با اعلام خبر احتمال اعدام بابک زنجانی، سرباز صفری که یک شبه میلیاردر شد، برخیها خوشحال شدند و برخیها نگران.
دسته اول خوشحال که شاهد و شریکشان بهزودی سر به نیست میشود و بسیاری رازهای مگو را با خود به گور میبرد، دستهٴ دوم ناراحت شدند که شاه مهرهای را که برای حفظ تعادل قوای بین خود و باند رقیب و گروکشی از آنها در دست دارند، از دست میدهند. این نگرانی تا آنجا عمیق بود که زنگنه وزیر نفت دولت آخوند روحانی درباره دزدیهای نجومی بابک زنجانی در دوران احمدینژاد گفت: بابک زنجانی مثل جعبه سیاهی است که با اعدام شدن، گم میشود.
حتماً شنیدهاید که هر هواپیما دو عدد جعبة سیاه دارد که اگر یکی از آنها در جریان سانحه گم یا نابود شد، آن دیگری باقی بماند و راز سقوط و فاجعه را باز کند. اینجا باید به باند روحانی که نگران سلامتی جعبة سیاه نظام یعنی بابک زنجانی شدهاند دلداری داد که:
درشکة نظام فقط دو تا جعبة سیاه ندارد، نگران نباشید! این نظام کارش ”درست“ تر از آن است که اموراتش با فقط یک جعبة سیاه به چرخد! خیر! این نظام دهها و شاید صدها جعبة سیاه دارد.
یک نگاهی به این فیشهای حقوقی نجومی بکنید!
سری به اتاق بازرگانی مملکت و باند بازاریهای موسوم به رسالت بزنید!
نگاهی به لیست وارد کنندگان مواد مختلف بکنید، ”سلطان شکر“، ”سلطان برنج “، ”سلطان گوشت“، ”سلطان موبایل و سلطان نرم افزار و سخت افزار“ را ببینید.
عوامل فروش نفت در نیروی انتظامی و سپاه و... را ببینید.
دستگاههای پولشویی حکومتی را نگاه کنید.
فکر میکنید بابک زنجانی و رضا ضراب همین دوتا بودند و تمام شد؟ در حقیقت سؤال اصلی این است:
یعنی واقعاً فکر میکنید که مردم میپذیرند که دولت و دولتیها، صاحبان صدها اسکلة غیرقانونی را نمیشناسند؟
یعنی واقعاً کسی صاحب اختیار فرودگاههای چراغ خاموشی مانند فرودگاه پیام یا مانژ اختصاصی فرودگاه خمینی را نمیشناسد؟
یعنی واقعاً فکر میکنید که مردم حرفهایتان را در باب مبارزه با فساد و اختلاس و... را باور میکنند؟
یا از این همه دجالیت و دروغ و نیرنگ، فقط بغض و کینه ذخیره میکنند برای روز موعود؟
یعنی واقعاً در تمامی این سالها (از احمدینژاد گرفته تا همین باند روحانی، که صدای زنجموره شان از فساد مالی و... بلند است) هیچکس نبوده و نیست که اسم حتی یک نفر از سران سیاسی این باندهای فساد (مالی و قاچاق ارز دولتی و واردات بیعوارض گوناگون و کمپانیهایی که هنوز هم یک ریال مالیات نمیدهند) را نشناسد؟
به نجواهای مردم هم که گوش نکنید، از آنچه که حتی گاه فرزندان خودتان در فضای مجازی منتشر میکنند میتوانید به عمق آگاهی مردم و شناختشان از نظام غارتگرتان پی ببرید، مشکل این است که همگیتان ”فیلم“ بازی میکنید وگرنه که حداقل یک نفر باید پیدا میشد و میگفت: گردش کار مالی نهادهای اقتصادی و تجاری متعلق به شخص خامنهای، چگونه است؟
حساب و کتاب قرارگاههای سابق سپاه که امروزه به بزرگترین کمپانیهای مالی تجاری تبدیل شدهاند، چقدر است؟
حساب مالی آستان قدس و و و چیست؟
هنوز صدای پاسدار خودتان عباس پالیزدار در گوشها زنگ میزند که تنها گوشهیی از فاجعه چپاول حکومتی را روی دایره ریخت.
هنوز جای پای اختلاس 123میلیاردی رفیقدوست گرفته تا داستان شهرام جزایری را میتوان در آرشیو همین نشریات خودتان یافت.
هنوز از ماجراهای مالی شهردار تهران کرباسچی گرفته تا شاباش سکههای طلا در میهمانیهای احمدینژاد، آنقدرها نگذشته.
کوتاه سخن، همگیتان اینکارهاید و همگان هم میدانند. اگر خودتان هم مخفی کنید، ولی مطمئن باشید روزی نه چندان دور همگان خواهند گفت و آن روز، نکو روزی خواهد بود.
تمام.
دسته اول خوشحال که شاهد و شریکشان بهزودی سر به نیست میشود و بسیاری رازهای مگو را با خود به گور میبرد، دستهٴ دوم ناراحت شدند که شاه مهرهای را که برای حفظ تعادل قوای بین خود و باند رقیب و گروکشی از آنها در دست دارند، از دست میدهند. این نگرانی تا آنجا عمیق بود که زنگنه وزیر نفت دولت آخوند روحانی درباره دزدیهای نجومی بابک زنجانی در دوران احمدینژاد گفت: بابک زنجانی مثل جعبه سیاهی است که با اعدام شدن، گم میشود.
حتماً شنیدهاید که هر هواپیما دو عدد جعبة سیاه دارد که اگر یکی از آنها در جریان سانحه گم یا نابود شد، آن دیگری باقی بماند و راز سقوط و فاجعه را باز کند. اینجا باید به باند روحانی که نگران سلامتی جعبة سیاه نظام یعنی بابک زنجانی شدهاند دلداری داد که:
درشکة نظام فقط دو تا جعبة سیاه ندارد، نگران نباشید! این نظام کارش ”درست“ تر از آن است که اموراتش با فقط یک جعبة سیاه به چرخد! خیر! این نظام دهها و شاید صدها جعبة سیاه دارد.
یک نگاهی به این فیشهای حقوقی نجومی بکنید!
سری به اتاق بازرگانی مملکت و باند بازاریهای موسوم به رسالت بزنید!
نگاهی به لیست وارد کنندگان مواد مختلف بکنید، ”سلطان شکر“، ”سلطان برنج “، ”سلطان گوشت“، ”سلطان موبایل و سلطان نرم افزار و سخت افزار“ را ببینید.
عوامل فروش نفت در نیروی انتظامی و سپاه و... را ببینید.
دستگاههای پولشویی حکومتی را نگاه کنید.
فکر میکنید بابک زنجانی و رضا ضراب همین دوتا بودند و تمام شد؟ در حقیقت سؤال اصلی این است:
یعنی واقعاً فکر میکنید که مردم میپذیرند که دولت و دولتیها، صاحبان صدها اسکلة غیرقانونی را نمیشناسند؟
یعنی واقعاً کسی صاحب اختیار فرودگاههای چراغ خاموشی مانند فرودگاه پیام یا مانژ اختصاصی فرودگاه خمینی را نمیشناسد؟
یعنی واقعاً فکر میکنید که مردم حرفهایتان را در باب مبارزه با فساد و اختلاس و... را باور میکنند؟
یا از این همه دجالیت و دروغ و نیرنگ، فقط بغض و کینه ذخیره میکنند برای روز موعود؟
یعنی واقعاً در تمامی این سالها (از احمدینژاد گرفته تا همین باند روحانی، که صدای زنجموره شان از فساد مالی و... بلند است) هیچکس نبوده و نیست که اسم حتی یک نفر از سران سیاسی این باندهای فساد (مالی و قاچاق ارز دولتی و واردات بیعوارض گوناگون و کمپانیهایی که هنوز هم یک ریال مالیات نمیدهند) را نشناسد؟
به نجواهای مردم هم که گوش نکنید، از آنچه که حتی گاه فرزندان خودتان در فضای مجازی منتشر میکنند میتوانید به عمق آگاهی مردم و شناختشان از نظام غارتگرتان پی ببرید، مشکل این است که همگیتان ”فیلم“ بازی میکنید وگرنه که حداقل یک نفر باید پیدا میشد و میگفت: گردش کار مالی نهادهای اقتصادی و تجاری متعلق به شخص خامنهای، چگونه است؟
حساب و کتاب قرارگاههای سابق سپاه که امروزه به بزرگترین کمپانیهای مالی تجاری تبدیل شدهاند، چقدر است؟
حساب مالی آستان قدس و و و چیست؟
هنوز صدای پاسدار خودتان عباس پالیزدار در گوشها زنگ میزند که تنها گوشهیی از فاجعه چپاول حکومتی را روی دایره ریخت.
هنوز جای پای اختلاس 123میلیاردی رفیقدوست گرفته تا داستان شهرام جزایری را میتوان در آرشیو همین نشریات خودتان یافت.
هنوز از ماجراهای مالی شهردار تهران کرباسچی گرفته تا شاباش سکههای طلا در میهمانیهای احمدینژاد، آنقدرها نگذشته.
کوتاه سخن، همگیتان اینکارهاید و همگان هم میدانند. اگر خودتان هم مخفی کنید، ولی مطمئن باشید روزی نه چندان دور همگان خواهند گفت و آن روز، نکو روزی خواهد بود.
تمام.