند. لذا اگر از ابتدا اقدامی برای حل آنها نشود، به سرعت افزایش پیدا میکنند و اگر افزایش یافت، بازگرداندن آنها کار بسیار سختی است اگر نگوییم نشدنی است. تهدیدات اجتماعی یک ویژگی خیلی مهمتری هم دارند و آن اثرات تراکمی و فزاینده آنها است. به عبارت دیگر وقتی یک مشکل یا انحراف اجتماعی پیش میآید، این پدیده دارای عوارض و تبعاتی است که حتی با از میان رفتن آن پدیده این عوارض به بقای خود در جامعه ادامه میدهد... نکته بسیار مهمتر اینکه تهدیدات خارجی متولیان خاص دارد و بودجههای گوناگون و کلان به آنها اختصاص داده میشود و بهطور معمول هر موضوعی که متولی دارد، بودجه بیشتری هم کسب میکند. ولی تهدیدات اجتماعی فاقد چنین متولیانی هستند. بهطور قطع میتوان گفت که گردش مالی ارزشمندی در این زمینه نیست و رانتی هم در آن توزیع نمیشود. به همین دلیل هزینهای که صرف شناخت پدیده طلاق یا قاچاق مواد مخدر یا حاشیهنشینی و امثال آن میشود از کشیدن یک سیمخاردار مرزی کمتر است.
حملات روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع به اظهارات حسن روحانی در قزوین ادامه دارد:
وطن امروز: میگویند فردی کالایی را به قیمت 10هزار سکه میخرید و همان کالا را به قیمت 5هزار سکه میفروخت و از همین راه بعد از یکی- دو سال «میلیونر» شد ... تاجر معمای ما در بدو امر «میلیاردر» بوده است و پس از یکی - دو سال ضرر دادن تبدیل به یک «میلیونر» شده است. گرچه میلیونر بودن خیلی چیز خوبی است ولی «تبدیل شدن از یک میلیاردر به یک میلیونر آن روی دیگر به خاک سیاه نشستن است».
باید تعریفمان را از نعمت عوض کنیم، ظاهراً اینکه با این همه ظرفیت انسانی و طبیعی و ملی در کشور هنوز به خاک سیاه ننشستهایم خود نعمتی است که شکر اندرش بسی واجب است!
برجام در نظر ما ناسپاسان کفور، از نوع همین تجارت تاجر معمایمان است، چرا که امروز متولیان آن آوردههای آن را نشان میدهند و درخواست شکرگزاری و ذوق زدگی از مردم دارند. میگویند برجام نتیجه داده است ولی نمیگویند چه نوع نتیجهیی و به چه قیمتی؟ از این صحبت نمیکنند چه دادهاند و چه گرفتهاند. فقط از آن متاع ناچیز بهدست آمده سخن میگویند و با قلدری و فرافکنی و متهم کردن همه آنهایی که ذوقزده نشدهاند به نادانی و بیسوادی، سعی در قیمتی جلوه دادن آن میکنند. همه چیز به تحریمها بستگی داشت و برداشته شدن یکباره همه تحریمهای هستهیی دلیلی بود که میشد با آن به باد رفتن برنامه هستهیی کشور را به تلخی و سختی تحمل کرد و امروز که به اعتراف خود دستاندرکاران سیاست خارجی و دولت فخیمه یازدهم آنچه قرار بوده است عملی نشده و به عبارتی تا کنون «تقریبا هیچ» عاید ما شده است، چه باید کرد ؟
در روزنامههای باند خامنهای حمله به برجام و پسابرجام و باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی ادامه دارد:
کیهان: پس از عملی نشدن وعده ۱۰۰روزه، روحانی در اردیبهشت ماه 1393 برای مردم از وعدهیی تازه گفت: «سال ۹۳ را سال رونق تولید و شکستن رکود اقتصادی اعلام میکنم». به سرانجام نرسیدن وعدههای قبلی دولت باعث شد تا رئیسجمهور در فروردینماه 1394 «هدف دولت در سال ۹۴ را تحقق رونق اقتصادی» بیان کند و دست آخر وی در پایان همان سال (1394) در سفر استانی به خراسان شمالی وعده محقق نشده برای سال 94 را دوباره تکرار و به سال بعد موکول کرد: «قول میدهم سال ۹۵ سال رونق اقتصادی شود.»
دولتمردان بر روی رشد اقتصادی به دست آمده بسیار تکیه و تفاخر کرده و آن را یکی از دستاوردهای دولت یازدهم دانستهاند. در حالی که به اعتقاد کارشناسان این رشد اقتصادی بیکیفیت و غیرقابل اتکاست و تداوم نخواهد داشت.
جوان: در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ آقای حسن روحانی با بهرهبرداری از شرایط بد اقتصادی و فضای ملتهب آن زمان با نشاندادن یک کلید نمادین بهعنوان کلید حل مشکلات کشور، وعده داد که با مذاکره با کدخدا تمام تحریمها را لغو و همه مشکلات کشور را با سرانگشت تدبیر خود حل میکند و امید را بر سر سفرههای مردم ایران خواهد آورد و از همینرو دولت خود را دولت تدبیر و امید نامید و به این ترتیب مذاکره برای لغو تحریمها و حل مشکلات کشور را بهصورت مطالبه عمومی در آورد... شیطان بزرگ با فرصتطلبی و استفاده از اعتماد و خوشبینی برخی دولتمردان ایران، با دغلبازی و فریبکاری، دومینوی مطالبات سریالی جدید را در دستور کار خود قرار داده و انجام تعهدات خود را مشروط به پذیرش تعهدات (ظاهراً قانونی) جدید نظیر FATF و کنوانسیون پالرمو و قبول «خودتحریمی» کرده و حتی جسارت و گستاخی را به جایی رسانده که تحویل تعداد محدود و معدودی هواپیما را به عدم ارائه سرویس و خدمات به افراد حقیقی و حقوقی سطوح عالی نظام ایران (وزارتخانههای اطلاعات و دفاع، سپاه و صدا و سیما) نموده است.
دولت آقای روحانی که طی سه سال گذشته با خوشبینی به آمریکا همواره منتقدان را مورد نکوهش قرار داده، هم اینک پس از گذشت سه سال در قالب انتقاد از بدعهدی و کارشکنی آمریکا با منتقدان همنوا و همکلام شده و در برابر آزمایشی سخت قرار گرفته است.
کیهان: «جریان نفوذی ضددفاعی» در جلسات خصوصی و عمومی و در روابط پشت پرده خود با بیگانگان از جمله در ماجرای مک فارلن و همچنین نامه نوشتن رئیس دولت اصلاحات به رئیسجمهور آمریکا از چگونگی دست برداشتن از مقاومت در منطقه و محدودیت نیروهای مسلح در داخل سخن بسیار گفتند و از طریق رسانههای داخلی و خارجی قدرت دفاعی کشور را تحت فشار قرار دادند. چنانچه یکی از افراد تحت تاثیر این جریان در خاطراتش ذکر کرده: «آقای... آمد و راجع به طرح ادغام نیروهای زمینی ارتش و سپاه مذاکره کردیم، وحدت نظر داشتیم»
این جریان با مذاکرات هستهای، وقت را غنیمت شمرده و با فریب دادن برخی مسئولان و در سایه برجام و FATF و همزمان با تشدید تحریمهای موشکی، بهدنبال برجام 2 و 3 و... و درصدد القاء این مطلب به مردم هستند که اگر پیشرفت میخواهید باید مراکز تامینکننده امنیت خود را تعطیل کنید!. ابتدا در قانون بودجه کل کشور در سال گذشته و امسال، بودجه نیروهای مسلح و مراکز دفاعی کشور را کاهش دادند که تا حدودی با هوشیاری مجلس ناکام ماندند. سپس اواخر سال گذشته همصدا با رسانههای نظام سلطه مدعی شدند که «دنیای فردا، دنیای گفتمان است، نه دنیای موشک» که با عتاب و هشدار رهبر معظم انقلاب در 11 فروردین 95 مجبور به عقبنشینی تاکتیکی شدند.
در روزنامههای باند خامنهای تأکید بر صدور ارتجاع و بنیادگرایی به کشورهای منطقه از سوی مهرهها نظام ادامه دارد:
وطن امروز: تغییر دکترین دفاعی ایران از «دفاع صرف» به «افزایش تهدید برای دشمن»
مقدمفر مشاور رسانهیی فرمانده کل سپاه با بیان اینکه دکترین دفاع نامتقارن ما 3 سطح دارد ، افزود: سطح الف، سطح تجهیزات است... سطح ب، سطح کنشگران است و در این سطح جنگ از ارتشهای کلاسیک به سطح گروههای نیابتی از طریق آموزش و سازماندهی گروههای جهادی و محور مقاومت در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی تغییر میکند. این کارشناس مسائل راهبردی سطح سوم (ج) در دکترین دفاع نامتقارن را سطح «جغرافیا» عنوان کرد و ادامه داد: این مسأله بدین معناست که عرصه رویارویی به خارج از مرزها منتقل میشود تا قلمرو سرزمینی ایمنتر بماند. مواجهه با دشمنان اسلام در عراق و سوریه برای نجنگیدن در تهران، کرمانشاه، اصفهان و... است.
آفتاب یزد: حمایت معنادار تلویزیون از محمد باقر قالیباف
اعتماد: اخطار «قم» به جنتی- جامعه مدرسین در بیانیهای شدیداللحن وزارت ارشاد را تهدید به «پایان صبر» و «وارد عمل شدن مردم» در موضوع کنسرت ها کرد
اطلاعات: جهانگیری: هیچ دستگاهی از نظارت ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مستثنی نیست
تجارت: جهانگیری خبر داد: پرونده املاک نجومی در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی
شرق: جهانگیری: «املاک نجومی» بیاد تبدیل به پرونده شود
شرق: مخالفت جامعه مدرسین با برگزاری کنسرت در قم
اذعان به گوشههایی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی به صفحات اول روزنامههای هر دو باند حاکم راه یافته است:
آفتاب یزد: معمای عجیبت - بانکداری بدون ربا! امیدی به لایحه وزارت اقتصاد برای ایجاد بانکداری اسلامی نیست!
آفتاب یزد: نیمی از مردم کشور از سفر محروم هستند
امتیاز: قیمت برنج دوباره بالا رفت؛ بنویسید برنج، بخوانید بِرَنج
تجارت: 15برابر شدن هزینه درمان سالمندان ایران در 15سال
شهروند: غلظت ریزگردهای اهواز به 13برابر حد مجاز رسید- غبار پاییزی عراق، خوزستان را تعطیل کرد
شهروند: رئیس جمعیت هلال احمر مطرح کرد: رتبه تاب آوری ایران 110 در میان 130 کشور
کاروکارگر: رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس: رسماً 6میلیون و غیررسمی 11 میلیون بیکار داریم
روزنامههای باند رفسنجانی تأکیدهای وی در مورد ضرورت زهرهستهیی را در کنار دفاعش از جنگ ضدمیهنی درج کردهاند:
ابتکار: آیتالله هاشمی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کردند کاربرد بسیار مهم فتوای رهبری در مذاکرات... رفسنجانی با اشاره به ایام سالگرد دفاع مقدس در کشور و تبریک و گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان بزرگ و والا مقام این دوران و خانوادههای معزز شهدا، جانبازان، مفقودان و ایثارگران، گفت: هر چند این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی، دارای خسارات انسانی و اقتصادی برای ایران بود، ولی نتایج آن، سرمایههای بسیار بزرگی برای کشور شد و نشان داد که حاصل آن مقاومت و ایثارگریها، تثبیت پایههای اقتدار در حال حاضر است.
اظهارات و هشدارهای مهرههای باند رفسنجانی در مورد تهدیدات نظام در روزنامههای هر دو باند حاکم انعکاس یافته است:
رسالت: مطهری: هیچ تضمینی نیست که انقلاب از مسیر خود خارج نشود و این بستگی بهعملکرد مردم، دانشجویان و مسئولان دارد.
اعتماد: وزیر کشور چند روز پیش درباره موضوع مهمی که کشور را تهدید میکند به مسائل اجتماعی پرداخت و چنین گفت: «نگران تهدیدات خارجی نیستیم، بلکه تهدید اصلی در امور داخلی است.»
واقعیت این است که باید از این دیدگاه دفاع کرد. تهدیدات خارجی هر چند هم گسترده و مهم باشند که هستند ولی با تهدیدات اجتماعی خیلی فرق میکنند. بدترین تهدید ایران جنگ تحمیلی و رژیم صدام حسین بود. ولی آن تهدید را میتوانستیم با مقاومت و حتی در صورت نیاز با پذیرش قطعنامه رفع کنیم. بعدها نیز مسأله تحریمها و تهدید نظامی بهعنوان یک خطر جدی مطرح شد. اینها کمابیش قابل حل است، همانطور که از طریق برجام چنین هدفی محقق شد. در واقع با طرف خارجی میتوان گفتگو کرد، معامله و تفاهم کرد و مشکلات را تخفیف داد.
در حالی که تهدیدات اجتماعی از جنس دیگری هستند. این تهدیدات اتفاقی نیستند، بلکه روندی هستند. مثل طلاق، یک روند رو به رشد را طی میکند. لذا اگر از ابتدا اقدامی برای حل آنها نشود، به سرعت افزایش پیدا میکنند و اگر افزایش یافت، بازگرداندن آنها کار بسیار سختی است اگر نگوییم نشدنی است. تهدیدات اجتماعی یک ویژگی خیلی مهمتری هم دارند و آن اثرات تراکمی و فزاینده آنها است. به عبارت دیگر وقتی یک مشکل یا انحراف اجتماعی پیش میآید، این پدیده دارای عوارض و تبعاتی است که حتی با از میان رفتن آن پدیده این عوارض به بقای خود در جامعه ادامه میدهد... نکته بسیار مهمتر اینکه تهدیدات خارجی متولیان خاص دارد و بودجههای گوناگون و کلان به آنها اختصاص داده میشود و بهطور معمول هر موضوعی که متولی دارد، بودجه بیشتری هم کسب میکند. ولی تهدیدات اجتماعی فاقد چنین متولیانی هستند. بهطور قطع میتوان گفت که گردش مالی ارزشمندی در این زمینه نیست و رانتی هم در آن توزیع نمیشود. به همین دلیل هزینهای که صرف شناخت پدیده طلاق یا قاچاق مواد مخدر یا حاشیهنشینی و امثال آن میشود از کشیدن یک سیمخاردار مرزی کمتر است.
حملات روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع به اظهارات حسن روحانی در قزوین ادامه دارد:
وطن امروز: میگویند فردی کالایی را به قیمت 10هزار سکه میخرید و همان کالا را به قیمت 5هزار سکه میفروخت و از همین راه بعد از یکی- دو سال «میلیونر» شد ... تاجر معمای ما در بدو امر «میلیاردر» بوده است و پس از یکی - دو سال ضرر دادن تبدیل به یک «میلیونر» شده است. گرچه میلیونر بودن خیلی چیز خوبی است ولی «تبدیل شدن از یک میلیاردر به یک میلیونر آن روی دیگر به خاک سیاه نشستن است».
باید تعریفمان را از نعمت عوض کنیم، ظاهراً اینکه با این همه ظرفیت انسانی و طبیعی و ملی در کشور هنوز به خاک سیاه ننشستهایم خود نعمتی است که شکر اندرش بسی واجب است!
برجام در نظر ما ناسپاسان کفور، از نوع همین تجارت تاجر معمایمان است، چرا که امروز متولیان آن آوردههای آن را نشان میدهند و درخواست شکرگزاری و ذوق زدگی از مردم دارند. میگویند برجام نتیجه داده است ولی نمیگویند چه نوع نتیجهیی و به چه قیمتی؟ از این صحبت نمیکنند چه دادهاند و چه گرفتهاند. فقط از آن متاع ناچیز بهدست آمده سخن میگویند و با قلدری و فرافکنی و متهم کردن همه آنهایی که ذوقزده نشدهاند به نادانی و بیسوادی، سعی در قیمتی جلوه دادن آن میکنند. همه چیز به تحریمها بستگی داشت و برداشته شدن یکباره همه تحریمهای هستهیی دلیلی بود که میشد با آن به باد رفتن برنامه هستهیی کشور را به تلخی و سختی تحمل کرد و امروز که به اعتراف خود دستاندرکاران سیاست خارجی و دولت فخیمه یازدهم آنچه قرار بوده است عملی نشده و به عبارتی تا کنون «تقریبا هیچ» عاید ما شده است، چه باید کرد ؟
در روزنامههای باند خامنهای حمله به برجام و پسابرجام و باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی ادامه دارد:
کیهان: پس از عملی نشدن وعده ۱۰۰روزه، روحانی در اردیبهشت ماه 1393 برای مردم از وعدهیی تازه گفت: «سال ۹۳ را سال رونق تولید و شکستن رکود اقتصادی اعلام میکنم». به سرانجام نرسیدن وعدههای قبلی دولت باعث شد تا رئیسجمهور در فروردینماه 1394 «هدف دولت در سال ۹۴ را تحقق رونق اقتصادی» بیان کند و دست آخر وی در پایان همان سال (1394) در سفر استانی به خراسان شمالی وعده محقق نشده برای سال 94 را دوباره تکرار و به سال بعد موکول کرد: «قول میدهم سال ۹۵ سال رونق اقتصادی شود.»
دولتمردان بر روی رشد اقتصادی به دست آمده بسیار تکیه و تفاخر کرده و آن را یکی از دستاوردهای دولت یازدهم دانستهاند. در حالی که به اعتقاد کارشناسان این رشد اقتصادی بیکیفیت و غیرقابل اتکاست و تداوم نخواهد داشت.
جوان: در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ آقای حسن روحانی با بهرهبرداری از شرایط بد اقتصادی و فضای ملتهب آن زمان با نشاندادن یک کلید نمادین بهعنوان کلید حل مشکلات کشور، وعده داد که با مذاکره با کدخدا تمام تحریمها را لغو و همه مشکلات کشور را با سرانگشت تدبیر خود حل میکند و امید را بر سر سفرههای مردم ایران خواهد آورد و از همینرو دولت خود را دولت تدبیر و امید نامید و به این ترتیب مذاکره برای لغو تحریمها و حل مشکلات کشور را بهصورت مطالبه عمومی در آورد... شیطان بزرگ با فرصتطلبی و استفاده از اعتماد و خوشبینی برخی دولتمردان ایران، با دغلبازی و فریبکاری، دومینوی مطالبات سریالی جدید را در دستور کار خود قرار داده و انجام تعهدات خود را مشروط به پذیرش تعهدات (ظاهراً قانونی) جدید نظیر FATF و کنوانسیون پالرمو و قبول «خودتحریمی» کرده و حتی جسارت و گستاخی را به جایی رسانده که تحویل تعداد محدود و معدودی هواپیما را به عدم ارائه سرویس و خدمات به افراد حقیقی و حقوقی سطوح عالی نظام ایران (وزارتخانههای اطلاعات و دفاع، سپاه و صدا و سیما) نموده است.
دولت آقای روحانی که طی سه سال گذشته با خوشبینی به آمریکا همواره منتقدان را مورد نکوهش قرار داده، هم اینک پس از گذشت سه سال در قالب انتقاد از بدعهدی و کارشکنی آمریکا با منتقدان همنوا و همکلام شده و در برابر آزمایشی سخت قرار گرفته است.
کیهان: «جریان نفوذی ضددفاعی» در جلسات خصوصی و عمومی و در روابط پشت پرده خود با بیگانگان از جمله در ماجرای مک فارلن و همچنین نامه نوشتن رئیس دولت اصلاحات به رئیسجمهور آمریکا از چگونگی دست برداشتن از مقاومت در منطقه و محدودیت نیروهای مسلح در داخل سخن بسیار گفتند و از طریق رسانههای داخلی و خارجی قدرت دفاعی کشور را تحت فشار قرار دادند. چنانچه یکی از افراد تحت تاثیر این جریان در خاطراتش ذکر کرده: «آقای... آمد و راجع به طرح ادغام نیروهای زمینی ارتش و سپاه مذاکره کردیم، وحدت نظر داشتیم»
این جریان با مذاکرات هستهای، وقت را غنیمت شمرده و با فریب دادن برخی مسئولان و در سایه برجام و FATF و همزمان با تشدید تحریمهای موشکی، بهدنبال برجام 2 و 3 و... و درصدد القاء این مطلب به مردم هستند که اگر پیشرفت میخواهید باید مراکز تامینکننده امنیت خود را تعطیل کنید!. ابتدا در قانون بودجه کل کشور در سال گذشته و امسال، بودجه نیروهای مسلح و مراکز دفاعی کشور را کاهش دادند که تا حدودی با هوشیاری مجلس ناکام ماندند. سپس اواخر سال گذشته همصدا با رسانههای نظام سلطه مدعی شدند که «دنیای فردا، دنیای گفتمان است، نه دنیای موشک» که با عتاب و هشدار رهبر معظم انقلاب در 11 فروردین 95 مجبور به عقبنشینی تاکتیکی شدند.
در روزنامههای باند خامنهای تأکید بر صدور ارتجاع و بنیادگرایی به کشورهای منطقه از سوی مهرهها نظام ادامه دارد:
وطن امروز: تغییر دکترین دفاعی ایران از «دفاع صرف» به «افزایش تهدید برای دشمن»
مقدمفر مشاور رسانهیی فرمانده کل سپاه با بیان اینکه دکترین دفاع نامتقارن ما 3 سطح دارد ، افزود: سطح الف، سطح تجهیزات است... سطح ب، سطح کنشگران است و در این سطح جنگ از ارتشهای کلاسیک به سطح گروههای نیابتی از طریق آموزش و سازماندهی گروههای جهادی و محور مقاومت در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی تغییر میکند. این کارشناس مسائل راهبردی سطح سوم (ج) در دکترین دفاع نامتقارن را سطح «جغرافیا» عنوان کرد و ادامه داد: این مسأله بدین معناست که عرصه رویارویی به خارج از مرزها منتقل میشود تا قلمرو سرزمینی ایمنتر بماند. مواجهه با دشمنان اسلام در عراق و سوریه برای نجنگیدن در تهران، کرمانشاه، اصفهان و... است.