لیندا چاوز: ما امروز خیلی مفتخر هستیم که چندین نماینده از کشور آلبانی که شامل اعضای پارلمان و همچنین یک هیأت از شخصیتهای سیاسی و مدنی دولتی و افراد شناخته شده میشود را در کنار خود داریم. آلبانی کشوری کوچک است اما قلب بزرگی برای مردم ایران و مبارزه برای آزادی دارد.
یک قلب که برای دوستانی مثل شما بزرگ است. دولت و احزاب سیاسی آلبانی تصمیم گرفتند که همهٴ اعضای کمپ لیبرتی به آلبانی بیایند...
. شما میخواستید که یک سخنرانی رسمی با تشویق و کلمات عادی داشته باشید! نخیر! نه نه... شما با آلبانیاییها و برادران خود صحبت میکنید! و به همین دلیل است که دوستان شما به آلبانی میآیند. من به حسن چند روز قبل گفتم، در حالی که قهوه میخوردیم که کمپ اشرف (لیبرتی) آخرین کمپ اپوزیسیون ایران خواهد بود و آنها به آلبانی خواهند آمد و همه چیز حالت عادی پیدا خواهد کرد و به آرامش میرسد. حسن جواب داد نه دوست من، نه. یک کمپ دیگر وجود دارد و آن وطن من ایران است. به همین دلیل ما اینجا هستیم و در کنار دوستان اروپایی و آمریکایی خود منتظر هستیم و امیدواریم که به زودی شما به ایران کشور خودتان باز گردید.
من خیلی مفتخر هستم و امتیاز بزرگی برای من است که امروز اینجا هستم و در کنار همهٴ همکارانم در پارلمان با افتخار ایستادهام برای آنچه انجام دادیم و آنچه باید انجام دهیم. ما خوشآمد گفتیم و کار خواهیم کرد با برادرانتان، با برادرانمان و خواهرانمان از کمپ لیبرتی تا اینکه احساس کنند در آلبانی در خانهٴ خود هستند.
و اجازه دهید که کمی بیشتر درباره تاریخچهٴ این رابطه برای شما توضیح دهم. از همهٴ شما متشکرم. من سال 1999 را به یاد میآورم زمانی که یکی از دوستانم، پاندلی مایکو، نخستوزیر آلبانی بود و در آن زمان یک میلیون از مردم کوزوو بهخاطر پاکسازیهای قومی مجبور به ترک کوزوو شدند و آلبانی قلب و دربهای خود را باز کرد. اما باز هم در تاریخمان عقبتر برمیگردیم. در جریان جنگ جهانی دوم وقتی به همه یهودیان سرپناه دادیم و تعداد آنها در آلبانی در پایان جنگ، خیلی بیشتر از تعداد آنها قبل از شروع جنگ بود. این نشان از همدردی آلبانی بود و شما همان جایگاه را برای ما خواهید داشت. شاید امروز کشور ما ثروتمند نباشد، اما کشور ما ارزشهای زیادی را حمل میکند با قلبی بزرگ. ما مردمی هستیم که به مهمان احترام میگذاریم و قلبی بزرگ داریم. خواست ما این است که برادران و خواهرانمان از کمپ لیبرتی بیایند و احساس کنند که در خانهٴ خود هستند و سپس متحد میشویم. مهمترین موضوع این است که آتش آزادی را در ضمیر خود شعلهور نگهداریم. من همیشه وقتی دوستان آمریکایی را میبینم، بخشهای شگفتانگیز بیانیه استقلال آنها را بیاد میآورم: ”ما معتقدیم که این حقایق بدیهی هستند و همهٴ انسانها برابر خلق شدهاند و خالقشان آنها را از برخی حقوق مسلم برخوردار کرده است که در این میان باید از حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی نام برد“ و آنها همان حقوقی هستند که برای تحقق آنها باید در کنار هم بایستیم. این همان کاری است که برای تحقق آن باید در کنار هم بایستیم چرا که ما همه شهروندان جهان هستیم، برادر و خواهر هستیم. شما به آلبانی خیلی خوش آمدید. بگذار که بهترین تلاشهای خود را برای تحقق جهانی آزاد و آزادی انجام دهیم. خدا همهٴ شما را حفظ کند. با تشکر زیاد.
پاندلی مایکو - نخست وزیر پیشین آلبانی
دوستان عزیزم، شما ارکستر را میبینید که آلبانیایی است، خواننده آلبانیایی است، همه چیز نشان از آن دارد که این فقط یک کار ایرانی نیست بلکه یک کار مشترک ایرانی- آلبانیایی است. و همه چیز خیلی طبیعی به نظر میرسد چرا که خیلی انسانی است. من امروز با دوستانم از پارلمان آلبانی به اینجا آمدهام، از جناح چپ و راست. اما فراموش نمیکنیم که مثل بدن که دست راست و چپ دارد اما در وسط یک قلب دارد.یک قلب که برای دوستانی مثل شما بزرگ است. دولت و احزاب سیاسی آلبانی تصمیم گرفتند که همهٴ اعضای کمپ لیبرتی به آلبانی بیایند...
. شما میخواستید که یک سخنرانی رسمی با تشویق و کلمات عادی داشته باشید! نخیر! نه نه... شما با آلبانیاییها و برادران خود صحبت میکنید! و به همین دلیل است که دوستان شما به آلبانی میآیند. من به حسن چند روز قبل گفتم، در حالی که قهوه میخوردیم که کمپ اشرف (لیبرتی) آخرین کمپ اپوزیسیون ایران خواهد بود و آنها به آلبانی خواهند آمد و همه چیز حالت عادی پیدا خواهد کرد و به آرامش میرسد. حسن جواب داد نه دوست من، نه. یک کمپ دیگر وجود دارد و آن وطن من ایران است. به همین دلیل ما اینجا هستیم و در کنار دوستان اروپایی و آمریکایی خود منتظر هستیم و امیدواریم که به زودی شما به ایران کشور خودتان باز گردید.
فاتمیر مدیو – وزیر دفاع پیشین آلبانی
من خیلی مفتخر هستم و امتیاز بزرگی برای من است که امروز اینجا هستم و در کنار همهٴ همکارانم در پارلمان با افتخار ایستادهام برای آنچه انجام دادیم و آنچه باید انجام دهیم. ما خوشآمد گفتیم و کار خواهیم کرد با برادرانتان، با برادرانمان و خواهرانمان از کمپ لیبرتی تا اینکه احساس کنند در آلبانی در خانهٴ خود هستند.
و اجازه دهید که کمی بیشتر درباره تاریخچهٴ این رابطه برای شما توضیح دهم. از همهٴ شما متشکرم. من سال 1999 را به یاد میآورم زمانی که یکی از دوستانم، پاندلی مایکو، نخستوزیر آلبانی بود و در آن زمان یک میلیون از مردم کوزوو بهخاطر پاکسازیهای قومی مجبور به ترک کوزوو شدند و آلبانی قلب و دربهای خود را باز کرد. اما باز هم در تاریخمان عقبتر برمیگردیم. در جریان جنگ جهانی دوم وقتی به همه یهودیان سرپناه دادیم و تعداد آنها در آلبانی در پایان جنگ، خیلی بیشتر از تعداد آنها قبل از شروع جنگ بود. این نشان از همدردی آلبانی بود و شما همان جایگاه را برای ما خواهید داشت. شاید امروز کشور ما ثروتمند نباشد، اما کشور ما ارزشهای زیادی را حمل میکند با قلبی بزرگ. ما مردمی هستیم که به مهمان احترام میگذاریم و قلبی بزرگ داریم. خواست ما این است که برادران و خواهرانمان از کمپ لیبرتی بیایند و احساس کنند که در خانهٴ خود هستند و سپس متحد میشویم. مهمترین موضوع این است که آتش آزادی را در ضمیر خود شعلهور نگهداریم. من همیشه وقتی دوستان آمریکایی را میبینم، بخشهای شگفتانگیز بیانیه استقلال آنها را بیاد میآورم: ”ما معتقدیم که این حقایق بدیهی هستند و همهٴ انسانها برابر خلق شدهاند و خالقشان آنها را از برخی حقوق مسلم برخوردار کرده است که در این میان باید از حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی نام برد“ و آنها همان حقوقی هستند که برای تحقق آنها باید در کنار هم بایستیم. این همان کاری است که برای تحقق آن باید در کنار هم بایستیم چرا که ما همه شهروندان جهان هستیم، برادر و خواهر هستیم. شما به آلبانی خیلی خوش آمدید. بگذار که بهترین تلاشهای خود را برای تحقق جهانی آزاد و آزادی انجام دهیم. خدا همهٴ شما را حفظ کند. با تشکر زیاد.